»
🍁شیخ رجـبعلی خیاط (ره) :
چرا به #سـورهیـس بےتوجهید؟!
چرا به یــــــس ڪم توجـــهید؟!
بابا مــن هــــمه مشڪلات را با
یـــــس برطـــــرف میڪــــنم.
چرا #هرروز یس نمیخوانۍ؟!
🔴به کانال در محضر علما بپیوندید⇩⇩⇩
https://eitaa.com/joinchat/890306563Ceb69f62f94
✍️ مهندس مهدی بازرگان
🖊 فرازهایی از زیارت عاشورا
📌 مبدأ و منشأ این حرکت، حرکت علیه استبداد بود. ببینید، تمام اینها از کجا شروع شد، نطفهاش کجا بود؟ معاویه بر خلاف عهدنامهای که با امام حسن بسته بود که حالا حکومت برای تو، اما نباید جانشین معین کنی، اما معاویه جانشین معین کرد و در زمان حیات خودش به همه جا نماینده فرستاد تا بیعت بگیرد. فقط در مدینه یک عدهای گفتند نه! پسر ابوبکر و عبدالله بن زبیر.
@sokhanranihaa
📌 امام حسین هم گفت نه! گفت من حاضر نیستم با کسی که لیاقت و صلاحیت ندارد، بیعت کنم. همانطورکه تو (یعنی معاویه) با برادرم تعهد کردی و پیمان بستی که بعد از خودت حکومت را به اختیار امت بگذاری و ولیعهد معین نکنی، من با یزید بیعت نمیکنم. همهی اینها، از همانجا شروع شد. اگر امام حسین آن روز گفته بود، بسیار خوب، حالا من کاری به کار اینها ندارم، باشد، این قضایا پیش نمیآمد.
📌 مطلب دیگر یک حرکت ضد دین و ضد استبداد بود، چون تعیین ولیعهد- یعنی برخلاف حاکمیت ملت- اولین عملی است که هر سلطان مستبد میکند، ملّت است که باید بگوید کی حکومت بکند. و کیکار خلاف میکند؟ منافق.
📌 بنابر این، واقعهی کربلا اولین درسی که به ما میدهد، و این درس هم برای همهی دنیاست- برای مسلمان و غیر مسلمان و شاید تا ظهور امام زمان- آنطورکه همیشه ما میبینیم- بروید تاریخ را نگاه کنید- در دنیا جنگ مابین قانون بوده و کسانی که به نام قانون و به اسم قانون و به نام دفاع از حق و عدالت میآمدند، غصب خلافت، سلطنت، رهبری، امامت و غیره میکردند.
📌 این عمل سیدالشهدا که این طور در دنیا مانده، و سال به سال هم توسعهاش بیشتر میشود، و هم در اعماق دلها و داخل خانهها است. زمان رضاشاه هم ما شاهد همین بودیم، تمام جلوگیریها را انجام میداد ولی این چشمه هی جوشانتر میشد، این عشق هی بیشتر میشد و خواهد بود و دنیا هم دنبال این میرود. درس میگیرد برای اینکه منافق را بشناسد، حُقِه بازها را بشناسد. گول ظاهر آنها را نخورد، گول ادعای آنها را نخورد، آن وقت این درس را به چه صورت داد؟ درس تصور در یک تابلوی زنده، به بهترین وجه مقابلهی حق و باطل در لباس منافق را به ما نشان داد.
📌 در دنیا خیلی ظلم شده، مظلوم خیلی بوده، خیلی از زنها و بچهها بیچاره و کشته شدهاند. خیلی از مردم، خیلی از جوانها شهید شدهاند، راجع به آنها شعرها گفته شده، سرودها گفته شده، شعارها گفته شده، تابلوها کشیده شده، جنگ سابینها در رم، از آن شاهکارهای- نمیدانم- موزه لوور، یکیش همان بود. حملهای بود که سابینها به شهر رم کرده بودند، از این نمونهها در تاریخ زیاد است، ولی بگردید کجا میتوانید یک تابلوی زنده و رنگین پیدا بکنید که یک سمت سراسر فضیلت، ارزش، ایثار، شهادت، برادری، محبت، حقیقت، حق و عدالت، و همه چیز از هر جهت باشد؛ حسینش را نگاه کنید، علی اصغرش را نگاه کنید، مظلومیت حضرت عباس که میرود آب برمیدارد، ولی نمیخورد؛ رفتار حسین بن علی با حر، آب دادن به آنها، نطقهایی که بین راه میکند، بعد اسارت زینب در کربلا، فلان و فلان، تمام اینها؛ از مدینه الی مکه، از مکه الی کربلا، به مقصد کوفه. میشود گفت- حالا اسمش را دین بگذارید، انسانی بگذارید، اخلاقی بگذارید، فرق نمیکند- هیچ ارزشی نیست که در این تابلو وجود نداشته باشد.
📌 آن طرف چی؟ یک سره شقاوت، یک سره خیانت، یک سره دروغگویی، یک سره ظلم، حتی خودشان به خودشان هم دروغ میگفتند. مگر به ابنسعد وعده ندادند که تو همان قدری که حسینبنعلی را کشتی، حکومت ری را داری. میگویند بین دزدها و غارتگرها، قانون جنگل حاکم است و به هم خیانت نمیکنند، اینها به خودشان هم خیانت کردند و بیرحمی نسبت به هر چه بشود، عدم حریت، عدم آزادی.
آنجا که سیدالشهدا میگوید: «اِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِیناً فَکُونُوا اَحْرَاراً فِی دُنْیاکُمْ»
اینها اصلاً هیچ ندارند، بنابراین برای بشریت و برای تاریخ، چه تابلوی گویا و روشنی بهتر از این تابلوست که این واقعه برای ما رسم میکند و میگوید.
🌹🌹اشعار علامه اقبال لاهوری در معنی حُرّیت اسلامیه و سِرّ حادثهٔ کربلا
هر که پیمان با هُوَالمَوجود بَست
گردنش از بندِ هر معبود رَست
مؤمن از عشق است و عشق از مؤمنست
عشق را ناممکنِ ما، ممکن است
عقل، سفاک است و او سفاک تر
پاک تر، چالاک تر، بی باک تر
عقل در پیچاکِ اسباب و علل
عشق، چوگان بازِ میدانِ عمل
عشق، صید از زورِ بازو افکند
عقل، مکار است و دامی می زند
عقل را سرمایه از بیم و شک است
عشق را عزم و یقین لاینفک است
آن کند تعمیر تا ویران کند
این کند ویران که آبادان کند
عقل چون باد است ارزان در جهان
عشق، کمیاب و بهای او گران
عقل، محکم از اساسِ چون و چند
عشق، عریان از لباس چون و چند
عقل می گوید که خود را پیش کن
عشق گوید امتحانِ خویش کن
عقل با غیر آشنا از اکتساب
عشق از فضل است و با خود در حساب
عقل گوید شاد شو آباد شو
عشق گوید بنده شو آزاد شو
عشق را آرام جان، حُرّیت است
ناقه اش را ساربان، حُرّیت است
آن شنیدستی که هنگام نبرد
عشق با عقل هوس پَروَر چه کرد
آن امام عاشقان پورِ بتول
سَروِ آزادی ز بُستانِ رسول
الله الله بای بسم الله پدر
معنی ذِبح عظیم آمد پسر
بهر آن شهزاده ی خیر الملل
دوشِ ختم المرسلین نعم الجَمَل
سرخ رو عشق غیور از خون او
شوخی این مصرعِ از مَضمونِ او
در میانِ امت آن کیوان جناب
همچو حرفِ قُل هُوَ الله در کتاب
موسِی و فرعون و شُبّیر و یزید
این دو قوّت از حیات آید پدید
زنده حق از قوت شبیری است
باطل آخر داغِ حسرت میری است
چون خلافت، رشته از قرآن گسیخت
حُرِّیت را زَهر، اندر کام ریخت
خاست آن سر جلوه ی خیرالامم
چون سحاب قبله باران در قدم
بر زمین کربلا بارید و رفت
لاله در ویرانه ها کارید و رفت
تا قیامت قطعِ استبداد کرد
موجِ خونِ او چمَن ایجاد کرد
بهر حق در خاک و خون غلتیده است
پس بنای لَااِلَه گردیده است
مُدَّعایش سلطنت بودی اگر
خود نکردی با چنین سامان، سَفَر
دشمنان، چون ریگِ صحرا لاتُعَد
دوستانِ او به یزدان هم عدد
سِرِّ ابراهیم و اسماعیل بود
یعنی آن اِجمال را تفصیل بود
عزم او چون کوهساران، استوار
پایدار و تند سیر و کامگار
تیغ، بَهرِ عزتِ دین است و بس
مقصدِ او حفظِ آئین است و بس
ماسِوَی الله را مسلمان، بنده نیست
پیشِ فرعونی سَرش افکنده نیست
خونِ او تفسیرِ این اسرار کرد
ملتِ خوابیده را بیدار کرد
تیغِ لا چون از میان، بیرون کشید
از رگِ اربابِ باطل خون کشید
نقش اِلَّا الله بر صحرا نوشت
سطر عنوانِ نجاتِ ما نوشت
رمز قرآن از حسین آموختیم
ز آتش او شعله ها اندوختیم
شوکتِ شام و فَرِ بغداد رفت
سَطوتِ غَرناطه هم از یاد رفت
تارِ ما از زخمه اش لَرزان هنوز
تازه از تکبیر او ایمان هنوز
ای صَبا ای پیکِ دور افتادگان
اشکِ ما بر خاکِ پاکِ او رَسان
🌸حدیث روز سه شنبه🌸
#کسبرضایتمردم
🌺عن الامام جواد علیه السلام:
《انّکم لَن تَسَعوا الناسَ بأموالکم فسَعوهم بِطلاقة الوَجه و حُسن اللّقاء》
شما هرگز با مال و منال دنیا نمی توانید به مردم توسعه دهید و آنان را راضی کنید. پس تلاش کنید تا با گشاده رویی و خوش برخوردی آنان را راضی نمایید🌺
امالی شیخ صدوق،ص۵۳۱
🌼@yek_hadis🌼(1506)
سلام علیکم
جهت تعامل ومباحثه
ایاداستان بیت المال بصره و اختلاس عبدالله بن عباس، سند معتبر و صحیحی دارد؟
برخی گویند ظاهرا جعل بنی امیه و دشمنان امیرالمومنین علی علیه السلام است. به کتاب معجم رجال الحدیث آیت الله خویی بحث عبدالله بن عباس مراجعه بفرمایید.
داستان خیانت عبید الله بن عباس به امام حسن نیز ظاهرا سندش مخدوش است و اعتباری ندارد.
امروز کتابی دست یکی از رفقا دیدم حدود ۳۵۰صفحه داشت به نام
قیام امام حسین علیه السلام در منابع اهل سنت
وجوه اشتراک شیعه وسنی در تحلیل نهضت حسینی قابل توجه است
نظر به اینکه نهضت امام حسین علیه السلام بر اساس اصول انسانیت واحیای مکارم اخلاقی وفضایل انسانی بود می تواند محور وحدت وجمع وجذب تمام ادمیان با هر تفکری باشد
اری حب الحسین علیه السلام یجمعنا ویتحدنا ویجعلنا معا مقابل الاستبداد والظلم والاستکبار والباطل
اگر اساتید محترم در این خصوص ایده وطرحی دارند بسم الله
درود
این دیدگاه برهانی است چون امام حسین علیه السلام تجسم قران و قران ناطق است
🌹این جمله علامه طباطبایی خیلی ها را گریاند: کسی چه میداند شاید (قلب قرآن) سوره “یاسین” همان “یا حسین” است که بی سر شده است.
┏━ 🌸 ✨ 🌸 ✨ 🌸 ━┓
#گروه پژوهش های قرانی
https://eitaa.com/joinchat/1878655240C56644d90d8
روز عاشورا دو تجلی دارد یکی جلوه مظلومیت که در طول تاریخ بسیاری حوادث بوده اند که در این امر با روز عاشورا و وقایع جانسوز آن مشترک و حتی بدترند و یک جلوهٔ بسیار بالاتر و با عظمت تر که جلوه عشق و عرفان الهی از طریق نفس و ارادهٔ سید اهل شهود و آزادگان حضرت ابا عبدالله الحسین و یاران اوست و طرفه آن که تمام آن جَلواتِ مظلومیت را به اراده خود انتخاب و اختیار می کند.
جناب مولانا نسبت به مشغولیت مردم نسبت به صِرفِ تجلّی مظلومیت و عزاداری روز عاشورا بدون آنکه تجلّی عشق و ارادهٔ امام را ببینند و فقط به شکلِ عاطفی و مظلومیت آن نگاه کنند انتقاد می کند و می گوید این سیر و راه سیرِ سلطانیِ عشّاق الهی است که بندها می گسلند و برای رسیدن و وصول به معشوق نه تنها درد و رنجی احساس نمی کنند بلکه از هم سبقت می جویند و مرگ را شیرین و جانفزا می یابند.
پس بهتر نیست بر خود بگرییم که در این بندهای رقّیّت و زنجیرهای نفسانی اسیریم و از آن دریای پر عظمت و تجلی اعظم عشق و فنا بیخبر!
روزِ عاشورا همه اهلِ حَلَب
باب انطاکیّه اندر تا به شب
گِرد آید مرد و زن جمعی عظیم
ماتمِ آن خاندان دارد مُقیم
ناله و نوحه کنند اندر بُکا
شیعه، عاشورا برای کربلا
بِشْمُرند آن ظلم ها و امتحان
کز یزید و شِمر دید آن خاندان
نعرههاشان میرود در وَیل و وَشت
پُر همیگردد همه صحرا و دشت
یک غریبی شاعری از رَه رسید
روز عاشورا، و آن افغان شنید
شهر را بگْذاشت و آن سو رای کرد
قصدِ جستُجویِ آن هَیْهای کرد
پُرس پُرسان میشد اندر اِفتقاد:
چیست این غم؟ بر که این ماتم فُتاد؟
این رئیسِ زَفت باشد که بِمُرد
این چنین مجمع نباشد کارِ خُرد!
نامِ او وَالْقابِ او شرحم دَهید
که غریبم من، شما اهلِ دِهید
چیست نام و پیشه و اوصافِ او؟
تا بگویم مرثیه زالطافِ او!
مرثیه سازم که مَردِ شاعرم
تا از اینجا برگ و لالَنگی بَرَم
آن یکی گفتش که: هَی، دیوانهای؟!
تو نِهای شیعه، عدوّ خانهای
روزِ عاشورا نمیدانی که هست
ماتمِ جانی که از قَرنی بِه است؟!
پیشِ مؤمن کِی بُوَد این غصّه خوار؟
قدرِ عشقِ گوش، عشقِ گوشوار
پیش مؤمن ماتمِ آن پاکْروح
شُهره تر باشد زِ صد طوفانِ نوح
گفت: آری، لیک کو دورِ یزید؟
کی بُدهست این غم؟ چه دیر اینجا رسید؟!
چشمِ کوران، آن خسارت را بدید!
گوشِ کَرّان، آن حکایت را شنید!
خفته بوده ستید تا اکنون شما
که کنون جامه دریدیت از عزا؟!
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
ز آن که بَد مرگی ست این خوابِ گِران
روحِ سلطانی زِ زندانی بِجَست
جامه چه دْرانیم و چون خاییم دست؟
چونکه ایشان خسروِ دین بودهاند
وقتِ شادی شد چو بشکستند بند
سوی شادُروانِ دولت تاختند
کُنده و زنجیر را انداختند
روزِ مُلک است و گَش و شاهنشهی
گر تو یک ذره از ایشان آگهی
وَر نِهای آگه، برو بر خود گِری
ز آن که در اِنکارِ نَقل و مَحشری
بر دل و دینِ خرابت نوحه کن
که نمیبیند جز این خاکِ کهُن!
وَر همیبیند چرا نَبْود دلیر؟
پُشت دار و جان سپار و چشم سیر؟
در رُخَت کو از میِ دین، فَرُّخی؟
گر بدیدی بحر، کو کَفِّ سخی؟!
آن که جو دید، آب را نکِنَد دریغ
خاصه آن کاو دید آن دریا و میغ
#مثنوی_مولوی
#دفتر_ششم
#حقیقت_عاشورا