eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
136 دنبال‌کننده
885 عکس
546 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
*نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) بخش چهارم* از مجموع سیره و گفتار امام صادق (ع) می توان ویژگی های زیر را به عنوان منظومه فکری ایشان استخراج کرد. این چهارچوب نظری پیشنهادی می تواند با بسیاری نظریات تربیتی موجود در فضای علمی این رشته دانشگاهی تفاوتهایی داشته باشد؛ و آن نیز به علت تفاوت نگرش ایشان به تربیت بانگرش های علمی جهانی است. پس اگر بخواهیم دیدگاه ایشان را بخوبی بشناسیم بهتر آن است که تفاوت آن را با نظریات تربیتی غالب در جهان نشان دهیم و مزیت آن را بگوییم. در محورهایی که برای مبانی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام صادق (ع) بیان خواهیم کرد سعی خواهد شد نشان داده شود که آموزه های ایشان چه تمایزی را با نظام های تربیتی غربی دارد. در این نوشتار محورهای اصلی دیدگاههایی در تربیت برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) را در چند شماره هر هفته مطرح خواهیم کرد که امید است خوانندگان پیوستاری آن را دقت فرمایند: الف- ویژگی های زیستی و روحی و معنوی انسان: در شماره قبلی توضیح داده شد ب-توجه به هدف زندگی: در شماره دوم توضیح داده شد ج- ارائه نظام ارزشی: در شماره سوم توضیح داده شد د- اصول ارزشی در تعلیم و تربیت: در شماره سوم توضیح داده شد 1- درک محدودیت های خود و توجه به تفاوتهای فردی: در شماره سوم توضیح داده شد *2- امید و نشاط متعادل برای فعالیت:* یکی از مبانی تربیتی که امام صادق (ع) ترسیم می فرمایند داشتن امید و نشاط متعادل برای کار است. هرگونه تنبلی و کسالت در زندگیِ انسانی را مردود اعلام می کنند. ایاک و الضجر و الکسل؛ انهما مفتاح کل سوء. انه من کسل لم یود حقا و من ضجر لم یصبر علی حق. (وسائل ج4، ص105) از افراط در کار و تلاش بیش از حد بپرهیز و همچنین از سستی و مسامحه کاری اجتناب نما؛ که این هر دو، کلید تمامی بدیها و بدبختی هاست. زیرا افراد مسامحه کار انجام وظیفه نمی کنند و حق کار را آن طور که باید ادا نمی نمایند؛ و افراد زیاده رو، در مرز حق توقف نمی نمایند و از حدود مصلحت تجاوز می کنند. در روال تربیتی جامعه ما نتیجه فعالیت متربی اهمیت دارد و تمامی تلاش مربی رساندن متربی به نتایج مطلوب است، در حالی که فرآیند فعالیت نیز به اندازه همان نتیجه اهمیت دارد. اگر نتیجه ای حاصل شود ولی در فرآیند انجام عمل رضایت و بهجت از انجام آن کار صورت نپذیرد ارزش این فعالیت و نتیجه به شدت کاهش می یابد و توقعی که از نتیجه داریم در مراحل بعدی محقق نخواهد شد. امام صادق (ع) در این دستورالعمل تاکید بر فرآیند را متذکر می شوند. این فرآیند نه باید با دلزدگی و کسالت باشد و نه باید با رغبت های بی مبنای افراطی کار را از مسیر حق منحرف سازد. ایشان تاکید می کنند که زیاده روی و کسالت معیاری برای ارزش داشتن نتیجه است. حصول نتیجه باید با این معیار هم سنجیده شود. لیکن طلبک المعیشه فوق کسب المضیع و دون طلب الحریص الراضی بدنیاه المطمئن الیها (مجموعه ورام ج1، ص13) تلاش تو در راه کسب معاش باید بالاتر از کسی باشد که بر اثر سستی حق کار را ضایع کرده است و پائین تر از حریصی باشد که به زیاده روی و افراط گرائیده است، حریص و فرومایه ای که تنها به دنیای خویش دلگرم و مسرور است و اطمینان خود را به دنیا گره زده است. یکی از آموزه های انبیاء و اولیاء دوری از افراط و تفریط است. امام صادق (ع) در این روایت دستور به رعایت تعادل در زندگی معیشتی انسان می کنند تا نه دنیا گریزی باعث سستی و کسالت گردد و نه نشاط فعالیت باعث حرص و زیاده روی انسان گردد. مربیان همواره باید مواظب باشند که متربی را در مسیر نگه دارند و جنبه ای از تربیت آنها باعث در غلطیدن به جنبه های افراطی و یا تفریطی متربی نگردد. کنوز الله فی ارضه و مافی الاعمال شیء احب الی الله من الزراعه....(وسائل 4،ص103) گنجهای الهی در زمین نهفته است و هیچ کاری نزد خداوند محبوبتر از زراعت نیست. ازرعوا و اغرسوا و الله ما عمل الناس عملا احل و لا اطیب منه .... (بحار ج23، ص20) زراعت کنید و درخت بکارید. بخدا قسم هیچ عملی مباح تر و پاکیزه تر از آن نیست... در دو روایت فوق حضرت از روش توصیه و تشویق در تربیت استفاده کرده اند تا ضمن توصیه مشخص سازند که نشاط فعالیت در تفکر شیعی از اهم روشهای تربیتی است. لا تکرهوا الی انفسکم العباده (کافی ج2، ص85 و 86) عبادت خداوند را با وجود خستگی و بی میلی برخود تحمیل ننمایید. اوحی الله عز و جل الی داود (ع): یا داود بی فافرح و بذکری فلتذذ و بمناجاتی فتنعم (امالی صدوق، ص118) خداوند به حضرت داود وحی فرستاد که ای داود به من بیندیش و شاد باش، بایاد من معنای لذت را بچش، و با مناجات من متنعم شو.
از آنجا که یکی از مهم ترین ابعاد تربیت، تربیت دینی و عبادی افراد است، امام صادق (ع) مقید بودن به عبادت را برای تربیت دینی کافی نمی دانند بلکه نشاط و سرزندگی در انجام عبادات را اصل مهمی در انجام عبادات می دانند. ایشان در روایت دوم تاکید می کنند که علی رغم اینکه بسیاری از مردم عادی لذت و نشاط عبادت را درک نمی کنند، خاصان اولیاء نه تنها در انجام عبادات با نشاط هستند بلکه نتیجه عبادتشان نیز شادمانی و لذتی وصف ناشدنی برای آنها برایشان به ارمغان خواهد آورد. پس در تربیت دینی هم نشاط و عدم کسالت در فرآیند عبادت اهمیت دارد و هم برای خواص نتیجه هم به همراه لذت خواهد بود. 3- در آموزه های امام صادق علیه السلام ایده آل اندیشی برای همه انسانها پسندیده قلمداد نمی شود، بلکه توجه به محدودیتهایی که هر فرد دارد اهمیت داده می شود. لذا ایشان ما را به تفاوت های فردی مان توجه می دهند که متناسب با آن باید تربیت صورت پذیرد: ما من شیئ الا و له حد (تحف العقول، ص361) هیچ موجودی نیست مگر این که برای آن حد مخصوصی مقرر است. بی توجهی به محدودیت های فردی و توقع نابجا داشتن از خود بسیاری از مشکلات تربیتی را برای انسانها بوجود می آورد. تذکر آن بزرگوار برای آن است که بجای تقلید از راه رفتن کبک، باید تمامی توان خود را در معرض محدودیت های استعدادی خویش قرار دهیم. لو ان العباد اذا جهلوا وقفوا و لم یجهدوا، لم یکفروا (کافی ج2، ص388) اگر بندگان خدا در مقابل آنچه نمی دانند توقف کنند و انکارش ننمایند، به کفر و بی دینی مبتلا نمی شوند. یکی از محدودیت های فردی یک متربی معرفت اوست. معرفت خاصیت انباشتی دارد. ولی اقدام و عمل در مواردی که معرفت انسان بخوبی به محدوده آن کار نرسیده است متربی را به قضاوتهای نابجایی می کشاند که ناشی از نقص معرفتی اوست. این فرد در قضاوتهایش از حق تعدی خواهد کرد و نهایتا به کفر خواهد انجامید. مربیان باید «نمی دانم» را به متربیان خود یاد دهند و صبر در قضاوت را در آنها نهادینه کنند تا به انواع انحرافها دچار نگردند. قال قال رسول الله (ص): رحم الله من اعان ولده علی بره. قال قلت کیف یعینه علی بره؟ قال یقبل المیسوره و یتجاوز عن معسوره و لا یلحقه و لا یخرق به (کافی ج6،ص50) امام صادق (ع) فرمودند که رسول اکرم (ص) فرموده اند: خداوند رحمت کند کسی را که در نیک شدن به فرزند خود کمک کند. پرسیده شد: چگونه بر نیکی اورا یاری کند؟ حضرت فرمودند: آنچه که کودک در توان دارد و انجام داده است از او قبول کند، آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهد، و به او ستم نکند و او را به نادانی و حماقت نیندازد. پدر به عنوان یکی از مربیانِ همراه کودک بجای مقایسه فرزندش با خود و دیگران، در ابتدا باید محدودیت های او را درک کند و نه تنها بیش از ظرفیت از او نخواهد بلکه موفقیت کودک را با میزان توانایی های او بسنجد. چه بسا کاری در محدوده افراد عادی کار بزرگی نباشد ولی در محدوده توان یک کودک کاری بسیار ارزشمند و قابل تحسین باشد. متاسفانه نظام تربیتی جامعه ما که به رتبه های دانش آموزان در کلاس اهمیت می دهد این دستور امام صادق (ع) را نادیده گرفته است. نتیجه فعالیت یک فرد اهمیت کمی دارد، انچه مهم است این است که نسبت آن نتیجه با محدوده استعدادهای فرد ارزیابی شود. نکته دیگری که ایشان در این روایت اشاره می فرمایند توجه به عزت فردی کودک متناسب با محدوده توانایی های اوست. رفتارهای پدر و مربی نباید باعث شود عزت فردی او لطمه ببیند و او خود را نادان و کودن درک کند.
نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) - بخش چهارم.docx
حجم: 20.9K
نظریه ای درباره عناصر تربیتی برگرفته از آموزه های امام صادق (ع) - بخش چهارم
⁉️چرا زندگی‌های کنونی بی برکت شده است؟! ⁉️چرا زندگی ها سخت و گرفتاری ها زیاد گردیده است؟! ✍️ پاسخ آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) دریافت پاسخ 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/691798023C0216686926
بسم الله الرحمن الرحیم حکمرانی مسوولانه وپاسخ به نیازهای صادق مستضعفان محمد جواد حیدری ازمنظر اسلام کومت در پاسخ بالفعل به نیازهای صادق احاد جامعه مسوول است ودولت و اُمَّتی که "حقوق مردم بویژه ضعیفان" را،اَدا نمی کند، فاقد"عدالت وصلاحیت و قداست" است. ۱-پیامبر خاتم ص : " اِنَّ اللهَ تَعَالَی، لَا یُقَدِّسُ أُمَّةً لَا یُعطُونَ الضَّعِیفَ مِنهُم حَقَّهُ " مجموعه کبیر۱۰۲      ترجمه: خداوند متعال، اُمّتی را که " حقّ ضعیفان" را، عَطا نمی کنند، مقدَّس نمی دارد.چون            همیشه فرد ضعیف، نیاز به کمک دارد،به دلیل اینکه " ضعیف وناتوان" است. ۱/۱-جامعه حقوقی :       اگر دریک جامعه " حقوق مردم" ، رعایت شود، خصوصاً حقوق افراد ناتوان، آن جامعه، یک         جامعه آرمانی،ارزشمند وقابل قبول است، رعایت حقوق = عدالت.        عدالت یعنی رعایت حقّ دیگری، دربرابر ظلم، که تجاوز به حقوق دیگران است.        البتّه شرط وجود وتحقّقِ جامعه حقوقی، وجود " نظام سیاسی" است، که بستر مناسباتِ         عادلانه وجامعه سالم را فراهم آورد، این نوع جامعه،هم " ممکن" است وهم " مطلوب" . ۲/۱-جامعه اخلاقی :         بهترین جامعه ایده آل،" جامعه اخلاقی" است، به گونه ای که مرتبه وموقعیّتِ آن، بالاتر از            "جامعه حقوقی"است، حتی برخی گفته اند که اگر همه مردم، اخلاق را رعایت نموده و        دارایِ" التزام اخلاقی" باشند، حکومت ونظام سیاسی لازم نیست، چون عملاً مردم، همانند         حکومت، وظیفه ونقش خودرا به طور خودکار، دنبال می کنند.       ولی تحققِ جامعه اخلاقیِ کامل، اوّلاً " ناممکن" است، وثانیاً به فرض تحقّق" ناپایدار" است،          وثالثاً برای بشر همان " جامعه حقوقی" ، کافی و" رضایت بخش" است، چون به دلیلِ          " تقلیلِ ظلم" ، باعث کاهش نارضایتی می شود ، واز جهت توجّه به ناتوانان ورعایت حقّ         آنان،زمینه " رضایت عمومی" فراهم شده ودرنهایت آن جامعه، از " قداست" برخوردار،         می شود،وسرانجام، الگویِ دیگران می شوند. ۱ ۱ ر ۰ک به مباحث تحلیلی وتفسیری استاد همتی
🍂🌺بسم الله الرحمن الرحیم چگونگی حکمرانی و تعامل امام امیرالمومنین علی صلوات الله و سلامه علیه با مردم 🍂🌺 امام علیه السلام در مورد چگونگی وتعامل مردم و تکلم با ایشان به یاران خود فرمودند : «خوش ندارم که در خیال شما بگذرد که من شنیدن مدح و ستایش را دوست دارم و شکر خدا من این چنین نیستم و بر فرض اگر دوست داشتم چنان بگویند، آن را به علت فروتنی در برابر خدای سبحان رها می کردم و بزرگی و بزرگواری تنها سزاوار اوست؛ چه بسا مردم ستودن بعد از انجام عمل قهرمانانه ای را خوش داشته باشند، اما مرا با تعریف و تمجیدهای نیکو ، مستایید تا اینکه من بی دغدغه، حقوق خدای سبحان و حقوق شما را که هنوز از ادای آن فراغت نیافته ام را انجام دهم و واجباتی را که به عهده ام است را به سرانجام رسانم . آن سان که با ستمگران سخن می گویند با من سخن مگویید و چنان که با افراد خشمگین محتاطانه برخورد می شود با من محتاطانه رفتار نکنید و با ظاهر سازی با من صحبت نکنید و گمان نکنید که گفتن حق بر من گران می آید یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم زیرا آنکه شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او سنگین آید عمل کردن به آن برای او دشوارتر خواهد بود؛ بنابراین از حق گویی یا مشورت در عدالت خودداری نکنید زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمی دانم مگر اینکه خداوند مرا از نفسم کفایت کند که خداوند از من به آن مالک تر است زیرا من و شما بندگانی در اختیار پروردگاری هستیم که جز او پروردگاری نیست او مالک ما و ما را بر نفس خود اختیاری نیست و ما را از آنچه در آن بودیم بیرون آورد و به سوی آنچه صلاح ما بود در آورد. هدایت را عوض گمراهی و بینایی را بعد از کوردلی به ما عنایت فرمود . » سخن امام علیه السلام - سرشار از والاترین تصاویر عدالت است و از جمله مواردی که به آن اشاره کرده است عبارتند از : ۱- عدم خطاب امام علیه السلام بسان پادشاهان در بزرگداشت و اینکه اگر کاری متضاد با حق انجام داد باید سخن با او به همراه خیر خواهی ، صراحت و نقد همراه باشد ، چرا که یکی از انواع نفاق ، ظاهر سازی است . ۲ - حتی یکی از یاران امام علیه السلام گمان مبرد که ایشان از شنیدن سخن حق اکراه دارد . ۳- نصیحت کردن امام علیه السلام آنگه که ایشان از حق و انصاف خارج شود . ۴.حساب کشی از حاکمیت در صورت عدم رسیدگی به امور مردم ۵- عدم چاپلوسی و تملق در پیشگاه حاکم اسلامی این بعض مواردی است که در کلام امام علیه السلام - آمده و بیانگر جایگاه والا و مرتبه رفیع ایشان است . محمد جواد حیدری 📚نهج البلاغه : ۲۰۱،۲ برگرفته از کتاب اضواء علی السیاسة العادلة و الظالمة، با اندكي دخل و تصرف ، ص 28- 29
بسم الله الرحمن الرحیم حاجب اگر محاسبه حشر با علی است محمد جواد حیدری 🔆حاجب بروجردی قصیده ای زیبا در مدح امیرالمؤمنین سرودند که شاه بیت آن این بود: 🔸«حاجب اگر محاسبه ی حَشر با علی ست، من ضامنم، که هرچه بخواهی گناه کن» همان شب در عالم رؤیا مولا علی به خوابِ ایشان آمد و فرمودند: اگرچه محاسبه در دست ماست، اما اگر اجازه بدهی من بیت آخر شعرت را اصلاح کنم. 🔸حضرت فرمود بیت آخر را این گونه بنویس: «حاجب اگر محاسبه ی حَشر با علی ست، شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن!»
🌸 🕋 🌼 ( اعتکاف ) 🔹ده گام تاخودسازی اعتکاف، فرصتی است برای: ۱ .خلوت باخویش ۲ .خلوت باخدا ۳ .محاسبه اعمال ونیت ها ۴ .تمرین برای تغییر عادتها ۵ .انس بیشتر با عبادتها ۶ خروج از روزمرّگی وتکرار ۷ .همسویی با اولیاء خدا ۸ .انس بیشتر با قرآن ۹ .غلبه بر وابستگی ها ۱۰ .تمرین دوری از خانواده ترکیب نماز و روزه و دعاوتهجّد. 🌺 الهی ! توفیق ده که از این نفحات ، بهره مند شویم ! 🔺استاد جواد محدثی ____________ 🔻اخبار اعتکاف کشور را از کانال رسمی ستاد اعتکاف در ایتا دنبال کنید @itikaf_ir
بسم الله الرحمن الرحیم چیستی علم وفلسفه محمد جواد حیدری علم یعنی پاسخ مدلل به پرسش تمام علوم برای پاسخ به نیازهاست بخشی از نیازها حیوانی است وبرخی انسانی وبرخی متعالی علم پزشکی وفیزیک وشیمی وتغذیه ومعماری وعمران وعلوم پایه مسوول پاسخ به نیازهای حیوانی انسان مانند خوراک وپوشاک ومسکن هستند علوم انسانی مانند روانشناسی وجامعه شناسی ومدیریت وحقوق وفقه مسوول پاسخ به نیازهای انسانی مانند ازادی وعدالت و قوانین واحکام وحکمرانی است فلسفه مسوول پاسخ به نیازهای متعالی انسان مانند کیستم واز کجا امده ام وبه کجا می روم است گرچه برای فلسفه تعاریف گوناگون شده است مانند: علمی که پاسخ گوی ۶ پرسش اساسی زیر باشد: ۱کیستم ۲از کجا امده ام ۳ کجا هستم ۴امدنم بهر چه بود۴به کجا می روم ۴هدف ازاین تردد و امدن ورفتن چیست ۶چگونه باید بروم ؟ اما به نظر می رسد بهترین تعریف این باشد: علمی که پاسخ گوی چیستی وچگونگی رسیدن به خوشبختی وسعادت انسان باشد زیرا ان ۶پرسش مقدمه ای است برای سعادت وراهکار ان نکته دنیا مثل رحم مادر است برای امادگی روح وانتقال به حیات ابدی وجاودان وباقی انسان مدرن به دلیل عدم تلقی صحیح از نیاز های متعالی از حیات ابدی واخروی غافل است و امادگی برای ورود به حیات اخروی ندارد راه نجات انسان مدرن توجه به نیازهای متعالی وتلاش برای رسیدن به پاسخ پرسش های ۶گانه ودوگانه فوق است
✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره: ❗️خوبان در خطرند؛ آیا ما فریب نمی‌خوریم؟! آیا نباید از خطر به خدا پناه ببریم؟! 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢٠٢ 🌐 کانال بیان علوی
بسم الله الرحمن الرحیم رفقا به فکر جلب نظر حضرت ولی عصر علیه السلام باشیم محمد جواد حیدری خراسانی اشاره امروز زیر این اسمان کبود مظلوم تر از امام زمان علیه السلام احدی نیست نمی دانم وقتی پرونده اعمال ما را مشاهده می کنند چه حالی دارند خوشا به حال انها که با تلاش بیشتر توجه ومحبت حضرت را بیشتر جلب می کنند 📚مرحوم شریف رازی در کتاب گنجینه دانشمندان ج۴ ص۶۳۵ نقل می‌کند: ✍زمانی یک مسافر تهرانی که از مکه بازمی‌‌گشت، وارد نجف اشرف شد و به خدمت میرزای شیرازی رسید و به ایشان عرض کرد: به مکه مشرف بودم، پول و توشه راه خود را گم (یا تمام) کردم. در مسجد الحرام به خداوند تبارک و تعالی پناه آوردم و حضرت ولی عصر (عج) را واسطه نمودم تا خرجی و پولی برایم فراهم شود و در مکه معطل نمانم. روزها این کار را با التماس فراوان ادامه می‌دادم… تا آنکه یک روز هنگامی که پرده خانه خدا را گرفته، تضرع می کردم، دستی برشانه ام خورد! برگشتم و شخص محترم و باوقاری را دیدم. او به من گفت: چه حاجتی داری؟ نیاز خویش را بازگو کردم، او چند لیره به من داد و فرمود: ✨با این وجه خود را به نجف اشرف برسان و در آنجا خدمت برو و بگو «سیدمهدی» گفت: «با این نشانی که به همراه حاجی ملاعلی کنی در بازگشت از مکه به شام، زیارت حضرت زینب (س) رفتید و حرم را گرد و غبار گرفته دیده، مشغول نظافت شدید و با گوشه عبای خود، خاک و خاشاک را بیرون بردید؛ بیست اشرفی به تو بدهد.» 🔸میرزای شیرازی تا این سخن را شنید، بسیار متغیر شد و بسرعت برخاست و بیست اشرفی به آن مسافر داد. آن شخص با خوشحالی تمام و پس از زیارت عتبات مقدسه به تهران مراجعت کرد و خدمت آیت‌الله کنی رسید و ماجرای خود را به طور مبسوط به ایشان گفت. 🔹حاجی کنی پس از شنیدن ماجرا فرمود: آیا حواله ای آن آقا به من نداد؟ گفت: خیر؛ حاج ملاعلی بسیار گریست و سپس فرمود: میرزا در نظافت حرم حضرت زینب (س) بسیار کوشش می‌کرد و این تلاش، توجه امام زمان (عج) را به خود جلب ساخته است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
بسم الله الرحمن الرحیم ضرورت اهتمام به فراگیری واستفاده از روش علمی در حکمرانی مسوولانه محمد جواد حیدری اشاره راه نجات ایران وجهان علم باوری وتلقی صحیح از علم ونیز استفاده از روش علمی در تمام بخش هاست واساسا تمام علوم به دنبال پاسخ مدلل به پرسش ها ونیازهای صادق انسان است مهمترین رسالت ما ونظام اسلامی اهتمام به توسعه وتعمیق روحیات علمی و تحصیل علم و بکار گیری روش های علمی است علامه حسن‌زاده آملی فرمود: خدمت ایشان (علامه شعرانی) که بودم، در سال دو روز تعطیلی داشتیم، یکی روز عاشورا و دیگری روز شهادت امام مجتبی علیه‌السلام. بقیه سال، درس می‌خواندیم. یادم هست زمستان بود و برف خیلی سنگینی آمده بود. من از حجره مدرسه مروی بیرون آمدم. برف را نگاه کردم و مردّد بودم که به کلاس درس بروم یا نه! اگر نمی‌رفتم، دلیل بر تنبلی من و عشق و شوق نداشتن به تحصیل علم بود. تصمیم گرفتم بروم. وقتی رسیدم خواستم در بزنم، اما با آن برف سنگینی که آمده بود، خجالت کشیدم. مدتی ایستادم. کسی بیرون نیامد. دیدم وقت درس می‌گذرد. در زدم. آقازاده ایشان در را باز کرد. وارد شدم. سلام کردم و به محض نشستن عذرخواهی کردم و گفتم: آقا ببخشید در این برف مزاحم شدم، می‌خواستم نیایم. فرمودند: چرا؟ گفتم: در این روز برفی نمی‌خواستم مزاحم شوم. ⁣فرمودند: مگر شما که از مدرسه مروی تا این‌ جا می‌آمدی، گداها در سر راه‌ها ننشسته بودند و گدایی نمی‌کردند؟ گفتم: چرا، بودند. فرمودند: امروز آن‌ها بودند یا نبودند؟ ⁣گفتم: بودند، امروز روز کسب‌ و کار آن‌هاست! ⁣⁣آیت‌الله شعرانی فرمودند: خب آن‌ها که تعطیل نکردند، ما چرا تعطیل کنیم؟!