🌸حدیث روز سه شنبه🌸
#کسبرضایتمردم
🌺عن الامام جواد علیه السلام:
《انّکم لَن تَسَعوا الناسَ بأموالکم فسَعوهم بِطلاقة الوَجه و حُسن اللّقاء》
شما هرگز با مال و منال دنیا نمی توانید به مردم توسعه دهید و آنان را راضی کنید. پس تلاش کنید تا با گشاده رویی و خوش برخوردی آنان را راضی نمایید🌺
امالی شیخ صدوق،ص۵۳۱
🌼@yek_hadis🌼(1506)
سلام علیکم
جهت تعامل ومباحثه
ایاداستان بیت المال بصره و اختلاس عبدالله بن عباس، سند معتبر و صحیحی دارد؟
برخی گویند ظاهرا جعل بنی امیه و دشمنان امیرالمومنین علی علیه السلام است. به کتاب معجم رجال الحدیث آیت الله خویی بحث عبدالله بن عباس مراجعه بفرمایید.
داستان خیانت عبید الله بن عباس به امام حسن نیز ظاهرا سندش مخدوش است و اعتباری ندارد.
امروز کتابی دست یکی از رفقا دیدم حدود ۳۵۰صفحه داشت به نام
قیام امام حسین علیه السلام در منابع اهل سنت
وجوه اشتراک شیعه وسنی در تحلیل نهضت حسینی قابل توجه است
نظر به اینکه نهضت امام حسین علیه السلام بر اساس اصول انسانیت واحیای مکارم اخلاقی وفضایل انسانی بود می تواند محور وحدت وجمع وجذب تمام ادمیان با هر تفکری باشد
اری حب الحسین علیه السلام یجمعنا ویتحدنا ویجعلنا معا مقابل الاستبداد والظلم والاستکبار والباطل
اگر اساتید محترم در این خصوص ایده وطرحی دارند بسم الله
درود
این دیدگاه برهانی است چون امام حسین علیه السلام تجسم قران و قران ناطق است
🌹این جمله علامه طباطبایی خیلی ها را گریاند: کسی چه میداند شاید (قلب قرآن) سوره “یاسین” همان “یا حسین” است که بی سر شده است.
┏━ 🌸 ✨ 🌸 ✨ 🌸 ━┓
#گروه پژوهش های قرانی
https://eitaa.com/joinchat/1878655240C56644d90d8
روز عاشورا دو تجلی دارد یکی جلوه مظلومیت که در طول تاریخ بسیاری حوادث بوده اند که در این امر با روز عاشورا و وقایع جانسوز آن مشترک و حتی بدترند و یک جلوهٔ بسیار بالاتر و با عظمت تر که جلوه عشق و عرفان الهی از طریق نفس و ارادهٔ سید اهل شهود و آزادگان حضرت ابا عبدالله الحسین و یاران اوست و طرفه آن که تمام آن جَلواتِ مظلومیت را به اراده خود انتخاب و اختیار می کند.
جناب مولانا نسبت به مشغولیت مردم نسبت به صِرفِ تجلّی مظلومیت و عزاداری روز عاشورا بدون آنکه تجلّی عشق و ارادهٔ امام را ببینند و فقط به شکلِ عاطفی و مظلومیت آن نگاه کنند انتقاد می کند و می گوید این سیر و راه سیرِ سلطانیِ عشّاق الهی است که بندها می گسلند و برای رسیدن و وصول به معشوق نه تنها درد و رنجی احساس نمی کنند بلکه از هم سبقت می جویند و مرگ را شیرین و جانفزا می یابند.
پس بهتر نیست بر خود بگرییم که در این بندهای رقّیّت و زنجیرهای نفسانی اسیریم و از آن دریای پر عظمت و تجلی اعظم عشق و فنا بیخبر!
روزِ عاشورا همه اهلِ حَلَب
باب انطاکیّه اندر تا به شب
گِرد آید مرد و زن جمعی عظیم
ماتمِ آن خاندان دارد مُقیم
ناله و نوحه کنند اندر بُکا
شیعه، عاشورا برای کربلا
بِشْمُرند آن ظلم ها و امتحان
کز یزید و شِمر دید آن خاندان
نعرههاشان میرود در وَیل و وَشت
پُر همیگردد همه صحرا و دشت
یک غریبی شاعری از رَه رسید
روز عاشورا، و آن افغان شنید
شهر را بگْذاشت و آن سو رای کرد
قصدِ جستُجویِ آن هَیْهای کرد
پُرس پُرسان میشد اندر اِفتقاد:
چیست این غم؟ بر که این ماتم فُتاد؟
این رئیسِ زَفت باشد که بِمُرد
این چنین مجمع نباشد کارِ خُرد!
نامِ او وَالْقابِ او شرحم دَهید
که غریبم من، شما اهلِ دِهید
چیست نام و پیشه و اوصافِ او؟
تا بگویم مرثیه زالطافِ او!
مرثیه سازم که مَردِ شاعرم
تا از اینجا برگ و لالَنگی بَرَم
آن یکی گفتش که: هَی، دیوانهای؟!
تو نِهای شیعه، عدوّ خانهای
روزِ عاشورا نمیدانی که هست
ماتمِ جانی که از قَرنی بِه است؟!
پیشِ مؤمن کِی بُوَد این غصّه خوار؟
قدرِ عشقِ گوش، عشقِ گوشوار
پیش مؤمن ماتمِ آن پاکْروح
شُهره تر باشد زِ صد طوفانِ نوح
گفت: آری، لیک کو دورِ یزید؟
کی بُدهست این غم؟ چه دیر اینجا رسید؟!
چشمِ کوران، آن خسارت را بدید!
گوشِ کَرّان، آن حکایت را شنید!
خفته بوده ستید تا اکنون شما
که کنون جامه دریدیت از عزا؟!
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
ز آن که بَد مرگی ست این خوابِ گِران
روحِ سلطانی زِ زندانی بِجَست
جامه چه دْرانیم و چون خاییم دست؟
چونکه ایشان خسروِ دین بودهاند
وقتِ شادی شد چو بشکستند بند
سوی شادُروانِ دولت تاختند
کُنده و زنجیر را انداختند
روزِ مُلک است و گَش و شاهنشهی
گر تو یک ذره از ایشان آگهی
وَر نِهای آگه، برو بر خود گِری
ز آن که در اِنکارِ نَقل و مَحشری
بر دل و دینِ خرابت نوحه کن
که نمیبیند جز این خاکِ کهُن!
وَر همیبیند چرا نَبْود دلیر؟
پُشت دار و جان سپار و چشم سیر؟
در رُخَت کو از میِ دین، فَرُّخی؟
گر بدیدی بحر، کو کَفِّ سخی؟!
آن که جو دید، آب را نکِنَد دریغ
خاصه آن کاو دید آن دریا و میغ
#مثنوی_مولوی
#دفتر_ششم
#حقیقت_عاشورا
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺شیعیان عربستان بعد از سالها در بقیع اجازه عزاداری پیدا کردند
ـــــــــــــــــــــــ
پایگاه خبری صابرین نیوز↙️
🆘@sabreenS1_official
🏴«دستور اربعین زیارت عاشورا به سبک مرحوم علامه طباطبایی»
از روز عاشورا تا اربعین
▪️بدانید که زیارت عاشورا برای اهل سیر و سلوک، کبریت احمر است؛ چنان که مرحوم حداد میفرمود: «درک من از مقام توحید، اثر زیارت عاشوراست.»
▪️دستور العمل مرحوم علامه در انجام زیارت عاشورا به مدت یک اربعین بدین ترتیب بود که شخص در صبح روز عاشورا و در مجلس واحد ابتدا نماز زیارت عاشورا را زیر آسمان بخواند و سپس زیارت عاشورا را همراه با صد لعن و صد سلام کامل به همان حال بخواند و زیارت را تمام کند.
▪️سپس از روز یازدهم محرم، هر صبح نماز و زیارت عاشورا را به همان نحو تا ابتدای صد لعن بخواند و یک بار هم لعن بخواند و سپس به سراغ امور روزانه اش برود و تا هنگام غروب و به تدریج نود و نه لعن و صد سلام را بگوید و تا غروب آفتاب زیارت را تمام کند.
▪️بدین ترتیب گویی که شخص در تمام طول روز مشغول زیارت عاشورا بوده است. اگر انسان این کار را چهل روز، یعنی تا روز اربعین، ادامه دهد بسیار مطلوب است و اثرات بسیار عجیبی دارد. زیرا زیارت عاشورا برای برآورده شدن حاجات و رفع گرفتاریها بسیار مفید است.
📚منبع: ادب حضور، دفتر پنجم (آداب و مراقبات ماه محرم ؛ عزاداری اباعبدالله علیه السلام)، استاد فیاض بخش.
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 splus.ir/ebratha.org سروش
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
[۸/۷، ۱۹:۰۹] ب..: از ترکیب بند نی نوا(بند یازدهم)
محمد شجاعی
گاهواره
بشنو کنون نوای پریشان کربلا
از نای زخم خوردۀ مهمان کربلا
روییده بود هُرم عطش در کنار آب
در آفتاب تفته و سوزان کربلا
وای از دمی که بُرد به مسلخ ذبیح خویش
آه از منا و مَشعر و قربان کربلا
وقتی به روی دست «علی» را بلند کرد
تکرار شد غدیر به میدان کربلا
چون پر کشید ناوک بیداد از کمان
سیراب شد چکاوک عطشان کربلا
بر شانۀ پدر سرش آرام تا گرفت
از غم گرفت مهر فروزان کربلا
تنها نه خون به عمق دل آسمان رسید
بر چهر آفتاب گل ارغوان دمید
[۸/۷، ۱۹:۱۰] ب..: محمد شجاعی
منظومه نی نوا(قسمت دهم)
امام حسین(ع) در کنار خیمه امام سجاد(ع) در شب عاشورا
بشنو از آن اسوۀ اهل سجود
آنکه تب او را به جان آزرده بود
بىتوان بودم من از روز ورود
زینب از من سرپرستى مىنمود
قلب مولا از نگاه من شکست
در کنار خیمهام آمد نشست
با دریغ و درد از ژرفای جان
زیر لب مىخواند این شعر روان
واى بر تو اى جهان از کار تو
واى بر این تلخى رفتار تو
مىکُشى هر شامگاه و بامداد
یاوران و همرهان پاکزاد
مىکُشى اندیشمندان را بسى
جاى آنان را نمىگیرد کسى
مىسپارم کار خود را با خدا
تا بپوید هر کسى راه مرا
وارث گنجینۀ عشق و یقین
حضرت سجاد، زینالعابدین
گفت من حال پدر دریافتم
سینه را از آتش دل تافتم
بغض در آن دم گلویم را فشرد
شعله را اما که میباید فسرد
گفت وگوى امام حسین(ع) با حضرت زینب(ع) در شب عاشورا
لیک زینب تا کلامش را شنید
نالهاى از ژرفنای دل کشید
مرده بود اى کاش خواهر پیش از این
تا نمىدید این چنین روزى حزین
رفته است امروز گویى از برم
هم برادر، هم پدر، هم مادرم
طاقت و صبر و قرار از دست داد
پیش او بیهوش بر خاک اوفتاد
بر رخ او آب زد آن پاکزاد
گفت از دریاى حلمت کم مباد
چون که رفتم پاره پیراهن مکن
بر سر و چهره مزن، شیون مکن
کس نمىماند به دنیا جاودان
مىروند اهل زمین و آسمان
جَدّ من کو بهتر از جان بود، رفت
او که اقیانوس ایمان بود، رفت
هم برادر، هم پدر، هم مادرم
یکبهیک دیدى که رفتند از برم
خواهرم، خود را به جان آماده کن
خویش را در دوستى دلداده کن
دید باید دورۀ عشق و جنون
دورهاى کوته، ولى سختآزمون
درسها باید در این وادى تو را
در اسارت رسم آزادى تو را
عصر فردا خود حسین دیگرى
قهرمان رزم مثل حیدرى
من چه گویم وصفت اى نیکوخصال
نیست بالاتر ز تو کس در کمال
ای که در دامان زهرا زیستی
جز خدا کس در نیابد کیستى
تو نه ابراهیم و نه پیغمبرى
لیک پیغام خدا را مىبرى
خون ز من، پیغام خون بردن ز تو
جان ز من، جانانه غم خوردن ز تو
آمدن از من در این دشت قیام
رفتن از تو تا به کوفه، تا به شام
رفتن از من در دل شمشیرها
گفتن از تو خطبهها، تفسیرها
بزم از من، دستافشانى ز من
در مناى دوست، قربانى ز من
لحظهلحظه جلوۀ یارى ز تو
کاروانم را پرستارى ز تو
سنگ غم را لطف پیشانى ز من
زلف عالم را پریشانى ز من
از روی تَل، دیدنِ قاتل ز تو
سوز آه از ژرفنای دل ز تو
رفتن از من تا حریم آفتاب
رفتن از تو در اسارت با شتاب
پایدارى از من و یارى ز تو
سِرّ حق از من، نگهدارى ز تو
کاروان از من در این غربتمکان
فتح تاریخ از تو با این کاروان
از من اینجا شیرخوار آوردن است
از تو، بیفرزند مادر بردن است
از تو بر ناقه نشستن بیقرار
رفتن از من روی نیزه نزد یار
خطبهخواندن از تو در هر انجمن
آیهآیه خواندن قرآن ز من
رفتن از تو در دل ویرانهها
رفتن از من در تنور خانهها
تازیانهخوردن از تو بین دشت
خیزرانخوردن ز من در بین تشت