🔰 در بحث رسالت اجتماعی نهاد علم و تولید محتوا نباید از ترسیم خدمات عمومی و اجتماعی اهل علم غافل گردیم. 🖊 دکتر محمد جواد حیدری (عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم)

🔰"رسالت نهاد علم در خدمات عمومی و اجتماعی" 🔹️ یکی از شیوه های سلف صالح نهاد علم و آموزه های پیشکسوتان حوزه و دانشگاه، اهتمام به خدمات عمومی و اجتماعی بوده است. 🔸️ این شیوه و آموزه می تواند برای اساتید و هیئت علمی امروز ایران درس بزرگی باشد و زمینه را برای ادامه این خدمات فراهم سازد. 🔺️در بحث رسالت اجتماعی نهاد علم و تولید محتوا نباید از ترسیم خدمات عمومی و اجتماعی اهل علم غافل گردیم. ▫️حوزویان و دانشگاهیان فراوانی بوده اند که به تلاش نیاز محور و خدمات عمومی پرداخته اند. بسیاری از مدارس، دانشگاه ها، مراکز پژوهشی، مراکز بهداشت و درمان، بیمارستان ها و امور عام المنفعه توسط اساتید حوزه و دانشگاه پایه ریزی شده است. و این است راز "العلم اصل کل خیر". 🔻 ضمن تقدیر و سپاس از تمام کسانی که به خدمات عمومی و اجتماعی و حل مشکلات مردم پرداخته اند به چند نمونه اشاره می نمایم: ▪️درمانگاه قرآن و عترت قم این درمانگاه توسط یک روحانی محترم برای خدمت رسانی به مردم در شهر مقدس قم ساخته شده است، آن هم در زمانی که قم چندان امکانات این چنینی نداشته است. افزون بر این : ▪️بیمارستان امیر المؤمنين عليه السلام ▪️بيمارستان مرحوم آيت الله گلپایگانی ▪️درمانگاه امام صادق علیه السلام در منطقه ی محروم نیروگاه ▪️مرکز چشم پزشکی جواد الأئمه عليه السلام ▪️بيمارستان فوق تخصصى در شرف تکمیل نور، همگی از محیط های درمانی هستند که توسط مراجع عظام تقلید و یا روحانیون محترم در قم ساخته شده اند. 🔸️اضافه کنید به این عدد، مراکز درمانی دیگری را که رجال دین در سراسر دنیا برای خدمت رسانی به مردم بنا کرده اند. 🔹️عمده بیمارستان‌های قم توسط مراجع تقلید بنا شده است. ▪️بیمارستان فاطمی به توصیه آیت الله حائری ▪️بیمارستان نکویی به توصیه آیت الله بروجردی ▪️بیمارستان سهامیه به توصیه آیت الله شریعتمداری ▪️درمانگاه جدا به توصیه آیت الله مرعشی نجفی ▪️بیمارستان گلپایگانی توسط آیت الله گلپایگانی ▪️بیمارستان امیرالمومنین توسط آیت الله خوانساری ▪️درمانگاه امام صادق و چشم پزشکی جوادالائمه توسط حضرت شهرستانی 🟢 قبرستان‌های قم هم توسط مراجع تقلید بنا شده است. ▪️قبرستان حاج شیخ توسط آیت الله حائری ▪️قبرستان وادی السلام توسط آیت الله بروجردی ▪️قبرستان باغ رضوان توسط آیت الله شریعتمداری ▪️قبرستان بقیع توسط آیت الله گلپایگانی ▪️قطعه علما در بهشت معصومه و باغ بهشت توسط حضرت شهرستانی 🔴 اضافه کنید به این لیست، مدارس و مساجد، مراکزخیریه و عام المنفعه، اوقاف، دانشگاه قم و مفید و.... و نیز کتابخانه‌های قم را: ▪️کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی ▪️کتابخانه آیت الله گلپایگانی ▪️کتابخانه دارالتبلیغ توسط آیت الله شریعتمداری ▪️کتابخانه مسجد اعظم توسط آیت الله بروجردی ▪️کتابخانه مدرسه فیضیه توسط آیت الله حائری ▪️کتابخانه مدرسه حجتیه توسط آیت الله حجت ▪️کتابخانه های وابسته به دفتر آیت الله سیستانی توسط حضرت شهرستانی ✅️ امید است این خدمات بزرگ توسط اهل علم ادامه یابد 🖊 دکتر محمد جواد حیدری (عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم) ••✾•🌿🌺🌿•✾• کانال فصل حضور استادان و مدیران بستری برای بیان دیدگاه های اساتید دانشگاه ها و موسسات آموزشی استان قم و برنامه های مدیران https://eitaa.com/faslehozur

✍️ "ضرورت تبلیغ عملی و زیست مشترک" 🔸️ رمز موفقیت علمای سابق، همزیستی مسالمت آمیز و زندگی مشترک با مردم بود. مهم ترین رسالت روحانیت عمل به معلومات، تبیین حقایق، زیست مشترک و تعامل انسانی و عاطفی با مردم است. ▫️گزاره های دینی را دائما از شبکه های تلویزیون و منبر و ... مستقیما بیان کردند اما زیست مشترک یعنی "همزیستی اخلاقی بلند مدت با مردم نداشتن" از آسیب های مهم تبلیغ دین به شمار می آید. 🔹️ تلویزیون را ببینید... آیا سمت خدا، محفل، معلی، عمو روحانی، سخنرانی های صبحگاهی، شبکه قرآن به اندازه زندگی مشترک علمای سابق با مردم اثر دارد؟ 🔺️تبلیغ چهره به چهره و قدم زدن روزمره یک روحانی در محله و سلام و حال و احوال کردن با مردم، گاهی اثر ممتازی دارد. گاهی ۱۰ معتاد صد نفر را با ارتباط و تعامل مستقیم در محله معتاد می کند اما ۱۰۰ نماز گزار و مبلغ، ۱۰ نفر را نمازخوان نمی کنند. ▪️یکی از دوستان می گفت: سفری که به روسیه داشتم، یک امام جماعت سنی در بزرگترین مسجد سن پترزبورگ مارا به خود جلب کرد. اصالتا تاجیکی بود. دو ساعت با او بودیم. یک گزاره دینی بیان نکرد. فقط ادب و متانت و ناهار و... نهایتا او را به حرف آوردیم، گفت ایران اینطوری به سمت سکولار می رود. گفتیم چرا؟ گفت «شما گزاره های دینی را دائما به مردم می گویید. اما پیامبر فقط روز جمعه خطبه ای داشت اما در طول هفته با مردم زندگی می کرد.» 🖊 دکتر محمد جواد حیدری ( عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم ) کانال فصل حضور استادان و مدیران بستری برای بیان دیدگاه های اساتید دانشگاه ها و موسسات آموزشی استان قم https://eitaa.com/faslehozur

🔰ضرورت پرهیز از موضع اتهام و مشارکت اقتصادی آقایان از منظر شهید بهشتی ▫️درود خدا بر دور اندیشی شهید بهشتی. 🔹️ سیره عملی شهید بهشتی درس بزرگی است برای روحانیون مشهور و مسئولین کشور 🔺️ایشان می فرمایند: دوستانی که شرکت عمرانی را تأسیس کرده بودند؛ نزد من آمدند و گفتند می‌خواهیم برای برکت شرکت شما هم سهامدار شوید. گفتم ما طلبه هستیم و سرباز امام زمان (عج). مناسب نیست که در این مقولات وارد شویم؛ رزّاق خداست و اگر برای او کار کنیم روزی ما را خودش می‌رساند. ▪️آنگاه که دیدند اصرار آنها نتیجه نداد، تصور کردند انکار من ممکن است برای این باشد که سرمایه‌ای برای مشارکت ندارم؛ لذا پیشنهاد کردند شما لازم نیست سرمایه گذاری کنید، ما خودمان کل سرمایه شرکت را تأمین می‌کنیم. قبول کنید که درصدی از سهام به نام شما شود و سود آن را تقدیمتان کنیم. باز هم جواب منفی دادم و استدلال کردم دلیل نپذیرفتن به خاطر داشتن یا نداشتن سرمایه نیست و اصولاً قصد ندارم در این نوع مسائل وارد شوم؛ اما دوستان به اصرار خود ادامه دادند و این بار پیشنهاد کردند که شما شریک شوید و سود آن را برای پیشبرد نهضت و ترویج اسلام صرف کنید. باز هم نپذیرفتم و نهایتاً گفتند ما آماده هستیم بدون اینکه شما آورده‌ای در شرکت داشته باشید، بخشی از شرکت را به نام شما کنیم و صرفاً سود آن را برای مصارف عام المنفعه نهضت در اختیار شما قرار می‌گیرد. ▪️اما سرانجام به هیچ نوع، واردشدن در امور اقتصادی را به خاطر حفظ زی طلبگی‌ ام نپذیرفتم. کتاب (سیره شهید دکتر بهشتی) ص۱۴۸ 🖊 دکتر محمد جواد حیدری ( عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم)

📹 آيت الله العظمی جوادی آملی ▫️ «...هر وقت اینها آتش را روشن كردند من شخصاً خاموش می ‌كنم: ﴿كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ﴾. با فعل ماضی تعبیر كرده است؛ نفرمود هر وقت اینها آتش را روشن كنند ما خاموش می‌ كنیم. به فعل مضارع نگفت، بلکه فرمود هر وقت اینها روشن كردند ما خاموش كرده ‌ایم؛ یعنی خاموش كردن ما قطعی است! ﴿كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ﴾. ◾️ هم با فعل ماضی تعبیر كرد و هم به خودش اسناد داد؛ نفرمود من به فَلَك می ‌گویم یا به مَلك می‌ گویم, فرمود من خودم خاموش می ‌كنم: ﴿كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ﴾. 🔺️عزیزان ما چه در #غزه و چه در غیر غزّه، هر كسی توفیقی پیدا كرد، كمكی كرد، دعایی كرد، در این بخش انتفاضه و قدس شركت كرد، می‌ شود #ید_الله! 🔸️ خدا كه دست ندارد؛ اما همین عزیزی كه به فكر غزّه است «ید الله» است. ⭕️ فرمود من خاموش می ‌كنم، آن وقت چه حرفی داریم ما؟! یعنی ما شك داریم كه غزّه ‌ای‌ ها پیروزند؟! شك داریم كه #اسرائیل شكست می‌ خورد؟! دیدار اعضای انتفاضه و سازمان تبلیغات اسلامی با حضرت استاد ١٣٩٣/۰۴/۳۱ 🖋 دکتر محمد جواد حیدری (عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم)

🔰 شعری که حمیدرضا برقعی امسال در دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب خواند: 🔺 نام علی‌ست روی لب شیعه آشکار! ...جبر آن زمان که پشت در خانه‌اش نشست برخاست آن قیامت عظمی به اختیار رفت آنچنان که از نفس افتاد جبرئیل گویی پیمبر است به معراج رهسپار شد عرصه گاه تنگ، ولی ماند پشت در چون ماندن علی به اُحد ماند، استوار برگشت زخم خورده، ولی فاتح نبرد چون بازگشت حمزه از آشوب کارزار در خون خضاب شد تن یارانِ بعد از او آنها که نام "فاطمه" را می‌زنند جار من از کدام یک بنویسم که بوده‌اند حجّاج‌ها به ورطه‌ی تاریخ بی‌شمار آنها که با غرور نوشتند ساختیم دریاچه‌های احمری از خونِ این تبار از کربلا به واقعه‌ی فَخ رسیده‌ایم از عمق ناگوارترین‌ها به ناگوار محمود غزنوی به عداوت مگر نساخت از استخوان فاطمیان چوبه‌های دار بوسهل زوزنی به شرارت هنوز هم محکوم میکند حسنک را به سنگسار در لمعة الدمشقیه جاریست همچنان خون شهید اوّل و ثانی چون آبشار عثمانیان به مذهب ما بس که تاختند در سبزه‌زار چالدران سرخ شد غبار امّا هنوز هم به تأسّیِ فاطمه نام علیست روی لبِ شیعه آشکار بیت از هلالی جُغتایی نشسته است از آن شهید شیعه به ذهنم به یادگار: "جان خواهم از خدا نه یکی، بلکه صد هزار تا صد هزار بار بمیرم برای یار" فرق است، فرق فاحشی از حرف تا عمل راه است، راه بی‌حدی از شعر تا شعار ما را چنان مباد که آیندگان ما ما را رقم زنند مسلمان بی‌بخار اینک مدافعان حرم شعله‌ پرورند تا در بیاورند از آن دودمان دمار 🖋 دکتر محمد جواد حیدری (عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم)

⚡️ آرزوی مرجعیت یکی از دو چیز را می خواهد. 🔻 آیةالله شیخ مصطفی اشرفی شاهرودی از مدرسین درس خارج فقه اصول حوزه علمیه مشهد مردی بزرگ، فقیه، متواضع، خاکی، مهربان، مردمی و پر خاطره است. در خاطره جالبی می فرماید (دامت برکاته): 🔹مرحوم آیةالله حکیم که از دنیا رفتند طبعاً به آیة الله خویی ارجاع داده شد. خدا آسید یوسف حکیم را رحمت کند؛ با کمال این که مردم عراق همه همراه دسته جات می آمدند و می گفتند: یا یوسف قلدناک قلدناک، در عین حال ایشان مرجعیت را قبول نکردند و به آقای خویی ارجاع دادند و تقریباً مرجعیت عامه برای مرحوم آقای خویی اثبات شد. 🔸روزی آقای خویی به من فرمود: یک لجنه ای تشکیل دهید که وجوهات به طور کلی دست این لجنه بیاد. به همه شهریه بدهند به من هم شهریه بدن، منتها شهریه من [برای اداره امور مرجعیت] یک مقدار بیشتر باشد. من تصرف در وجوهات نکنم. من فرمایش ایشان را به آقای سیستانی، مرحوم آشیخ جواد تبریزی و جماعتی از فضلای آن وقت نجف گفتم و رفقا قبول نکردند و گفتند برای ما مشکل درست می شود. 🔹بعد یک روز عصری بعد از فوت مرحوم آقای حکیم بود من با یک نفر از دوستان _که اسمش را نمی خواهم ببرم_ دو نفری آمدیم در بیرونی آقای خویی و روبروی ایشان نشستیم. آقای خویی هم لباس نو پوشیده بود. ایشان هم طبعاً با طلبه ها رفیق بود و نمی خواست خودش را بگیرد، خیلی بی آلایش بود، آن روز هم آقای خویی صحبت می کرد و می خندید. این دوست کنار من گفت: ببین آقا مرجع عام شده چقدر خوشحال هست! من به او گفتم: نه! آقای خویی همان آقای خویی سابق هست، قبلا هم همین طور با طلبه ها رفیق بود، الان هم همین طور هست. ایشان خیلی اصرار کرد که نه این طور نیست آقای خویی خوشحال هست و لباس عوض کرده و... من هر چه گفتم: این طور نیست اما قبول نمی کرد، گفتم: از خود آقا سؤال کنیم. گفتم: آقا! ایشان می گوید چون شما مرجع عام شدید خندان هستید و...، من می گویم این گونه نیست. خواستم ببینم نظر خودتان چیست؟ حرف های ایشان درست هست یا نه؟ ▫️آقای خویی برگشتند و رو کردند به ما دو نفر، فرمودند:« آرزوی مرجعیت یکی از دو چیز را می خواهد یا جنون یا بی دینی.» بعد فرمود: بالاترین منصب در روحانیت مدرسی عالی در علوم دینی است. 🔸همین آقا را من بعدها در قم دیدم که از رو به رو دارد می‌آید و می خندد، گفتم چرا می خندی؟ گفت: من اجازه دادم که رساله ام چاپ شود. گفتم: برای همین می خندی! گفت: بله مگر من از دیگران چه چیز کمتر دارم. گفتم: شیخنا یادت می آید آن زمان آقای آشیخ جواد تبریزی در مدرسه قوام درس کفایه و مکاسب می گفت و من خودم گاهی مشکلات درس را با ایشان مطرح می کردم. گفت: من از دیگران کمتر نیستم. گفتم: یادت می آید من و تو دو نفری عصری خدمت آقای خویی رفتیم و ایشان فرمود: آرزوی مرجعیت یکی از دو چیز را می خواهد یا جنون یا بی دینی. گفتم: شیخ دیوانه شدی یا این که واقعاً تحمل می کنی جوابگوی این همه مسائل در روز قیامت باشی؟! ◾️ بعد از چند وقت توصیه ما اثر کرد و گفت: من حرف شما را گوش دادم و رساله ام را منتشر نکردم. 🖋 دکتر محمد جواد حیدری (عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم)

🌷ذکر مجرب برای رفع گرفتاری ها 🔺️شیعه در عصر غیبت برای رفع گرفتاری هایش می تواند نماز استغاثه و پس از آن زیارت سلام الله الکامل را بخواند. در دو جای آن سلام، حاجت خویش را با حجت خدا در میان بگذارد و به حضرت ولی عصر (علیه السلام) بگوید: آقا جان، من به جز شما کسی را ندارم که به او پناهنده شوم، عرض حاجت کنم، بگویم از خدا بخواهید مشکلم حل شود و حاجتم اجابت گردد. ◾️ امام زمان (علیه السلام) به ملا قاسم علی رشتی تعلیم فرمودند : به دوستان و موالیان ما بگو در شدائد و سختی ها ما را اینگونه بخوانید. (70 مرتبه): 🤲 "یا محمد و یا علی و یا فاطمه، یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی" 🖋دکتر محمد جواد حیدری (عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم)

💥"پناهندگی به مساجد و پرهیز از تفرقه و جدایی، راهکار آرامش" ◾️مردم و جوانان عزیز برای در امان ماندن از خطرات و حمله گرگ ها به مساجد پناه ببرند. 🔺️در حدیث زیر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) برای پیشگیری از حمله گرگ ها سفارش به حضور در مسجد کرده اند. 🔹 پیامبر اکرم (ص) فرمودند: شیطان گرگ انسان است؛ همانند گرگ گوسفند كه گوسفند جدا شده از گله را مى‌برد. پس، از جدایى و تفرقه بپرهیزید و بر شما باد به پیوستن به جماعت و عموم مسلمانان و حضور در مسجد. 📚 مفاتیح الحیات ، آیت الله جوادی آملی ص 567 🖋 دکتر محمد جواد حیدری (عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم)

🔰 ادب نقد ▫️ادب نقد اقتضا می کند: اهل علم به جای نقد مستقیم از نقد غیر مستقیم استفاده کنند؛ چون نقد مستقیم موجب کدورت و در مواردی موجب اتهام و گرفتاری می گردد. 🔺️نقد مستقیم این است که نظر یک شخص یا گروه خاصی به طور مشخص نقد شود؛ اما نقد غیر مستقیم این است که یک نظر، فارغ از این که به چه کسی یا گروهی تعلق دارد، نقد شود. ◾️برخی از همکاران به دلیل غفلت از این تجربه به دلیل نقد مستقیم با مشکلات جدی مواجه شدند و به این نتیجه رسیدند که اگر این نکته را رعایت می کردم با این همه مشکل مواجه نمی شدم. ❇️ رعایت این نکته در خانواده و بخش های مختلف جامعه نیز آثار و برکات فراوانی دارد. 🖋 دکتر محمد جواد حیدری (عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم)

🌓 معرفی امام علی (ع) در تلویزیون مصر‌ به نقل از روژه گارودی دانشمند معروف فرانسوی: 🔲 برش هایی از ابعاد اجتماعی وصيت نامه علی (ع) ▫️شما دو تن و همه فرزندان و خانواده ام و هرکس را که اين وصيت نامه من به دست او مي رسد، به تقوای الهی و رعايت نظم در کارها و اصلاح ميان خودتان سفارش می کنم. زيرا از رسول خدا (ص) شنيدم که می فرمود اصلاح ميان مردم برتر از تمام نماز و روزه است. 🔹️ خدا را در مورد يتيمان رعايت کنيد. گرسنه شان نگه نداريد تا در محضر شما در خواری نيفتند. زيرا از رسول خدا (ص) شنيدم که می فرمود هرکس يتيمی را سرپرستی کند تا بی نياز شود؛ خداوند بهشت را برای او واجب می گرداند و اگر کسی مال يتيمی را بخورد جهنم را بر او واجب می کند. 🔸️خدا را خدا را در مورد قرآن منظور داريد تا مبادا ديگران در عمل بدان از شما پيشی گيرند. خدا را در مورد همسايگانتان پيش نظر آوريد که سفارش شدگان پيامبرتان هستند. ❇️ خدا را خدا را درباره خانه پروردگارتان منظور داريد. پس تا زماني که باقی هستيد نبايد از وجود شما خالی باشد. ✴️ خدا را خدا را درباره ذريه پيامبرتان (ص) رعايت کنيد و مبادا پيش روی شما به آنان ستم کنند. 🔺️خدا را خدا را در مورد مستمندان و مسکينان پيش چشم آوريد. پس آنان را در زندگی خود سهيم کنيد. ⭕️ با مردم به نيکويي سخن بگوييد چنان که خداوند شما را بدان فرموده است... بر شما باد دوستی و بخشندگی و از جدايي و دشمنی و تفرقه بر حذر باشيد؛ در کار نيک و پرهيزگاری یار همديگر باشيد. 📘منبع: دانش نامه امير المومنين ع بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، ج‏7، ص: 352 🖋دکتر محمد جواد حیدری (عضو هیئت علمی دانشگاه قم)

✍️ "دو خاطره متفاوت از گم‌ شدن مداد سیاه در مدرسه" 🔺️برخورد و موضع گیری والدین نقش مهمی در رشد شخصیت فرزندان دارد. ▫️تعظیم و تکریم مادر می تواند فرزند را به اوج پیشرفت برساند و تحقیر مادر می تواند برای همیشه فرزند را از مسیر هدایت منحرف سازد. 🔻مرد اول می‌گفت: 🔹چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم. 🔸آن قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ‌ وقت دست خالی به خانه برنگردم و مداد‌های دوستانم را بردارم. 🔹روز بعد نقشه‌ام را عملی کردم. هر روز یکی‌ دو مداد کش می‌رفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. 🔸ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می‌دادم، ولی کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌های زیادی استفاده کردم تا جایی که مداد‌ها را از دوستانم می‌دزدیدم و به خودشان می‌فروختم. 🔹بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کار‌های بزرگ‌تر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. 🔸خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه‌ای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفه‌ای شدم! 🔻مرد دوم می‌گفت: 🔹دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم: مداد سیاهم را گم کردم. 🔸مادرم گفت: خب چه کار کردی بدون مداد؟ 🔹گفتم: از دوستم مداد گرفتم. 🔸مادرم گفت: خوبه. دوستت ازت چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ 🔹گفتم: نه. چیزی از من نخواست. 🔸مادرم گفت: پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟ 🔹گفتم: چگونه نیکی کنم؟ 🔸مادرم گفت: دو مداد می‌خریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم می‌شود، می‌دهی و بعد از پایان درس، پس می‌گیری. 🔹خیلی شادمان شدم و بعد از عملی‌کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم. آن‌قدر که در کیفم مداد‌های اضافی بیشتری می‌گذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. 🔸با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم. به گونه‌ای که همه مرا صاحب مداد‌های ذخیره می‌شناختند و همیشه از من کمک می‌گرفتند. 🔹حالا که بزرگ شده‌ام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفته‌ام و تشکیل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگ‌ترین جمعیت خیریه شهر هستم. 🖋 دکتر محمد جواد حیدری (عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی دانشگاه قم)