هدایت شده از محمد جواد حیدری
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه، شب زیارتی آقا اباعبدالله الحسین (علیه السلام) مصادف با شب وفات شهادت گونهی بانوی کرامت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)، به یاد سردار دلها و رئیس جمهور شهید و محبوب مون و همه شهدای عزیز میهن اسلامی و شهدای راه حق و حقیقت و عزیزان از دست رفته مان، فاتحه مع الصلوات و الاخلاص
🤲🤲🤲🥺🥺🥺
فرمان تعقل در قرآن کریم ؛ الزام یا توصیه
محمد جواد حیدری
چکیده
عقل در اندیشه اسلامی نهتنها ابزاری برای استدلال و کشف حقیقت است، بلکه رکن رکین و ستون اصلی باورها و اعتقادات دینی و شرط لازم برای پذیرش وحی به شمار میرود. قرآن کریم با تعابیر گوناگون انسان را به تعقل، تفکر و تدبر دعوت میکند و این فرمان در متون تفسیری و کلامی جایگاه ویژهای یافته است. پرسش بنیادین این پژوهش آن است که آیا فرمان تعقل در قرآن، جنبه الزامآور دارد یا صرفاً توصیهای اخلاقی است. با بررسی آیات، آرای مفسران کلاسیک، و تحلیل اندیشمندان معاصر همچون علامه طباطبایی و علامه جوادی و جعفری، روشن میشود که این فرمان فراتر از یک توصیه اخلاقی بوده و ماهیت الزام معرفتی و وجودی دارد. بدین معنا که بدون تعقل، امکان درک صحیح وحی و شکلگیری ایمان اصیل فراهم نمیشود. این مقاله با بررسی پیوند میان عقل، وحی و تاریخ نشان میدهد که تعقل نهتنها وظیفهای دینی بلکه ضرورتی تمدنی برای بقای اسلام و رشد وتعالی ومهندسی شخصیت وشکوفایی جوامع مسلمان است.
کلیدواژهها: عقل، تعقل، قرآن، الزام، توصیه، وحی، علامه طباطبایی و جعفری، معرفت دینی
مقدمه
عقل یکی از بنیادیترین مفاهیم در الهیات اسلامی است. قرآن کریم بارها با تعبیر «أفلا تعقلون» انسان را به اندیشیدن دعوت میکند. این پرسش مطرح میشود که آیا این دعوت یک فرمان الزامی است یا توصیهای اخلاقی؟
اهمیت موضوع در سه سطح قابل بررسی است: معرفتی (ایمان عقلانی)، تمدنی (شکوفایی علمی و فرهنگی)، و اجتماعی (پاسخ به بحران هویت معاصر).
پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ توصیفی و بر پایه منابع قرآنی، تفسیری، فلسفی و کلامی سامان یافته است. پرسش اصلی این است: فرمان تعقل در قرآن الزامآور است یا توصیهای ارشادی؟ فرضیه پژوهش بر آن است که فرمان تعقل در قرآن ماهیت الزام معرفتی دارد، اما همزمان توصیهای اخلاقی و تمدنی نیز محسوب میشود.
مبانی نظری و مفهومی
تعریف عقل
در لغت: مهار کردن و بازداشتن.
در فلسفه: جوهر مجرد با مراتب عقل هیولانی تا عقل فعال.
در قرآن: فرایندی پویا (یعقلون) به معنای اندیشیدن در نشانههای الهی.
عقل در کلام
عقل «حجت باطنی» در کنار وحی است. متکلمان شیعه و معتزله عقل را شرط شناخت اصول دین دانستهاند. اشاعره بیشتر نقش تکمیلی برای عقل قائل بودهاند.
عقل در فلسفه
فارابی: نیروی اتصال به عالم عقول.
ابنسینا: عقل فعال واسطه فیض الهی.
ملاصدرا: عقل، حقیقتی وجودی و مراتبدار.
عقل در عرفان
عقل مقدمه شهود قلبی است. عقل جزوی محدود، عقل کلی نجاتبخش.
عقل نظری و عملی
نظری: کشف حقیقت (صدق/کذب).
عملی: تدبیر رفتار (حسن/قبح).
قرآن هر دو بعد را مورد توجه قرار داده است.
تحلیل آیات قرآن و فرمان تعقل
آیات آفرینش
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ... لِأُولِي الْأَلْبَابِ» (آل عمران/۱۹۰). نشانههای آفاقی برای خردمندان.
آیات تاریخ
«أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا» (حج/۴۶). عقل در پیوند با قلب و تجربه تاریخی.
آیات هدایت
«إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا... لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ» (یوسف/۲). نزول وحی برای تعقل.
«وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ» (یونس/۱۰۰). ترک تعقل مساوی ضلالت.
تفاسیر کلاسیک
طبری: تعقل تمییز حق از باطل.
فخر رازی: مقدمه ایمان حقیقی.
طبرسی: عقل حجت الهی.
تفاسیر معاصر
علامه طباطبایی: تعقل شرط یقین.
مطهری: ایمان بیعقل چون درخت بیریشه.
جعفری: تعقل فرمان الزامی و ستون معرفت.
جمعبندی: فرمان تعقل در قرآن لحن الزامآور دارد و ترک آن سقوطی وجودی است.
تحلیل دیدگاهها
الزامگرایانه
عقل واجب معرفتی.
قوت: هماهنگی با قرآن.
ضعف: خطر عقلگرایی افراطی.
توصیهگرایانه
عقل فضیلت اخلاقی.
قوت: حفظ جایگاه وحی.
ضعف: تقویت ایمان تقلیدی.
دیدگاه میانه
الزام در سطح معرفتی.
توصیه در سطح اخلاقی و تمدنی.
قوت: جامعیت و تعادل.
جدول مقایسه
دیدگاه نوع الزام مبانی پیامد
الزامگرایانه واجب معرفتی قرآن، کلام معتزله/شیعه تقویت عقلانیت
توصیهگرایانه فضیلت اخلاقی قرآن، کلام اشاعره ضعف عقل در دین
میانه الزام + توصیه فلسفه و معاصر تعادل عقل/وحی
عقل، وحی و تاریخ
عقل: حجت باطنی و ابزار کشف حق.
وحی: حجت ظاهری و تکمیلکننده عقل.
تاریخ: میدان تحقق عقل و وحی؛ عبرت اقوام.
نگاه علامه جعفری
اسلام در سه ضلع عقل، وحی و تاریخ فهم میشود. عقل بدون وحی ناقص، وحی بدون عقل متروک، و تاریخ بدون آن دو بیمعناست.
جمعبندی: مثلث عقل–وحی–تاریخ تصویر حقیقی اسلام را میسازد.
پیامدهای معرفتی و تمدنی
معرفتی
ایمان اصیل تنها با عقل ممکن است.
فهم وحی نیازمند تعقل.
نقد باورهای باطل بر پایه عقل.
اخلاقی – تربیتی
تعقل، خودشناسی و مسئولیتپذیری.
معیار عدالت اجتماعی.
تمدنی
الهامبخش نهضت علمی و فلسفی اسلام.
راز شکوفایی تمدن اسلامی در پیوند عقل و وحی.
ضرورت عقلانیت قرآنی برای حل بحرانهای معاصر.
نتیجهگیری
بر اساس تحلیل آیات و دیدگاهها، میتوان نتیجه گرفت که فرمان تعقل در قرآن:
الزام معرفتی و وجودی دارد؛ ترک آن موجب محرومیت از هدایت و ضعف ایمان است.
در عین حال، توصیه اخلاقی و تمدنی نیز هست؛ عقلانیت سبب رشد فردی و شکوفایی اجتماعی میشود.
بنابراین، تعقل در قرآن ترکیبی از الزام و توصیه است: الزامی برای ایمان، توصیهای برای کمال.
پیشنهاد برای آینده: مطالعه تطبیقی عقل قرآنی با فلسفه غرب، تحلیل نقش عقلانیت اسلامی در گفتوگوی بینادیان، و بررسی کارکرد آن در مواجهه با چالشهای معاصر.
منابع
منابع اسلامی کلاسیک
قرآن کریم.
طبری، محمد بن جریر. (۱۴۱۲ق). جامع البیان عن تأویل آي القرآن. بیروت: دارالمعرفه.
طبرسی، فضلبن حسن. (۱۳۷۲). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. تهران: نشر ناصر خسرو.
فخر رازی، محمد بن عمر. (۱۴۲۰ق). مفاتیح الغیب. بیروت: دارالفکر.
ملاصدرا. (۱۳۸۲). الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة. قم: مؤسسه مطالعات اسلامی.
ابنسینا. (۱۹۵۲). الشفاء. قاهره: دارالمعارف.
منابع اندیشمندان معاصر فارسی
جعفری، محمدتقی. (۱۳۸۰). تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی. تهران: مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری.
جعفری، محمدتقی. (۱۳۷۵). فلسفه و انسان. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
طباطبایی، سید محمدحسین. (۱۳۷۴). المیزان فی تفسیر القرآن. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
مطهری، مرتضی. (۱۳۷۸). آشنایی با علوم اسلامی: کلام. تهران: انتشارات صدرا.
نصر، سید حسین. (۱۳۷۹). اسلام و تنگنای انسان متجدد. ترجمه احمد آرام. تهران: طرح نو.
منابع پژوهشی غربی
Nasr, S. H. (2002). Islam: Religion, History, and Civilization. HarperCollins.
Izutsu, T. (2002). Ethico-Religious Concepts in the Qur'an. McGill-Queen’s University Press.
Rahman, F. (1982). Islam and Modernity. University of Chicago Press.
Goodman, L. E. (1999). Islamic Humanism. Oxford University Press.
McDonald, D. B. (1903). Development of Muslim Theology, Jurisprudence, and Constitutional Theory. Scribner’s Sons.
Rosenthal, F. (2007). Knowledge Triumphant. Brill.
Arkoun, M. (1994). Rethinking Islam. Westview Press.
Hourani, G. F. (1976). Reason and Tradition in Islamic Ethics. Cambridge University Press.
درمان چشم زخم
🔶قرآن کوچکی همراه خود داشته باشد
🔶سوره های ناس و فلق را بخوانید و تکرار کنید
🔶آیت الکرسی را بخوانید و تکرار کنید
🔶چهار قل رو وقت خواب بخوانید
🔶در موقع اذان صبح با صدای نسبتا بلند اذان بگویید
🔶روزی ۵۰آیه قرآن را با صدای نسبتا بلند بخوانید
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
╔══🍃🌺
@servatbaquran
╚═════
❇️دکتر محمد جواد حیدری خراسانی در جمع محققان فقه معاصر وحکمرانی اظهار داشت : اسلام با آزادی بیان زنده میماند
ازادی بیان موجب رشد وتعالی وکارامدی حکمرانی ونظام اسلامی است
اگر رژیم های طاغوتی معاصر ودولت ها در طول تاریخ شکست خوردند وبه زباله دان تاریخ افتادند به خاطر استبداد رای و جلوگیری از ابراز اندیشه وافکار وازادی بیان بود
در طول تاریخ ریشه تمام عقب ماندگی ها وشکست ها مبارزه با ازادی اندیشه و بیان است
اگر در صدر اسلام تا کسی میآمد در مدینه میگفت: من خدا را قبول ندارم، میگفتند: بزنید! بکشید! امروز اسلامی وجود نداشت. اسلام به این دلیل باقی مانده که با شجاعت و صراحت با افکار مختلف مواجه شده... اینگونه بوده که اسلام توانسته باقی بماند... ازادی بیان واندیشه وتفکر بوده که اسلام توانسته بماند در کتابها ببینید اینها چگونه آزادانه عقاید خودشان را گفتهاند.
حضرت امیر علیه السلام در دوران حکومت خویش اجازه می داند صاحبان تمام افکار واندیشه ها با ازادی کامل بیان گردد وتا مادامی که مخالفان ومعاندان دست به اسلحه نبردند وقیام مسلحانه نکردند با انان برخوردی نکردند
امامان علیهم السلام حرف های مخالفان را به خوبی می شنیدند و حتی برخی از مخالفان تعبیرات اهانتآمیز به پیغمبر صلی الله علیه وسلم و امیر مومنان علیه السلام وحتی اسلام داشتند با انان برخورد خشنی نداشتند وبا مهربانی به شبهات وافکار انحرافی انان پاسخ می دادند
و حضرت رضا«علیه السلام » خودشان در مجلس مخالفان شرکت میکردند ودر صورت لزوم پاسخ می دادند.
امام صادق علیه السلام اجازه می دادند ابن ابی العوجای ملحد افکار واندیشه الحادی خود را بیان کند وپاسخ می دادند
در مجلسی که حضرت رضا علیه السلام شرکت کردهاند، ببینید یهودی به حضرت چه میگوید؟! مسیحی چه میگوید؟! زردشتی چه میگوید؟! و مادیمسلک چه میگوید؟! حرفهایشان را میگفتند و ضبط میشده و اینطور بوده که اسلام باقی مانده. در آینده هم اسلام فقط و فقط با مواجههٔ صریح و شجاعانه با عقاید و افکار مختلف و متناقض با اسلام میتواند به حیات خودش ادامه بدهد.
حکیم شهید مطهری ضمن تاکید بر ازادی بیان وتصریح بر مطالب فوق می فرماید:
من به جوانان و طرفداران اسلام هشدار میدهم که یک وقت خیال نکنند حفظ و نگهداری اسلام [با سلب آزادی بیان تحقق مییابد].
برخی جوانان خیال نکنند که راه حفظ معتقدات اسلامی و جهانبینی اسلامی این است که نگذاریم دیگران حرفهایشان را بزنند. نه، بگذارید [حرف] بزنند؛ نگذارید خیانت کنند. پس چنین تصور نشود که با جلوگیری از ابراز افکار و عقاید میشود از اسلام پاسداری کرد. از اسلام فقط با یک نیرو میشود پاسداری کرد و آن منطق و آزادی دادن و مواجهه صریح و رُک و روشن با افکار مخالف است.
#مرتضی_مطهری
#مجموعه_آثار
انتشارات صدرا
جلد ۲۴، صفحات ۱۲۸ تا ۱۳۱
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
13.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰سخنرانی فارسی شهید سیدحسن نصرالله در نمازجمعه تهران سال ۱۳۷۹
کانال مهندسی شخصیت و توسعه
هدایت شده از محمد جواد حیدری
به مناسبت روزجهانی معلم
روز جهانی معلم هر ساله در ۵ اکتبر (معادل ۱۳ مهر در تقویم شمسی) توسط سازمان یونسکو گرامی داشته میشود. این روز فرصتی برای قدردانی از نقش معلمان در آموزش و پرورش نسلهای آینده است.
شعار روز جهانی معلم در سال ۲۰۲۵:
Redesigning Teaching as a Collaborative Profession
=«بازطراحی تدریس به عنوان حرفهای مشارکتی»، توسط توسط سازمان یونسکو انتخاب شده است. این شعار بر اهمیت تحول در نقش معلمان و تقویت همکاری در حرفه معلمی تأکید دارد. به نظرم بعضی از مفاهیم و فرایندهای کلیدی و اجرایی این شعار عبارتنداز:
۱. مفهوم شعار:
این شعار به دنبال بازتعریف حرفه معلمی از یک فعالیت فردی به یک حرفه مشارکتی و جمعی است. در گذشته، تدریس اغلب بهعنوان فعالیتی منزوی تلقی میشد که معلم بهتنهایی در کلاس درس با دانشآموزان تعامل داشت. اما با توجه به چالشهای پیچیده نظامهای آموزشی مدرن، مانند فناوریهای نوین، نیازهای متنوع دانشآموزان و فشارهای اجتماعی، نیاز به همکاری بین معلمان، مدیران، والدین و حتی جوامع محلی بیش از پیش احساس میشود.
شعار سال۲۰۲۵ بر این ایده تأکید دارد که معلمان باید در شبکههای حرفهای با یکدیگر همکاری کنند، دانش و تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و از فناوریهای جدید و روشهای نوین آموزشی بهصورت جمعی بهره ببرند. این رویکرد میتواند به بهبود کیفیت آموزش، افزایش انگیزه معلمان و پاسخگویی بهتر به نیازهای دانشآموزان منجر شود.
۲. چرا همکاری در تدریس مهم است؟
تبادل دانش و تجربه: معلمان با بهاشتراکگذاری روشهای تدریس موفق، میتوانند یکدیگر را تقویت کنند. برای مثال، یک معلم ممکن است روشی خلاقانه برای آموزش مفاهیم پیچیده ریاضی داشته باشد که میتواند با دیگران به اشتراک بگذارد.
📌حمایت از معلمان جدید: معلمان تازهکار اغلب با چالشهایی مانند مدیریت کلاس یا طراحی برنامه درسی مواجهاند. همکاری با معلمان باتجربه میتواند به آنها کمک کند تا سریعتر پیشرفت کنند.
📌نوآوری در آموزش: استفاده از فناوریهای دیجیتال، مانند پلتفرمهای یادگیری آنلاین، نیازمند همکاری بین معلمان و متخصصان فناوری است تا ابزارهای مناسب طراحی و اجرا شوند.
📌حل چالشهای محلی و جهانی: مسائل آموزشی مانند نابرابری در دسترسی به آموزش، تأثیر تغییرات اقلیمی یا آموزش در شرایط بحران (مانند همهگیریها) نیازمند همکاری گسترده بین معلمان، سیاستگذاران و جوامع است.
۳-تحقیقات بینالمللی (از جمله گزارشهای یونسکو و سازمان همکاری اقتصادی و توسعه – OECD) بهوضوح نشان میدهد که کیفیت آموزش مستقیماً با کیفیت معلمان رابطه علّی دارد. هیچ اصلاح ساختاری در نظام آموزشی، بدون توجه جدی به آموزش معلمان، حمایت حرفهای از آنان، بهبود وضعیت معیشتی و ارتقای جایگاه اجتماعیشان، نمیتواند پایدار یا اثربخش باشد.
معلم امروز، نه تنها انتقالدهنده دانش است، بلکه طراح محیط یادگیری، تسهیلگر تفکر انتقادی، الگوی اخلاقی و پیونددهنده دانش با زندگی واقعی است. در عصر دیجیتال و تحولات شتابان فناوری، معلم نیازمند دسترسی به فرصتهای یادگیری مداوم، زیرساختهای حرفهای و فضایی امن برای نوآوری آموزشی است.
📌بنابراین، سرمایهگذاری در معلمان یعنی:
📍سرمایهگذاری در آموزش اولیه و توانمندسازی حرفهای معلمان؛
📍سرمایهگذاری در حقوق، رفاه و امنیت شغلی آنان؛
📍سرمایهگذاری در احترام اجتماعی و جایگاه فرهنگی این شغل مقدس؛
📍 سرمایهگذاری در هویت ملی، امنیت فکری و ظرفیتهای آیندهساز جامعه.
در این روز معناگین، ضمن قدردانی عمیق از تمامی معلمانِ خستگیناپذیر کشور و جهان، بر این باوریم که آیندهای روشن تنها با معلمانی قوی، متعهد و مورد حمایت ساخته میشود.
اجازه ندهیم بزرگترین سرمایههای انسانی ما، در سکوت و فراموشی ماندگار شوند.
«هر کشوری که به معلم خود احترام نگذارد، به آینده خود خیانت کرده است.»
#روز_جهانی_معلم_بر_همه_معلمان_گرامی_خجسته_باد.
✍علی نیکخواه
روز جهانی معلم – ۵ اکتبر ۲۰۲۵ (۱3 مهر ۱۴۰۴)
📚📖✏️🖍✒️📐🧮
https://t.me/HaftCHin1023
محمد جواد حیدری:
خلاصه خارج تفسیر جلسه 275 (12/7/1404)
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآَيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ( 164 )
از این آیه نکات ذیل قابل استفاده است:
یک؛ موارد مورد اشاره به عنوان آیات الهی در این آیه عبارتند از: 1. آفرینش آسمان و زمین؛ 2. گردش شب و روز؛ 3. گردش کشتیها در دریا در جهت منافع آدمیان؛ 4. بارانی که از آسمان فرود می آید؛ 5. زنده کردن زمین پس از مرگ آن به مدد باران؛ 6. پراکندن انواع جنبدگان در زمین؛ 7. ایجاد گردش در بادها؛ 8. ابرهای مسخر میان آسمان و زمین.
دو؛ شروع از آفرینش آسمانها و زمین بدان جهت است که نشانههای دیگر مورد اشاره در آیه، در درون آسمان و زمین؛ یعنی در درون هستی تحقق مییابند؛ نظیر گردش شب و روز ناظر به تحولات آشکار در زندگی روزمره آدمیان است.
سه؛ به نظر میرسد که در این آیه از سه برهان برای اثبات وجود خداوند استفاده شده است: 1. برهان حدوث؛ فقره «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» میتواند به این برهان ناظر باشد. 2. برهان حرکت؛ واژههای اختلاف، تجری، بثّ و تصریف میتواند ناظر به برهان حرکت باشند. 3. برهان نظم؛ به استثنای اصل آفرینش آسمان و زمین، بقیه موارد مورد نظر در آیه به برهان نظم اشاره دارند.
چهار؛ به استثنای فقره نخست که ناظر به اصل آفرینش است، سایر موارد افزون بر اثبات وجود خداوند، اثبات ربوبیت خداوند را نیز در بر میگیرد. بنابر این، در نگاه کلی میتوان گفت که این آیه در مقام معرفی خداوند دارای دو ویژگی است: 1. قرآن همزمان از چند برهان بهره میگیرد. 2. براهین مورد نظر قرآن، افزون بر اثبات اصل وجود خداوند، ربوبیت خداوند را نیز اثبات میکند.
پنج؛ باید دانست که قرآن به عنوان کارکرد رایج و شایع، از تعبیر آسمان ها و زمین همه هستی را اراده می کند. از این جهت این دست از آیات باید به معنای آفرینش همه هستی توسط خداوند معنا شود.
شش؛ در کارکرد رایج دیگر در قرآن، آسمان به صورت جمع و زمین به صورت مفرد بکار می رود. در این صورت مقصود از زمین همین سیاره ای است که آدمیان در آن ساکن هستند و به استناد دستاوردهای علمی کنونی تنها جایی در سراسر هستی است که امکان حیات در آن وجود دارد.
البته تنها در سوره مبارکه طلاق از تکثر زمین یاد شده است: «اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ سَبْعَ سمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» (طلاق، 12)
هفت؛ از چیدمان «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» که در آن آسمان بر زمین مقدم شده می توان دریافت که آفرینش هستی از آسمان ها آغاز شده و در پایان به زمین منتهی شده است.
هشت؛ خداوند در این آیه و نیز در برخی دیگر از آیات پس از آفرینش هستی، از گردش شبانه روز به عنوان نشانه های خداوند یاد می کند؛ نظیر آیه شریفه «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآَيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ» (آل عمران، 190). راز این امر آن است که در میان نشانه های قدرت و عظمت الهی پس از اصل آفرینش آن چه که بیش از هر چیز دیگر به چشم آمده و پیوسته مایه شگفتی آدمیان می گردد، همانا گردش شبانه روز است. یادکرد سایر موارد نیز بر اساس همین اولویت در این آیه بازتاب یافته اند.
نه؛ کشتی چه در گذشته و در حال حاضر سالم ترین و بزرگ ترین وسیله انتقال افراد و به ویژه کالاها است؛ به گونه ای که دو سوم تجارت جهان از طریق دریا انجام می گیرد. آن چه که در این بین حائز اهمیت است توانش آب در نگاهداری کشتی ها و بارهای بسیار سنگین است. چگالی آب
ده؛ قرآن بارها بر اهمیت نعمت آبی که از آسمان فرو فرستاده می شود و نقش آن در حیات جانداران تاکید می کند؛ به ویژه بر نقش آب بر حیات مجدد طبیعت پس از مرگ آن در زمستان تاکید می کند: «وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ»
یازده؛ دو فراز «وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ» در حقیقت بیانگر مراحل پیشین نزول باران از آسمان است؛ گویا خداوند در این دو فراز تبیین کرد که از طریق ابرهای مسخر میان آسمان و زمین و سپس گردش آنها که در پی آن به هم خوردن ابرها و رها شدن مولکول های آب از درون آنها پدید می آید، بارش باران رخ می دهد.
دوازده؛ در فقره: «لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ» دو نکته وجود دارد:
👇👇👇
1. برشمردن موارد پیشگفته به عنوان آیات الهی که میتواند برهانی بودن آنها را به تصویر کشد؛ چنان که واژه «یعقلون» میتواند تاکیدی بر برهانی بودن این آیات و اناطه آنها به عقل باشد.
2. صِرف داشتن عقل برای راهیابی به سرزمین حقیقت کافی نیست، بلکه کاربست آن لازم است.
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
🆔 @nasirigilani_ir
هدایت شده از محمد جواد حیدری
🔸️شخصیت فلسفی وعرفانی ایت الله خمینی به روایتِ استادعباس زریاب خویی
🔹️او خود سرشار از این کیفیت عرفانی-دینی-فلسفی بود. او برای خود جهانی از اندیشة معنوی-دینی ساخته بود که عناصر تشکیلدهنده آن مذهب شیعه اثناعشری افکار نوافلاطونی منطوی در فلسفه اشراق عرفان محییالدین عربی و حکمت متعالیه ملاصدرا بود. او این عناصر را عمیقتر و ذاتیتر از اسلاف خود در خود پیوند داده بود و شکل متعادل و منسجم و هماهنگی به وجود آورده بود که میتوان آن را به یک سمفونی تشبیه کرد. استادان او در فلسفه و عرفان آقایان سیدابوالحسن رفیعی قزوینی و میرزا محمدعلی شاهآبادی بودند اما از لحاظ ترکیب مواد و مصالح و تعالی آن به صورت بالاتر از همه برتر بود و هیچ کدام با او از این جهت نه از جهت تبحر و توغل در جزییات مسائل قابل مقایسه نبودند. او در این بنای عرفانی-دینی که خود معمار آن بود برای ائمه اثناعشر مقامی بسیار بالا و فراانسانی قایل بود که نه تنها هدایت و ولایت شرعی را در عهده دارند بلکه ولایت مطلقه تکوینی را نیز دارا هستند که البته خود این ولایت تکوینی منبعث از مقام احدیت است. حکما و فلاسفه بزرگ مانند افلاطون و ارسطو نیز در نظر او مقامی از ولایت الاهى دارند که البته با ولایت معصومین قابل مقایسه نیست اما فقهای شیعه از آن مقام الاهى مستفیض هستند و این معنی اساس ولایت فقیه را در نظر او تشکیل میدهد. به عبارت دیگر ولایت فقیه به عقیده او تنها به معنی حاکمیت یک فقیه نیست بلکه حاکمیتی است که منبع آن از خداست و امری معنوی است که حکومت ظاهری و فرمانروایی صوری تجسم و تجسد مادی آن است. استدلال فقهی که او در باب ولایت فقیه میکند استدلال فقهی-اصولی است برای اقناع کسانی که دلیل از کتاب و سنت میخواهند وگرنه استدلال واقعی و برهانی او مبنی بر اصول فلسفی-عرفانی است که ریشه آن در افلاطون است و حکومت را حق فیلسوفان و حکما میداند. این اندیشه افلاطونی حکومت حکام فیلسوف و حکیم با اندیشه عرفانی ولایت مطلقه اولیاء الله درآمیخته و در صورت فقهی ولایت فقیه جلوهگر شده است.
🔹️این نظام دینی-فلسفی که او سالها برای بنای آن فکر کرده و اساسی عرفانی-فقهـی بـر آن نهاده بود، نظامی است که با دستآوردهای فرهنگ مغربزمین سازگار نیست چه از لحاظ فکری و معنوی و چه از لحاظ سیاسی و مادی. فرهنگ امروزی مغربزمین اساس حکومت را بر انتخاب عامه نهاده است و سیاست و حکومت را برخاسته از آرا و اجماع و اتفاق عامه میداند. اما سیاست و حکومت در نظر او امری الاهی و معنوی است و در پیوند و ارتباط مستقیم با خداست زیرا به نظر او همانطور که خداوند بندگان خود را آفریده است بر آنها حکومت هم میکند و این حکومت باید به دست فقهایی باشد که احکام او را عمیقاً دریافتهاند و در اثر این دریافت عمیق ذاتاً با خداوند ارتباط پیدا میکنند زیرا دریافت عمیق احکام الهی به معنی پیوند واقعی با خداست و اجرای حکومت الهی در صورت مادی بر روی زمین است.
🔹️از این رو من از همان اوان شروع به حضور در جلسات درس او این نکته را حس کردم و نفرت و کراهت او را از فرهنگ غربی به صرف نفرت یک روحانی مسلمان متعصب حمل نکردم در هنگام تدریس مباحث هیولی و صورت که نظر ارسطویی درباره ماده و جسم، خشم او را از اعتقاد به آتم و اجزای لایتجزی که اساس فیزیک جدید است میدیدم. او بیآنکه منکر اساس تجربی و علمی نظریۀ آتم باشد، اعتقاد به هیولی و صورت را برای نظام فلسفی خود لازم میدانست و آن را اساس حقیقت معنوی این جهان میدانست. چون جهان ماده را حقیر میشمرد و نامتناهیبودن آن را منکر بود و در بحث از تناهی ابعاد سخت بر عقیدة بیپایان بودن عالم مادی میتاخت و این تنها از روی براهین ریاضی که قدما برای تناهی ابعاد میآوردند نبود.
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
#عباس_زریاب_خویی
#روح_الله_خمینی
#شط_شیرین_پر_شوکت
ضرورت باز خوانی فقه در تراز نظام و حکمرانی وتمدن سازی
دکترمحمد جواد حیدری خراسانی
نویسنده با تأکید بر ناکافی بودن فقه فردی برای اداره جامعه اسلامی، بر این باور است که ساخت تمدن اسلامی نیازمند تحول در هندسهی شریعت و گذار از فقه رفتار فردی به فقه ناظر بر ساختارها، نهادها و نظامهای اجتماعی است.
در فقه فردی، محور پرسش فعل مکلف و غایت آن تزکیهی شخصی است؛ در حالیکه در فقه نظام، غایت، تحقق عدالت، قسط، و مصالح عمومی است.
فقه نظام نه فقهِ آثار اجتماعی اعمال، بلکه فقهِ ساختارها و روابط است — یعنی فقیه باید به طراحی سازوکارهایی بپردازد که مصالح الهی را در سطح جمعی محقق میسازد.
این تحول نه نفی فقه موجود بلکه احیای ظرفیتهای درونی آن برای دولتسازی و تمدنسازی اسلامی است.
در نهایت، فقه فردی ریشهی بندگی و فقه نظام میوهی تمدن است؛ بدون اولی دومی بیریشه و بدون دومی اولی بیثمر خواهد بود.
💡 سه پرسش کلیدی برای تأمل بیشتر
1. نسبت فقه نظام با نصوص شرعی و سنت اجتهادی چیست؟
آیا گسترش دامنهی فقه تا سطح «طراحی نظام اجتماعی» نیازمند روششناسی جدیدی در استنباط است یا در چارچوب اصول فقه موجود قابل تحقق است؟
2. مرز فقه نظام با فلسفه سیاسی و علوم اجتماعی اسلامی کجاست؟
آیا فقه نظام باید خود تولیدکنندهی نظریههای کلان باشد یا با علوم انسانی اسلامی همافزا شود؟
3. در فرآیند تمدنسازی، فقیه چه نقشی دارد؟
آیا فقیه در مقام ناظر شرعی است یا مهندس تمدنی که ساختارهای کلان اجتماعی را طراحی میکند؟
📚 پیشنهاد برای مطالعهی تطبیقی و تعمیق بحث
برای گسترش این موضوع، بررسی منابع زیر مفید است:
1. امام خمینی (ره) – الحکومة الإسلامیة (ولایت فقیه)
2. شهید صدر، محمدباقر – الإسلام یقود الحیاة و المدرسة الإسلامیة
3. مصباح یزدی، محمدتقی – نظریه نظام سیاسی اسلام
4. آیتالله خامنهای – بیانات دربارهی فقه حکومتی و فقه نظام ساز
5. علیرضا پیروزمند – فقه نظام و نسبت آن با فقه فردی
6. آیتالله محسن اراکی – فقه نظام امت و امامت
7. سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی – فقه و تمدن نوین اسلامی
8. حجتالاسلام علیرضا اعرافی – فقه نظام از منظر حوزههای علمیه
این منابع هر یک بخشی از تلاشهای فکری در راستای تحول فقه از سطح فردی به سطح تمدنی را نمایندگی میکنند.
📖 جمعبندی نهایی:
تحول فقه در تراز تمدنی به معنای انتقال از «تکلیف فردی» به «مسئولیت جمعی» است؛
از «پاسخ به مسائل مکلف» به «طراحی نظام امت»؛
و از «فقه طهارت و صلات» به «فقه عدالت و حکمرانی».
در این نگاه، فقیه نه تنها مفسر حکم الهی بلکه معمار جامعهی توحیدی است
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
ازادی بیان رمز توسعه وپیش قدم شدن در تمدن جهان
دکتر محمد جواد حیدری خراسانی،
در جمع اساتید فقه معاصر وحکمرانی ضمن تاکید بر ضرورت تبیین فقه آزادی اظهار داشت: ازادی بیان نه تهدیدی برای ایمان بلکه ضامن پویایی وپیشرفت و ماندگاری دین میگردد.
او تصریح کرد که اسلام در تاریخ خود بهواسطهی جرأت مواجهه با افکار متضاد زنده مانده است، نه با سرکوب.
به استناد سیرهی امام علی(ع)، امام صادق(ع) و امام رضا(ع)، برخورد با اندیشههای مخالف تا زمانی که به خشونت و قیام منتهی نشود، جایز نیست؛ بلکه باید با منطق و گفتوگو پاسخ داده شود.
شهید مطهری نیز با همین منطق هشدار میدهد که جلوگیری از بیان آزادانه، موجب رکود فکری و نابودی ایمان میشود.
بنابراین، در این دیدگاه، آزادی بیان نه در تضاد با دین بلکه در خدمت تعالی آن است و شرط توسعهی دینی و تمدنی شمرده میشود.
💭 تحلیل انتقادی و پرسشهای بنیادین
1. مرز آزادی بیان در فقه حکومتی کجاست؟
اگر آزادی بیان شرط پیشرفت است، آیا این آزادی شامل تبلیغ اندیشههای ضد توحیدی یا ضددینی در فضای عمومی هم میشود؟
چگونه میتوان میان صیانت از ایمان عمومی و حق ابراز عقیده توازن برقرار کرد؟
این چالش در فقه حکومتی بهویژه در باب امر به معروف و نهی از منکر و حفظ نظام مطرح است.
2. آیا فقه آزادی بیان باید از نو بازخوانی شود؟
سنت فقهی بیشتر آزادی را در قالب «اباحه قولی» یا «منع از سبّ مقدسات» بررسی کرده است.
اما آیا لازم نیست فقه آزادی بیان بهعنوان یکی از ابواب فقه حکمرانی بازتولید شود تا نظام اسلامی بتواند بر اساس آن سیاستگذاری فرهنگی و رسانهای انجام دهد؟
3. پیوند میان آزادی بیان و مشروعیت دینی نظام چیست؟
در دیدگاه دکتر حیدری مشروعیت معرفتی اسلام در گرو محبت واحترام ومنطق و تعامل و گفتوگوست، نه اجبار ونه تقابل و نه دافعه مگر در موارد استثنا
در نتیجه، اگر حاکمیت اسلامی آزادی بیان را محدود کند، آیا در واقع به تضعیف بنیان معرفتی خود نمیپردازد؟
این پرسش ناظر به نسبت میان «اقتدار سیاسی» و «اقناع معرفتی» در نظام اسلامی است
📚 پایههای متنی و روایی
1. سیرهی امیرالمؤمنین(ع) در مواجهه با خوارج: «لکم علینا ألا نمنعکم مساجد الله، ولا نبدأکم بقتال ما لم تبدأونا.»
2. مناظرات امام صادق(ع) با ابن ابیالعوجاء و دهریین – الکافی، ج۱
3. مناظرات امام رضا(ع) با علمای ادیان مختلف در مجلس مأمون – عیون اخبار الرضا، ج۲
4. بیانات شهید مطهری در مجموعه آثار، ج۲۴، ص۱۲۸–۱۳۱
5. اندیشهی «آزادی در اندیشه اسلامی» از علامه طباطبایی در بدایةالحکمة و رسالة الولایة
6. دیدگاههای معاصر مانند آیتالله جوادی آملی در آزادی و مسئولیت در اندیشه اسلامی
7. آیتالله سبحانی – آزادی عقیده در اسلام
8. دکتر سروش محلاتی – فقه آزادی در سیره اهل بیت(ع)
اسلام، برخلاف نظامهای استبدادی، بر قدرت منطق و آزادی گفتوگو استوار است.
تجربهی اهلبیت(ع) و اندیشمندان اسلامی نشان میدهد که حفظ ایمان از مسیر آزادی میگذرد، نه از مسیر اجبار.
بدینسان، در هندسهی تمدن اسلامی، آزادی بیان نه ابزار تضعیف، بلکه ستون پایداری دین و دولت است.
فقه حکمرانی آینده باید با تکیه بر این مبنا، باب جدیدی با عنوان «فقه آزادی بیان و نقد» بگشاید.
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari