329.1K
#ادمین_گفت
#ادامه_سوال_91
چه فانتزی هایی برای دوران عقد داشتید یا دارید؟
(در مورد حموم رفتن بعد از رابطه هم اون هایی که توی عقد بودن، بگن چیکار کردن که حموم رفتن شون توی چشم خانواده نباشه و بهشون گیر ندن)
@mohammadii3
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فانتزی دوران عقدم اینه که فقط یه دختر باشه با هم بریم بیرون.غذا بخوریم با هم.قدم بزنیم.بگیم بخندیم.پیاده بریم گلزار شهدا مثلا.بعدش هم بریم ذرت مکزیکی بخوریم و ببرمش در خونشون تحویل ننه باباش بدمش تا یه روز دیگه.
#نظرات_دوستان
#سوال_91
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقای محمدی 🖐
یکی از فانتزی هایی که برای دوران عقدم دارم اینه که همسرم مثل خودم خوابگاهی باشن و دانشجو. و من مثل یک مادر بهشون رسیدگی کنم 😌😂
برای مثال اگه مریض شدن براشون دارو بگیرم بفرستم یا سوپ درست کنم و ...
یا ناهار و شام براشون درست کنم بفرستم دم خوابگاهشون و هدیه بگیرم براش و حالشون رو بپرسم که چیزی کم و کسر نداشته باشن و خلاصه نیاز های مادی عاطفی و غیره شون رو برطرف کنم که بتونن با تمرکز و خیال راحت درس بخونن و پیشرفت کنن 😊
نمی دونم چرا به نظرم این مراقبت کردن دورادور لذت بخش میاد. کما اینکه خیلی از هم خوابگاهی هام همچین وضعیتی دارن و عقدن(هر دو طرف دانشجو) و خیلی کم همدیگه رو میبینن
#یک_عدد_دانشجو
#خوابگاهی
#قشر_مسلمون_با_نماز
#فانتزی_عقد
#وی_نیاز_دارد_مادری_کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام توقعی که از طرف تو عقد دارم اینِ که تا وقتی خودم بهش اجازه ندادم اصلا اصلا اصلا سعی نکنه بهم نزدیک بشه و مثل این آدمهای حریص که بعد از عقد فوری دنبال رابطههستن نباشه....
#نظرات_دوستان
#سوال_91
فانتزی های دوران عقد که پودر شدن:
دوست داشتم تو این دوره هر شب جمعه بریم حرم دعای جامعه کبیره یا کمیل که فقط چندبار محقق شد.
دوست داشتم تو درسام ازشون کمک بگیرم و با هم مباحثه کنیم که ایشون به خاطر امرارمعاش زندگی ، با وجود تمام علاقه ایی که داشتن، درس رو کنار گذاشتن و شرایط رو برای ادامه تحصیل من مهیا کردن که من ازشون تا ابد ممنونم 🌹
من به عنوان یک دختر که میخواست بره حوزه درس بخونه اومدم با یک طلبه ازدواج کردم با دنیایی رویااا و فانتزی که همه اش محقق نشد ... فک میکردم طلبه اصلاااا آهنگ گوش نمیده ، فک میکردم نمازاش همیشه خدا اول وقته ، فک میکردم همیشه باید لباس یقه شیخی بپوشه و تسبیح به دست باشه ، فک میکردم سفره غذا تو خونشون جدا انداخته میشه و.....
اما نبود و یه جایی گیر کردم که چی فکر میکردم و چی شد
و من با کمک تراپیستم رسیدم به این که اونی که مشکل داره منم. رویا بافی هام و جو حاکم اطرافیانم، من رو توی یک چارچوب سفت و سخت قرار داده بود که الحمدلله تونستم ازش دربیام. تونستم کنار بیام و طوری شد که انگار به همدیگه وفق داده شدیم یه جایی من از مواضعم یه قدم عقب رفتم و یه جایی همسرم.
#نظرات_دوستان
#سوال_91
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام و عرض ادب در خصوص اینکه گفتین خانواده همسر مثل خانواده خود آدم هست یا نه.
باید بگم اصلا این طوری نیست.یعنی من تو این شیش ماه که ازدواج کردم تازه فهمیدم با همسرم نه.بلکه با کل خانوادش ازدواج کردم و مادر شوهرم شخصی کنترل گر هست و دوست داره چون یدونه پسر داره تو همه چی دخالت کنه.شاید مادر منم گاها زبونش تند بشه اما در کنارش کلی محبت مادرانه وجود داره و آدم بالاخره با زبون تند مادرش راحت تر کنار میاد.اما زبون تند مادرشوهر وقتی هم نتونی جوابشو بدی،آتیشت میزنه.....
هیچ وقت خانواده شوهر مثل خانواده خود آدم نمیشه.عروسم هیچ وقت دختر اون خونه نمیشه.
#قشر_میوه_پوست_نکن
#نظرات_دوستان
#سوال_91
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام درباره حمام
یه حاج آقایی میگفت ازونجایی که غسلی گردن ادم باشه و تازه عروس دامادا هم خجالت میکشن توی یه فرصت میتونن برن دستشویی با شلنگ دسشویی اب بگیرن و غسل کنن😁👌
برای اونایی که با شب خوابیدن مشکلی ندارن به نظرم شرایط مهیا تره
#نظرات_دوستان
#چالش_غسل
سلام آقای محمدی از دوران عقد فقط گوشه ای ازش بگم که .....
ما الان تو راه خونه همسرم هستیم به سمت تهران ، حالا اگه گفتید چراااا؟ چونکه خانواده من میخوان برن بحث کنن 😑 که چرا خونه دخترمون ال شد بل شد عروسی بیوفته عقب ، شما کاری برای دختر ما نکردید و فلان و بهمان
خدا شاهده از دیشب چنان استرس و قلب دردی گرفتم که نپرسید اونم به خاطر این مادرااااااااااا انقدر که میگن اینا اینکارو برات نکردن اونو برات نخریدن اینکار و نکن اینکار و بکن
به نظرم اگر کلاس آگاهی قبل عقد برای زوجین ۳ جلسه اجباری هستش برای خانواده ها باید ۶ جلسه اجباری بزارن ، والله خسته شدیم بریدیم
#فانتزی_عقد_نمیخوام
#خانوادهی_سمی_و_سختگیر_نمیخوام
#محمدی_بزار_متن_منو
#خون_به_جیگر_شدیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
امروز پدر و مادرم بعد از ۴۰ سال زندگی سگ و گربه ای از هم جدا شدن و من تو سن ۳۶ سالگی تازه شدم بچه طلاق، از جفتشون متنفرم. کاش آدم های بلاتکلیف و بی مسئولیت ازدواج نکنن.
#ارسالی_مخاطب
خانواده ی همسر به هیچ وجه خانواده ی خود آدم نمیشه
من اول عقد با این تصور رفتم جلو که مثل خونواده ی خودم هستن.ولی خیلی ناراحتیا رو دلم موند چون اونا تصورشون این بود ک عروس دختر مردمِ و هرچی کمتر واسش کار کنیم به نفعمونه.حتی سر عقد حلقه ازدواجمم نیاورده بودن.منم تمام توقعات عروس بودنمو سر سفره ی عقد جا گذاشتم و وارد زندگی شدم.به همسرمم گفتم من دیگه مادرتو مثل یه مادرشوهر دوست دارم نه مادر
و فقط احترام بین ما هست نه دوست داشتن
الان اونا خیالشون از بابت عروسشون راحت تره و بیشتر محبت میکنن و من هم به اندازه ی اونا بهشون محبت میکنم و اوضاع خوبه.ولی اون محبتی که تو قلبم بود رو کامل نابود کردند.
بهم نشون دادن وقتی چیزی به نفعشون تموم نشه هیچ کس واسشون مهم نیست و فقط منفعت خودشون مهم ترین چیزه و انصاف این وسط کشکه
تازه این وسط چون خونواده شوهرت واست کم میذارن
احترام نمیذارن
خونواده ی خودتم لج میکنن و نه واست کاری میکنن نه مثل قبل باهات هستن.هی تورو پاس میدن به این طرف اون طرف.کلی فشار و ناراحتی این وسط تحمل میکنی و تنها راه چاره اینکه بچسبی به شوهرت کلی باهم چالشارو حل کنین که توی این دنیا حداقل همدیگه رو داشته باشیم
پدر من حتی واسه جهیزیه میگه چون خونت کوچیکه من چیز زیادی بهت نمیدم😐واقعا دلم شکست از این حرف
در حالی ک قبل ازدواج خونشون رو دیده بودیم
#نظرات_دوستان
#سوال_91