VID_20230411_214407_357_۱۱۰۴۲۰۲۳.mp3
زمان:
حجم:
965.2K
وقتی امیرالمومنین (ع) ضربت خورد
🎙#استاد_عالی
⏱#سخنرانی_کوتاه
📺#صوتی
┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
🔈⃝🇮🇷کانال سخنرانی#ایران_صدا
@sokhan_iranseda
@sokhan_iranseda
IMG_20230411_230151_902_۱۱۰۴۲۰۲۳.mp3
زمان:
حجم:
2.03M
▪️ آخرین جملات امیرالمومنین علی علیه السلام به اصبغ بن نباته قبل از شهادت
🎙#استاد_عالی
⏱#سخنرانی_کوتاه
📺#صوتی
┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
🔈⃝🇮🇷کانال سخنرانی#ایران_صدا
@sokhan_iranseda
@sokhan_iranseda
حجتالاسلام میرزامحمدی4_5875337999037763289.mp3
زمان:
حجم:
27.59M
تقدیم به همه عزیزان وسرورانم
اگر یادتان بود و باران گرفت
دعای به حال بیابان کنید
عزیزان ما به این توسلات وگریه ها به شدت نیازمندیم همدیگر ومردم را دعا کنیم
الهی واعنی بالبکا علی نفسی
فقد افنیت بالتسویف والامال عمری
✳️ بسم الله الرحمن الرحیم
نگرشی به ویژگی های شخصیت
ربانی حضرت امیر المومنین (علیه السلام)
محمد جواد حیدری
اشاره
برای مهندسی شخصیت وپرواز تا بی نهایت معرفت وشناخت امیر المومنین علیه السلام وتولی به
ولایت مطلقه حضرت امیر علیه السلام ضروری است
ولایت حضرت روح نماز وروزه وحج وجهاد است ومنشا اکمال دین ورضایت حضرت حق ویاس کفار ومشرکان ومنافقان
برای رسیدن به حقیقت معرفت وایمان و توحید ویقین وشرح صدر باید حضرت بهتر بشناسیم واز کمالات ومکتب فکری وتربیتیش بیاموزیم
در اینجا به ویژگی های شخصیت ربانی حضرت اشاره می کنیم:
🔹 ۱. دانش بی بدیل امام علی (ع)
«وَ اللَّهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِيعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْتُ وَ لَكِنْ أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا فِيَّ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) أَلَا وَ إِنِّي مُفْضِيهِ إِلَى الْخَاصَّةِ مِمَّنْ يُؤْمَنُ ذَلِكَ مِنْه.» همان، خطبه 175.
. «فَاسْأَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي فَوَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَا تَسْأَلُونِي عَنْ شَيْءٍ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ السَّاعَةِ وَ لَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِي مِائَةً وَ تُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ بِنَاعِقِهَا وَ قَائِدِهَا وَ سَائِقِهَا وَ مُنَاخِ رِكَابِهَا وَ مَحَطِّ رِحَالِهَا وَ مَنْ يُقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلًا وَ مَنْ يَمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتا.» همان، خطبه 93.
كَأَنِّي أَرَاهُمْ قَوْماً - كَأَنَّ وُجُوهَهُمُ الْمَجَانُّ الْمُطَرَّقَةُ - يَلْبَسُونَ السَّرَقَ والدِّيبَاجَ - ويَعْتَقِبُونَ الْخَيْلَ الْعِتَاقَ - ويَكُونُ هُنَاكَ اسْتِحْرَارُ قَتْلٍ - حَتَّى يَمْشِيَ الْمَجْرُوحُ عَلَى الْمَقْتُولِ - ويَكُونَ الْمُفْلِتُ أَقَلَّ مِنَ الْمَأْسُورِ
ابن ابى الحدید مى نویسد:
«این كه على (ع) مى گوید: هر چه از حوادث آینده از من بپرسید خبر خواهم داد، نه به معنای ادعاى خدایى است و نه به مفهوم ادعاى نبوّت، بلكه منظور آن حضرت این است كه من این آگاهى از غیب را از پیامبر اكرم آموختهام. ما على را در خبرهاى غیبى كه از او صادر شده است، امتحان كردهایم و همه خبرهاى او را مطابق با واقع یافتهایم.»
همو در ادامه در باره تحقق عینی این پیشگویی امام، چنین آورده است:
«بدان! این غیبى كه امیر مؤمنان (ع) از آن خبر داد، ما با چشم خود دیدیم و در زمان ما واقع شد و مردم از اوایل اسلام انتظار آن را مىكشیدند، تا این كه قضا و قدر این حادثه خونین را به دوران ما كشید و آنان از قوم تاتار بودند كه از خاور دور خروج كردند و سپاهیانشان وارد شدند و با سلاطین خُطار، ققجاق و شهرهاى ماوراء النهر و خراسان و دیگر شهرهاى ایران كارى كردند كه از خلقت آدم (ع) تا عصر ما هیچ تاریخى نظیر آن را ندیده است.»
🔹 ۲. زهد طاقت سوز امام علی (ع)
«وَ اللَّهِ لَقَدْ رَقَّعْتُ مِدْرَعَتِي هَذِهِ حَتَّى اسْتَحْيَيْتُ مِنْ رَاقِعِهَا وَ لَقَدْ قَالَ لِي قَائِلٌ أَ لَا تَنْبِذُهَا عَنْكَ فَقُلْتُ اغْرُبْ عَنِّي فَعِنْدَ الصَّبَاحِ يَحْمَدُ الْقَوْمُ السُّرَى.» همان، خطبه 160.
امام در حالى كه مى توانست از لذتهاى دنیا بهره گیرد، چنان كه در نامه خود به عثمان بن حنیف فرمود: «وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَز؛ اگر بخواهم به عسل مصفا و مغز گندم و جامههاى ابريشمين، دست مىيابم.»
اما دامن خود را از چنین آلایشى پیراسته نگاه داشت: «هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَاي؛ هيهات كه هواى نفس بر من غلبه يابد.»
امام در این نامه تصریح فرمود که از دنیا تنها به دو جامه فرسوده و به دو قرص نان بسنده كرده است.
« أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ.» همان. ابن منظور در معنای «طِمر» چنین آورده است: « والطِّمْرُ: الثوب الخلَقُ؛ طِمر به معنای لباس کهنه و فرسوده است.» لسان العرب، ج 4، ص 503.
در بخشی از روایت مفصل ناظر به این ماجرا چنین آمده است: «لما كانت ليلة تسع عشرة من شهر رمضان قدمت إليه عند إفطاره طبقا فيه قرصان من خبز الشعير وقصعة فيها لبن وملح جريش، فلما فرغ من صلاته أقبل على فطوره ، فلما نظر إليه وتأمله حرك رأسه وبكى بكاءا شديدا عاليا و قال: يا بنية ما ظننت أن بنتا تسوء أباها كما قد أسأت أنت إلي ، قالت: وماذا يا أباه؟ قال : يا بنية أتقدمين إلى أبيك إدامين في فرد طبق واحد؟ أتريدين أن يطول وقوفي غدا بين يدي الله عز وجل يوم القيامة أنا أريد أن أتبع أخي وابن عمي رسول الله صلى الله عليه وآله ما قدم إليه إدامان في طبق واحد إلى أن قبضه الله ، يا بنية ما من رجل طاب مطعمه ومشربه وملبسه إلا طال وقوفه بين يدي الله عز وجل يوم القيامة ، يا بنية إن الدنيا في حلالها حساب وفي حرامها عقاب.» ر. ک: بحار الانوار،
👇👇👇
🔹 ۳. برخورداری از منشی کریمانه
نصر بن مزاحم مینویسد: «فلما غلب على علي الماء فطرد عنه أهل الشام بعث إلى معاوية: إنا لا نكافيك بصنعك ، هم إلى الماء فنحن وأنتم فيه سواءِ؛ هنگامی که علی (ع) بر آب مسلط شد و شامیان را از دور آن راند، کسی را با این پیام نزد معاویه فرستاد: ما با روش تو با تو به مقابله برنمیخیزیم. ما و شما به یکسان از آ بهره خواهیم داشت.» وقعة صفین، ص ۱۹۳.
رفتار اهانت آمیز خوارج تا آن جا پیش رفت که یکی از آنان پس از شنیدن رهنمون امام درباره شیوه برخورد با هیجان شهوت در پی دیدن زنانِ زیبارو، چنین گفت: «قَاتَلَهُ اللَّهُ كَافِراً مَا أَفْقَهَهُ؛ خدا اين كافر را بكشد چه نيك مىفهمد.»
در این هنگام یاران امام از جا برخاستند تا او را به قتل برسانند، اما امام فرمود: «رُوَیداً إِنَّمَا هُوَ سَبٌّ بِسَبٍّ أَوْ عَفْوٌ عَنْ ذَنْبٍ؛ آرام گيريد. دشنام را پاداش دشنام است يا بخشيدن گناه.»
بهرغم همه رفتارهای ناصواب و آزار دهنده خوارج، تا زمانی که آنان دست به سلاح نبرده و خون مسلمانی را نریختند، حضرت امیر (ع) با آنان از در جنگ درنیامد؛ چنان که در جایی دیگر، امام پس از شنیدن شعار خوارج «لا حکم الا لله»، چنین فرمود:
«تا وقتى با ما هستید از سه حق برخوردارید: نخست آن که از ورود شما به مساجد جلوگیرى نمىکنیم و دوم آن که حقوقتان را از بیت المال قطع نمىکنیم و سوم آن که تا آغاز به جنگ نکنید با شما نبرد نخواهیم کرد.»
امام در گفتاری خوارج را مورد خطاب قرار داده و آنان را به خاطر گمراه انگاشتن همه مسلمانان و مباح دانستن ریختن خون آنان مورد نکوهش قرار داده است.
اوج انصاف و داوری مهربانانه حضرت امیر (ع) درباره خوارج، در گفتار ذیل بازتاب یافته است:
لَا تُقَاتِلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِی فَلَیسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَهُ؛ پس از من خوارج را مكشيد. زيرا كسى كه خواستار حق بوده و به طلب آن برخاسته و به خطا رفته، همانند كسى نيست كه به طلب باطل برخيزد و به آن دست يابد.»
🔹 ۴. عدالت مداری در همه رفتارها و رویه ها
شاهد مدّعا ماجراى مرافعه امام (ع) نزد قاضى خود شُریح است. امام مدعى مالكیت سپر خود بود كه اینك در دست مسیحى ذمى قرار داشت. آنان هنگامى كه وارد محكمه شدند، شریح امام را با عنوان امیرالمؤمنین مخاطب ساخت. امام قاضى خود را بهخاطر خطاب محترمانه به خود مورد عتاب قرار داده و آن را نوعى تبعیض دانست و وقتى با تقاضاى قاضى، شاهدى بر مدعا اقامه نكرد و حكم بر مالكیت آن مسیحى نسبت به سپر داده شد، این قضاوت را ستود و ابداً از اینكه دستگاه قضایى به نفع خلیفه مسلمانان قضاوت نكرد، رنجیده خاطر نشد.
هم چنین وقتى امام مطلع شد كه نجاشى؛ یعنی شاعر ایشان در ماه رمضان شراب خورده است، صد تازیانه به او زد و وقتى نجاشى اعتراض كرد كه حد شرابخوارى هشتاد تازیانه است نه صد تازیانه، به او پاسخ داد:
«لجرأتك على ربك و افطارك فى شهر رمضان؛ بهخاطر آنكه به پروردگارت جرأت یافته و در ماه رمضان افطار كردهاى.»
این امر بر نجاشى كه بارها در جنگها، سپاهیان امام را علیه دشمنان شوریده گران آمد و نزد معاویه رفت.
سوده به نمایندگى از قوم هَمْدان پس از شهادت امام نزد معاویه رفت و با لحنى جسورانه و همراه با شهامت از او خواست تا كارگزار خود؛ بسر بن ارطاة را عزل كند. معاویه از این درشتگویى او آشفت و او را تهدید به مرگ کرد. سوده با خواندن این بیت از عدالت على(ع) یاد کرد:
صلّى الاله على جسم تضمنه قبر فأصبح فیه العدل مدفوناً
آنگاه ماجراى شكایت خود از كارگزار امام نزد آن حضرت را نقل کرد و گفت: وقتى خبر ستم كارگزارش را به او دادم، امام گریست و فرمود: خدایا تو شاهد باش كه من آنان را به ظلم به خلق تو و ترك حقّت فرمان ندادم.
سپس قطعه پوستى از جیب در آورد و با استناد به آیه شریفه: «فَأَوْفُوا الْكَیلَ وَالْمِیزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا؛ بنا بر اين، حق پيمانه و وزن را ادا كنيد! و از اموال مردم چيزى نكاهيد! و در روى زمين، بعد از آنكه (در پرتو ايمان و دعوت انبياء) اصلاح شده است، فساد نكنيد.» فرمان عزل آن كارگزار را صادر كرد.
برگرفته و تلخیص از کتاب تفسیر موضوعی نهج البلاغه اثر استاد علی نصیری
سخنرانیها، نوشته ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده.
عضو هیئت علمی دانشگاه
ارتباط با ادمین:
@Heidarimohammadjavad
آیدی کانال:
@MohammadJavadHeidari
آخرین هفتهی حیات پیشوای مظلوم امام علی ع، به روایت نهجالبلاغه
✅ بعد از توافق تحمیلی صفین هر روز سینهاش تنگ و تنگتر میشد. دو و نیم سال بود که داعشیها (طرفداران معاویه) به شهرهای مختلف حمله و آنها را تصرف میکردند. کودکان را جلو چشم مادرانشان سر میبریدند، شیعیان را زنده زنده میسوزاندند (شرح خ۲۵)، هتک حرمت زنها میکردند و اموال مردم را میدزدیدند (خ27) برخی فرمانروایان امام به معاویه پناهنده شده بودند (خ44)
▫️ امام علی ع پیوسته از فضل جهاد و شهادت برای یارانش میگفت و اینکه باید داعشیهای وحشی را در مرزهای خودشان در دوردستها مهار کرد و نباید اجازه داد آنها به مرزهای کشور نزدیک شوند (خ27). اما مردم سست کوفه به ندای امام جواب نمیدادند. بهانهگیری میکردند (خ27). لال شده بودند (خ119). با اینکه خودشان توافق صفین را تحمیل کرده بودند، پیوسته میگفتند که خون شهیدان صفین به خاطر جنگطلبی امام هدر شده (خ182)، گاه گرما و سرما را بهانه میکردند (خ27) و گاه میگفتند تا خودت با ما نیایی، ما تکان نمیخوریم (خ119)
✅ انگار همین دیروز بود که خلیفهی دوم از امام علی ع مشورت گرفت در جنگ با روم و جنگ با ایران همراه رزمندگان از مدینه خارج شود، ولی امام به عمر توصیه فرمود با توجه به نقش خلافت و رهبری او، بهتر است با رزمندگان در جنگها همراه نشود (خ134 و خ146)
▫️ بعد از اینکه امام در خلوت و جلوت مردم را به جهاد فرا خواند و آنها جواب نمیدادند، مدتها بود که زبان سرزنش و توبیخ به سخنرانیهای عمومی امام راه یافته بود. زبان سخنرانیهای امام تلختر شده بود و میگفت دیگر حتی از سرزنش و عتاب کردن شما خسته شدهام (خ 34). کاش شما یاران من نبودید که هر که شما یاران او باشید، خوار میشود (خ 69). شما مثل تیرهای کُند و شکسته میمانید (خ29). اگر میشد که شما را با یاران معاویه عوض کنم، ده تا میدادم و یکی میگرفتم (خ97). در یکی از آخرین سخنرانیها گفت: هم من از شما خسته شدهام و هم شما از من، من از شما به ستوه آمدهام و شما از من (خ25)و...
✅ آن سال بعد از نیمهی ماه مبارک رمضان، اوایل هفته دیگر طاقت نیاورد. به جعدهی مخزومی گفت سنگ بزرگی را برای ایستادن و خطبه خواندن وسط میدان بگذارد، امام ع لباس رزم پوشید؛ پیراهنی خشن از پشم با کفش و بند شمشیری از لیف خرما (خ182). مردم را فراخواندند. روی سنگ ایستاد و بعد از حمد خداوند، گفت مردم شما را چه شده، دیگر تازیانهها، توبیخها و هشدارهای من اثری در شما ندارد. آیا منتظر رهبر دیگری هستید؟ (خ182) من هم دوست ندارم با شما باشم و تنها امیدم این است که در این راه پربهجت شهادت نصیبم شود (ن35)
▫️ به یاد یاران باوفایش که در جنگ صفین شهید شدند، افتاد. گفت به خدا آنها ضرر نکردند، اگرچه دیگر امروز نیستند که خوراکشان غم و غصه و خونابهی دل باشد. ناگاه فریاد کشید: کجایی عمار، کجایی مالک بن تیهان؟ کجایی ذوشهادتین؟ به اینجا که رسید دست بر ریش مبارک گرفت و برای مدت طولانی در وسط سخنرانی بلند گریست. بعد که کمی آرام گرفت، با بلندترین فریادش گفت: پیش به سوی جهاد، جهاد، من همین امروز لشکر آماده میکنم، هر که میخواهد به سوی خدا حرکت کند، بسم الله. از سنگ پایین آمد. آرایش جنگی گرفت. برای فرزندش حسین ع و قیس بن سعد و ابوایوب انصاری ده هزار نفر تعیین کرد و گفت: آماده باشید که تا آخر هفته به سوی صفین حرکت میکنیم (خ۱۸۲)
✅ نیمه ی هفته، در سحرگاه نوزدهم رمضان، در حالی که امام نشسته بود، خواب چشمانش را ربود. رسول خدا ص را دید و پیش او از سستیها و لجبازیهای امت گله کرد. پیامبر ص فرمود: نفرینشان کن و امام گفت: خدایا مرا از اینها بگیر و همنشینان بهتری نصیب من کن (خ70). همان شب وقتی به مسجد رفت، ابن ملجم ملعون به امام ضربت زد. هنوز جمعه نیامده بود که لشکریان، همه برگشتند مانند گوسفندانی که شبان از دست داده و گرگ ها به آنها حمله کردهاند (خ 182). در بستر بیماری چند بار به هوش آمد: یک بار گفت: چه خوشحالم که گمشدهام، شهادت را یافتم، مثل تشنهای که در شب تار، به آب برسد (ن 23)
✅ ... گفت من تا دیروز امام شما بودم، حال مایهی اندرز شمایم. ببینید که بعد از آن همه تلاش و تحرک و گفتار در کنجی ساکن و ساکت نشستهام و منتظرم فردا از پیش شما بروم و البته اجل به سراغ همه خواهد آمد. خدا من و شما را بیامرزد. شما بعدا خواهید فهمید که علت اصرار من چه بود. وقتی جای خالی مرا دیدید، مرا خواهید شناخت (خ149). حال تقوی پیشه کنید. به واجبات عمل کنید، مواظب یتیمان و همسایگان باشید. یکدیگر را تنها نگذارید و به هم نیکی کنید (ن 47)، قتل مرا بهانهی تحلیلهای خود نکنید تا خون مسلمانان را بریزید (خ45). قاتل من یک نفر است. با او هم به انصاف رفتار کنید (ن 47)
✍️ محسن معارفی
#حکمرانی
@hokmrani_masoulaneh
🌍 چه شده که همهی دارودسته خدا در صحنه عالم متوجه زمین اند؟!
هر سال؟ همه؟ از تمام آسمانها؟ به سوی زمین؟
همیشه ارزش شب قدر را به نزول قرآن میدانستم اما یک شب قدر، حرفهایی را از یک استاد یاد گرفتم که همه چیز را در ذهنم به هم ریخت.
سوره قدر را تفسیر میکرد. میگفت:
💠 آیا نزول قرآن شب قدر را شب قدر کرده؟ یا اینکه شب قدر شب قدر بوده و قرآن در آن نازل شده است؟ مثل کسی که ازدواج خود را که یک کار مهمی است در یک وقت با برکتی قرار میدهد. نزول قرآن یک کار مهم و بزرگی است اما در شب قدر اتفاق افتاده….
انا انزلناه فی لیلة القدر
یعنی اول، شب، شبِ قدر بوده و بعد قرآن در آن نازل شده. دلیل بهتر آیات بعدی است که شروع میکند به توضیح چیستی شب قدر:
لَیلةُ القَدرِ خَیر مِن ألفِ شهر
تَنَزَّلُ الملائکةُ و الرّوحُ فیها بِإذنِ ربِّهم مِن کُلِّ أمر
سَلام هی حتّی مطلعِ الفَجر
🔹 «انزلناه» فعل ماضی است یعنی نازل کردیم و تمام شد. اما در معرفی شب قدر میفرماید «تَنَزَّلُ» که فعل مضارع است. یعنی هنوز نازل میکنیم. یک عملی در این شب هر سال تکرار میشود و در توضیح عظمت این شب این عمل را بیان میکنند.
یادم هست این حرفها بدجوری مرا گیج کرده بود. این استاد چه میخواست بگوید؟ جلسه سکوت محض بود و من یقین داشتم همه میخواستند بیشتر بشنوند. اما استاد آرام ولی محکم ادامه میداد:
🔹 «الملائکه» یعنی «همهی ملائکه» این الف و لام در زبان عربی معنای «همه» میدهد. «الروح» که (برخی معتقدند) همان رئیس ملائکه است. در آن شب، همه اینها متوجه زمین اند و فرود میآیند. چه واقعه ای رخ میدهد؟ چه شده که همهی دارودسته خدا در صحنه عالم متوجه زمین اند؟!
هر سال؟ همه؟ از تمام آسمانها؟ به سوی زمین؟
👈 *یعنی هر خبری هست اینجاست و در عوالم بالا خبری نیست!*
❓ سوال اینجاست که اینها کجا نازل میشوند؟ به کجا فرود می آیند؟
برای پاسخ خوب است اول بپرسیم اینها برای چه میآیند؟
«مِن کُلِّ أمر»
یعنی چه؟
یعنی برای تصمیم گیری برای همه چیز. این امر امر تکوینی است. یعنی هر موجودی.
از این جا باید فهمید کجا میآیند.
حرفها علمی بود اما برای من مثل یک رمان شیرین و دلکش بود که دوست داشتم زودتر آخرش را بفهمم. با این تفاوت که این بار قضیه فرق میکرد قرار بود تکلیف مهمترین شبهای زندگی ام را تعیین کنم باید میفهمیدم کجا باید بروم و چه باید بکنم؟ منتظر بودم و باز استاد با آرامش معنی داری پیش میرفت:
🔹 «مِن کُلِّ أمر»
«امر» چیست؟
این امر دو جای دیگر در قرآن آمده: یکی «إنما أمرهُ اذا أرادَ شیئاً أن یَقولَ لهُ کُن فیکون» و دیگری «أئمة یَهدونَ بأمرِنا»
علامه طباطبایی از اولین آیه این را استفاده میکند که معنای این «امر» هر شیئی است که وجود داشته باشد. امر تکوینی. و از آن استفاده میکند که آیه «ائمة یهدون بامرنا» فضل امامت را بیان میکند یعنی وجه تمایز ائمه را نشان میدهد که آنها هدایت تکوینی میکنند همه موجودات عالم را.
و در شب قدر تکلیف کل امر است که مشخص میشود . ....
کم کم رنگ صورت استاد عوض میشد انگار موقع نتیجه گیری بود. استاد ادامه داد:
👈👈 عزیزان! آن رئیس حقیقی و ذاتی عالم آن خدای لا یزال همه را به سراغ فرمانده زمینی و خلیفه خود میفرستد همه متوجه ولی عصر ارواحنا فداه هستند! اوست که قرار است همه تصمیمات منجز و معلق عالم یعنی قضا و قدر به دستش برسد و از مجرای او جاری شود . شب، شب اوست.
یعنی رفیق من! اگر تا به صبح مناجات کنی و قرآن سر بگیری اما از او غافل باشی بیراهه میروی.
هیچ عملی بدون فریاد درونی «یا صاحب الزمان» فایده ای ندارد بقیه همه بیراهه رفتن است.
بعد با بیانی طعنه آمیز گفت: همه می آیند پایین تو میخواهی تنها بروی بالا؟!
*حقیقت دین معرفت امام است معرفت امام و حجت خدا* شب قدر شب تجلی خلافت خلیفة الله است. خلافت او در این شب تجلی میکند. تمام گردانندگان عالم هستی «مِن کُلِّ أمر» بر او نازل میشوند.
*نکند همه عالم از دیو و دد تا فرشته و جبرئیل متوجه او باشند و من و تو متوجه جای دیگر!*
*یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشیم
شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم*
*اللّهمَّ عَجِّل لِولیِّکَ الفَرَج*
✍️ برگرفته از درسهای جناب آقای استاد مومنی
#امام_زمان
🤝 به همراهی یکدیگر، مباهات و افتخار می کنیم
─┅─•🍃🌸🍃🍃🌸🍃•─┅─
🔺کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته
⚖️ زمینه سازی برپایی عدالت و احقاق حقوق عامه با حکمرانی مسوولانه
🇮🇷 کانال حکمرانی مسوولانه
╭@hokmrani_masoulaneh
╰─┅─•🍃🌸🍃🍃🌸🍃•─┅─
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام عليکم و رحمه الله
🌺اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم🌺
صبح روز پنج شنبه بر شما سرور گرامی به خیرو سلامتی
ذکر روز
🌸لا اله الا الله الملک الحق المبین🌸
🥀 حدیث
🌷قال على عليه السلام:
🌸وَ كَانَتْ فَاطِمَةُ عَلَيهَاالسَّلاَمُ لاَ تَدَعُ اَحَداً مِنْ اَهْلِهَا يَنَامُ تِلْكَ اللَّيْلَةَ وَ تُدَاوِيهِمْ بِقِلَّةِ الطَّعَامِ وَ تَتَأَهَّبُ لَهَا مِنَ النَّهَارِ وَ تَقُولُ: مَحْرُومٌ مَنْ حُرِمَ خَیرَهَا.🌸
■■■
🍀فاطمه عليهاالسلام نمى گذاشت كسى از اهل خانه در آن شب (شبِ قدر ) به خواب رود و آن را با غذاى مختصری که به آنان می داد چاره می ساخت و از صبح براى احياى شب قدر آماده مى شد و مى فرمود:
محروم كسى است كه از خیر و برکات اين شب محروم بماند.🍀
📚مستدرک الوسائل،ج۷، ص۴۷۰
1.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حقایقی تلخ از زبان آیت الله #بهجت...
👈چرا ما نمیتونیم خودمون رو به خدا نزدیکتر کنیم؟🤔
💥دلیلش اینه که ما هنوز نتونستیم...
▶️@Menbarvaezin
🏴بسم الله الرحمن الرحیم🏴
🏴کلام امام،راه امام🏴
۱_ روزقدس را باید مسلمانها زنده نگه دارند.
۲_ روز قدس روز حیات اسلام است.
۳_ روز قدس،روز غلبه مستضعفین بر مستکبرین است.
۴_ روز قدس،روز امتیاز حق از باطل است،روز جدائی حق از باطل است.
۵_ روز قدس که همجوار شب قدر است،لازم است که در بین مسلمانان،إحیاءشود،ومبدأبیداری وهشیاری آنان باشد،وار غفلتهائی که در طول تاریخ،خصوصا سده های اخیر شده است بیرون آیند.
۶_ روز قدس،فقط روز فلسطین نیست،روز اسلام است،روز حکومت اسلامی است.
۷_ روزقدس،روزی است که باید سرنوشت ملتهای مستضعف معلوم شود.
۸_ بیت المقدس،مال مسلمین وقبله اول مسلمین است.
( از کلمات قصار امام خمینی« رحمةالله علیه», صفحه۱۴۶ و۱۴۷)
حدیثی از امام صادق علیهالسلام است:
🔹مؤمن ميان دو ترس به سر مى برد: گناهى كه در گذشته كرده است و نمىداند خدا با آن چه كرده است [و آن را بخشيده يا نه!]
و عمرى كه باقى مانده است و نمىداند در آن مدت چه گناهان مهلكى مرتكب خواهد شد. بنابراين، مؤمن پيوسته ترسان است و جز ترس اصلاحش نكند.
🔹المؤمنُ بَينَ مَخافَتَينِ:
ذَنبٌ قَد مَضى لا يَدْري ما صَنعَ اللّه ُ فيهِ،
و عُمرٌ قَد بَقيَ لا يَدْري ما يَكْتَسِبُ فيهِ مِن المَهالِكِ ، فهُو لا يُصْبِحُ إلّا خائفا ولا يُصْلِحُهُ إلّا الخَوفُ.
📚اصول کافی، ج۲، ص۷۱.
•┈┈••✾••┈┈•
سخنرانیها، نوشته ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده.
مهندسی شخصیت
ارتباط با ادمین:
@Heidarimohammadjavad
آیدی کانال:
@MohammadJavadHeidari
شخصیت ربانی امام علی در اینه شعر(علیه السلام )
(بخش پنجم) علی(ع) در منظومة قرآن و حدیث(5)
بود پور کعبه و حِلّ و حرم
منتهای لطف و دریای کرم
معنی تسلیم و اوج درد بود
موقع ایمان نخستین مرد بود
رازها با احمد مختار داشت
بهترین رفتار«یوم الدار» داشت
بود معنای نماز و روح دین
راز قرآن، جان ایمان و یقین
چون که غرقِ در خدای خویش بود
بیخبر از زخم پای خویش بود
لیک در اوج عبودیت، نماز
با خبر بود از غم اهل نیاز
از غم مردم دمی غافل نگشت
در رکوع از مال و انگشتر گذشت
چون غمی را اینچنین تدبیر کرد
از «ولیّ»خود، خدا تقدیر کرد
او که مرد بخشش و ایثار بود
«انما» در وصف او آمد فرود
او که پنهانی به مردم داد نان
«هل اتی»در شأنش آمد آن زمان
بود در اخلاص «ارسال المَثَل»
در حدیث عاشقی «بیت الغزل»
در جهان اِنس و جان، جان است او
بلکه جان جان جانان است او
«قل تَعالَوا» هم که وصف اولیاست
اتحاد جان او با مصطفاست
کاتب آیات قرآن، شاه دین
کِلک صلحش آیت فتح المبین
آنکه دوشادوش با دست امین
بت فکند از بام کعبه بر زمین
دین حق را «قُرَّه العین» است او
عِین قرآن، روح «ثِقلین» است او
شاه مضمون آفرین، شیرین سخن
قافیه پرداز و آهنگین سخن
باب شهر دانش پیغمبر است
در کمال از سقف باور برتر است
قدرت پروردگار ذوالمنن
صاحب سرّ «سلونی» در سخن
پادشاه سرزمین «لو کشف»
گوهر گنج ولا، دُرّ «نجف»
او که راز خویش را در دل نهفت
لیک پیش چاه، بغض او شـکفت
شاهباز قدسی عـرش آشــیان
انــتهای جلـــوۀ افــلاکــیان
تیزبال آسمان پـیمای عــشق
ناخدای کشتی دریـای عـــشق
نکته پرداز «حـدیث مـــنزلت»
جـــانشین شــاه ختمی مرتبت
ابن عم مصطفی، زوج بتول
جان عالم، باب سبطین رسول
پــاسدار حـرمت حیّ قــدیر
حافظ وحی و نبــوت در غــدیر
آنکه از غیر خدا بگسسته بود
با نبی «عقد اخوت» بسته بود
همچو پیغمبر پدر بر امت است
بر همه هستی چو باران، رحمت است
حجت حق است و جانِ جانِ دین
جانشین و جان ختم المرسلین
ذکر اهل عشق و عرفان یا علی است
هم علی با حقّ و هم حق با علی است
در فــتوت «لا فــتی الا عـلی»
در حقیقت، حق فقط مولا عــلی
حق علی، مولا عـلی، والا عــلی
یا علیّ و یا علــیّ و یــا عـــلی
محمد شجاعی
سخنرانیها، نوشته ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده.
عضو هیئت علمی دانشگاه
ارتباط با ادمین:
@Heidarimohammadjavad
آیدی کانال:
@MohammadJavadHeidari