و علیکم السلام
محاله تصمیمی علمی باشه و مسئولانه نباشه؛ چون هر مسئولی موظف به تصمیم علمی است نه دیمی.
اما در رابطه با پذیرش یا عدم پذیرش مسئولیت وزارت نفت: برخلاف حدس شما؛ بنده حتما میپذیرم. نه بخاطر فقدان احساس مسئولیت یا تخصص در نفت؛ بلکه بخاطر اعتقاد به شیوهٔ مدیریت علمی.
علم مدیریت (براساس کتاب با ارزش و گرانسنگ Management a global perspective که بیش از چهل سال کتاب درسی رشتهٔ مدیریت در دانشگاههای آمریکا بوده) میگه: مدیر خوب و موفق مدیری نیست که خودش در انجام کارها تخصص داشته باشه؛ مدیر خوب کسی است که بتونه محیطی فراهم کنه تا در پرتو بسیج استعدادها و تعامل اونا با هم هدف سازمان تحقق پیداکنه.
لذا، ممکنه بنده و شما هیچ تخصصی در نفت نداشته باشیم اما در پرتو علمباوری و استفاده از این فرمول علمی دانش مدیریت میتونیم در وزارت نفت از طریق بسیج مغزهای نفتی (اعم از مغزهای داخلی و خارجی) و همافزا کردنشون
فرایند شناخت و تجزیه و تحلیل مسایل نفتو اصلاح کنیم و به تصمیمهای درست و روزآمد برسیم. 🍏
با این مبنای شما حتی حضرت امام و رهبر فعلی و اکثر نیروهای انقلاب و نظام فاقد احساس مسئولیت بوده و هستند.
اینکه میفرمایید اگر کسی احساس مسئولیت کنه بدون تخصص، مسئولیتی نمیپذیره حرف درستیه. ولی اکثر ماها علی رغم دانش لازم و کافی بنا به علل نادرست، ازجمله بخاطر عدم علمباوری، مسئولیتها را میپذیریم. و جالب اینکه: نقصها و خطاها و خرابکاریهای خود را نیز با هزاران توجیه نمیپذیریم.
اصلا بحث اعتماد به مشاوران نیست.
بحث اعتماد به علم و روش تفکر علمی و دستاوردهای علمه.
و کانون علم، نهاد علمه.
منظورم از نهاد علم جایی است که فعالانش علمباورن و مسلح و مجهز به روش تفکر علمی؛ نه صرفا مرکز چاپ مدرک!
تشخیص شما در باره خطرناک بودنم درسته. چون از نوجوانی هم بچههای محل هم تو فوتبال هر وقت توپ بهم میرسید میگفتن «سلی خطر». 😂😂😂
نکات مذکور شما در باب شناختهای لازم برای مدیریت سازمان درسته؛ اما نکتهای هم که بنده عرض کردم بن و بنیاد دانش مدیریت و اصل حاکم و بی بدیل مدیریت سازمانهاست.
بعنوان مثال: اگه شما تمام شناختهای مذکورو داشته باشی اما سبک مدیریت شما مبتنی بر تعریف مدیریت جناب کونتز و ویهریخ و اودانل نباشه؛ موفق نخواهید بود. اما اگه مسلح و مجهز به اصل راهنمای این سه استاد برجستهٔ دانش مدیریت باشید میتونید بقیهٔ ضعفهارو جبران کنید.
عمده مجهز و مسلح بودن به فرهنگ علمباوری و روش درست تفکر علمی و آشنایی با فرایند علمی تصمیمگیری است. 🍏
نکتهای که از دانش مدیریت عرض کردم کلیات نیست؛ یک اصل راهنمای تئوریزه شده و مجرب و کاملا علمی است. و اصلا رمز اصلی موفقیت ما در جنگ هشت ساله استفادهٔ ناخودآگاه از این اصل مدیریت علمی بود.
فرق ما با سازمانهای موفق جهان در استفاده از اصل مذکور در خودآگاه بودن و نهادینه شدن و ناخودآگاه بودن و نهادینه نشدنه.
و الا هر کس از نکتهٔ مدیریتی مذکور هر جا استفاده کنه به نتیجه میرسه.
لامصب مثل قانون جوش آبه.
👏👏👏
خوشبختانه این مثال و نمونهٔ شما هم (البته اگه جناب سیاح از دستاوردهای علم استفاده کرده باشه) مؤید ضرورت علمباوری و ورود عالمانه به مسایله.
جهان اولی ها به بهترین شکل با تکیه بر نیروی متخصص و بر اساس منافع ملی، مشکلاتشون را مدیریت میکنند.
راه نجات ایران و جهان و حومه 😂 = علمباوری + تلقی درست از علم. 🍏
سلام علیکم. به طور خلاصه سخن ایشان این است که مدیریت رمز ارز بین المللی دست آمریکا است. سیستم اعتبار سنجی اجتماعی، به افراد اعتبار تبادل مالی می دهد یعنی ایجاد تحریم نقطه زن و هوشمند که در نهایت می تواند افراد را مطیع سیاستگذاران کند. اگر الان دولتها اسیر سیاستهای حاکم بر جهان هستند؛ طبق ادعای مطرح شده در آینده افراد نیز باید مطیع سیستم حاکم بر دنیا باشند و گرنه اعتبار انجام تراکنش مالی را نیز نخواهند داشت.