#حاج_فِصال_نوشت #سوال_104 #سواد_رابطه توی رابطه عاطفی، چه برخوردهای بدی باهاتون شده؟ چه تجربه بدی داشتید؟ @mohammadii3 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂

حاجی یه بار پشت تلفن وقتی داشتم باهاش حرف میزدم باهاش شوخی کردم بهم دوبار گفت خفه شو!!! منم دلم خیلییی شکست بهش گفتم ک تو بلد نیستی با یه خانوم محترمانه صحبت کنی بعد شروع کرد فرافکنی کردن که نه توهم بامن بد حرف میزنی بعضی وقتا و فلان🤣 وقتی تموم کردیم هم یکی از دلایل مهمم همین نداشتن عفت کلام بود 🙂 #احترام_خیلی_مهمه #قشر_نماز_شب_خون

#کلیپ ❤️

#حاج_فِصال_نوشت از سر ترحم و دلسوزی با کسی ازدواج نکنید. ما توی ازدواج و رابطه تعارف و عذاب وجدان نداریم. نشید مثل کسایی که از سر دلسوزی ازدواج می کنن بعد هم نقش قربانی رو بازی می کنن. اگر بدردت نمی خوره، جواب منفی بده. اصلا هم نترس. 3 ماه گریه می کنی درست میشه. 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂

ما حتی کسی هم نداریم که بخوایم سه ماه براش گریه کنیم همین قدر تباه #قشر_نماز_شب_خون

#حاج_فِصال_گفت از سر ترحم و دلسوزی با کسی ازدواج نکنید. #کو_گوش_شنوا #گلبم_درد_گرفت_از_دست_شما #من_برای_فصل_کردن_آمدم #مشاور_نقطه_زن #فِصال_ستمکش 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂

#سوال_104 شوهرم حدود 10 سال از زندگي مشتركمون جوري بود كه بعد از هر بحث و مشاجره، نه منت كشي ميكرد، نه معذرت خواهي، نه حتي مي پرسيد مثلا چرا ناراحتي يا چرا گريه ميكني! 😕 حتي اگر تقصير كار خودش مي بود، البته كه هميشه حق رو به خودش ميداد😐 منم كه بيشتر از يه روز تحمل نميكردم و حتي اگر مقصر نبودم خودم هميشه ميرفتم سمتش منت كشي ميكردم😒 البته هيچوقت منو پس نزده ولي اين كار من تمام غرورم رو خورد كرد تو اين مدت، ضربات روحي بدي خوردم اعتماد بنفسم نسبت به رابطه دونفره مون كم شد الان 5 ساله خيلي بهتريم با مشاوره و... ديگه اصلا مثل سابق نيست،ناراحتي من براش مهمه، ولي من ظرفيتم خيلي كم شده نسبت به اوايل #قشر_ضربه_خورده_از_قشر_سنگدل😐

۱)برای عقد دختر عموم ارایشگاه رفتم ، وقتی منُ دید، گفت چرا اینجوری کردی خودتُ ؟ کسایی که اعتماد به نفس ندارن آرایش می کنن .. جوری باهام رفتار کرد که همون جا نصف آرایشم رو پاک کردم. ۲) بهم می گفت تو روانی هستی باید بری پیش روانپزشک (که من بار ها پیش مشاور می رفتم کسی نمی گفت تو روانی هستی) ۳) روز انتخابات شورا بهم گفته بود به فامیلمون رای بده . رای ندادم وقتی سوار ماشین شدیم با صدای بلند داد زد سرم و فحاشی کرد که من برات مهم نبودم‌که به فلانی رای دادی(نمی تونم بگم چه حرفی زد) داد و بیداد . ۴) یه شب باهم دعوامون شد نامزد بودیم ظرف های خونشون رو نَشُستَم فقط سفره جمع کرده بودم. بهم می گفت تا ظرف ها رو نشوری نمیریم نمیرسونمت.. و اون شب آخرین دیدار ما بود #نظرات_دوستان #سوال_104