فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ادمین_نوشت
دو سال طول کشید مادرم رو راضی کنم تا برام مورد ازدواج پیدا کنه و باهام بیاد خواستگاری.
ی روز هر چی با مامانم حرف زدم، دیدم فایده ای نداره. هر چی گفتم من زن می خوام مامانم گفت: "بشین سرجات هنوز بچه ای!! "
منم زنگ زدم به خاله بزرگم. چون می دونستم مامانم حرف خاله ام رو گوش میده. گفتم خاله شما بیا با مامان من حرف بزن. بهش بگو برام زن بگیره. ✋😶
هنوز جمله ام تموم نشده بود. خالم گفت: "تو که هنوز بچه ای، دهنت بوی شیر میده"
هیچی دست از پا درازتر شدم.😶🌫
#خاطرات_خود_نوشت
#خون_دل_ها_خورده_ایم
#دهنت_بوی_شیر_میده
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
#ادمین_نوشت
من یکی از سخت ترین و بدترین دوران عمرم، زمانی بود که عقد کردم.
نه تنها شیرین نبود، بلکه برام بشدت سخت بود.
چون در شرایطی ازدواج کردم که ترم دو ارشد بودم، درسم تموم نشده بود، کار ثابت هم نداشتم، پول هم نداشتم.✋😶
و این باعث می شد که خانواده ها توی همه چیزززز دخالت کنن.
#خون_دل_ها_خورده_ایم
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂