#حاج_فِصال_نوشت
ی گلدون فلفل دیگه خریدم و رفتم خواستگاری یکی از دخترای دانشگاه امام صادق.
رفتیم توی اتاق صحبت کنیم. مادرشون میوه آوردن. من اومدم شروع کنم بهشون تعارف کردم.
دختر خانم گفتن: "من روزه هستم. شما بفرمایید".
منم گفتم خب شما نمی خورید منم نمی خورم.
ی ده دقیقه گذشت شروع کردم میوه خوردن. 😶✋
دختر خانم چپ چپ نگام کردن.
خب میوه دوست دارم. چیکار کنم؟
#مشاور_میوه_دوست
#خاطرات_خود_نوشت
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂