#سوال_9 دوستی با شهدا آری یا خیر؟ جمع بندی:: بنظرم نظر دوستان به اندازه و کافی بود. فقط چن تا نکته رو می گم. - رفیق شهید داشتن بد نیست. افراط و تفریط کردن توی این مساله بده. یادمه زمان هایی که شب ها می رفتیم با دوستام قطعه شهدا می موندیم و برنامه داشتیم، آخر های شب می دیدم ی دختر خانمی تنها میاد اونجا. همیشه برام سوال بود چرا نصفه شب تنها میاد قبرستون 😬 درکش نمی کردم. - ارضا نیابتی نیاز هم می تونه باشه. یعنی در دوره اواخر نوجوانی و اوایل جوانی این حس خیلی شدیده که ی رابطه سالم عاطفی داشته باشم. چون امکان ازدواج نیست، پس با ی شهید دوست میشم. اصلش اشکال نداره باعث الگو گرفتن و حتی تغییر آدم هم میشه اما زیاده روی و عشق بازی و زیاد خودمونی شدنش خوب نیست. ایشالا که راه راست به سمت ما کج بشه🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂

نظرات دوستان در مورد کارگاه ها: سلام اقای محمدی ایام به کام کارگاه شماره 2 باعث شد از سردرگمی در بیام و بی نیاز از این بشم که مدام از بقیه بپرسم چطور پیش برم کارگاه شماره 3 باعث شد چشمم باز بشه و تا احساساتی میشم خودم را جمع و جور کنم و بترسم

ولادت امام حسین بر ملت امام حسین مبارک یادش بخیر سفر اربعینی که تنها رفتم، یک هفته توی عراق بودم. کوله رو برداشتم و رفتم لب و مرز و....

متن و کلیپ رو یکی از دوستان خوش ذوق فرستادن برام. کلیپ رو ببین... تا متوجه بشی... چرا آقای محمدی اصرار دارن از رابطه های سمی بیایم بیرون☺️☺️

امشب غر زدن آزاده، راستی دوستانی که قبلا باهام مشاوره سوگ داشتن، اگر مایل بودن بهم بگم الان حال شون چطوره؟ هر چه می خواهد دل تنگ تون بگید. فقط جواب نمی دمااا😶 اما حتما می خونم @mohammadii3

میشه تایم اداری غر بزنیم؟😕

پیام ادمین: بیا ی بارم که غر تایم رو آزاد می ذاریم. می گن تایم اداری غر می زنم 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂ من برم توی نوشابه ها آب بریزم. 😶

میگم کسی از مسئولین خبر داره ؟؟؟ خدایی این چه وضعیت داغونیه که شب عید واسه مردم درست کردن ؟؟؟؟ بی عرضه بودن و نداشتن علم و ناکارآمدی هم حدی داره ؟؟؟ منِ جوون چه امیدی باید به آینده ی نامعلوم ام داشته باشم ؟؟؟؟ کسی نیست توی این کشور جواب ما رو بده 😐🙄 کل جوونی مون تلف شد بابت اینکه توان کنترل وضع اقتصادی رو ندارن 😶

با سلام بسم الله الرحمن الرحیم. سوگ نامه... اینجانب ابتدا اقرار میکنم که خدایا اصلا اشتباه کردم انتخاب غلط کردم... خدایا ۱۰۰۰۰۰ بار شکرت که نجاتم دادی... از'بچگیم الاکلنگ خیلی دوس داشتم حتی الانم خواهرزادم گاهی میبرم پارک میگم الاکلنگ سوار شو خیلی حال میده. ولی الان نه. چون رابطه های سمی و حال بعد از اونا عین الاکلنگ میمونه و چون آدم مقابلمون اشتباهی انتخاب شده در نتیجه بازی عین روال طبیعیش نیست... تا وقتی توی رابطه هستیم انگار اون میخواد همیشه خودش بالای بالا باشه شما پایین پایین... یعنی نمیزاره الاکلنگ درحالت طبیعی بازی کنه که هر دو طعم بالا پایینو بچشیم...‌ وقتیم تموم شد رابطه و بیرونش کردیم و تو دوران سوگیم بافکر و حرفا و ناراحتیاش داریم بازی میکنیم با این تفاوت که سرعتش خیلی کمه و طول میکشه تا استاپ کنه و پیاده بشیمو و نفسی تازه کنیم تا هم بازی دیگه ای انتخاب کنیم... یجوری انگار حتی تاپ و سرسره و بازیای دیگه هم همه خراب شدن و من دیگه راهی برای گذران وقتم ندارم... منم الان با اینکه هنوز بدنم کوفتس از اون بازی اشتباه ولی فکر میکنم دیگه به زمین نزدیک شدم و کم کم کاملا ازش پیاده میشم.... چند شب پیش که نوسانی شدم یه چند ساعتی بعدش دوباره گفتم خدایا دمت گرم تموم شد وگرنه بجای الاکلنگ بازی، متو میزاشت لبه ی یه تیکه چوب اهرم میزاشت و منو پرت میکرد جایی که ثانیه ثانیه روحم خورده میشد از شما خیلی ممنونم که لحظه لحظه شو بهم کمک کردین و کمک کردین کم تر با افکار منفیم بازی کنم....

پیام ادمین: خوشحالم که تونستم ایشون رو از ی رابطه‌ سمی خارج کنم.

این نتیجه صاف شدن روان من پس از سوگ، خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگ شده دنیام، چه آرامشی دارم ، ما شاء الله 😌، هیچ حسی به قیافه اش ندارم، یکم می ترسم ازش ولی، گاهی چقدددددرررر خووووب می شود که نمی شود

ادمین نوشت: اینم ارسالی یکی از مراجعینم بعد از طی کردن دوره سخت سوگ عاطفی ایشون روزهای اولی خیلی خیلییییی حال شون بود