eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
136 دنبال‌کننده
886 عکس
547 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
صباحکم نور حساسیت و تاکید جناب آقای تولمی و عزیزانی چون شما بر عنصر مهمی چون احساس مسئولیت و مسئولیت‌پذیری درست و خوبه؛ ولی ریشه نیست. اکثر نیروهای خط مقدم انقلاب و نظام، ازجمله خود حضرت امام، دارای احساس مسئولیت شدید تا حد جانفشانی بودند و هستند؛ اما چرا وضع موجود اینگونه است؟! و نیز چه بسا بسیاری از مسئولان جهان مدرن فاقد احساس مسئولیت باشند؛ اما چرا در بسیاری از شاخصهایی که من و شما هم قبول داریم وضعشان بهتر از ماست؟! پاسخ در «علم‌باوری» است. بیش از چهل سال است درگیر چالشی ویژه با نظام سلطه هستیم و هنوز از آن عبور نکرده‌ایم و علی رغم تلاشها و حتی جانفشانیهای بسیار هر روز متحمل هزینه‌های بسیار بخاطر این چالش هستیم. چرا؟! مشکل در فقدان یا فقر احساس مسئولیت مسئولان و حاکمان است؟! یا اشکال در اینست که این چالش فاقد راه‌حل است؟! یا ریشهٔ تداوم پرهزینهٔ این چالش را باید در فرایند غیرعلمی تصمیمها، بویژه تصمیمهای مهم و بزرگ جست؟! 🍏
سلام خدمت اساتید گرانقدر موارد زیر به نظر می رسد که خدمت اساتید تقدیم می گردد: 1: ریشه اصلی مسوولانه بودن است. اگر هم بجای علم باوری، سلایق حکمفرما است باز ناشی از رفتار غیر مسوولانه است. حکمرانی مسوولانه به معنی مسوولانه بودن تمام اجزاء حکمرانی است. یکی از لوازم مسوولانه بودن تصمیمات این است که باید مستند به علم باشد. بنابراین علم محوری زیر مجموعه مسوولانه بودن است. گاه پیش می آید تصمیمی عالمانه است اما مسوولانه نیست و منجر به خسارات و لطمات جبران ناپذیری بر بشریت می شود. مثل: سلاحهای کشتار جمعی اتمی و شیمایی و بیولوژیکی. اقتصاد مبتنی بر پول اعتباری و … مسائل فوق کاملا علمی هستند اما نیازهای بشر را پاسخ ندادند و باعث مصیبت شده اند. بنابراین اینکه تصور کنیم هر چیزی که از علم باشد درمان مسائل خواهد بود؛ خیر اینطور نیست. 2: حکمرانی مسوولانه با حکمرانی افراد مسوولیت پذیر تساوی مفهومی ندارد. بله در کشور افراد مسوولیت پذیر زیاد هستند اما چون مجموعه سیستم حکمرانی مسوولانه نیست؛ آنها هم جز دویدن و زحمت دادن خودشان خیلی نمی توانند مسائل را به صورت ریشه ای حل کنند. 3: مسوولانه بودن مفهومی گسترده است. تمام اجزاء حکمرانی باید مسوولانه باشد. یکی از اجزاء مهم پول است. ذات پول اعتباری، غیر مسوولانه است. فرد یک کار حقیقی انجام داده است؛ در ازای آن به وی پول اعتباری داده می شود اما بعد از گذشت زمان، ارزش آن پایین می آید. این یعنی پول اعتباری رفتار غیر مسوولانه دارد. 4: پول اعتباری زمینه دزدی پنهان را نیز فراهم می آورد. با چاپ بی پشتوانه، با خلق پول و … در حقیقت تورم ایجاد می شود و به صورت پنهان و نامرئی ارزش پول پس انداز شما کم می شود که دزدی ارزش پول است. 5: اینکه ریشه اصلی مسوولانه بودن است؛ دارای دلایل عقلی است که انشاالله در آینده در قالب جلسات حضوری ارائه خواهد گردید. بسیار متشکرم
و علیکم السلام محاله تصمیمی علمی باشه و مسئولانه نباشه؛ چون هر مسئولی موظف به تصمیم علمی است نه دیمی.
اما در رابطه با پذیرش یا عدم پذیرش مسئولیت وزارت نفت: برخلاف حدس شما؛ بنده حتما میپذیرم. نه بخاطر فقدان احساس مسئولیت یا تخصص در نفت؛ بلکه بخاطر اعتقاد به شیوهٔ مدیریت علمی. علم مدیریت (براساس کتاب با ارزش و گرانسنگ Management a global perspective که بیش از چهل سال کتاب درسی رشتهٔ مدیریت در دانشگاههای آمریکا بوده) میگه: مدیر خوب و موفق مدیری نیست که خودش در انجام کارها تخصص داشته باشه؛ مدیر خوب کسی است که بتونه محیطی فراهم کنه تا در پرتو بسیج استعدادها و تعامل اونا با هم هدف سازمان تحقق پیداکنه. لذا، ممکنه بنده و شما هیچ تخصصی در نفت نداشته باشیم اما در پرتو علم‌باوری و استفاده از این فرمول علمی دانش مدیریت میتونیم در وزارت نفت از طریق بسیج مغزهای نفتی (اعم از مغزهای داخلی و خارجی) و هم‌افزا کردنشون فرایند شناخت و تجزیه و تحلیل مسایل نفتو اصلاح کنیم و به تصمیم‌های درست و روزآمد برسیم. 🍏
با این مبنای شما حتی حضرت امام و رهبر فعلی و اکثر نیروهای انقلاب و نظام فاقد احساس مسئولیت بوده و هستند. اینکه میفرمایید اگر کسی احساس مسئولیت کنه بدون تخصص، مسئولیتی نمیپذیره حرف درستیه. ولی اکثر ماها علی رغم دانش لازم و کافی بنا به علل نادرست، ازجمله بخاطر عدم علم‌باوری، مسئولیتها را میپذیریم. و جالب اینکه: نقصها و خطاها و خرابکاریهای خود را نیز با هزاران توجیه نمیپذیریم.
اصلا بحث اعتماد به مشاوران نیست. بحث اعتماد به علم و روش تفکر علمی و دستاوردهای علمه. و کانون علم، نهاد علمه. منظورم از نهاد علم جایی است که فعالانش علم‌باورن و مسلح و مجهز به روش تفکر علمی؛ نه صرفا مرکز چاپ مدرک!
تشخیص شما در باره خطرناک بودنم درسته. چون از نوجوانی هم بچه‌های محل هم تو فوتبال هر وقت توپ بهم میرسید میگفتن «سلی خطر». 😂😂😂 نکات مذکور شما در باب شناختهای لازم برای مدیریت سازمان درسته؛ اما نکته‌ای هم که بنده عرض کردم بن و بنیاد دانش مدیریت و اصل حاکم و بی بدیل مدیریت سازمانهاست. بعنوان مثال: اگه شما تمام شناختهای مذکورو داشته باشی اما سبک مدیریت شما مبتنی بر تعریف مدیریت جناب کونتز و ویهریخ و اودانل نباشه؛ موفق نخواهید بود. اما اگه مسلح و مجهز به اصل راهنمای این سه استاد برجستهٔ دانش مدیریت باشید میتونید بقیهٔ ضعفهارو جبران کنید. عمده مجهز و مسلح بودن به فرهنگ علم‌باوری و روش درست تفکر علمی و آشنایی با فرایند علمی تصمیم‌گیری است. 🍏
نکته‌ای که از دانش مدیریت عرض کردم کلیات نیست؛ یک اصل راهنمای تئوریزه شده و مجرب و کاملا علمی است. و اصلا رمز اصلی موفقیت ما در جنگ هشت ساله استفادهٔ ناخودآگاه از این اصل مدیریت علمی بود. فرق ما با سازمانهای موفق جهان در استفاده از اصل مذکور در خودآگاه بودن و نهادینه شدن و ناخودآگاه بودن و نهادینه نشدنه. و الا هر کس از نکتهٔ مدیریتی مذکور هر جا استفاده کنه به نتیجه میرسه. لامصب مثل قانون جوش آبه.
👏👏👏 خوشبختانه این مثال و نمونهٔ شما هم (البته اگه جناب سیاح از دستاوردهای علم استفاده کرده باشه) مؤید ضرورت علم‌باوری و ورود عالمانه به مسایله.
نویسنده متن، چه تخیل دیستوپیایی قوی داشته!
اشکالات ایشون دقیقاً چیه؟
جهان اولی ها به بهترین شکل با تکیه بر نیروی متخصص و بر اساس منافع ملی، مشکلاتشون را مدیریت میکنند.