ابن عقده با سندى از صادق جعفر بن محمد [علیه السلام]، از پدرش، از پدرانش نقل كرده است كه پيامبر صلی الله علیه وآله به على بن ابىطالب علیه السلام فرمود: «اى على تو براى من به منزله هبة اللّه براى آدم و به منزله سام براى نوح و به منزله اسحاق براى ابراهيم و به منزله هارون براى موسى و به منزله شمعون براى عيسايى، جز اينكه پس از من پيامبرى نخواهد بود، اى على تو وصىّ و خليفه من هستى، هر كس وصى و خليفه بودن تو را انكار كند از من نيست و من از او نيستم و من در روز رستاخيز دشمن او خواهم بود. اى على تو امام پس از من و زمامدارى و تو صاحب اختيار مردم پس از من و وزير منى و براى تو در ميان امّت من نظيرى وجود ندارد، اى على تو تقسيم كننده بهشت و دوزخى، با دوستى تو نيكان شناخته مىشوند و بدان از خوبان، و مؤمنان از كافران متمايز مىگردند».(فضائل امير المؤمنين (ع)، ص 102، ح 100).
بخارى در صحيح خود حديث منزلت را از مُصعب بن سعد از پدرش نقل كرده و در آن به «استخلف عليّا» تعبير شده و آمده است: على نزد پيامبر صلی الله علیه وآله آمد و گفت: «أَتُخْلِفُنى فِى الصِّبْيانِ وَالنِّساء؟»، آنگاه پيامبر صلی الله علیه وآله حديث منزلت را در باره او بيان فرمود. (صحيح البخارى، ج 5، ص 151، ح 4416).
ذکر خلافت علی (ع) در حدیث ابن عباس
در حدیثی از ابن عباس که در ان ده فضیلت علی علیه السلام بیان شده از جمله آمده است:
پيامبر صلی الله علیه وآله در غزوه تبوك با مردم از مدينه بيرون رفت، على به او گفت: «من با تو بيايم»، پيامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «نه»، على گريه كرد، پيامبر صلی الله علیه وآله به او فرمود: «أَما تَرْضى أَنْ تَكُونَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى؟ اِلاّ أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، اِنَّهُ لا يَنْبَغى أَنْ أذْهَبَ اِلاّ وَ أَنْتَ خَليفَتى». پيامبر صلی الله علیه وآله به او فرمود: «أَنْتَ وَلِىُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدى وَ مُؤْمِنَةٍ». (المستدرك على الصحيحين 3، كتاب معرفة الصحابه: 143 - 144، ح 4652/250؛ مسند الامام احمد 1: 544 - 545، ح 3052؛ محب طبرى، مناقب الامام امير المؤمنين (ع) من الرياض النضره: 204 - 205؛ مختصر ذخائر العقبى: 143 - 144؛ طبرانى، المعجم الكبير 12: 77 - 78، ح 12593؛ هيثمى، مجمع الزوائد 9: 119 - 120؛ باعونى، جواهر المطالب 1، ب 33: 210 - 212؛ فضائل اهل البيت من كتاب فضائل الصحابه: 194 - 196، ح 293؛ خوارزمى، المناقب: 125 - 127، ح 140؛ جوينى، فرائد السمطين: 1: 327 - 329، ح 255؛ ابن كثير، البداية والنهاية 7: 269 - 270؛ گنجى، كفاية الطالب، ب 62: 241 - 243؛ تاريخ مدينة دمشق 42: 97 - 103 با سندهاى متعدد؛ نسائی، خصائص أمیر المؤمنین (ع):46، ح 23؛ الآجري، کتاب الشریعة4: 2021، ح1488؛ ضیاء مقدسی، الاحادیث المختره 13: 26 – 29، ح 32 – 34).
شایسته توجه است که پیامبر صلی الله علیه واله در غزوات دیگر فردی از صحابه را به جای خود در مدینه میگذاشت، ولی در هیچ روایتی نیامده که در باره آن شخص حدیثی مانند حدیث منزلت و کلمه (خلیفتی) یا (أَنْتَ وَلِىُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدى وَ مُؤْمِنَةٍ) را به کار برده باشد، کلمه «بعدی» دقت شود که اگر مقصود از ولی معنای دوستی بود در این صورت لازم نبود به بعد از پیامبر (ص) مقید شود. [ادامه دارد]
4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ در جامعهی دو طبقه نمیتوان مسئلهی حجاب را حل کرد!
🎙حجتالاسلام علیصمیمی، راه حل مشکلات جامعه را، مطالبهی همهی آرمانهای انقلاب اسلامی میداند. از عدالت و آزادی گرفته تا جمهوریت و استقلال، و مبارزه با فقر و تبعیض و...
🔹او برای راهحل مسئلهی بیحجابی، به تفسیر علامه طباطبایی از آیه ۳۴ سوره توبه اشاره میکند: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، بسیاری از عالمان دینی یهود و راهبان مسیحی اموال مردم را به ناروا میخورند و آنان را از راه خدا باز میدارند.»
🔸علامه میگوید: چرا خداوند بین این همه گناه، فقط #فساد_اقتصادی را انتخاب کرده است؟!
🔹مهمترین چیزی که جامعه انسانی را براساس خود پایدار میدارد #اقتصادیات جامعه است؛ اگر انواع گناهان و مظالم را بررسی کنیم؛ علت آنها یکی از این دو است:
. یا #فقر_مفرطی که انسان را به اختلاس و دزدی و... میکشاند.
. یا #ثروت_بیحسابی که انسان را به سمت اسراف و ولخرجی در خوردن، پوشیدن، بیبندوباری و شهوات میبرد.
🔸وقتی کشور تبدیل به چنین جامعهی دوطبقهای شد، با هیچ سیاست و تربیت و هیچ کلمه حکمتآمیزی نمیشود افراد را کنترل کرد.
🔺اندیشمندان بزرگ دین مشکلات کشور را طور دیگهای میبینند؛ حالا پافشاری بر محروم کردن از خدمات و جریمه و... برای حل مسئلهی بیحجابی، چه نسبتی با این مبانی و معارف اصیل دین دارد؟!
🔺پ.ن: برای مطالعهی بیشتر به ج ۹ تفسیر المیزان، صفحات ۳۳۰ و ۳۳۱ مراجعه کنید.
🎬@Mostazafin_TV
«در قيام سالار شهيدان(عليهالسلام) نيز بسياری از مؤمنان، علما، زاهدان و ناسكان، به آن حضرت نصيحت ميكردند كه به استقبال صحنه خونين كربلا نرود، زيرا مرگ و آوارگی و اسارت در پی دارد. ميگفتند كه در عراق، حجاز و يمن، آشوب است؛ ولی آن حضرت فرمود: «اگر در همه دنيا هم جايی برای من نباشد، باز هم با يزيد بيعت نميكردم».اينجا ديگر جای جهاد اكبر است و مصاف سبقت گرفتن عشق بر عقل.»
کتاب تفسير انسان به انسان ص۳۰۱
👈🏻کانال رسمی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی
4_5902010738083365218.pdf
حجم:
24.92M
📚 نخل میثم
✏️ نویسنده: حاج غلامرضا سازگار
🇮🇷 ناشر: نشر دیجیتال قائمیه
⏳تاریخ نشر: ۱۳۹۲ ه.ش
📄 تعداد صفحات: ۷۰۱۶
📣 زبان: فارسی
#️⃣ #شعر_آیینی #نخل_میثم #غلامرضا_سازگار #امام_حسین #تسنیم #کتابخانه_مجازی #کتابخانه_دیجیتال
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید
یک جلد از نخل میثم آقای سازگار برای اساتید و دوستانی که اهل منبر و روضه هستند تقدیم می شود👆👆👆
8.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تحقیقات انجام شده پزشکی روز بر اثراث گریه و سینه زنی بر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که تا کنون نمی دانستیم کلیپ را چندین مرتبه با آرامش و دقت گوش دهید و برای دیگران هم ارسال کنید ارسال آن ان شاءالله صدقه ای ماندگار خواهد بود.
پایان غم انگیز یک فئودال بزرگ ...!
✍️علی مرادی مراغه ای
امروز 27تیرماه مصادف است با خودکشی "محمد ولی خان سپهدار تنكابنی" فئودال مشروطه خوه و یکی از دو رهبر فاتح تهران...در ۱۳۰۵ش.
♦️راغب اصفهانی در محاضرات مینویسد:
«معتزلی با مجوسی گفت: چرا اسلام نمی آوری؟
مجوسی گفت: تا خدا بخواهد.
معتزلی گفت: خدا میخواهد اما شیطان رهایت نمیکند.
مجوسی در جوابش گفت: این چگونه خدایی است که زورش به شیطان نمیرسد! من طرفدار آنم که نیرومندتر است.»
(محاضرات الادبا...439/4)
در حوزه سیاست، طرفدار قدرت بودن و تشخیصِ جهت باد، اکثرا عامل موفقیت و عاقبت بخیری میگردد. هر چند غالبا نفرین و نفرت مردم را هم به دنبال داشته است. در این میان اما سیاستگرانی نیز وجود داشته اند که هر چند مثل گل آفتابگردان همیشه رو به خورشیدِ قدرت چرخیده و جهت باد را هم خوب تشخیص داده اند، اما فرجامی تلخ داشته اند و محمدولی خان تنکابنی ملقب به سپهدار اعظم یکی از این نمونه هاست!
♦️او یکی از بزرگترین ملاکین کشور و فرصت طلبی بود که بارها 180درجه تغییر جهت داد؛ ابتدا طرفدار استبداد شد، سپس مشروطه طلب گردید، سپس طرفدار روسها گشت تا بلکه عاقبت بخیر گردد، اما با اینهمه، پایانی بس دردناک داشت...
زمانی با تصرف املاک خالصه گرگان به ثروتی عظیم دست یافته و املاک خود را به دولت روسیه اجاره می داد و حتی پرچم روسیه را بر سر املاک خود نصب می کرد!
♦️به محض آغازی جنبش مشروطیت، طرفدار مشروطه شد اما وقتی مجلس مشروطه به توپ بسته شد در کنار استبداد قرار گرفت و از طرف محمدعلی شاه برای جنگ با ستارخان و مشروطه طلبان عازم تبریز شد خودش مینویسد:
«آذربایجان خیلی بی نظم، مغشوش، مردم یاغی، تا خداوند عالم چه قوه و قدرتی بدهد برای مسافرت به آذربایجان تفأل شد...»
(یادداشتهای تنکابنی...ص27)
اما در تبریز از سوی قوای ستارخان شکست سختی میخورد و با عتاب و پرخاش محمدعلی شاه مواجه میگردد که با «اینهمه نیرو از عهده یک مشت مجاهد تبریزی برنمی آید»!
عبدالله مستوفی در مورد این شکست مینویسد که:
«نه از سبیلهای سرو و سنباط عین الدوله کاری ساخته شد و نه از حرکات دیوانه وار محمدولی خان تنکابنی که زود تحریک میشود و زود هم خاموش میگردد هیچکدام نتوانسته اند شهر تبریز را تسخیر و تبریزیان را سرجای خود بنشانند».
(شرح زندگانی من...ج2ص264)
♦️وقتی در مبارزه با ستارخان، تنکابنی کاری از پیش نمی برد مبارزه با مشروطه طلبان تبریز را کنار گذاشته، یک راست عازم املاک خود در تنکابن می گردد. از آنجا که جهتِ باد را خوب تشخیص داده بود این بار دوباره مشروطه طلب شده در رأس قوای شمال عازم فتح تهران میگردد.
هنگامی که سواران بختیاری به فرماندهی سردار اسعد از طریق اصفهان، قم به شهریار و تهران رسیدند، سواران شمال به فرماندهی تنکابنی نیز از طریق قزوین، کرج به تهران رسیدند. البته در بین راه، محمدولی خان تنکابنی چندین بار پا سست کرده خواست که برگردد! اما یپرم خان و دیگران، به فئودال بزرگ اجازه بازگشت نداده و با اصرار او را وارد تهران کردند تا یکی از دو فاتح بزرگ پایتخت شود!
♦️اما فئودال بزرگ، تنها در یک جا بد آورد و آن این بود که کلیه املاک و ثروت عظیم او در منطقه ایی قرار داشت که رضاشاه عاشق زمینهای آن منطقه بود!
در نتیجه، به میزانی که رضاخان از پله های قدرت بالا می رفت محمدولی خان از پله های ثروت و قدرت پایین می آمد!
بتازگی، رضاشاه بلعیدن املاک دیگران را آغاز کرده و بهترینها را یا به زور و یا با قیمت نازل میخرید که نوبت به املاک وسیعِ تنکابنی رسید و از طریق وزارت مالیه بر آنها چنگ انداخت!.
هنگامی که کارد بر استخوان محمدولی خان تنکابنی رسید، روزی به کاخ رضاشاه وارد شده و در مورد املاکش پرسید، رضاشاه که در این زمان دیگر احدی جرأت نفس کشیدن بدون اجازه وی را نداشت، با طعنه پاسخ داد:
«ولی خان! تو که بهتر می دانی، در سلطنت مشروطه، شاه اختیاراتی ندارد. بهتر است با وزیر مالیه و هیئت وزرا وارد مذاکره شوید...!»
♦️فئودال بزرگ و فاتح تهران که شدیدا از فشارهای مالی به تنگ آمده بود، ابتدا وصیتنامه کوتاهی می نویسد، سپس در همان روز دوشنبه شهریور ۱۳۰۵ش، در خانهاش در زرگنده تهران، طپانچه ای را به شقیقه خود گذاشته و شلیک میکند.
البته در وصیتنامه ایی به پسرش امیراسعد، نوشته بود که فوری نعش اش را در امامزاده صالح شمیران دفن کنند و چون سن اش دیگر از 80 گذشته است لازم نیست گریه و زاری راه بیندازند!
( تاریخ تنکابن، علی اصغر یوسفی نیا...ص65)
1.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر معظم انقلاب(دامت برکاته): اگه صد مورد خیانت خواص را هم دیدید ناامید نشوید، ان شاء الله همه شما نابودی تمدن منحط آمریکایی و صهیونیزم را خواهید دید.
پ.ن:
✅اگه چند بار هم این ویدئو نگاه کردید، باز هم با دقت بیشتری ببینید و برای دوستان و گروهاتون ارسال کنید
✅: هرکس باعث ایجاد يأس و ناامیدی در مردم شود، خائن است.
امام خامنه ای عزیز 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
@eshghe4harfe
•┈┈••✾❣✾••┈┈•
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
✨ گاو مولانا ✨
در این روزها، مدام یاد حکایت گاوی میافتم که مولانا در دفتر پنجم مثنوی میآورد.
گاوی که تنها روی جزیرهای زندگی میکند و صبح تا شب، میچرد و خود را فربه میکند؛ اما شب تا صبح دلنگران است که مبادا فردا که از خواب بیدار میشوم، چیزی برای خوردن پیدا نکنم.
فردا صبح با هراس فراوان میخورد و حسابی فربه میشود، اما دوباره، شب تا صبح از اضطراب و احساس بیثباتی، لاغر و رنجور میشود.
این دور باطل خوردن، چاق شدن و نگران بودن و لاغر شدن سالهای سال زندگی گاو بیچاره را تباه میکند.
مولانا میگوید اگر گاو به "گذشته" نگاه میکرد، به خاطر میآورد که سالهای سال زندگی کرده و کم نیاورده
آنگاه میتوانست "حال"اش را با آسودگی و لذت بیشتر و درد کمتری بگذراند. اما گاو تنها رو به سوی آینده دارد و نگرانی.
گاو نمیتواند به روند طبیعت اعتماد کند و با آن کنار بیاید، پس جان خود را میفرساید و عمر را میبازد.
شاید اگر مولانا این روزهای پرتشویش ما را میدید که یک روز نگران ویروس قدیمی هستیم و روزی دیگر از ترس ویروس جدید، چنان میلرزیم که حتی خود بیماری هم نمیتواند تا این حد ما را بلرزاند، اگر مولانا این روزهای ما را میدید، داستانی شبیه قصه گاوی تنها در جزیرهای خرم برایمان میخواند
شاید به جای گاو از تشبیهی مودبانهتر استفاده میکرد و شاید هم همان مولانای بیتعارف و بیملاحظه میماند
اما به هرحال به یادمان میآورد که قرنهاست داستان زندگی ما پر بوده از بیماری و غصه و فقدان و...با این حال ما تاب آوردهایم و حالا ، به احتمال زیاد در امنترین نقطه از نظر پزشکی و صلح و آسایش ایستادهایم و در عین حال، (بازهم احتمالا) در متزلرلترین نقطه به لحاظ روحی روانی
ما بسی بیش از گذشتگان میلرزیم، چون تصوری صحیحی از ذات زندگی نداریم.
گاو قصه ی مولانا از اضطراب اینکه "فردا چی بخورم؟" جان خود را میفرساید و ما از اضطراب اینکه "فردا چی می شه؟!"
بیآنکه منکر لزوم توجه و دقت برای ارتقای کیفیت زندگی باشم، تصور میکنم اندازه نگرانی ما،در تناسب با خطراتی که ما را تهدید میکند، نیست.
گاهی لازم است نگاهی به "گذشته" بیندازیم تا در "حال"، آرام بگیریم.
"یک جزیره هست اندر این جهان
اندرو گاوی ست تنها، خوش دهان
جمله صحرا را چرد او تا به شب
تا شود زفت و عظیم و منتجب
شب ز اندیشه که فردا چه خورم؟
گردد او چون تار مو لاغر ز غم
چون برآید صبح ،گردد سبز دشت
تا میان رسته قصیل سبز و کشت
هیچ نندیشد که چندین سال من
میخورم زین سبزه زار و زین چمن
هیچ روزی کم نیامد روزیام
چیست این ترس و غم و دلسوزیام؟
باز چون شب می شود آن گاو رفت
می شود لاغر که آوه رزق رفت!
درمان بیش از یک میلیون بیمار قند خون با مصرف این سه سبزی پادشاه / به دیگران هم پیشنهاد کنید
https://sadonline.ir/fa/news/24979/%D8%AF%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%82%D9%86%D8%AF-%D8%AE%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B5%D8%B1%D9%81-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D9%87-%D8%B3%D8%A8%D8%B2%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%D8%AF%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%87%D9%85-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF-%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه، شب زیارتی آقا امام حسین علیه السلام مصادف با شب سوم محرم، به یاد سردار دلها و همه شهدای عزیز میهن اسلامی و شهدای راه حق و حقیقت و عزیزان از دست رفته مان، فاتحه مع الصلوات و الاخلاص
درس پرواز تابی نهایت از امام حسین علیه السلام
محمد جواد حیدری
اگراهل طلب واراده و خواستن باشیم به راحتی می توانیم پرواز تا بی نهایت را ازدرسهایی که امام حسین به انسان ها اموخت بیاموزیم
درس توحید وتوکل وارامش وشرح صدر وبزرگی روح را ازنامه ای در جواب برادرش محمد بن حنفیه بیاموزیم که مرقوم فرمودند:
"یا أخی والله لو لم یکن فی الدنیا ملجأ ولا مأوى لما بايعت يزيد بن معاوية "
الفتوح ٥: ٢٣، مقتل الحسين (عليه السلام) للخوارزمي ١: ١٨٨، بحار الأنوار ٤٤: ٣٢٩، العوالم ١٧: ١٧٨، أعيان الشيعة ١: ٥٨٨.