eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
138 دنبال‌کننده
885 عکس
546 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اوصاف شیعیان از دیدگاه امام حسن عسکری علیه السلام امام حسن عسکری علیه السلام در اوصاف شیعیان می فرماید: 🌷 شيعيان على(علیه‌السّلام) کسانی هستند كه باكشان نيست در راه خدا مرگ به سراغشان آيد، يا آنان به پيشواز مرگ روند. شيعيان على(علیه‌السّلام) آنانند كه برادرانشان را بر خود ترجيح مى دهند، هر چند خود نيازمند باشند و شیعیان علی (علیه‌السلام) کسانی هستند كه از آن چه خداوند نهی کرده دوری می کنند و به آنچه امر نموده عمل می کنند و آنان در تکریم و احترام برادران مؤمن خود به علی (علیه‌السّلام) اقتدا می نمایند. 🌹الإمامُ العسكريُّ عليه السلام: شِيعَةُ عليٍّ عليه السلام هُمُ الذينَ لا يُبالُونَ في سَبيلِ اللّه أوَقَعَ المَوتُ علَيهِم أو وَقَعُوا عَلَى المَوتِ، و شِيعَةُ عَليٍّ عليه السلام هُمُ الذينَ يُؤثِرُونَ إخوانَهُم على أنفُسِهِم و لَو كانَ بِهِم خَصاصَةٌ، و هُمُ الذينَ لا يَراهُمُ اللّه حيثُ نَهاهُم، و لا يَفقِدُهُم حيثُ أمَرَهُم، و شِيعَةُ عليٍّ عليه السلام هُمُ الذينَ يَقتَدُونَ بِعليٍّ عليه السلام في إكرامِ إخوانِهِمُ المُؤمنينَ. 📚 میزان الحکمه، ج 5، ص 231. @abbasi_khorasani
💎 امامی که بلا را از شیعیان دور می‌سازد 🔻امام زمان علیه السلام: أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي ❇️ من آخرین اوصیاء هستم و خداوند به وسیله من بلا را از اهل و شیعیانم دور می سازد. 📚 الغیبة للطوسی، ص۲۴۶ ‌ @abbasi_khorasani
🏴 امام جواد عليه السلام: 🏴 سه چيز، سبب رسيدن به رضوان خداي متعال مي باشد: 1⃣ نسبت به گناهان و خطاها، زياد استغفار كردن و اظهار ندامت کردن. 2⃣ اهل تواضع و فروتن بودن. 3⃣ صدقه و كارهاي خير بسيار انجام دادن. 🌹قالَ الإمام الجواد - عليه السلام - : ثَلاثٌ يَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: كَثْرَةُ الاْسْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ كَثْرَةِ الصَّدَقَةَ. 📚 کشف الغمه، ج۲، ص۳۴۹ ‌
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 هشدار درباره عیدالزهرا !!! 🎙مقام معظم رهبری
11.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هرزگی در نُهم ربیع! 🎙سخنان مهم و کمتر شنیده شده از آیت‌الله شهید بهشتی پیرامون مراسماتی که به اسم عیدالزهرا و با استناد به حدیث جعلی رفع القلم گرفته می‌شود ... ┏━━ °•🖌•°━━┓ @jahad_tabein ┗━━ °•🖌•°━━┛
🌗مهندسی شخصیت با یک صد درس از سبک زندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) ✍️ موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع) 1. هنگام راه رفتن با آرامي و وقار راه مي رفت. 2. در راه رفتن قدم ها را بر زمين نمي کشيد. 3. نگاهش پيوسته به زير افتاده و بر زمين دوخته بود. 4. هرکه را مي ديد مبادرت به سلام مي کرد و کسي در سلام بر او سبقت نگرفت. 5. وقتي با کسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي کشيد. 6. با مردم چنان معاشرت مي کرد که هرکس گمان مي کرد عزيزترين فرد نزد آن حضرت است. 7. هرگاه به کسي مي نگريست به روش ارباب دولت با گوشه چشم نظر نمي کرد. 8. هرگز به روي مردم چشم نمي دوخت و خيره نگاه نمي کرد. 9. چون اشاره مي کرد با دست اشاره مي کرد نه با چشم و ابرو. 10. سکوتي طولاني داشت و تا نياز نمي شد لب به سخن نمي گشود. 11. هرگاه با کسي، هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد. 12. چون با کسي سخن مي گفت کاملا برمي گشت و رو به او مي نشست. 13. با هرکه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي کرد آن حضرت برنمي خاست. 14. در مجلسي نمي نشست و برنمي خاست مگر با ياد خدا. 15. هنگام ورود به مجلسي در آخر و نزديک درب مي نشست نه در صدر آن. 16. در مجلس جاي خاصي را به خود اختصاص نمي داد و از آن نهي مي کرد. 17. هرگز در حضور مردم تکيه نمي زد. 18. اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود. 19. اگر در محضر او چيزي رخ مي داد که ناپسند وي بود ناديده مي گرفت. 20. اگر از کسي خطايي صادر مي گشت آن را نقل نمي کرد. 21. کسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي کرد. 22. هرگز با کسي جدل و منازعه نمي کرد. 23. هرگز سخن کسي را قطع نمي کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگويد. 24. پاسخ به سوالي را چند مرتبه تکرار مي کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود. 25. چون سخن ناصواب از کسي مي شنيد. نمي فرمودـ« چرا فلاني چنين گفت» بلکه مي فرمود « بعضي مردم را چه مي شود که چنين مي گويند؟» 26. با فقرا زياد نشست و برخاست مي کرد و با آنان هم غذا مي شد. 27. دعوت بندگان و غلامان را مي پذيرفت. 28. هديه را قبول مي کرد اگرچه به اندازه يک جرعه شير بود. 29. بيش از همه صله رحم به جا مي آورد. 30. به خويشاوندان خود احسان مي کرد بي آنکه آنان را بر ديگران برتري دهد. 31. کار نيک را تحسين و تشويق مي فرمود و کار بد را تقبيح مي نمود و از آن نهي مي کرد. 32. آنچه موجب صلاح دين و دنياي مردم بود به آنان مي فرمود و مکرر مي‌گفت هرآنچه حاضران از من مي شنوند به غايبان برسانند. 33. هرکه عذر مي آورد عذر او را قبول مي کرد. 34. هرگز کسي را حقير نمي شمرد. 35. هرگز کسي را دشنام نداد و يا به لقب هاي بد نخواند. 36. هرگز کسي از اطرافيان و بستگان خود را نفرين نکرد. 37. هرگز عيب مردم را جستجو نمي کرد. 38. از شر مردم برحذر بود ولي از آنان کناره نمي گرفت و با همه خوشخو بود. 39. هرگز مذمت مردم را نمي کرد و بسيار مدح آنان نمي گفت. 40. بر جسارت ديگران صبر مي فرمود و بدي را به نيکي جزا مي داد. 41. از بيماران عيادت مي کرد اگرچه دور افتاده ترين نقطه مدينه بود. 42. سراغ اصحاب خود را مي گرفت و همواره جوياي حال آنان مي شد. 43. اصحاب را به بهترين نام هايشان صدا مي زد. 44. با اصحابش در کارها بسيار مشورت مي کرد و بر آن تاکيد مي فرمود. 45. در جمع يارانش دايره وار مي نشست و اگر غريبه اي بر آنان وارد مي شد نمي توانست تشخيص دهد که پيامبر کداميک از ايشان است. 46. ميان يارانش انس و الفت برقرار مي کرد. 47. وفادارترين مردم به عهد و پيمان بود. 48. هرگاه چيزي به فقير مي بخشيد به دست خودش مي داد و به کسي حواله نمي کرد. 49. اگر در حال نماز بود و کسي پيش او مي آمد نمازش را کوتاه مي کرد. 50. اگر در حال نماز بود و کودکي گريه مي کرد نمازش را کوتاه مي کرد. 51. عزيزترين افراد نزد او کسي بود که خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد. 52. احدي از محضر او نا اميد نبود و مي فرمود « برسانيد به من حاجت کسي را که نمي تواند حاجتش را به من برساند.» 53. هرگاه کسي از او حاجتي مي خواست اگر مقدور بود روا مي فرمود و گرنه با سخني خوش و با وعده اي نيکو او را راضي مي کرد. 54. هرگز جواب رد به درخواست کسي نداد مگر آنکه براي معصيت باشد. 55. پيران را بسيار اکرام مي کرد و با کودکان بسيار مهربان بود. 56. غريبان را خيلي مراعات مي کرد. 57. با نيکي به شروران، دل آنان را به دست مي آورد و مجذوب خود مي کرد. 58. همواره متبسم بود و در عين حال خوف زيادي از خدا بردل داشت . 59. چون شاد مي شد چشم ها را بر هم مي گذاشت و خيلي اظهار فرح نمي کرد.
60. اکثر خنديدن آن حضرت تبسم بود و صدايش به خنده بلند نمي شد. 61. مزاح مي کرد اما به بهانه مزاح و خنداندن، حرف لغو و باطل نمي زد. 62. نام بد را تغيير مي داد و به جاي آن نام نيک مي گذاشت. 63. بردباري اش همواره بر خشم او سبقت مي گرفت. 64. از براي فوت دنيا ناراحت نمي شد و يا به خشم نمي آمد. 65. از براي خدا آنچنان به خشم مي آمد که ديگر کسي او را نمي شناخت 66. هرگز براي خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حريم حق شکسته شود. 67. هيچ خصلتي نزد آن حضرت منفورتر از دروغگويي نبود. 68. در حال خشنودي و نا خشنودي جز ياد حق بر زبان نداشت. 69. هرگز درهم و ديناري نزد خود پس انداز نکرد . 70. در خوراک و پوشاک چيزي زيادتر از خدمتکارانش نداشت. 71. روي خاک مي نشست و روي خاک غذا مي خورد. 72. روي زمين مي خوابيد. 73. کفش و لباس را خودش وصله مي کرد. 74. با دست خودش شير مي دوشيد و پاي شتر ش را خودش مي بست. 75. هر مرکبي برايش مهيا بود سوار مي شد و برايش فرقي نمي کرد. 76. هرجا مي رفت عبايي که داشت به عنوان زير انداز خود استفاده مي کرد. 77. اکثر جامه هاي آن حضرت سفيد بود. 78. چون جامه نو مي پوشيد جامه قبلي خود را به فقيري مي بخشيد. 79. جامه فاخري که داشت مخصوص روز جمعه بود. 80. در هنگام کفش و لباس پوشيدن هميشه از سمت راست آغاز مي کرد. 81. ژوليده مو بودن را کراهت مي دانست. 82. هميشه خوشبو بود و بيشترين مخارج آن حضرت براي خريدن عطر بود. 83. هميشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک مي زد. 84. نور چشم او در نماز بود و آسايش و آرامش خود را در نماز مي يافت. 85. ايام سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه مي داشت. 86. هرگز نعمتي را مذمت نکرد. 87. اندک نعمت خداوند را بزرگ مي شمرد. 88. هرگز از غذايي تعريف نکرد يا از غذايي بد نگفت. 89. موقع غذا هرچه حاضر مي کردند ميل مي فرمود. 90. در سر سفره از جلوي خود غذا تناول مي فرمود. 91. بر سر غذا از همه زودتر حاضر مي شد و از همه ديرتر دست مي کشيد. 92. تا گرسنه نمي شد غذا ميل نمي کرد و قبل از سير شدن منصرف مي شد. 93. معده اش هيچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد. 94. در غذا هرگز آروغ نزد. 95. تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمي خورد. 96. بعد از غذا دستها را مي شست و روي خود مي کشيد. 97. وقت آشاميدن سه جرعه آب مي نوشيد؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله. 98. از دوشيزگان پرده نشين با حياتر بود. 99. چون مي خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه مي خواست. 100. اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسيم مي کرد: بخشي براي خدا، بخشي براي خانواده و بخشي براي خودش بود و وقت خودش را نيز با مردم قسمت مي کرد. تاملات حیدری در مهندسی شخصیت
🔴 جبران خوبیهای امام زمان ارواحنا فداه 🔵 پیامبر صلی الله علیه وآله: 🌕 مَنْ سَأَلَكُمْ بِاللَّهِ فَأَعْطُوهُ وَ مَنْ أَتَاكُمْ مَعْرُوفاً فَكَافِئُوهُ وَ إِنْ لَمْ تَجِدُوا مَا تُكَافِئُونَهُ فَادْعُوا اللَّهَ لَهُ حَتَّى تَظُنُّوا أَنَّكُمْ قَدْ كَافَأْتُمُوهُ. 🔺هرکس از شما خواهشی داشت و شما را به خدا قسم داد برایش برآورده کنید. هرکس به شما خوبی کرد جبران کنید، اگر چیزی برای جبران نداشتید آنقدر به درگاه خدا برایش دعا کنید تا یقین کنید جبران کرده‌اید. 📚 وسائل الشیعه (ط-آل البیت) ج۱۶ص۳۰۷ 🟢 خوبی‌های جبران‌ناپذیر امام زمانمان را با عمل به وظایف مان نسبت به حضرت و دعای بسیار برای فرج پاسخ دهیم. ⬇️⬇️ 🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَࢪَج 🍃 •┈••✾•┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈✾••┈ https://eitaa.com/Montazeran_zohor_m
۱۰ توصیه و دستورالعمل ساده از آیت‌الله سید علی قاضی رحمه‌الله 1⃣ اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند! 2⃣ ما نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد، مگر به وسیله نماز شب. 3⃣ یک دوره تاریخ اسلام را از ولادت حضرت پیغمبر تا ۲۵۵ هـ ق یا ۲۶۰ هـ ق بخوانید. 4⃣ با دراویش و طریق آن‌ها کاری نداریم. طریقه، طریقه‌ی علما و فقهاست، با صدق و صفا. 5⃣ محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه‌السلام به مقام توحید برسد. 6⃣ اگر قبری از امامزادگان یا علما و بزرگان در اطرافتان یا شهرتان هست، حتماً بروید. 7⃣ برو آنچه از نیکی که می‌دانی، درست عمل کن، در نهایت دقت و سعی. 8⃣خواندن «سوره یاسین» بعد از نماز صبح و «سوره واقعه» در شب‌ها 9⃣ هر حقی که برگردنت باشد تا ادا نکنی باب روحانیت، باب قرب، باب معرفت باز شدنی نیست! 0⃣1⃣ الله الله که دل هیچکس را نرنجانید! نقل قول از این عالم بزرگوار 🆔 @miras_shia
، آیت اللّه نجفى مرعشى مى گوید: (در ایّام تحصیل علوم دینى وفقه اهل بیت (ع) در نجف اشرف، شوق زیادى جهت دیدار جمال مولایمان بقیة اللّه الاعظم(عج) داشتم. با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم به این نیّت که جمال آقا صاحب الامر (علیه السلام) را زیارت وبه این فوز بزرگ نائل شوم. تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً در این شب، رفتنم از نجف تأخیر افتاد وهوا ابرى وبارانى بود. نزدیک مسجد سهله خندقى بود، هنگامى که به آنجا رسیدم براثر تاریکى شب وحشت وترس وجود مرا فرا گرفت مخصوصاً از زیادى قطّاع الطّریق ودزدها، ناگهان صداى پایى را از دنبال سر شنیدم که بیشتر موجب ترس ووحشتم گردید. به عقب برگشتم، سیّد عربى را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد وبا زبان فصیح گفت: (اى سیّد! سلامٌ علیکم). ترس ووحشت به کلّى از وجودم رفت واطمینان وسکون نفس پیدا کردم وتعجّب آور بود که چگونه این شخص در تاریکى شدید، متوجّه سیادت من شد ودر آن حال من از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن مى گفتیم ومى رفتیم. از من سؤال کرد: (قصد کجا دارى؟) گفتم: (مسجد سهله). فرمود: (به چه جهت؟) گفتم: (به قصد تشرّف زیارت ولى عصر (علیه السلام)). مقدارى که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجد کوچکى است نزدیک مسجد سهله رسیدیم. داخل مسجد شده ونماز خواندیم وبعد از دعایى که سیّد خواند که کَاَنّ با او دیوار وسنگها آن دعا را مى خواندند،احساس انقلابى عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم. بعد از دعا سیّد فرمود: (سیّد تو گرسنه اى، چه خوبست شام بخوری). پس سفره اى را که زیر عبا داشت بیرون آورده ودر آن مثل اینکه سه قرص نان ودو یا سه خیار سبز تازه بود، کَاَنَّ تازه از باغ چیده وآن وقت چهلّه زمستان، وسرماى زننده اى بود ومن منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده است، طبق دستور آقا، شام خوردم. سپس فرمود: (بلند شو تا به مسجد سهله برویم). داخل مسجد شدیم، آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد ومن هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه مى کردم وبدون اختیار نماز مغرب وعشاء را به آقا اقتدا کردم ومتوجّه نبودم که این آقا کیست. بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود: (اى سیّد آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه مى روى یا در همین جا مى مانى؟) گفتم: (مى مانم). در وسط مسجد در مقام امام صادق (علیه السلام) نشستیم، به سیّد گفتم: (آیا چاى یا قهوه یا دخانیات میل دارى آماده کنم؟) در جواب، کلام جامعى را فرمود: (این اموراز فضول زندگیست وما از این فضولات دوریم). این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوى که هرگاه یادم مى آید ارکان وجودم مى لرزد. به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید ودر این مدّت مطالبى ردّ وبدل شد که به بعضى از آنها اشاره مى کنم: 1 - در رابطه با استخاره سخن به میان آمد، سیّد عرب فرمود: (اى سیّد با تسبیح به چه نحو استخاره مى کنى؟) گفتم: (سه مرتبه صلوات مى فرستم وسه مرتبه مى گویم (اَسْتَخیرُاللَّهَ بِرَحْمَتِهِ خِیَرَةً فى عافِیَةٍ) پس قبضه اى از تسبیح را گرفته مى شمارم، اگر دو تا ماند بد است واگر یکى ماند خوب است). ایشان فرمود: (براى این استخاره، باقى مانده اى است که به شما نرسیده وآن این است که هرگاه یکى باقى ماند فوراً حکم به خوبى استخاره نکنید؛ بلکه توقّف کنید ودوباره بر ترک عمل استخاره کنید اگر زوج آمد کشف مى شود که استخاره اوّل خوب است امّا اگر یکى آمد کشف مى شود که استخاره اوّل میانه است). به حسب قواعد علمیّه مى بایست دلیل بخواهم وآقا جواب دهد، به جاى دقیق وباریکى رسیدیم پس به مجرّد این قول تسلیم ومنقاد شدم ودر عین حال متوجّه نیستم که این آقا کیست. 2 - از جمله مطالب در این جلسه، تأکید سیّد عرب بر تلاوت وقرائت این سوره ها بعد از نمازهاى واجب بود: بعد از نماز صبح سوره (یس)، بعداز نماز ظهر سوره (عمّ)، بعد از نماز عصر سوره (نوح)، بعد از مغرب سوره (واقعه) وبعد از نماز عشاء سوره (ملک). 3 - دیگر اینکه تأکید فرمودند، بر دو رکعت نماز بین مغرب وعشاء که در رکعت اوّل بعد از حمد هر سوره اى خواستى مى خوانى ودر رکعت دوّم بعد از حمد سوره واقعه را مى خوانى وفرمود: کفایت مى کند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب، چنانکه گذشت. 4 - تأکید فرمود که: (بعد از نمازهاى پنجگانه این دعا را بخوان: (اَللّهُمَ سَرّحْنى عَنِ الهُمومِ وَالْغُمُومِ ووَحْشَةَ الصّدرِ ووَسْوَسَةِ الشَّیطان بِرَحمتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ). 5 - ودیگر تأکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهاى یومیّه خصوصاً رکعت آخر:
(اَللّهُمَ صَلِ عَلى مُحمّدٍ وَآلِ محمّد وترحَم على عجزنا واغِثْنا بحقَهم). 6 - در تعریف وتمجید از شرایع الاسلام مرحوم محقّق حلّى فرمود: (تمام آن مطابق با واقع است مگر کمى از مسائل آن). 7 - تأکید بر خواندن قرآن وهدیه کردن ثواب آن براى شیعیانى که وارثى ندارند، یا دارند ولکن یادى از آنهانمى کنند. 8 - تحت الحنک را از زیر حنک دور دادن وسر آن را در عمّامه قرار دادن، چنانکه علماى عرب به همین نحو عمل مى کنند وفرمود: (در شرع این چنین رسیده است). 9 - تأکید بر زیارت سیّد الشهداء (ع). 10 - دعا در حقّ من وفرمود: (خدا تو را از خدمتگزاران شرع قرار دهد). 11 - پرسیدم: (نمى دانم آیا عاقبت کارم خیر است وآیا من نزد صاحب شرع مقدّس روسفیدم؟) فرمود: (عاقبت تو خیر وسعیت مشکور وروسفیدى). گفتم: (نمى دانم آیا پدر ومادر واساتید وذوى الحقوق از من راضى هستند یا نه؟) فرمود: (تمام آنها از تو راضى اند ودرباره ات دعا مى کنند). استدعاى دعا کردم براى خودم که موفّق باشم براى تألیف وتصنیف. پس دعا فرمودند. سپس خواستم از مسجد بیرون روم بخاطر حاجتى، آمدم نزد حوض که در وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد. به ذهنم رسید چه شبى بود واین سیّد عرب کیست که این همه با فضیلت است؟ شاید همان مقصود ومعشوقم باشد! تا به ذهنم این معنى خطور کرد، مضطرب برگشتم وآن آقا را ندیدم وکسى هم در مسجد نبود. یقین پیدا کردم که آقا را زیارت کردم وغافل بودم، مشغول گریه شدم وهمچون دیوانه اطراف مسجد گردش مى کردم، تا صبح شد چون عاشقى که بعد از وصال مبتلا به هجران شود. این بود اجمالى از تفصیل که هر وقت آن شب یادم مى آید، بهت زده مى شوم
7.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺سرود بسیار زیبا و روح‌نواز «بچه‌های یمن» در مدح پیامبر مهربانی، حضرت محمد (ص) 🌸تجربه لحظاتی شیرین همراه با این سرود 🔹ترجمه و زیرنویس: دوست عزیزم، دکتر سید روح‌الله موسوی 🔰@Sajedi_ir