برنده کسی نیست که همش با ماشین و باتوم تو پیاده رو ها رد میشه تا نذاره مردم بشینن بالای سر قبر و پشت پنجره قبرستانی که امامشون اونجا دفن شده!
#برنده اونیه که شاید گنبد و بارگاه و عبور و مرور زائر نداشته باشه، اما بیش از ۱۵۰ میلیون نفر طرفدار شناسنامه دار داره و پیروانش تبدیل شدن به #بزرگترین خار تو چشم و حلق استکبار و وقتی از دشمن درجه یک مسلمونا میپرسن بزرگترین کابوست چیه؟ میگه: *ایران، شیعه، ولایت فقیه*
دارن تو آب میدون
برنده و پیروز، همیشه غالب بر میدان نیست. گاهی باید حتی از قبر کسی که به ظاهر مغلوب هست و پیروانش اینجوری👆پشت دیوار زیارتش میکنن، بیشتر ترسید.
چون قطعا یه روزی این دیوار رو سر باعث و بانی این وضعیت خراب خواهند کرد.
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@mohamadrezahadadpour
✔️ مسئولیت این متن را به عهده نمیگیرم اما مطالعه این سرمقاله به نقل از العالم خالی از لطف نیست!! 👇
🔴 بندهای احتمالی معامله قرن
العالم، بندهایی از طرح معامله قرن را بدین شرح اعلام کرد:
۱ – امضای توافق سهجانبه میان رژیم صهیونیستی، سازمان آزادیبخش فلسطین و حماس و تشکیل کشور فلسطین به نام فلسطین جدید در اراضی کرانه باختری و نوار غزه بدون شهرکهای یهودی موجود.
۲ – تخلیه اراضی: شهرکها در دست رژیم صهیونیستی باقی خواهد ماند و شهرکهای منزوی به آن ضمیمه خواهد شد و مساحت شهرکها به شهرکهای منزوی اضافه میشود.
۳ – قدس: قدس اشغالی تقسیم نخواهد شد و بین رژیم صهیونیستی و فلسطین جدید مشترک خواهد بود، ساکنان عرب به فلسطین جدید انتقال خواهند یافت و نه صهیونیستها، شهرداری قدس مسئول تمام اراضی قدس خواهد بود به جز بخش آموزش که مسئولیت آن برعهده فلسطین جدید خواهد بود و فلسطین جدید مالیات موسوم به آرنونا و آببها را به شهرداری صهیونیستی قدس خواهد پرداخت.
صهیونیستها اجازه ندارند خانههای اعراب را بخرند و اعراب اجازه ندارند خانههای صهیونیستها را خریداری نمایند، مناطق اضافی به قدس ضمیمه نخواهد شد و اماکن مقدسه در همان شرایطی که هستند باقی خواهد ماند.
۴ – غزه: مصر اراضی جدیدی را برای احداث فرودگاه، کارخانه، تبادل تجاری و کشاورزی به فلسطین اعطا خواهد نمود، اما فلسطینیان اجازه ندارند در آن ساکن شوند (مقدار اراضی و بهای آن با وساطت دولت «تایید کننده» که در ادامه تعریف آن ارائه میشود) توافقی خواهد بود. اتوبانی میان غزه و کرانه باختری احداث میشود و اجازه انتقال آب زیرزمینی میان غزه و کرانه باختری اعطا میشود.
۵ – کشورهای تاییدکننده: کشورهایی که موافقت کردند که در زمینه اجرای توافق و حمایت اقتصادی از آن کمک کنند که آمریکا، اتحادیه اروپا و کشورهای عرب تولیدکننده نفت در خلیج فارس هستند.
به این منظور، مبلغ ۳۰ میلیارد دلار برای مدت ۵ سال برای اجرای پروژهها در فلسطین جدید اختصاص مییابد. (بهای انضمام شهرکها به فلسطین اشغالی از جمله شهرکهای منزوی از سوی رژیم صهیونیستی پرداخت خواهد شد).
۶ – سهم کشورهای حمایت کننده:
آمریکا ۲۰ درصد
اتحادیه اروپا ۱۰ درصد
کشورهای عرب تولیدکننده نفت در خلیج فارس ۷۰ درصد.
این نسبت میان کشورهای عربی بر اساس امکانات نفتیشان تعیین میشود.
۷ – ارتش: فلسطین جدید حق دارا بودن ارتش را ندارد و تنها نیرویی که حق دارد آن را داشته باشد، پلیس است.
توافق میان رژیم صهیونیستی و فلسطین جدید به این شکل امضا خواهد شد که این رژیم مسئولیت دفاع از فلسطین جدید را در برابر هر نوع حمله خارجی به عهده خواهد داشت به شرط آنکه فلسطین جدید بهای این دفاع را بپردازد، پس از آن میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی درباره قیمتی که اعراب باید برای تحقق این حمایت به ارتش رژیم صهیونیستی بپردازند، گفتگو خواهد شد.
۸ – جدولهای زمانی و مراحل اجرایی
در زمان امضای توافق
۱ – تسلیحات حماس برچیده و به مصر تحویل خواهد شد و سلاح آن فقط محدود به سلاح فردی و شخصی برای رهبران حماس خواهد بود.
۲ – نیروهای حماس به جای آن از کشورهای عربی حقوق ماهانه دریافت مینمایند.
۳ – مرزهای غزه از طریق گذرگاههای فلسزن اشغالی و مصر در برابر تجارت جهانی گشوده خواهد شد و بازار غزه با کرانه باختری و همچنین از طریق دریا باز میشود.
۴ – سال پس از توافق، انتخابات دمکراتیک برای حکومت فلسطین جدید برگزار خواهد شد که هر شهروند فلسطینی میتواند در آن نامزد شود.
۵ – پس از گذشت یک سال از برگزاری انتخابات تمام اسرا به شکل تدریجی در یک دوره ۳ ساله آزاد میشوند.
۶ – در یک دوره پنجساله یک بندر و یک فرودگاه برای فلسطین جدید احداث میشود و تا آن زمان فلسطینیان میتوانند از فرودگاهها و بنادر رژیم صهیونیستی استفاده نمایند.
۷ – مرزها میان فلسطین جدید و رژیم صهیونیستی در برابر تردد مسافر و کالا باز خواهد بود و با کشورهای دوست نیز چنین خواهد بود، اما این رژیم تعریف نکرده که منظورش کدام مرزهاست.
۸ – یک پل معلق که ۳۰ متر بالاتر از سطح دریاست میان نوار غزه و کرانه باختری احداث خواهد شد و مسئولیت آن به یک شرکت چینی واگذار میشود که ۵۰ درصد هزینه آن از سوی چین، ۱۰ درصد از سوی ژاپن، ۱۰ درصد از سوی کره جنوبی، ۱۰ درصد از سوی کانادا و ۱۰ درصد از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا پرداخت میشود.
🔸 غور یا دشت اردن: وادی اردن مانند امروز در دست رژیم صهیونیستی خواهد بود. جاده ۹۰ به یک جاده چهاربانده تبدیل خواهد شد. رژیم صهیونیستی بر احداث جاده ۹۰ نظارت دارد. دو باند از این جاده برای فلسطینیان خواهد بود که فلسطین جدید را به اردن مرتبط میسازد و تحت نظارت فلسطییان خواهد بود.
#دلنوشته_های_یک_طلبه
بوی کتلت مادر آنقدر خوب بود و من هميشه آنقدر گرسنه بودم که اغلب سلام را فراموش میکردم.
چهرهی خسته اما همیشهخندانش که توی قاب در ظاهر میشد، در جواب «آخجون، کتلت» پاسخ «علیککتلت!» را میشنیدم، پاسخی که تا مدتها مفهوم آن را درک نمیکردم.
کتلتهای چیدهشده در دیس، گوجهفرنگیهای خردشدهی توی بشقاب و نان تازهی لواش، منتظر سیبزمینیهای در حال سرخ شدن روی اجاق، و ما، در انتظار سفرهای که خوشمزهترین غذای دنیا را توی خودش جای دهد.
اصلأ کتلت، همهچیزش سرشار از خاطره است: از نحوهی درست کردنش بگیر تا بوی مستکنندهاش و لذت خوردنش که فکر میکردی هیچوقت کافی نیست، که فرقی نداشت چند تا کتلت باشد و چند نفر آدم، که انگار هیچوقت سیر نمیشدی از خوردن آن...
کوچکتر که بودم، وقتی قد و قامتم بهزحمت به ارتفاع اجاق گاز میرسید، کنار مادر میایستادم و حرکت انگشتهایش را در برداشتن گلولهای از مواد و صاف کردن آن روی کف دست چپش با انگشتهای دست مخالف دنبال میکردم. از صدای «جلیز» موادی که توی تابه مىافتاد لذت میبردم، و هميشهی خدا، از او میخواستم که کتلت کوچولویی مخصوص من درست کند؛ چقدر آن کتلت کوچولو خوشمزهتر از بقیه بود، چقدر همهی کتلتهای مادر دلچسب و خوشمزه بودند.
بزرگتر که شدم، در دوران دانشجویی، کتلتهای مادر، توشهی راه تقریبا هميشگیام را، در رستوران بینراهی قرهچمن یا توی خوابگاه دانشجويی با دوستانم میبلعیدیم! با همان سیبزمینیهای سرخشدهی درشت و گوجهفرنگیهای همراهش و همان نان لواش لطیف کنارش.
بعد از ازدواج، سالها طول کشید تا کتلت خوب درست کردن را یاد بگيرم، فرمولهای مختلف را امتحان میکردم تا کتلتهایم وا نرود، سفت نشود، شور یا بینمک نباشد و خلاصه کمی شباهت به کتلتهای مادر را داشته باشد.
بیفايده بود، بیفایده است. سیبزمینی پخته یا خام یا هر دو، تخممرغ کمتر یا بیشتر، آرد نخودچی یا نشاستهی ذرت... هیچ کدام مؤثر نیست. هیچ کتلتی در دنیا مزهی کتلتهای مادر را نمیدهد.
بعد از بیست سال، کتلتهایی که درست مىکنم را همه دوست دارند جز خودم.
این روزها، قلب مادر بیمار است، قامتش خمیده شده و دستانش لرزان. مدتهاست توانایی ساعتها پای اجاق ایستادن و کتلت سرخ کردن را از دست داده است. خجالت میکشم توی این سن و سال از او بخواهم برايم کتلت درست کند، اما... آرزو دارم تنها یک بار ديگر، بچگیهایم را مزه کنم، با خوردن کتلت دستپخت مادر.
کتلت یک غذا نیست، یک شیوهی زندگی است و هیچ کتلتی در دنيا هیچوقت، مزهی کتلت مادر را نمیدهد...
👤 سميرا قياسى
آدمها رو ذخیره نکنیم برای روزهای مبادا !
کسی را توی آب نمک نخوابونیم!
هی بگوییم اگر هیچکس نباشد
این آدم هست که تمامِ خودش را پای من میگذارد!
آدمها یک روز ته میکشند ....
بدون اینکه بفهمید !
#یه_کلمه_آخر_شبی
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
شب خووووش🌹🌷
ظهر تابستان است
سايه ها می دانند، كه چه تابستانی است
سايه هايی بی لك،
گوشه يی روشن و پاك،
كودكان احساس! جای بازی اين جاست
زندگی خالی نيست
مهربانی هست، سيب هست، ايمان هست
آری
تا شقايق هست، زندگی بايد كرد
در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور
مثل خواب دم صبح،
و چنان بی تابم، که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه
دور ها آوایی است که مرا می خواند
سهراب سپهری
سلام و صبح زیبای تابستونه شما بخیر🌷
سهراب این شعر را ظهر گفته
اما من صبح برای شما میخونم☺️😌
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
✅ تلخند
مکالمه یک نفر ایرانی با یک آلمانی 😜😢
ایرانی: شما حقوق ماهیانه چقدر میگیرید؟؟
آلمانی،: 3600 یورو .
ایرانی: اونوقت مخارجتان چقدره؟
آلمانی: 1800 یورو ، 400تا مالیات میدیم
ایرانی: بقیهاش را چکار میکنید ؟
آلمانی: بقیهاش را دولت آزاد گذاشته هر جوری دلمان بخواد خرج میکنیم.
آلمانی: شما چی!! حقوق ماهیانه چقدر میگیرید؟؟
ایرانی:یک میلیون دیویست هزار تومان تقریبا😜😜😜
آلمانی: اونوقت مخارج شما چقدره؟
ایرانی: کمش 2میلیون و پانصد هزار تومان!!!!😐
آلمانی: وا مگه میشه اون وقت بعدش چکار میکنید؟؟؟؟!!!!!!😳
ایرانی: مارا هم دولت آزاد گذاشته هر جوری دلمون بخواد از هر جا شده بقیهاش را در میآریم 😱😱😱
ﭘﻠﯿﺲ ﺭﺍﻩ ﺟﻠﻮ مایکل ﺭﻭ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﮔﻮﺍﻫﯿﻨﺎﻣﻪ ﺩﺍﺭﯼ ؟
مایکل ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺰﺍﺭ ﺗﻮي ﺩﺍﺷﺒﻮﺭﺩ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻢ
ﺷﺎﻧﺴﺖ ﺑﺰﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ،
ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﺍﻧﺒﺮﺩﺳﺖ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ😂😂😂
🔻تقاضای اعدام برای تعدادی از جاسوسان آمریکایی شاغل در مراکز نظامی
اسماعیلی سخنگوی قوهقضاییه:
🔹یکی از اقدامات آمریکا، خوی تجاوزگری اوست که تجاوز به حریم آبهای سرزمینی ما نمونهای از آن بود که پاسخ قاطع دریافت کرد
🔹 تربیت کردن شبکه جاسوسی برای کسب اطلاعات و اخبار و آسیب زدن جزو برنامهها آمریکای ستمگر است.
🔹تیمهای مختلفی توسط سرویسهای جاسوسی آمریکا بکارگیری شده است. سربازان گمنام در سنوات قبل موفق شدند یک شبکه جاسوسی آمریکا در تمام کشورهای دنیا را شناسایی کنند و اطلاعات این شبکه به کشورهای دوست از جمله چین هم داده شد.
🔹 آن شبکه کارش تمام شد ولی تجاوزگری آمریکا تمام شدنی نیست و شبکه دیگری را ساماندهی کرد که این شبکه در نیمه دوم سال 97 با تلاش سربازان گمنام امام زمان شناسایی شد و عوامل مختلف آن در مراکز حساس مشغول بودند که شناسایی و دستگیر و به مراجع قضایی تسلیم شدند. دو نفر که در حوزه نظامی نبودند در دادسرای امنیت رسیدگی و به دادگاه انقلاب رفت و به حبس طویلالمدت محکوم شدند. تعدادی دیگر که در مراکز نظامی مشغول بودند در دادسرای نظامی رسیدگی شد و با توجه به نوع اقدامات شان تقاضای مجازات اعدام شده و در نوبت رسیدگی است.
به نقل از رجانیوز
♦️متهم پرونده قتل امام جمعه کازرون به قصاص محکوم شد.
🔹صبح امروز جلسه محاکمه متهم به قتل امام جمعه کازرون در دادگاه کیفری یک شیراز برگزار شد و در پایان رسیدگی، رئیس دادگاه، متهم پرونده را به قصاص محکوم کرد.
#الله_اکبر
#فی_القصاص_حیات
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﭼﯿﺰ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﯾﻚ ﻣﻌﺠﺰﻩ؛
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﮔﺎﻡﻫﺎﯾﺶ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻡ ﺍﺳﺖ
ﻛﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺣﺘﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﻮﯼ!
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ،
ﺩﺭﺩﺵ ﺭﺍ ﺗﺎ ﻣﻐﺰ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺣﺲ ﻣﯽﻛﻨﯽ...
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﯾﻚ ﺣﺲ ﺩﺭﻭﻧﯽ ﺍﺳﺖ،
هیچ ﻛﺲ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ
ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻤﺎﻥ ﻛﻨﺪ!
ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ؛
ﺣﺎﺻﻞ ﻧﻮﻉ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺳﺖ... !
ایشالله همه دخمل خانمای حاضر در کانال، خوشبخت بشن🌹❤️☺️😂
اختصاصی امشب 👇☺️
دختر که باشی می شوی رویای بعضی ها...
دختر شدن یعنی همین...دنیای بعضی ها!
دختر که باشی او اگر دارا نباشد هم...
چون عاشقی پس می شوی سارای بعضیها
دختر که باشی می شوی لبخند یک عاشق...
گاهی دلیل گریه ی شبهای بعضی ها
دختر که باشی می شوی جان برادر هم...
یعنی دلیل غیرت زیبای بعضی ها
در یک کلام و ساده،وقتی دختری یعنی...
هستی امید و شادی دنیای بعضیها
#طاهره_اباذری_هریسی
مبارکا💚😌
خدا شانس بده😏
@mohamadrezahadadpour
تو طول سال اونقدر روز زن و دختر داریم که هرموقع میخایم تقویم رو باز کنیم قبلش یه یاالله میگیم 😒
در دبیرستانی در شیراز که آقای دکتر "مهدی حمیدی" دبیر ادبیات آن بود ثبت نام کرده بودم.
اولین انشا را با این مضمون دادند: دیوان حافظ بهتر است یا مولوی؟
برداشتم نوشتم:
من یک بچه قشقایی از عشایر هستم.
بهتر است از بنده بپرسید:
میش چند ماهه می زاید؟ اسب بیشتر بار می برد یا خر؟ تا برای من کاملا روشن باشد... و تقریبا شرح مفصلی از حیوانات که جز لاینفک زندگی عشایر بود، ارائه دادم و قلمفرسایی کردم و در پایان نوشتم: من دیوان حافظ و مولوی را بیشتر در ویترین کتاب فروشی ها دیده ام، چگونه می توانم راجع به فرق و برتری این با آن انشا بنویسم؟
وقتی شروع به خواندن انشا کردم، خنده بچه ها گوش فلک ر ا پر کرد؛ ولی آقای حمیدی فکورانه به آن گوش کرد و به من نمره بیست داد.
در کمال تعجب و ناباوری گفت: اتفاقا این جوان، نویسنده بزرگی خواهد شد...
"محمد بهمن بیگی" پایه گذار آموزش عشایر ایران
✍نویسنده کتاب"ایل من بخارای من"
👈 پ ن: هیچ وقت از مسائل کوچیک و ساده، به آسانی عبور نکنید. اگر همین فکر و امید از طرف اون معلم نبود، اون بچه تبدیل به نویسنده و گیرنده جایزه یونسکو نمیشد.🌷🌷
#دلنوشته_های_یک_طلبه
🔴 خاطره روح الله حسینیان از نظر رهبر انقلاب درباره فرزند #دختر
🔸به مناسبتی خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودم که رهبر انقلاب سوال کردند چند تا فرزند دارید؟ در پاسخ عرض کردم چهارتا. آقا فرمودند، چند تا دختر؟ عرض کردم چهارتاشون پسر هستند و سرباز شما. آقا با لبخندی فرمودند پس هنوز پدر نشدید! (نقل به مضمون) 💐
@mohamadrezahadadpour
کمتر از ۲۴ساعت پس از اوج گرفتن اخبار #آشوب_های_اجتماعی در پایتخت رژیم اشغالگر قدس، #شبکه_های_اجتماعی واتساپ، اینستاگرام و فیس بوک به صورت عجیبی دچار اختلال جهانی شدند!
#جریان_آزاد_اطلاعات
👈 حالا یکی جواب زیباکلام را بده!
بیچاره نصف شبی ناراحتش نکنین
بذارین صبح بهش بگین
✔️ این مطلب را تایید و یا رد نمیکنم چون اطلاع ندارم. ارسالی از طرف مخاطبین👇
تحقیر بیسابقه دیپلماتهای بریتانیا در فرودگاه تهران
خاطراتی از یک مقام پیشین اطلاعاتی
پس از لطمات حیثیتی سنگینی که دولت متکبر بریتانیا به دلیل صدور فتوای قتل سلمان رشدی از سوی حضرت امام خمینی (ره) متحمل شد، در سال ۱۹۹۰ دیپلماتی با سوابق اطلاعاتی بنام دیوید ردوی را راهی تهران نمود.
در سال اول حضور ردوی در تهران، در فرودگاه هیثرو لندن تعرضات توهینآمیزی به هیئتهای دیپلماتیک ایرانی صورت گرفت که با بیتفاوتی وزارت امور خارجه ایران مواجه شد و این امر انگلیسیها را جریتر کرد.
دیوید ردوی توقع داشت سایرکشورهای اروپایی نیز به این نحو به شئون دیپلماتهای ایرانی توهین کنند. باید توضیح دهم که عموماً نحوه برخورد و تعامل هیئت دیپلماتیک انگلیس در تهران الگوی اعلامنشدهای برای سایر سفارتخانههای غربی در تهران بوده و هست. یکی از تبعات و اهداف اینگونه فشارها میتوانست محدودیت تحرک دیپلماتیک ایران در حوزه اروپا باشد.
کار تا آنجا پیش رفت که انگلیسیها در سفر وزیر وقت نفت و هیئت همراه، شرط ورود به لندن را بازدید بدنی کامل قرار دادند. وزیر فوق نه تنها پذیرفت بلکه از همراهان خود خواست قضیه را به تهران منعکس نکنند تا در ترددهای بعدی مانعی ایجاد نشود. معهذا، این تعرض خفتبار پنهان نماند و مقررشد اقدامات لازم و بازدارنده متقابل صورت گیرد.
در اولین اقدام، اعضای هیئت سه نفره ویژهای که ظاهراً عهدهدار مأموریت سیاسی- اقتصادی در تهران بودند در فرودگاه مهرآباد مورد بازرسی بدنی قرار گرفتند و به کاردار بریتانیا، که به استقبال آنها آمده بود، تفهیم شد که اگر هیئت انگلیسی از برخورد صورت گرفته ناراضی است میتواند با همان پرواز به کشور خود بازگردد.
دیوید ردوی متوجه شد که این اقدام در پاسخ به بیاحترامی به وزیر نفت و هیئت همراه در لندن است. تحلیل ردوی و مشاوران ایرانی و انگلیسی او این بود که این روش با منش و روحیه حاکم بر وزارت خارجه ایران همخوان نیست و نمیتواند ادامه پیدا کند و لندن نباید کوتاه بیاید.
کمتر از ده روز بعد، هیئت ایرانی دیگر، که دارای مصونیت کامل سیاسی بود، در فرودگاه لندن به همان شیوه و البته توهینآمیزتر مورد بازرسی بدنی کامل قرار گرفت.
در نتیجه، تصمیماتی برای حفظ شأن انقلاب و نظام اتخاذ شد و زمانی که ردوی، به همراه خانواده، به ایران میآمد رفتاری با او شد که انگلیسیها را به عقبنشینی کامل واداشت. بهتر است به گزارشی استناد کنم که ردوی از این واقعه تهیه و به لندن ارسال کرد. مطالب زیر نقل تقریباً دقیق از مضمون گزارش ردوی است:
«شب قبل هنگام ورود به تهران به همراه خانواده فردی با لباس شخصی با انگشت مرا به سمت خود خواند و با تحکم خواست با او به اتاقی بروم. هنگامی که خانوادهام قصد همراهی داشتند به آنها گفت فقط با آقا کار داریم. مرا به داخل اتاقی بردند و دستور دادند لباسهایم را درآورم. در پاسخ به اعتراض من، که گفتم دیپلمات هستم و برخوردار از مصونیت سیاسی، گفتند: کسانی که در لندن بازرسی بدنی شدند مانند شما بودند و این اقدام پاسخ به آن بیاحترامی است. سپس ایستادند تا تمام لباسهایم را بجز شورت از تن در آوردم. بعد با تحقیر به من نگاه کردند و دستور دادند لباسهایت را بپوش. هدف نه بازرسی بلکه فقط تحقیر بود. چند بار نیز گفتند اگر ناراحتید میتوانید به کشورتان برگردید. پیام این بازرسی خیلی روشن بود: بازرسی دیپلماتهای ایرانی در لندن باید متوقف شود.»
ردوی در پایان گزارش خود افزود:
«بنظر من طی ۱۵۰ سال گذشته بریتانیا اینگونه مورد تحقیر قرار نگرفته است. این برخورد را متوقف کنید وگرنه تردد و حتی روابط سیاسی تهران و لندن قابل استمرار نیست.»
پایداری بر مواضع انقلابی سبب شد بریتانیا تسلیم شود و وضع به حالت قبل بازگردد هرچند این مقابله برای دو مدیر ایرانی مسئول اقدامات فوق هزینههایی داشت.
امشب میخواستم یه چیزی به دخترم هدیه بدم اما شرایطم جور نبود.
هنوز قد و قواره فهم شعر و این قصه ها هم نیست
وگرنه اینو آماده کرده بودم براش بنویسم👇
دوسٺٺ دارم ولے چون با حجابے بیشٺر
مثل خورشیدے ولے پشٺ نقابے بیشٺر
شال سبز و سرخ حتے صورٺے بر چهره اٺ
خوب مے آید ولے خب رنگ #مشڪےبیشٺر
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه