🔴امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: شيعَةُ عَلِيٍّ الْمُتَبَاذِلُونَ فِي وَلَايَتِنَا الْمُتَحَابُّونَ فِي مَوَدَّتِنَا الَّذِينَ إِذَا غَضِبُوا لَمْ يَظْلِمُوا وَ إِنْ رَضُوا لَمْ يُسْرِفُوا بَرَكَةٌ عَلَى مَنْ جَاوَرُوا سِلْمٌ لِمَنْ خَالَطُوا.
♦️ شيعيان على عليه السّلام كسانى هستند كه در راه دوستی ما مال_خود_را به يك ديگر مىبخشند،و در راه ولایت و مودّت ما به يكديگر محبت میورزند،اگر به خشم آيند ستم نمىکنند و اگر خوشنود شوند زياده روى نمىكنند، براى همسايگان بركت هستند،
و براى معاشرين خود سلامتى (، ایمنی و آسايش) هستند.
📚 خصال (شیخ صدوق): ص ۳۹۷
🔴دعای غریق برای ثابت ماندن بر دین در آخرالزمان...
✅بهتره در قنوت هر نماز خوانده شود.
✅حتما مداومت کنیم تا از شر فتنه های آخرالزمان که ایمان انسان را می ربایند،در امان باشیم ان شاءالله..
http://eitaa.com/joinchat/957415748C102291c70b
🌸سيد ابن طاووس ميفرمايد:
اگر از هر عملي در عصر جمعه غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني غافل نشو چرا كه در اين دعا سري است كه خدا ما را بر آن آگاه كرده است.🌸
#منتظران_ظهور ⬇️⬇️
https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی Gomnam313.ir (1).pdf
حجم:
4.69M
♨️فایل پی دی اف صلوات ابوالحسن ضرّاب اصفهانی
💢یکی از اعمالی که مرحوم آیتالله بهجت قدسسره مقید بودند عصرهای#جمعه به آن بپردازند، خواندن صلوات ضراب اصفهانی است که از امام عصر علیهالسلام روایت شده است.
📚 (بهجتالدعاء، ص١٧٧)
📌 این دعا در ابتدای مفاتیحالجنان در اعمال روز جمعه آمده است...
👈از خواندن آن غافل نشویم که
سفارش امامِ زمانمان است.
#منتظران_ظهور ⬇️⬇️
https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
عبداللّه بن عبّاس حكايت كند:
در يكى از روزها مقدار سيصد دينار به عنوان هديه ، خدمت حضرت رسول(ص) داده شد و حضرت تمامى آن ها را به علىّ بن ابى طالب (ع)عطا نمود.
سپس ابن عبّاس افزود: امام علىّ (ع) اظهار داشت : من آن سيصد دينار را گرفته و خوشحال شدم و با خود گفتم : امشب مقدارى از آن ها را در راه خدا صدقه مى دهم تا خداوند قبول فرمايد؛ و چون نماز عشاء را پشت سر پيغمبر خدا به جماعت خواندم ، يك صد دينار آن ها را به زنى درمانده دادم .
چون صبح شد، مردم گفتند: ديشب علىّ بن ابى طالب صد دينار به فلان زن فاجره ؛ داده است .
با شنيدن اين سخن بسيار غمگين و ناراحت شدم و با خود عهد كردم كه جبران نمايم ، لذا هنگام شب بعد از نماز عشاء يك صد دينار ديگر از آن پول ها را به مرد رهگذرى دادم .
چون صبح شد، مردم گفتند: ديشب علىّ بن ابى طالب صد دينار به مردى دزد كمك كرده است ؛ و من خيلى ناراحت و افسرده خاطر گشتم و با خود گفتم : به خدا قسم ! امشب صد دينار باقى مانده را به كسى صدقه مى دهم كه مقبول خداوند قرار گيرد.
اين بار نيز هنگام شب ، پس از نماز عشاء به جماعت حضرت رسول (ص) از مسجد خارج گشتم و صد دينار باقى مانده را به مردى رهگذر دادم .
وقتى كه صبح شد مردم گفتند: ديشب علىّ بن ابى طالب ، صد دينار به مرد ثروتمندى كمك كرده است .
بسيار غمگين شدم و نزد پيامبر خدا رفتم ؛ و جريان را براى حضرتش بازگو كردم .
حضرت رسول فرمود: اين جبرئيل عليه السلام است ؛ كه مى گويد: خداوند صدقات تو را پذيرفته است .
و مى گويد: آن صد دينارى را كه به آن زن فاجره دادى ؛ چون به منزل خود آمد، توبه كرد و آن صد دينار را سرمايه زندگى قرار داد و هم اكنون دنبال مردى است كه با او ازدواج نمايد.
و آن صد دينارى را كه به آن مرد دزد دادى ، او نيز وقتى به منزل آمد، از كارهاى زشت خود توبه كرد و آن پول ها را سرمايه اى براى كسب و تجارت خويش قرار داد.
و همچنين آن صد دينارى را كه به مرد ثروتمند دادى ؛ چندين سال بود كه زكات و خمس اموال خود را نمى داد، پس وقتى به منزلش آمد، با خود گفت : واى بر تو! اين علىّ بن ابى طالب است ، با اين كه مال و اموالى ندارد؛ اين چنين صدقه مى دهد و انفاق مى كند! ولى من بايد با اين همه ثروتى كه دارم از مستمندان دريغ مى دارم ، من بايد همانند علىّ بن ابى طالب به ديگران كمك نمايم و زكات و خمس اموال خود را بپردازم .
سپس فرمود: بنابراين ، كارهاى تو مقبول خداوند متعال قرار گرفته است و اين آيه شريفه :
(رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ)
سوره نور: آيه 37)
در شاءن و منزلت تو نازل گرديد.
مستدرك الوسائل : ج 7، ص 267، ح 16.
سلام
در این مقاله
http://www.shiastudy.ir/%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C%D8%AA/%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%87%D8%AF%D9%88%DB%8C/%D9%85%D9%82%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%AA-%C2%AB%D8%B1%D8%AC%D8%B9%D8%AA%C2%BB-%D9%88-%D8%B9%D8%B5%D8%B1-%D8%B8%D9%87%D9%88%D8%B1%D8%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%A3%DA%A9%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1-%D8%AA%D8%A8%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B7%D8%A8%D8%A7%D8%B7%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C
www.shiastudy.ir
مقارنت «رجعت» و عصر ظهور، با تأکید بر تبیین علامه طباطبایی
دانلود مقالات تخصصی شیعه شناسی
از چنین شخصی بپرهیز:
عنه عليه السلام
احذَرْ مِمَّن إذا حَدَّثتَهُ مَلَّكَ ، و إذا حَدَّثَكَ غَمَّكَ ، و إن سَرَرتَهُ أو ضَرَرتَهُ سَلَكَ فيهِ مَعكَ سَبيلَكَ ، و إن فارَقَكَ ساءَكَ مَغِيبُهُ بِذِكرِ سَوأتِكَ ، و إن مانَعتَهُ بَهَتَكَ و افتَرى ، و إن وافَقتَهُ حَسَدَكَ و اعتَدى ، و إن خالَفتَهُ مَقَتَكَ و مارى ، يَعجِزُ عن مُكافَأةِ مَن أحسَنَ إلَيهِ ، و يُفرِطُ على مَن بَغى علَيهِ ، يُصبِحُ صاحِبُهُ في أجرٍ ، و يُصبِحُ هُو في وِزرٍ ، لِسانُهُ علَيهِ لا لَهُ ، و لا يَضبِطُ قَلبُهُ قَولَهُ ، يَتَعَلَّمُ لِلمِراءِ ، و يَتَفَقَّهُ لِلرِّياءِ ، يُبادِرُ الدُّنيا و يُواكِلُ التَّقوى .;[بحار الأنوار : 78/10/67] .
امام على عليه السلام
زينهار از كسى كه هر گاه با او سخن مى گويى، تو را ملول گرداند و هرگاه او با تو سخن مى گويد، غمگينت كند، و هرگاه به او شادى يا زيانى برسانى، متقابلاً با تو همان رفتار را كند، و هر گاه از تو جدا شود، جدايى او تو را بد آيد چون پشت سرت بد گويد، هر گاه او را ممانعت كنى به تو تهمت و افترا زند و هرگاه سازگارى با او نشان دهى به تو حسادت ورزد و تعدّى كند و هرگاه ناسازگارى كنى با تو از در دشمنى و جدال بر آيد، از جبران خوبى ديگران به خود ناتوان است، و نسبت به كسى كه به او زور گفته است، افراط مى كند. همنشين او مأجور است و خودش گنهكار، زبانش به زيانِ اوست، نه به دست سودش، دلش سخنش را نگه نمى دارد، علم را براى مجادله كردن مى آموزد، و در دين براى خودنمايى تفقّه مى كند به سوى دنيا مى شتابد و تقوا را فرو مى گذارد .;
پیامبر اکرم (صلّیالله علیه وآله) فرمود:
لاَ تَنْظُرُوا إِلَى كَثْرَةِ صَلَوَاتِهِمْ وَ صِيَامِهِمْ وَ كَثْرَةِ اَلْحَجِّ وَ اَلزَّكَاةِ وَ كَثْرَةِ اَلْمَعْرُوفِ وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّيْلِ اُنْظُرُوا إِلَى صِدْقِ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ.
به زیادی نماز و روزه و حج و زکات و دیگر نیکی ها (ظاهری) و وِزوِز شبانه (نماز شب) مردم توجّه نکنید بلکه به صداقت و امانتداری آنها بنگرید.
📚 مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶
فقه کتاب خمس درس 48 یکشنبه دهم اردیبهشت 1402 شمسی
اگر حق غیر در ذمه او باشد نه در مال او
مسألة 31): اذا كان حق الغير في ذمته لا في عين ماله فلا محل للخمس |1| و حينئذ فان علم جنسه و مقداره [2] و لم يعلم صاحبه اصلا او علم في عدد غير محصور تصدق به عنه |1| باذن الحاكم او يدفعه اليه».
[1]: شرح: به دلیل اختصاص نصوص به مال مختلط با حرام و این بر ما في الذمه صدق نمیکند.
[2]: شرح: جنس و مقدار یا هر دو معلوم و یا هر دو مجهول هستند و یا جنس معلوم و مقدار مجهول و یا بر عكس، پس شقوق چهار میشود و در هر یک از آنها مالك آن یا عینا و یا در عدد محصور و یا در غير محصور معلوم است، پس دوازده صورت میشود. و اما عدم علم به صاحب گرچه در غير محصور و با علم به اشتغال ذمه فرض آن ممکن نیست.
متن عروه: «لم يعلم صاحبه اصلا او علم في عدد غير محصور تصدق به عنه |1| باذن الحاكم او يدفعه اليه». .
[3] شرح: [حکم صدقه دادن در صورت عدم علم به صاحب مال و یا علم به وجودش در عدد غیر محصور] مقتضاي نصوص وارد شده در موارد متفرقه است، زیرا از آن نصوص ظاهر میشود که صدقه دادن حكم آن مالی است که ايصال آن به صاحبش ممکن نیست. و در مورد خصوص دين ظاهر آنچه صدوق روایت کرده در «الفقيه» (باب ميراث المفقود) از يونس عن ابن عون عن معاوية بن وهب عن ابي عبدالله (ع) في رجل كان له علي رجل حق ففقده و لا يدري اين يطلبه و لا يدري احي هو ام ميت و لا يعرف له وارثا و لا نسبا و لا ولدا فقال يطلب، قال :ان كان ذلك قد طال عليه فيتصدق به؟ قال يطلب [الفقیه 4: 241، تهذیب الاحکام 6: 188/ 396وسائل الشیعه 26: 297، کتاب الفرائض و المواریث، ابواب میراث الخنثی باب 6 حدیث 2 و جلد18: 362 کتاب التجتره، ابواب الدین و القرض باب 22 خدیث 2 در تهذیب الاحکام و وسائل الشیعه آمده «اطلبه»]، در این باره خبر دیگر وارد شده «ان لم تجد له وارثا و عرف الله منك الجهد فتصدق بها {الفقیه 4: 241/ 770؛ وسائل الشیعه26: 301، کتاب الفرائض و المواریث، ابواب میراث الحنثی باب 6 حدیث 11].
و ممكن است گفته شود خبر هشام بن سالم که درباره بقاء اجر اجير نزد مستأجر وارد شده نیز درباره دين وارد شده و مقتضای آن جواز تملك است همانند لقطه. راجع: {وسائل الشیعه 26: 296 و 301 کتاب الفرائض و المواریث، ابواب میراث الخنثی، باب 6، حديث 1 و 10}.
متن عروه: «و ان كان في عدد محصور ففيه الوجوه المذكورة و الاقوي هنا ايضا الاخير». [1].
و ان علم جنسه و لم يعلم مقداره بان تردد بين الاقل و الاكثر اخذ بالاقل المتيقن |2| و دفعه الي مالكه ان كان معلوما بعينه و ان كان معلوما في عدد محصور فحكمه كما ذكر و ان كان معلوما في غير المحصور او لم يكن علم اجمالي ايضا [3] تصدق به عن المالك باذن الحاكم او يدفعه اليه».
[1]: شرح: احوط در اینجا وجه اول است مطلقا، به دلیل قاعده شغل، بلکه اقوی در آنجا که عدوانی باشد مانند اتلاف است.