هدایت شده از سید مهدی موسوی
gharb2_01.mp3
زمان:
حجم:
19.52M
✳️ لزوم آموزش محیط زیستی به کودکان🍃
🔸آیت الله العظمی مکارم شیرازی در سال ۱۳۹۰ مطرح نمود:
مسائل مربوط به محیط زیست را باید از دبستان و پیش دبستانی شروع کرد و در کتابهای درسی آنها گنجاند.
https://ar.rasanews.ir/fa/news/121520/%D9%84%D8%B2%D9%88%D9%85-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AD%D9%81%D8%A7%D8%B8%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%DB%8C%D8%B7-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%D9%86%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%DB%8C
@feghhemohitezist
💐کسب مقام سوم تیمی دانشجویان پسر و مقام پنجمی تیمی دانشجویان دختر دانشگاه قم در اولین المپیاد ورزشهای فناورانه در بخش فیجیتال که با حضور ۸۶ دانشگاه از سراسر کشور به میزبانی دانشگاه امیرکبیر برگزار شد.
این موفقیت را به همه این عزیزان به ویژه کادر مدیریتی آنها تبریک میگویم
🔻خادمی چنین دانشجویانی که علاوه بر اینکه در میدان علم و ورزش جزو سرآمدان کشورند، در میدان عفاف و حجاب نیز الگویی برای دختران فرهیخته دانشگاهیاند، افتخاری است برای این بنده و مجموعه تیم مدیریتی دانشگاه پر افتخار قم.
@Ahmadhoseinsharifi
🌹
🔴📚داستان های کوتاه
☘️🔻طلاقی که سلطان محمد خدابنده را شیعه کرد.
✍روزی سلطان محمد خدابنده بر همسر خود خشمگین شد و در یک جمله او را سه طلاقه کرد، ولیکن خیلی زود پشیمان شد؛
لذا علماء اهل سنت را گردآورد،
و نظر آنها را جهت این مشکل پرسید.
آنها گفتند : چاره نیست جز اینکه فرد دیگری با او ازدواج کند و او را طلاق دهد
تا پس از آن، شما بتوانید باز او را به زوجیت خود درآورید.
سلطان گفت :
این کار بر من بسیار گران است،
آیا در این مسأله هیچ قول دیگری ندارید؟
گفتند: نه
🔻✨آنگاه یکی از وزرای سلطان گفت:
در شهر حلّه عالمی است که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است سلطان آن عالم را احضار کند و شاید مشکل را حل کند.
🔥عالمان سنّی گفتند :
علامه حلی، مذهب باطلی دارد
و رافضیان افرادی بیخرد و کم عقل هستند
و اصلاً در شأن سلطان نیست که چنین مرد سبک سر و بی عقلی را به حضور بپذیرد. سلطان گفت: احضار او بی فائده نیست.
چون علامه حاضر شد،
قبل از حضور او، علماء مذاهب چهارگانه اهل سنّت در نزد سلطان حاضر بودند.
🔻هنگامی که علامه (ره) وارد مجلس شد،
بدون هیچ ترس و واهمهای نعلین خود را به دست گرفت و داخل در جمع شد و با صدای بلند گفت:
السلام علیکم و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفته و درکنار سلطان نشست.
👈علماء سنی حاضر در مجلس گفتند:
آیا ما به شما نگفتیم که شیعیان افرادی سبک سر و بی خرد هستند؟
💌سلطان گفت :
درباره اعمال او از خودش سؤال کنید.
آنها به علامه گفتند:
چرا سلطان را سجده نکردی و آداب و تشریفات را انجام ندادی؟
علامه (ره) گفت:
🔻رسولالله صلیالله علیه و آله از هر سلطانی برتر بود و کسی بر او سجده نکرد
بلکه فقط به او سلام میدادند و خدای تعالی نیز فرموده:
فَإذا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّموا علی أنفُسِکُمْ تَحِیَّهً مِنْ عِنْدَ اللهِ مُبارَکَهً طَیِّبَهً نور/61
یعنی: پس چون داخل خانهها شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند خوش است.
از طرف دیگر به اتفاق ما و شما،
سجده برای غیر خدا حرام است.
پس از او پرسیدند:
💌چرا جسارت کردی و در کنار سلطان نشستی؟
فرمود: چون جای دیگری برای نشستن موجود نبود و از طرفی سلطان و غیر سلطان با هم مساویاند
🔖☘️و لذا جسارتی به محضر سلطان نکردهام.
از علامه پرسیدند:
چرا کفشهای خود را با خود داخل مجلس آوردی؟
هیچ آدم عاقلی در محضر سلطان چنین میکند؟!
علامه فرمود:
ترسیدم حنفیها آن را بدزدند همانطور که ابوحنیفه نعلین رسولاکرم صل الله علیه و آله را دزدید.
ناگهان حنفیها برآشفتند و فریاد برآوردند که ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر (ص) کجا؟ 🔻تولد ابوحنیفه صد سال پس از وفات رسول اکرم (صلی الله) واقع شده است.
علامه فرمود: ببخشید، اشتباه کردم،
لابد سارق نعلین رسول خدا صل الله علیه و آله شافعی بوده است.
🔻این بار شافعیها برآشفتند که شافعی در روز وفات ابوحنیفه به دنیا آمده است و دویست سال پس از رحلت رسول خدا صل الله علیه و آله متولد شده است.
علاّمه گفت:
شاید کار مالک بوده است.
مالکیها هم مثل حنفیها و شافعیها اعتراض و انکار کردند.
علامه فرمود : پس قطعاً سارق، احمد بن حنبل بوده است. حنابله هم به انکار و تکذیب او پرداختند.
👈💌در این لحظه علامه (ره) رو به سلطان کرد
و فرمود: ای سلطان، دانستی که هیچ یک
از رؤسای این مذاهب چهارگانه اهل سنت در زمان حیات رسول الله حتی صحابه آن حضرت حاضر نبودهاند،
🔻پس برگزیدن ابوحنیفه و مالک و شافعی
و احمد بن حنبل بهعنوان مجتهد و رئیس
مذهب از بدعتهای ایشان است
بهطوری که اگر یکی از خود این علما حاضر در مجلس، افضل و اعلم از این چهارتن باشد،
به او اجازه و حق اینکه بر خلاف فتوای یکی از آن چهارتن فتوایی بدهد نمیدهند.
🔻در اینجا سلطان به حالت پرسش از اهل سنّت سؤال کرد: آیا درست است که هیچ یک از رؤسای مذاهب أربعه در زمان رسول خدا (صلی الله) و صحابه او نبودهاند؟
🔖علماء عامّه همگی گفتند: آری نبودهاند.
آنگاه علامه (ره) گفت :
ولی ما شیعه هستیم و پیروی میکنیم از امیرالمؤمنین علیهالسّلام که جان رسول الله صل الله علیه و آله برادر، پسر عمّ و وصیّ اوست.
🔻سلطان چون متوجه حقانیّت مذهب علامه (ره) شد از او پرسید:
نظر شیعه درباره طلاق صادره از من چیست؟
علامه (ره) فرمود:
آیا سلطان طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفر عادل جاری نموده است؟
سلطان گفت : نه
🔻👈علامه فرمود: در این صورت طلاقی را که سلطان جاری کرده است باطل میباشد،
زیرا فاقد شرائط صحّت است.
☘️🔻آنگاه سلطان به دست علامه به مذهب حقّه شیعه، مشرف شد و به خطباء و حاکمان شهرها و سرزمینهای تحت سیطرهاش پیام فرستاد که از این پس با نام ائمه دوازدهگانه علیهم السّلام خطبه بخوانند.
🔻و به نام ائمه اطهار، سکّه ضرب کنند.
و نام ایشان را بر دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حضرات ائمه علیهم السّلام بنگارند.💕🍃
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
محمد جواد حیدری
کجاست همنفسی؟ تا به شرح عرضه دَهَم
که دل چه میکشد از روزگارِ هجرانش
تو خفتهای و نشد عشق را کرانه پدید
تبارک الله از این رَه که نیست پایانش
جمالِ کعبه مگر عذرِ رهروان خواهد
که جانِ زنده دلان سوخت در بیابانش
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
🌿🌺﷽🌿🌺
سریان عشق الهی در رسول اعظم صلی الله علیه واله
خداوند متعال بندگانش را دوست دارد ونمی خواهد احدی از بندگانش گرفتار عذاب وجهنم ونابودی گردد
همین اخلاق در وجود رسول اکرم ص وجود دارد
با اینکه حضرت فرمود:
ما اوذی نبی بمثل ما اوذی
اما نفرین نکرد
🦋وقتی که در جنگ احد، دندان حضرت محمد (ص) شکست و صورتش مجروح شد، اصحاب ایشان، ناراحت شدند و عرض کردند:
یا رسول الله!دشمن را نفرین کنید.
پیامبر فرمودند:
خدايا قوم مرا #هدايت كن زيرا ناآگاه هستند.
یکی از #اصحاب برآشفته شد و به پيامبر گفت :
اى رسول خدا ! حضرت نوح علیه السلام بر قوم خود #نفرين كرد و گفت:
"پروردگارا در روى زمين احدى از كافران را زنده مگذار"
حالا كه صورتت مجروح و دندانهايت شكسته شده به جاى #نفرين، براى دشمن دعا مى كنید؟
حضرت محمد فرمودند:
من برای نفرین کردن مبعوث نشده ام بلکه مبعوث شده ام برای دعوت مردم به سوی حق، و رحمت برای آنها .۱
امام حسین علیه السلام تلاش فراوانی کردندتا یزید وشمر ولشکر منحرف را هدایت نماید اما نشد حتی بعد از شهادت اولاد واصحاب علیهم السلام ایشان را به حقیقت دعوت نمودند وحاضر بودند با هدایت ایشان برایشان شفاعت کنند اما خلق وخوی فرعونی واستکباری ان افرد لجوج وعنود مانع شد
بنابراین اصل اولی درسیره عملی رسول گرامی اسلام واهل بیت علیهم الاف التحیه والثنا عشق ومحبت به بندگان خدا ورحمت واسعه ودستگیری از ایشان است
تقابل وجنگ وخونریزی در موارد ضرورت واستثنا است
📚۱بحارالانوار ، ج ۱۸ ، ص ۲۴۵
کانال مهندسی شخصیت
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
#اسرار_الهی_آرامش 🦋👇
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
Join🔜 @mohandesi_fekr1
🌺🌿🌺🌿
*همسرم از من خواست یک شب را با زن دیگری بگذرانم!!؟؟*
دوستی تعریف میکرد:
پس از سالها زندگی مشترک، همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم.
زنم گفت: گرچه تو را دوست دارم، ولی مطمئنم که این زن هم تو را دوست دارد و از بیرون رفتن با تو لذت خواهد برد.
زنی که همسرم اصرار داشت آن شب را با او بگذرانم *مادرم بود.*
مادرم از ۸ سال پیش یعنی بعد از فوت پدرم تنها شده بود ولی مشغله های زندگی من و داشتن ۳ بچه باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی و نامنظم به او سر بزنم.
آن شب به او زنگ زدم تا برای سینما و شام بیرون برویم.
مادرم با نگرانی پرسید چه شده؟ اتفاقی افتاده؟!
به او گفتم: نه، فقط بنظرم رسید بسیار دلپذیر خواهد بود که اگر ما امشب را با هم باشیم.
آن شب وقتی برای بردنش میرفتم کمی عصبی بودم. وقتی رسیدم دیدم که او هم کمی عصبی بود، کفش قرمزی پوشیده بود و جلوی درب ایستاده بود، موهایش را جمع کرده بود و لباسی را پوشیده بود که در آخرین جشن سالگرد ازدواجش پوشیده بود.
با چهره ای روشن همچون فرشتگان به من لبخند زد.
وقتی سوار ماشین میشد گفت با غرور و افتخار به دوستانم گفتهام امشب با پسرم برای گردش بیرون میروم و آنها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته اند.
ما به رستورانی رفتیم که هر چند لوکس نبود ولی بسیار راحت و دنج بود.
دستم را چنان گرفته بود که گویی گنج بدست آورده...
پس از اینکه نشستیم به خواندن منوی رستوران مشغول شدم.
هنگام خواندن از بالای منو نگاهی به چهره مادرم انداختم و دیدم با لبخندی حاکی از یاد آوری خاطرات گذشته به من نگاه میکند.
به من گفت یادم می آید که وقتی تو کوچک بودی و با هم به رستوران میرفتیم من بودم که منوی رستوران را میخواندم و تو نگاه میکردی.
من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسیده که تو نگاه کنی و بگذاری که من این کار را برای تو بکنم.
هنگام صرف شام گپ وگفتی صمیمانه و شیرین داشتیم، هیچ چیز غیر عادی بین ما رد و بدل نشد بلکه صحبتها پیرامون وقایع جاری بود و آنقدر حرف زدیم که سینما را از دست دادیم.
وقتی او را به خانه رساندم گفت که خیلی دلش میخواهد باز هم با من بیرون برود به شرط اینکه دفعه بعد او مرا مهمان کند و من هم قبول کردم.
وقتی به خانه برگشتم همسرم از من پرسید که آیا شام بیرون با مادر خوش گذشت؟
من هم در جواب گفتم خیلی بیشتر از آنچه که میتوانستم تصور کنم.
چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی شدید درگذشت ، بدون اینکه من بتوانم کاری کنم.....
مدتی بعد پاکتی حاوی کپی یک رسید از رستورانی که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خوردیم بدستم رسید. یادداشتی هم بدین مضمون بدان الصاق شده بود: نمیدانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه، ولی هزینه را برای ۲ نفر پرداخت کرده ام یکی برای تو و یکی برای همسرت. و تو هرگز نخواهی فهمید که آنشب برای من چه مقدار ارزش داشته است، بی نهایت دوستت دارم پسرم.
و در آن هنگام بود که دریافتم چقدر اهمیت دارد که بموقع به عزیزانمان بگوئیم که دوستشان داریم و برایشان وقت بگذاریم.
زمانی که شایستهی عزیزانتان است را به آنها اختصاص دهید، زیرا هرگز نمیتوان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود.
همیشه امروز بهتر از فردا و فرداهای ناشناخته است.
خیلی زود دیر می شود عجله کنید
این داستان اختصاص به مادر وفرزند وهمسر ندارد شامل تمام ارحام ودوستان وبندگان خداوند کریم ومهربان می گردد
پیامبر گرامی اسلام برای اتمام وتکمیل مکارم اخلاقی مبعوث شدند
کانال مهندسی شخصیت
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
4.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥میگذرد کاروان...
با گرامی داشت هفته دفاع مقدس .
این سرود زیبا را اگر ده ها بارها هم گوش کنید برایتان هر بار جذاب تر خواهد .
زیرا اگر خون شهید دایم در جریان است و آثارش هرچه بگذرد آشکارتر می شود نمادهایی که برای این عزیزان در نظر گرفته شده و به یادگار مانده همانند این سرود هیچگاه رنگ قدمت به خود نمی گیرد.
#هفته_دفاع_مقدس
گرامی باد ♥️