eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
89.7هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
655 ویدیو
125 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
روزگار پایش را گذاشته روی گاز از بس تند و سریع می‌گذرد همین طور که باورش سخت است که پایان سال ۱۴۰۲ باشیم، یهو چشم باز میکنیم و می‌بینیم داریم شب عید فطر را به هم تبریک می‌گوییم از کی شروع شد که اینقدر سریع و تندتند بگذرد، نمیدانم فقط همین قدر میدانم که این چهلمین بهاری است که تجربه میکنم و حتی اگر آخرین بهار عمرم نباشد، حداقل میدانم که نصف بیشتر عمرم را کرده ام به همین سادگی به همین بی‌رحمی و به همین تند و تیزی الان هم ماه رمضان است تازه شروع شده اما برای من ماه رمضان، مثل رفتمان به جهرم و خانه مادرم و خانه مادرش است یعنی از همان شب اول که آنها را در آغوش میگیری و به تو رسیدن بخیر میگویند، همان قدر دلت می‌گیرد و می‌دانی که قرار است خیلی زود بگذرد خیلی خیلی زود نمیدانم شاید از عوارض چهل سالگی است که بلندپروازی‌هایت کمتر بشود و دلت یک گوشه دنج بخواهد و خیلی نخواهی درباره همه چیز نظر بدهی حتی اگر چیزهایی بدانی که کمتر کسی می‌داند و هر کس هم که می‌داند هوار نمیکشد و فریاد نمی‌زند و فورا تبدیلش نمیکند به پست و توئیت و در همین اثنا، به شدت دلت هوای زادگاهت بکند و از رنج تهران زیستن خسته شده باشی و خیلی چیزهای دیگر که گفتنش صلاح نیست در همین حین و بین یهو ماه رمضان، از راه نرسیده، به طرف کفشش برود و بگوید ببخشید مزاحم زندگیتون شدیم، ببخشید که اینقدر مثلا چشم انتظارم بودین، و شما بدوی جلوی در و بگویی: حالا کجا با این عجله؟ برنج خیس کرده بودیم، شب بمون تا فرداصبح خودم برسونمت ترمینال و یه بلیط برات بگیرم و بری اما بگه دستت درد نکنه، غرض دیدار بود که بحمدلله حاصل شد و تو هول بشوی و تا دم در هم دنبالش بروی و بدرقه‌اش کنی و وقتی رفت، در را که بستی، بنشینی پشت در و در همان تاریکی، دور از چشم بقیه، حسرت بخوری که چرا وقتی بود، همش سرت توی گوشی بود؟ چرا وقتی رو مبل نشسته بود، به جای این که باهاش حرف بزنی و نگاش کنی، همش سرت تو کتاب و تلوزیون و فیلم و اخبار و چرند و پرند روزگار بود؟ چرا بیشتر بهش توجه نکردی؟ چرا تا میخواست حرف بزنه، یه لبخند مصنوعی به لبت می‌نشست و دو کلمه باهاش دعای سحر و دعای افتتاح و دعای ابوحمزه نخوندی؟! خب خودت هم اگر باشی و بروی جایی مهمانی و دلت برایشان تنگ شده باشد، اگر این همه بی‌مهری و بی اعتنایی ببینی، می‌روی و پشت سرت هم نگاه نمیکنی والا ماه رمضون، خیلی ماه خوبیه که بازم میاد خونت و بهت سر میزنه و الا اگه به ما بود... بگذریم الهی خوش بگذره الهی حال دلمون خوب بشه فقط روزه نگیریم و برای لحظه افطار له‌له نزنیم الهی وقتی دعا و جزءخوانی میکنیم، هی مدام ورق نزنیم و به آخرش و شماره صفحاتش و به ساعت نگاه نکنیم الهی بیشتر با هم باشیم بیشتر کیف کنیم بیشتر استفاده کنیم بحق ابی‌عبدالله 😭 و بحق لبان خشکش😭 ✍ کانال @Mohamadrezahadadpour