eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
136 دنبال‌کننده
885 عکس
546 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ فردی نامه ای بدین مضمون خدمت آیت الله العظمی بهجت (ره) مینویسد که مدتی است مشکلات زیادی از جمله مریضی خود و عیال و فرزندان برایم پیش آمده، لذا از آن مرجع عالیقدر یاری میطلبم که ما را راهنمایی فرمایند. 🌷 آیت الله بهجت در جواب ایشان میفرماید : ✍ «ضمن این که صدقه می دهید، دو سوره و را تکرار نمایید و ذکر شریف «لا حول و لا قوة الّا بالله» را زیاد تکرار کنید. خداوند شما را موفّق بدارد». 🍃
✍کمترین محبت از ضعیف ترین حافظه ها پاک نمیشود.ماندگارترین اثر هنری انسان محبت است.هرگز وسعت محبت تان را کم نکنید. ✍چه ✍خوب گفت: ✍✍شراب تلخ نمی نوشم ✍✍✍ولی مستانه میگردم ✍✍✍✍لباس کهنه میپوشم ✍✍✍✍✍ولی مردانه میگردم
🟢 بیان جامع امام علی(ع) در باره فلسفه بعثت انبیاء ✅ امير المؤمنين على عليه السلام در زمینه حكمت آمدن سلسله انبيا و رسل مى ‏فرمايد: ... فَبَعَثَ فيهِمْ رُسُلَهُ وَ واتَرَ الَيْهِمْ أنْبِياءَهُ لِيَسْتَأْدوهُمْ ميثاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّروهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ ... وَ يُثيروا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقولِ (خطبه اول نهج البلاغه)‏ : خداوند پيغمبران را در ميان بشر مبعوث فرمود و آنها را پشت سر يكديگر فرستاد براى آن كه آن عهد و پيمانى كه در فطرت بشر سرشته شده است وفاى به آنها را بخواهند و نعمتهاى فراموش شده خدا را يادآورى كنند و آن گنجهايى كه در زمين عقلها پنهان است و پرده ‏اى رويش را گرفته است آشكار سازند و بيرون آورند. ✅ در جمله آخر كلام امير المؤمنين عليه السلام (وَ يُثيروا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقولِ‏) خيلى بايد دقت كرد. ✅ از اين بيان جامع على عليه السلام خوب آشكار است كه علت عمده بعثت پيغمبران : توجه دادن به فطرت و استفاده از ذخيره ‏ها و اندوخته ‏هايى است كه بشر همراه دارد و دست آفرينش در سرشت او نهاده است. ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى‏(حکمتها و اندرزها (1و2)) ؛ ج22 ؛ ص333- با تلخیص و ویرایش- https://eitaa.com/shakhes1340
25.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 ۴۰ حدیث برگزیده از پیامبر(ص) به انتخاب شهید مطهری(ره)
بسم الله الرحمن الرحیم مقتل آل الرسول علیهم السلام ( ۳۱ ) دومین روز از ماه صفرالمظفر از جوار کریمه اهل البیت حضرت معصومه سلام الله علیها دلها را روانه کنیم محضر آل الرسول علیهم‌السلام در سر زمین شام همه با هم ، همنوا بشویم ، زمزمه کنیم ، بگوئیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور ، وَلِسانَها الشَّكور. سَلامٌ عَلى سَيِّدَتِنا وَمَولاتِنا زَينَب بِنت أميرِ المُؤمِنين عِليّ بنِ أبي طالِب ، وَرَحمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُه. روزی از امام سجاد علیه‌السلام سؤال شد که کجا بیشتر از همیشه و همه جا به شما سخت گذشت؟ فرمود: الشام، الشام، الشام. نمی‌دانم در شام بر آل پیامبرمان چه گذشت که حتی از کربلا و کشته‌شدن سیدجوانان بهشت و یاران فداکارش سخت‌تر بوده و امام زین‌العابدین را منقلب کرده است. ذکر مصيبت مي‌کند: الشام الشام تا ياد غربت مي‌کند: الشام الشام منزل به منزل درد و داغ و بي کسي را يک جا روايت مي‌کند: الشام الشام موي سپيد و چهره اي در هم شکسته از چه حکايت مي‌کند: الشام الشام هر روز با اندوه و آه و بي شکيبي ياد اسارت مي‌کند: الشام الشام در اين ديار پُر بلا هر کس به نوعي عرض ارادت مي‌کند: الشام الشام نمی‌دانم چه بود که حتی از حمله به خیام ابی‌عبدالله الحسین(علیه السلام ) در غروب عاشورا بر آن حضرت گران‌تر و سهمگین‌تر بوده است. نمی‌دانم به‌دلیل جشن و هلهله مردم ناآگاه بوده است یا به‌خاطر دشنام‌های آنان به اهل‌بیت گرامی پیامبر صلی‌الله علیه و آله. به‌دلیل بی‌احترامی به خاندان وحی و اسکان آنان در خرابه‌های شام بوده است یا به‌خاطر جان‌دادن نازدانه اباعبدالله در کنج آن خرابه. به‌خاطر مجلس یزید بن معاویه بود که آن ملعون سرمست از پیروزی با چوب دستی‌اش با لب و دندان امام مظلوم ما بازی می‌کرد و شعرهای کفرآمیز می‌خواند نمی‌دانم، اما اینقدر می‌دانم که فرمود: الشام، الشام، الشام. حالا جالب است. تصور کنید امام بزرگواری که در یک‌ نیم‌روز مصیبت پدر و عموها و جوانان بنی‌هاشم و همینطور بهترین مسلمانان روزگارش را دیده است؛ در راه شام کلی سختی کشیده و تحقیر شده و مورد شکنجه قرار گرفته است؛ شکنجه‌ها و تازیانه‌های دشمن به عمه و خواهران و سایر از طرفی ظالمانه ما را زخم زبان می زدند . شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ساز با نالۀ ذرّیۀ زهرا نزنید سر مردان خدا را به سر نیزه زدید مرد باشید دگر سنگ به زنها نزنید به زنان بر سر بازار اگر سنگ زدید دختران را به کنار سر بابا نزنید علی و فاطمه در جمع شما اِستادند پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید نخل میثم امام صادق علیه السلام از پدرش امام باقر علیه السلام می‌فرماید که از پدرم امام سجاد علیه السلام کیفیت اسارت اهل البیت علیهم السلام را توسط یزید سوال کردم پس فرمود مرا بر شتر برهنه سوار کردند ، در حالی که سرِ پدرم حسین علیه السلام جلوی دیدگانم بر نیزه بود ، و زنان را بر دیگر شترها سوار کرده بودند، و گروهی از نیزه داران در اطراف ما بودند که اگر کسی گریه می کرد با نیزه بر سرِ او می زدند . سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مُنقَلَبٍ ینقَلِبونَ ذریعة النجاة ص ۲۲۲ سوگ آل الله ص ۲۲۴ حوزه علمیه قم مالک رجبی دارابی ۵ مرداد ۱۴۰۴ ه ش برابر با دوم صفرالمظفر ۱۴۴۷ ه ق
وقایع روز اول صفر| ورود کاروان اسیران کربلا به شام کاروان اسیران کربلا بعد از طی مسیری سخت و طاقت‌فرسا، در روز روز اول صفر سال ۶۱ هجری وارد شام شد. به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، روز اول صفر سال 61 هجری همان روزی بود که کاروان اسیران کربلا که در رأس آن‌ها امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب سلام‌الله علیها حضور داشتند، وارد شهر شام شد؛ همان شهری که هر زمان از امام سجاد علیه السلام سؤال می‌شد سخت‌ترین وقایع طول راه اسارت شما چه زمان بود، آن حضرت با چشمان گریان و اشک‌آلود چندین بار می‌فرمودند: «الشام، الشام». حرکت کاروان به شام بعد از اینکه امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت در روز دهم محرم سال 61 هجری در صحرای کربلا در برابر لشکری خون‌خوار، شیطانی و سفاک به فرماندهی عمر بن سعد و به دستور یزید بن معاویه و عبیدالله بن زیاد به شهادت رسیدند، خانواده آن حضرت و سایر کاروان که شامل حدود 84 نفر می‌شدند به اسارت گرفته شدند. این کاروان به دستور ابن زیاد به کوفه برده شدند و حدود هفت روز در کوفه در اسارت به سر می‌بردند. بعد از این مدت، آن بزرگان را در همان حالت اسارت و با لباس‌های مندرس و درحالی‌که به‌شدت عزادار بودند، به سوی شام فرستادند تا در مجلس یزید ملعون حاضر شوند. شرایط کاروان اسرا در مسیر کوفه تا شام، حالتی سخت و آزاردهنده داشت. به طوری که سر مبارک شهیدان کربلا را بر روی نیزه پیشاپیش آن‌ها حرکت می‌دادند و اسرا را با زنجیرهایی به یکدیگر بسته بودند؛ در حالی که عده‌ای پیاده بودند و تعدادی بر روی شترهای عریان سوار بودند. در روایتی نوشته شده که امام سجاد علیه السلام که در آن میان همچنان بیمار بودند، با زنجیری بسته شده و دست‌های مبارک آن حضرت بر گردن ایشان متصل شده بود. همراه این کاروان افراد رذلی بودند تا آزار بر اهل بیت امام حسین علیه السلام را به حداکثر برسانند؛ افرادی مانند شمر بن ذی‌الجوشن، خولی و زحر بن قیس. وقایع میان راه مسیر کوفه تا شام، مسیری طولانی بود. بنابراین در میان راه روستاها و منزلگاه‌هایی وجود داشت که به منزله استراحتگاه بین راه محسوب می‌شد. در تاریخ نوشته شده که در هر منطقه و روستایی که کاروان اسیران کربلا به آن می‌رسیدند، مردم به محض آشنایی با اعضای کاروان و باخبر شدن از شهادت امام حسین علیه السلام به گریه و زاری افتاده، سوگواری می‌کردند و بر قاتلان آن حضرت لعنت و نفرین می‌فرستادند. لازم به توضیح است که از اسیران و سرهای شهدای کربلا در میان راه کوفه تا شام، کرامت‌های بسیاری به ظهور رسیده که خاطره‌های بسیاری از آن در مقاتل و منابع اسلامی ثبت شده است. ورود به شام روز اول صفر سال 61 هجری، کاروان اسیران کربلا به شهر شام وارد شدند. مأموران یزید شرایطی را در شهر فراهم کرده بودند تا مردم آن روز را عید بدانند و به جشن و شادی در کوچه‌ها مشغول شوند. به این ترتیب، وقتی کاروان وارد شام شد که مردم در حال شادی بودند و نمی‌دانستند یزید ملعون چه جنایت هولناکی را جشن گرفته است. روایت شده که حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها پیش از ورود به شام، به شمر ملعون فرمودند: «در زمان ورود به شام ما را از دروازه‌ای وارد کنید که جمعیت کمتری داشته باشد. در عین حال سرهای شهدا را از میان اسیران دور کنید تا مردم مشغول تماشای آن‌ها شده و کمتر نگاهشان به اهل بیت رسول خدا صلی‌الله علیه و آله بیفتد.» اما شمر که در وقاحت و بی‌شرمی نظیر نداشت، درست خلافت نظر آن بانوی مکرم رفتار کرد. به این صورت که سرها را در میان اسیران کربلا برد و همچنین آن‌ها را از دروازه ساعت که شلوغ‌ترین دروازه ورودی شام بود، وارد جمعیت مردم کرد. در مجلس یزید سخنرانی‌های سرنوشت‌ساز و قاطعانه حضرت زینب سلام الله علیها و امام سجاد علیه السلام در مجلس یزید ازجمله رویدادهای مهم در تاریخ اسلام به حساب می‌آید. ازجمله اینکه یزید در جمع به امام سجاد علیه السلام رو کرده و گفت: «ای پسر حسین! پدرت پیوند خویشاوندی ما را برید و حق ما را زیر پا گذاشت و با من درباره سلطنت به جنگ پرداخت. درنتیجه خدا با او چنین معامله‌ای کرد که اکنون مشاهده می‌کنی!» امام سجاد علیه السلام در جواب این آیه از قرآن کریم را تلاوت فرمودند که: «ما اَصابَ مِن مُصیبَةٍ فِى الْأرْضِ وَلا فی اَنفُسِکُمْ اِلَّا فی کِتابٍ مِن قَبْلِ اَنْ نَبْرَاَها؛ هیچ بلا و ناگوارى در روى زمین و در جان‌هایتان به شما نمی‌رسد مگر آن‌که پیش از این ما آن را در کتاب مقدرات ثبت کردیم، همانا این کار براى خدا آسان است.» سایر رویدادهای شام حضور اسیران کربلا در شهر شام با رویدادهای مهمی همراه بود. یکی از
احسنتم 🌹 حکمت یونان به دونان واگذار آب را از چشمه اصلی بیار علم دین در دفتر سقراط نیست معرفت اندیشه بقراط نیست صد چو افلاطون نمی ارزد همی در بر سلمان بقدر درهمی ای مسلمان زاده سلمان وار باش شیعه همچون میثم تمار باش از کمیلی کاملی آید پدید قنبری کن تا که گردی رو سپید
🤲دعای هر روز ماه صفر 🇾🇪‏ طوفان یمنــ𖡥ـی @tofan_yamani
عشق الهی ومهر ورزی در احادیث امام علی علیه السلام🔸 حضرت امیر سلام الله علیه در سخنی نغز فرمود: من کفارات الذنوب العظام اغاثه الملهوف و التنفیس عن المکروب؛ از جمله كفاره‌هاى گناهان بزرگ، فريادرسى ستمديده و شاد كردن غمناک است. (نهج البلاغه، حكمت ۲۴) ❓چرا دادرسی از گرفتار و زدودن اندوه از یک غمزده گناهان کبیره را می‌پوشاند و زمینه رحمت الهی را فراهم می‌آورد؟ ✅ زیرا خداوند بی‌حد و حساب بندگانش را دوست دارد و به هیچ وجه نمی‌پسندد که سختی، فشار، اندوه و تالم جسم و جان آنان را فرسایش دهد. اما چه می‌توان کرد؟! بسیاری از سختی‌ها و رنج‌ها ریشه در ستم‌ها و کوتاهی‌های آدمیان نسبت به یکدیگر دارد. بخشی از آنها ناشی از کوتاهی‌های خود آنان است. ❇ خداوند می‌تواند در صورت وجود مصلحت بدون دخالت دیگران رنج‌ها را پایان دهد و دردها را التیام بخشد. ✴ اما مصلحت بزرگ‌تر را در آن می بیند که خود به صورت مستقیم دخالت نکند و کار گره‌گشایی از غمزدگان را بدست بندگان دیگر خود احاله دهد تا از این رهگذر زمینه پاک شدن آنان از زنگار گناه و رشد و بالندگی روحی آنان فراهم گردد. 👈 به این آیه توجه فرمایید: يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ؛ خداوند بدست مومنان اراده خود مبنی بر ویرانی خانه‌های یهود مخاصم را فراهم آورد. (سوره حشر: آیه ۲) ✳ این سنت جاودانه الهی است. هر کس باید با خود بیاندیشد که چگونه می‌تواند غمی را از دل غمدیده‌ای بزداید و جان محزونی را لبریز از شادی سازد. ☝ یادمان باشد که تحقق این منظور فقط به هزینه کرد مالی نیست تا گفته شود ما توانایی آن را نداریم! گاه با یک جمله، یک سخن، یک نگاه، یک لبخند، یک دست محبت و ... می‌توان خاطری را شاد کرد. خواهی چو خلیل کعبه بنیاد کنی دل را به نماز و روزه آباد کنی روزی که هزار بنده آزاد کنی به زان نبود که خاطری شاد کنی 🏷
هدایت شده از محمد جواد حیدری
جلوه ای از اموزه عشق میان انسان ها وتمدن ها در احادیث👇
هدایت شده از محمد جواد حیدری
پزشک پاکستانی به نام دکتر ایشان پزشک و جراح مشهوری در پاکستان به نام ایشان برای شرکت در یک کنفرانس علمی که برای بزرگداشت و تکریم او بخاطر دستاوردهای پزشکی‌اش برگزار می‌شد، با عجله به فرودگاه رفت. مدتی بعد از پرواز ناگهان اعلام کردند که بخاطر اوضاع نامساعد هوا و رعد و برق و صاعقه، که باعث از کارافتادن یکی ازموتورهای هواپیما شده، مجبورند فرود اضطراری در نزدیکترین فرودگاه را داشته باشند. بعد از فرود، دکتر بلافاصله به اطلاعات پرواز رفت و خطاب به آنها گفت: «من یک پزشک متخصص جهانی هستم و هر دقیقه برای من برابر با جان خیلی از انسانهاست و شما می‌خواهید من ۱۶ساعت تو این فرودگاه منتظر هواپیما بمانم؟» یکی از کارکنان گفت: «جناب دکتر، اگر خیلی عجله دارید می‌توانید یک ماشین دربست بگیرید، تا مقصد شما سه ساعت بیشتر نمانده است.»  دکتر ایشان با کمی درنگ پذیرفت و ماشینی را کرایه کرد و براه افتاد که ناگهان در وسط راه اوضاع هوا نامساعد شد و بارندگی شدیدی شروع شد بطوری که ادامه رانندگی برایش مقدور نبود. ساعتی رفت تا اینکه احساس کرد دیگر راه را گم کرده و خسته، کوفته و درمانده و با ناامیدی به راهش ادامه داد که ناگهان کلبه ای کوچک توجه او را به خود جلب کرد. کنار اون کلبه توقف کرد و در را زد.  صدای پیرزنی را شنید که گفت: «بفرما داخل هر که هستی، در باز است.» دکتر داخل شد و از پیرزن که زمین‌گیر بود خواست که اجازه دهد از تلفنش استفاده کند. پیرزن خنده‌ای کرد و گفت: «کدام تلفن فرزندم؟ اینجا نه برقی هست و نه تلفنی. ولی بفرما و استراحت کن و برای خودت استکانی چای بریز تا خستگی بدر کنی و کمی غذا هم هست بخور تا جان بگیری.» دکتر از پیرزن تشکر کرد و مشغول خوردن شد. در حالی که پیرزن مشغول خواندن نماز و دعا بود دکتر متوجه طفل کوچکی شد که بی‌حرکت بر روی تختی نزدیک پیرزن خوابیده بود و پیرزن هر از گاهی بین نمازهایش او را تکان می‌داد. پیرزن مدتی طولانی به نماز و دعا مشغول بود، که دکتر رو به او گفت: «بخدا من شرمنده این لطف و کرم و اخلاق نیکوی تو شدم، امیدوارم که دعاهایت مستجاب شود.» پیرزن گفت: «و اما شما، رهگذری هستید که خداوند به ما سفارش شما را کرده است. ولی دعاهایم همه قبول شده است بجز یک دعا.» دکتر ایشان گفت: «چه دعایی؟» پیرزن گفت: «این طفل معصومی که جلو چشم شماست نوه من هست که نه پدر دارد و نه مادر و به یک بیماری مزمنی دچارشده که همه پزشکان اینجا از علاج آن عاجز هستند. به من گفته‌اند که یک پزشک جراح بزرگی بنام دکتر ایشان هست که او قادر به علاجش هست، ولی او خیلی از ما دور هست و دسترسی به او مشکل هست و من هم نمی‌توانم این بچه را پیش او ببرم. می‌ترسم این طفل بیچاره و مسکین خوار و گرفتار شود. پس از خدا خواسته‌ام که کارم را آسان کند!» دکتر ایشان در حالی که گریه می‌کرد گفت: «به والله که دعای تو، هواپیماها را از کار انداخت و باعث زدن صاعقه‌ها شد و آسمان را به باریدن واداشت تا اینکه من دکتر را بسوی تو بکشاند و من هرگز باور نداشتم که الله عز و جل با یک دعایی این چنین اسباب را برای بندگان مؤمنش مهیا می‌کند و بسوی آنها روانه می‌کند.»  وقتی که دست‌ها از همه اسباب کوتاه می‌شود، فقط پناه بردن به آفریدگار زمین و آسمان بجا می‌ماند. @nasirigilani_ir
هدایت شده از محمد جواد حیدری
🔸بکوشیم خاطری را شاد کنیم🔸 حضرت امیر سلام الله علیه در سخنی نغز فرمود: من کفارات الذنوب العظام اغاثه الملهوف و التنفیس عن المکروب؛ از جمله كفاره‌هاى گناهان بزرگ، فريادرسى ستمديده و شاد كردن غمناک است. (نهج البلاغه، حكمت ۲۴) ❓چرا دادرسی از گرفتار و زدودن اندوه از یک غمزده گناهان کبیره را می‌پوشاند و زمینه رحمت الهی را فراهم می‌آورد؟ ✅ زیرا خداوند بی‌حد و حساب بندگانش را دوست دارد و به هیچ وجه نمی‌پسندد که سختی، فشار، اندوه و تالم جسم و جان آنان را فرسایش دهد. اما چه می‌توان کرد؟! بسیاری از سختی‌ها و رنج‌ها ریشه در ستم‌ها و کوتاهی‌های آدمیان نسبت به یکدیگر دارد. بخشی از آنها ناشی از کوتاهی‌های خود آنان است. ❇ خداوند می‌تواند در صورت وجود مصلحت بدون دخالت دیگران رنج‌ها را پایان دهد و دردها را التیام بخشد. ✴ اما مصلحت بزرگ‌تر را در آن می بیند که خود به صورت مستقیم دخالت نکند و کار گره‌گشایی از غمزدگان را بدست بندگان دیگر خود احاله دهد تا از این رهگذر زمینه پاک شدن آنان از زنگار گناه و رشد و بالندگی روحی آنان فراهم گردد. 👈 به این آیه توجه فرمایید: يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ؛ خداوند بدست مومنان اراده خود مبنی بر ویرانی خانه‌های یهود مخاصم را فراهم آورد. (سوره حشر: آیه ۲) ✳ این سنت جاودانه الهی است. هر کس باید با خود بیاندیشد که چگونه می‌تواند غمی را از دل غمدیده‌ای بزداید و جان محزونی را لبریز از شادی سازد. ☝ یادمان باشد که تحقق این منظور فقط به هزینه کرد مالی نیست تا گفته شود ما توانایی آن را نداریم! گاه با یک جمله، یک سخن، یک نگاه، یک لبخند، یک دست محبت و ... می‌توان خاطری را شاد کرد. خواهی چو خلیل کعبه بنیاد کنی دل را به نماز و روزه آباد کنی روزی که هزار بنده آزاد کنی به زان نبود که خاطری شاد کنی 🏷 @nasirigilani_ir