eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
138 دنبال‌کننده
885 عکس
546 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
764.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سر دادن شعار لبیک یا خامنه‌ای توسط زائران مقابل موکب ایت الله شیرازی در کربلای معلی ✍با توجه به اصول و منش و تذکرات متعدد رهبری یقینا چنین حرکاتی مورد رضایت ایشان نبوده و نیست.احترام ومحبت ومنطق وتعامل و هوشمندی عالمانه قدم اول در خنثی سازی تفرقه و اختلاف است نه هیجان برخواسته از شور و احساسات. حب الحسین علیه السلام یهدینا ویصلحنا ویتحدنا ویجمعنا ویجعلنا یدا واحدا قبال الاعدا 👌
دکتر محمد جواد حیدری در جمع زایران اربعین : خداوند را شاکریم که به ما وشما توفیق داد تا از زایران حضرت در اربعین باشیم ظرفیت اربعین وزیارت سید الشهدا علیه السلام جاودانی وجهانی است وبستری است برای فرهنگ وتمدن سازی مصادره اربعین با این ظرفیت عظیم زیبندۀ هیچ دستگاهی نیست 🔻موکب داران ومدیران قرار گاه ها وفعالان در حماسه اربعین ونهادها ودولت ها بدانند به حکم عقل ونقل حق مصادره نهضت حسینی را نداریم ما حق نداریم ازنهضت حسینی وجریان کربلا وعاشورا واربعین استفاده ابرازی کنیم ما اجازه نداریم کسانی که بامعرفت تمام وارد می‌شوند تا بگویند ما هم در راه و اهداف اباعبدالله(ع) می‌خواهیم قرار بگیریم، بگوییم تو جزو ما نیستی حوزه وروحانیت خیلی مراقب باشند تا از محدودیت وممنوعیت های جناحی وسیاسی یا مصادره به مطلوب پیش گیری نماید 🔻عمظت وشکوه وظرفیت عظیم دستگاه اباعبدالله(علیه السلام ) با انحصارطلبی وخود خواهی سازگار نیست 🔻بحمدالله جاذبه ایثار وحماسه حسینی بسیاری ازاهل سنت، مسیحیان و آئین‌ها و ادیان دیگر حتی هندوها که به آزادگی اعتقاد دارند را جذب کرده است اجازه دهید جریان اربعین طبیعی بماند این از کوچکی ماست اگر بخواهیم اربعین را به نفع خود ویا گرایش های سیاسی وجناحی مصادره وتندی نماییم
📌دستورالعملی از امام زمان علیه السلام برای رفع گرفتاری در حال اضطرار یک وقتی برای من مشکلی پیش آمد که در عمرم تاکنون چنین مشکلی پیش نیامده است و به گونه ای بود که به تلف شدنم منتهی می شد. کاملاً مضطر شده بودم. این دستورالعمل را انجام دادم همزمان با تمام شدن آن، مشکلم حل شد. مشکل من به گونه ای بود که به حساب اسباب عادی اصلاً قابل حلّ نبود ولی جای شگفتی بود که با این عمل مشکل حل شد. درباره کیفیت آن دستورالعمل، در دارالسلام عراقی چنین نقل شده است: یک وقت ابن ابی البغل کاتب مورد غضب ابومنصورِ وزیر قرار گرفت به گونه ای که از ترس وزیر خود را مخفی کرد. وزیر به دنبال او بود و او هراسان و گریزان. شبی به کاظمین رفت و از کلیددار حرم خواهش کرد که شب را اجازه دهد تا در حرم بماند. او هم موافقت کرد. ابن ابی البغل شب در حرم مشغول توسّل و تضرّع بود. با این که درهای حرم بسته بود، ناگهان می بیند کسی وارد شد و مشغول زیارت حضرت کاظم و حضرت جواد علیهما السلام شد و شروع کرد به انبیاء اولوالعزم و ائمه علیهم السلام سلام داد. ولی در خطابات خود به حضرت ولی عصر علیه السلام سلام نداد. با خود گفت: شاید نام حضرت را فراموش کرده است یا از فرقه های منحرفی است که حضرت ولی عصر علیه السلام را قبول ندارند. آن شخص ناشناس فرمود: چرا از دعای فرج غافلی؟ سپس این عمل را به او تعلیم داد. ابن ابی البغل هم مشغول انجام عمل شد. آن مرد هم رفت. ابن ابی البغل، خادم حرم را صدا زد. خادم از دارالزیت بیرون آمد. از او پرسید: مگر شما درها را نبسته بودید؟ خادم پاسخ مثبت داد. پرسید: پس آن شخصی که داخل روضه آمد، چه کسی بود و چگونه آمد؟ خادم گفت: او مولای ما صاحب الزمان علیه السلام است و او را بارها در مثل این شب در اوقات خلوت دیده ام. هنوز آفتاب نزده بود که از حرم خارج شد و به مخفیگاه خود رفت. هنوز آفتاب بلند نشده در زده شد. در را باز کرد، عدّه ای از طرف وزیر پشت در بودند و امان نامه ای از طرف وزیر دادند و گفتند که وزیر تو را می خواهد. آیساً من الحیات نزد وزیر رفت. تا وارد شد، وزیر با قیافه ای بشّاش با وی برخورد کرد و گفت: رفته ای و شکایت مرا به حضرت ولی عصر علیه السلام کرده ای؟ سپس تعریف کرد که شب گذشته در خواب صاحب الزمان علیه السلام را دیده که مرا به ملاطفت با تو امر نموده است. ابن ابی البغل نیز حکایت تشرّف شب گذشته را برای وزیر بازگو کرد. وزیر از گناه ابن ابی البغل گذشت و او را از مقرّبین خودش قرار داد. در کیفیت آن ختم در نقل دارالسلام عراقی اغلاطی وجود دارد که باید با نقل بحارالأنوار و دلائل الإمامة مقابله و تصحیح شود. من هم در موقع انجام دستورالعمل، دعا را با هر دو کتاب مقابله کردم و هر جا نیاز بود، مطابق احتیاط عمل کردم. کیفیت عمل مطابق نقل بحارالأنوار از این قرار است: دو رکعت نماز بگذار و بعد از آن این دعا را بخوان: «يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ يَا عَظِيمَ الْمَنِّ يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ يَا حَسَنَ التَّجَاوُزِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا مُنْتَهَى كُلِّ نَجْوَى وَ يَا غَايَةَ كُلِّ شَكْوَى يَا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعِينٍ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا» ده مرتبه بگو: یا رَبّاهُ، ده مرتبه بگو: یا سَیّداهُ، ده مرتبه بگو: يَا مَوْلَيَاه‏، ده مرتبه بگو: یا غایتاهُ، و ده مرتبه بگو: یا مُنْتَهی غایةِ رَغْبَتاهُ. سپس بگو: «أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ ع إِلَّا مَا كَشَفْتَ كَرْبِي وَ نَفَّسْتَ هَمِّي وَ فَرَّجْتَ غَمِّي وَ أَصْلَحْتَ حَالِي‏» سپس حاجت خود را از خدا بخواه. سپس گونه راست خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «َ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَايَ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَاي‏»، بعد از آن گونه چپ خود را بر زمین بگذار و صد مرتبه بگو: «أَدْرِکْنی» و این را بسیار تکرار کن. سپس آن قدر بگو: «اَلْغَوْثَ، اَلْغَوْثَ» تا نفس قطع گردد. بعد از آن سر بردار که خداوند به کرم خود حاجت تو را برآورده می کند، ان شاءالله. 📚العبقری الحسان، ج ١، ص ١٧٣ 📚 منتهی الامال، ج ٢، ص ٨١ ♥️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♥️
روایات امکان رویت چند مورد است که یک موردش این است: اَلسَّيِّدُ اِبْنُ اَلْبَاقِي فِي كِتَابِ إِخْتِيَارِ اَلْمِصْبَاحِ ، عَنِ اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: مَنْ قَرَأَ بَعْدَ كُلِّ فَرِيضَةٍ هَذَا اَلدُّعَاءَ فَإِنَّهُ يَرَى اَلْإِمَامَ محمد بْنَ اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ اَلسَّلاَمُ فِي اَلْيَقَظَةِ أَوْ فِي اَلْمَنَامِ بِسْمِ اَللَّهِ اَلرَّحْمَنِ اَلرَّحِيمِ اَللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاَيَ صَاحِبَ اَلزَّمَانِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَيْنَمَا كَانَ وَ حَيْثُمَا كَانَ مِنْ مَشَارِقِ اَلْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ وَ عَنْ وُلْدِي وَ إِخْوَانِي اَلتَّحِيَّةَ وَ اَلسَّلاَمَ عَدَدَ خَلْقِ اَللَّهِ وَ زِنَةَ عَرْشِ اَللَّهِ وَ مَا أَحْصَاهُ كِتَابُهُ وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ اَللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ هَذَا اَلْيَوْمِ وَ مَا عِشْتُ فِيهِ مِنْ أَيَّامِ حَيَاتِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لاَ أَحُولُ عَنْهَا وَ لاَ أَزُولُ اَللَّهُمَّ اِجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ نُصَّارِهِ اَلذَّابِّينَ عَنْهُ وَ اَلْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ وَ نَوَاهِيهِ فِي أَيَّامِهِ وَ اَلْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ اَللَّهُمَّ فَإِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ اَلْمَوْتُ اَلَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي شَاهِراً سَيْفِي مُجَرِّداً قَنَاتِي مُلَبِّياً دَعْوَةَ اَلدَّاعِي فِي اَلْحَاضِرِ وَ اَلْبَادِي اَللَّهُمَّ أَرِنِي اَلطَّلْعَةَ اَلرَّشِيدَةَ وَ اَلْغُرَّةَ اَلْحَمِيدَةَ وَ اُكْحُلْ بَصَرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ اَللَّهُمَّ اُشْدُدْ أَزْرَهُ وَ قَوِّ ظَهْرَهُ وَ طَوِّلْ عُمُرَهُ وَ اُعْمُرِ اَللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ اَلْحَقُّ ظَهَرَ اَلْفَسٰادُ فِي اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ بِمٰا كَسَبَتْ أَيْدِي اَلنّٰاسِ فَأَظْهِرِ اَللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ اِبْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ اَلْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَتَّى لاَ يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ اَلْبَاطِلِ إِلاَّ مَزَّقَهُ وَ يُحِقَّ اَللَّهُ اَلْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَ يُحَقِّقَهُ اَللَّهُمَّ اِكْشِفْ هَذِهِ اَلْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ اَلْأُمَّةِ بِظُهُورِهِ - إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ .
🔳شرح چهل حديث( اربعين حديث)🔳 🌷🍃امام خمینی رضوان الله علیه: 6️⃣1️⃣ حدیث شانزدهم، صبر ⬅️ فصل در نتايج صبر است‌ 🔺ادامه... 🟢🍃پس اى عزيز، مطلب بس مهم و راه خيلى خطرناك است. از جان و دل بكوش و در پيشامدهاى دنيا صبر و بردبارى را پيشه خود كن، و در مقابل بليّات و مصيبات مردانه قيام [كن‌]، و به نفس بفهمان كه جزع و بيتابى علاوه بر آن كه خود ننگى بزرگ است، براى رفع بليّات و مصيبات فايده‌اى ندارد، و شكايت از قضاى الهى و اراده نافذه حق پيش مخلوق ضعيف بى‌قدرت و قوّه 🔺مفيد فايده نخواهد بود. 🔻چنانچه‌ اشاره به آن در حديث شريف كافى فرمايد: ⚪️🍃محمّد بن يعقوب بإسناده عن سماعة بن مهران، عن أبي الحسن، عليه السّلام، قال: قال لي: ما حبسك عن الحجّ؟ قال قلت: جعلت فداك، وقع عليّ دين كثير و ذهب مالي، و ديني الّذي قد لزمني هو أعظم من ذهاب مالي، فلو لا أنّ رجلا من أصحابنا أخرجني ما قدرت أن أخرج. فقال لي: إن تصبر تغتبط، و ألّا تصبر ينفذ اللّه مقاديره، راضيا كنت أم كارها. [1] ⚫️🍃«سماعه گفت: فرمود أبو الحسن كاظم، عليه السلام، به من: «چه چيز مانع شد تو را از حج؟» گفت گفتم: «فدايت شوم، واقع شد بر من قرض بسيارى، و مالم رفته است، و قرضى كه لازم شده بزرگتر است از رفتن مالم. اگر نبود مردى از رفقاى ما كه خارج كرد مرا، قدرت نداشتم كه خارج شوم.» پس فرمود به من: «اگر صبر كنى، مورد غبطه شوى، و اگر صبر نكنى، اجرا مى‌كند خدا تقديرات خود را، خشنود باشى يا كراهت داشته باشى.» 🔻🔻🔻
🌹🍃پس معلوم شد كه جزع و بيتابى مفيد فايده نيست، بلكه ضررهاى بس هولناك دارد و هلاكت هاى بس ايمان سوز در دنبال آن است، و صبر و بردبارى خود داراى ثواب جزيل و اجر جميل و صور بهيّه و تمثال شريف برزخى است، چنانچه در ذيل حديث شريف كه ما به شرح آن پرداختيم فرمايد: و كذلك الصّبر يعقّب خيرا، فاصبروا و وطّنوا أنفسكم على الصّبر توجروا. پس صبر را عاقبت خير است در اين عالم، چنانچه از تمثيل به حضرت يوسف، عليه السلام، معلوم مى‌شود، 🔺و موجب اجر است در آخرت. 🔻و در حديث شريف كافى سند به أبو حمزه ثمالى، رحمة اللّه، رساند. قال: 🟢🍃قال أبو عبد اللّه عليه السّلام: من ابتلى من المؤمنين ببلاء فصبر عليه، كان له مثل اجر ألف شهيد. [2] ⚪️🍃«فرمود حضرت صادق، عليه السلام،: «كسى كه مبتلا به بليه‌اى شود و صبر كند، براى او اجر هزار شهيد است.» و احاديث كثيره در اين باب وارد است كه ما بعضى آنها را در فصل بعد ذكر مى‌كنيم. 🌷🍃اما اينكه از براى صبر صورت بهيه برزخيه است، علاوه بر اينكه مطابق قسمى از برهان است، در احاديث شريفه نيز از آن ذكر شده است، چنانچه در كافى شريف سند به حضرت صادق، عليه السلام، رساند، قال: إذا دخل المؤمن [فى‌] قبره، كانت الصّلاة عن يمينه و الزّكاة عن يساره و البرّ مطلّ عليه و يتنحّى الصّبر ناحية، فإذا دخل عليه الملكان اللّذان يليان مساءلته، قال الصّبر للصّلاة و الزّكاة و البرّ: دونكم صاحبكم، فإن عجزتم عنه فأنا دونه. [3] 🟢🍃فرمود: «وقتى داخل شود مؤمن به قبرش، مى‌باشد نماز از راست او و زكات از چپ او و نيكى و احسان مشرف بر او، و دور شود [صبر] بر طرفى. پس وقتى كه داخل شوند بر او دو ملكى كه كارگزار مسئلت از او هستند، گويد صبر به نماز و زكات و نيكويى: «بگيريد رفيق خود را. (يعنى همراهى كنيد او را.) پس اگر شما از او عاجز [يد]، من او را مى‌گيرم.» 🥀پاورقی [1] اصول كافى، ج 2، ص 90، «كتاب ايمان و كفر»، «باب الصبر»، حديث 1. [2] اصول كافى، ج 2، ص 92، «كتاب ايمان و كفر»، «باب الصبر»، حديث 17. [3] اصول كافى، ج 2، ص 90، «كتاب ايمان و كفر»، «باب الصبر»، حديث 8. https://eitaa.com/khoban72
(بررسي ارتباطات متقابل عقل، نقل و شهود از منظر امام خميني) قرآن در جايگاه اُم‌الكتاب انديشه مسلمانان، همواره در طي تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي، خاستگاه شاخه‌هاي مختلف علوم و فنون اسلامي بوده است و متعاطيان هر يك از اين شاخه‌ها كوشيده‌اند تا با بهره‌گيري از خوان گسترده معارف قرآني، به بسط و رونق اين تمدن مدد رسانند. اما به رغم تلاش‌هاي فراواني كه در جهت شناسايي ابعاد مختلف اسلام و معارف عميق قرآني و روايي صورت پذيرفته، خلأ بسط و توسعه نظرگاهي جامع در تبيين و توصيف ابعاد متنوع تعاليم قرآني و آموزه‌هاي اسلامي كه در سيره پيشوايان نخستين اين آيين آسماني نيز انعكاسي در خور يافته، همچنان به وضوح احساس مي‌شود و اين امر را شايد بتوان يكي از شواهد صدق روايت «بدأ الاسلامُ غريباً و سَيَعودُ غريباً…» (كوفي، 1410: 139 ح166) به شمار آورد. بررسي تاريخ رشد و توسعه علوم اسلامي نشان مي‌دهد كه اين علوم، هر يك با ابتنا بر موضوع، روش و غايت خاص خود (كه گاهي همپوشاني‌هايي نيز با ساير شاخه‌هاي علوم اسلامي داشته) دست‌كم در مقام ادعا در پي ارائه نظرگاهي جامع در تبيين حقايق اسلام بوده‌اند و از اين‌رو، فقيه و متكلم و فيلسوف و عارف، هر يك خود را در جايگاه يك عالم ديني، متكفّل بيان حقايق اسلام و قرآن دانسته و بر اين اساس، گاهي همگِنان خود را در ساير شاخه‌هاي علوم اسلامي، در تحقق اين غايت، ناقص و ناكارآمد به شمار آورده است. در اين ميان، يكي از عمده‌ترين ريشه‌هاي اختلاف ميان متعاطيان شاخه‌هاي مختلف علوم اسلامي، بهره‌گيري از شيوه‌هاي متفاوت فهم و پژوهش در مواجهه با متن مقدس (به معناي وسيع آن كه سنت شفاهي را نيز در بر مي‌گيرد) است؛ يعني همان چيزي كه مي‌توان آن را اختلافات روش‌شناختي علوم اسلامي ناميد. اين اختلافات كه خود ناشي از اختلاف بر سر منابع معتبر شناخت است، موجب شده است تا هر يك از علوم اسلامي، به رغم برخي مشابهت‌ها، از روش خاص خود در فهم، تفسير و تبيين متن مقدس بهره بجويد. در اين ميان، عمده‌ترين روش‌هاي مورد استفاده در شاخه‌هاي مختلف علوم اسلامي را با اندكي تسامح مي‌توان ذيل سه روش نقلي، عقلي و شهودي رده‌بندي مي‌نمود. اين سه روش كه به ترتيب، نقطه اتكاي علم كلام، فلسفه و عرفان بوده است، از يك سو، كم و بيش موجبات رشد و بالندگي ابعاد و زواياي مختلف فرهنگ و تمدن اسلامي را فراهم آورده و از سوي ديگر، به شكل‌گيري مكاتب مختلف حوزه كلام، فلسفه و عرفان انجاميده كه گاهي نزاع‌هاي فكري ديرپا در ميان آنان جريان داشته است. بخش نخست اين نوشتار كه مباني مهمترين اين مكاتب فكري را صرفاً در حوزه فلسفه و عرفان محل تأمل قرار داده، مي‌كوشد تا با اشاره به كيفيت به كارگيري منابع سه‌گانه شناخت (عقل، نقل و شهود) نزد اين مكاتب، بر لزوم توجه به جرياني كه در پي تلفيق اين منابع و روش‌هاي مبتني بر آنها برآمده و نگارنده آن را «مكتب تلفيق» لقب داده، تأكيد نمايد و سير تطورات آن را تا دوره معاصر محل بحث و تأمل قرار دهد. اين نوشتار در بخش دوم، با محوريت بحث از ارتباطات متقابل عقل، نقل و شهود در آراء امام خميني، اصول و  مباني مكتب تلفيق را در آثار و انديشه‌هاي ايشان پي مي‌گيرد. http://www.etemadinia.ir/2016/04/14/%D8%B1%D9%87%D8%B1%D9%88-%D9%85%D9%83%D8%AA%D8%A8-%D8%AA%D9%84%D9%81%D9%8A%D9%82/ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 ای کاش راه این تلفیق و تعامل و گفتگو و دیالوگ ادامه پیدا می‌کرد
الهى! شكرت كه در سايه انسان كامل بسر ميبرم . الهى! ما را ياراى ديدن خورشيد نيست دم از ديدار خورشيد آفرين چون زنيم . الهى! امروز بيناتر از من كيست كه تو را مى بينم و شنواتر از من كيست كه سخن تو را مى شنوم و گوياتر از من كيست كه از تو سخن مى گويم و داراتر از من كيست كه تو را دارم . الهى! اگر من بنده نيستم , تو كه مولاى من هستى . الهى! حسن تويى و حسن حسن نما است . الهى! گاه گاهى مينمايى و مى ربايى نمودنت چه دل نشين است و ربودنت چه شيرين . الهى! اگر مردم لذت علم را بدانند كجا اهل علم را سرآسوده و وقت فراغ خواهد بود؟! الهى! تا تو لبيك نگويى كجا من الهى گويم ؟! الهى! همنشين از همنشين رنگ مى گيرد خوشا آنكه با تو همنشين است صبغة الله و من احسن من الله صبغة الهى! همه از گناه توبه مى كنند و حسن را از خودش توبه ده . الهى! شكرت كه يك زمينى آسمانى شد . ❤️حضرت علامه حسن زاده آملی رحمت الله علیه @solookearefane
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 یکی از حکیمانه‌ترین تحلیل‌ها، در مورد تمدن غرب، در داستان پینوکیو..! https://eitaa.com/kavoshe
سلام و احترام خدمت استادان و سروران گرامی و سپاس از نظرات ارزشمندی که ابراز فرمودید. آسیب رسانه ها به ویژه فضاهای مجازی بدون وجود نظام عرضه و تقاضای منطقی و مبتنی بر فرهنگ اسلامی، تقریبا برای همه ما روشن است. اما چه باید کرد؟ سخن گفتن از کودک با هر عطفی(...و رسانه، ...و دین،...و علم) ما را وارد مباحث تربیتی کودک می‌کند. تربیت کودک نیز یک چرخه و منظومه‌ یا سیستمی است که اصول موضوعه‌اش ارتباط انکار ناپذیری با یکدیگر دارند. مهمترین ویژگی چرخه‌ها (فی‌المثل چرخه طبیعت) این است که حذف بی ارزش ترین اجزاء نیز کل چرخه را دستخوش تغییر می‌کند.(باز مقایسه کنید با حذف یک گیاه یا حشره از چرخه طبیعت). تربیت کودک نیز متشکل از اجزائی است که هر جزء نیز زیر مجموعه ای با ماهیت سیستمی دارد. خانواده، اجتماع، مدرسه، محصولات فرهنگی، رسانه های تصویری، بازی‌ها و سرگرمی ها، محیط و جغرافیا و ... هر کدام یک جزء از این چرخه را تشکیل می‌دهند. ویژگی سیستم این است که نمی‌توان در جزئی تغییر به وجود آورد بدون نظر و توجه به بقیه‌ی اجزاء؛ هر حذف و اضافه و تغییری کل اجزاء را درگیر می‌کند. حالا پیدا کنیم رسانه کجای این چرخه است؟ هر کجا که باشد بدون نظر به خانواده، مدرسه، جامعه و ... نمی‌توان در آن دخل و تصرفی کرد. تا سیستم آموزشی ما در مدارس(اعم از روش‌ها، کتاب‌ها، سنجش ها) تغییر نکند تا خانواده ها برای تربیت کردن آموزش نبینند تا محصولات فرهنگی متناسب نشود تا... تا... تا... در ارتباط کودک و رسانه هم تغییری به وجود نمی‌آید. نمی‌شود گوشی را از کودک گرفت ولی مدرسه نصف تکالیفش را در فلان پلتفرم ارسال کند. استفاده ی کودک را محدود کرد ولی همه برنامه های تلوزیونی کودک مسابقه ای در یک پلتفرم خاص برای کودک ارائه دهند با تبلیغات فراوان.(اینها مصادیق استفاده غیر ضروری و عادت‌دهنده هستند) نمی‌شود کودک را از دیدن انیمیشن های مضر منع کرد ولی محصولات فرهنگی و لوازم تحریر همه با عکس شخصیت‌های آسیب‌زا باشند(حتی تصویر روی روسری دختر بچه‌ها، قهرمانهای کارتونی مروج بی‌بندو باری باشند!) نمی‌شود به کودک تفکر آموخت ولی نظام آموزشی هیچ نسبتی با تفکر خلاق و انتقادی نداشته باشد. نمی‌شود از والدین توقع تربیت درست دقیق و دینی داشت وقتی روانشناسی اسلامی هنوز نضجی نگرفته و مشاوران مذهبی گاهی آسیبشان از مشاوران سکولار بیشتر می‌شود. و... اینها را عرض نکردم که نا امید شویم و بگوییم پس اصلاح شدنی نیست! بلکه اگر ابعاد قضیه را بدانیم بهتر می‌توانیم گفتمان سازی کنیم. اغلب ما دخالتی در امور تصمیم گیری یا اجرا نداریم، حداکثر کاری که می‌توانیم بکنیم همین گفتمان‌سازی است. حتی مطالبه‌گری هم بر پایه‌‌ی این گفتمان‌ها شکل می‌گیرد. این‌که نسبت فضای مجازی و کودک، باید‌ها و نبایدهایش شکل بگیرد بدون دخالت دیگر اجزاء چرخه‌ی تربیتی، کاری تقریبا محال است. مثلا یکی از کارهای ما که غیر مستقیم رو این موضوع اثر دارد مطالبه‌ی اجرای سند تحول آموزش و پرورش است. الان آموزش پرورش ما با این عرض و طول و بودجه و ... نهایتا بعد از ۱۲ سال نوجوانی مسخ شده فاقد بینش دینی، تفکر انتقادی، سواد رسانه ای و ... تحویل اجتماع می‌دهد که به هیچ کاری نمی‌آید و جهان‌بینی نخبگان علمی‌اش(مثل رتبه‌های برتر کنکور) فرقی با دانش‌آموزان بی‌سواد ندارد(مثلا اولویت همه‌شان مهاجرت است!) بقیه هم عده ای فاقد تفکر که برای خنده و تفریح زامبی‌وار وارد معادلات سیاسی اجتماعی می‌شوند! سال گذشته به وضوح سند این ادعا را در خیابان‌ها دیدیم. آموزش سواد رسانه و .. به چنین بچه هایی چطور ممکن است! مگر به شیوه ی گلخانه‌ای که ارزش اجتماعی نخواهد داشت. نظام آموزشی نیز (حتی بعد از اجرای سند تحول) بدون یاری دیگر اجزا ما را به هدف خود نمی‌رساند. طولانی شد.عذر خواهم. ولی لازم است ابعاد این مباحث و قدمهای اجرایی آن در چنین جمع‌هایی طرح و بحث شود. عذر تصدیع و تطویل