eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
136 دنبال‌کننده
886 عکس
547 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی Gomnam313.ir (1).pdf
حجم: 4.69M
♨️فایل پی دی اف صلوات ابوالحسن ضرّاب اصفهانی 💢یکی از اعمالی که مرحوم آیت‌الله بهجت قدس‌سره مقید بودند عصرهای به آن بپردازند، خواندن صلوات ضراب اصفهانی است که از امام عصر علیه‌السلام روایت شده است. 📚 (بهجت‌الدعاء، ص١٧٧) 📌 این دعا در ابتدای مفاتیح‌الجنان در اعمال روز جمعه آمده است... 👈از خواندن آن غافل نشویم که سفارش امامِ زمانمان است. ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
عبداللّه بن عبّاس حكايت كند: در يكى از روزها مقدار سيصد دينار به عنوان هديه ، خدمت حضرت رسول(ص) داده شد و حضرت تمامى آن ها را به علىّ بن ابى طالب (ع)عطا نمود. سپس ابن عبّاس افزود: امام علىّ (ع) اظهار داشت : من آن سيصد دينار را گرفته و خوشحال شدم و با خود گفتم : امشب مقدارى از آن ها را در راه خدا صدقه مى دهم تا خداوند قبول فرمايد؛ و چون نماز عشاء را پشت سر پيغمبر خدا به جماعت خواندم ، يك صد دينار آن ها را به زنى درمانده دادم . چون صبح شد، مردم گفتند: ديشب علىّ بن ابى طالب صد دينار به فلان زن فاجره ؛ داده است . با شنيدن اين سخن بسيار غمگين و ناراحت شدم و با خود عهد كردم كه جبران نمايم ، لذا هنگام شب بعد از نماز عشاء يك صد دينار ديگر از آن پول ها را به مرد رهگذرى دادم . چون صبح شد، مردم گفتند: ديشب علىّ بن ابى طالب صد دينار به مردى دزد كمك كرده است ؛ و من خيلى ناراحت و افسرده خاطر گشتم و با خود گفتم : به خدا قسم ! امشب صد دينار باقى مانده را به كسى صدقه مى دهم كه مقبول خداوند قرار گيرد. اين بار نيز هنگام شب ، پس از نماز عشاء به جماعت حضرت رسول (ص) از مسجد خارج گشتم و صد دينار باقى مانده را به مردى رهگذر دادم . وقتى كه صبح شد مردم گفتند: ديشب علىّ بن ابى طالب ، صد دينار به مرد ثروتمندى كمك كرده است . بسيار غمگين شدم و نزد پيامبر خدا رفتم ؛ و جريان را براى حضرتش بازگو كردم . حضرت رسول فرمود: اين جبرئيل عليه السلام است ؛ كه مى گويد: خداوند صدقات تو را پذيرفته است . و مى گويد: آن صد دينارى را كه به آن زن فاجره دادى ؛ چون به منزل خود آمد، توبه كرد و آن صد دينار را سرمايه زندگى قرار داد و هم اكنون دنبال مردى است كه با او ازدواج نمايد. و آن صد دينارى را كه به آن مرد دزد دادى ، او نيز وقتى به منزل آمد، از كارهاى زشت خود توبه كرد و آن پول ها را سرمايه اى براى كسب و تجارت خويش قرار داد. و همچنين آن صد دينارى را كه به مرد ثروتمند دادى ؛ چندين سال بود كه زكات و خمس اموال خود را نمى داد، پس وقتى به منزلش ‍ آمد، با خود گفت : واى بر تو! اين علىّ بن ابى طالب است ، با اين كه مال و اموالى ندارد؛ اين چنين صدقه مى دهد و انفاق مى كند! ولى من بايد با اين همه ثروتى كه دارم از مستمندان دريغ مى دارم ، من بايد همانند علىّ بن ابى طالب به ديگران كمك نمايم و زكات و خمس ‍ اموال خود را بپردازم . سپس فرمود: بنابراين ، كارهاى تو مقبول خداوند متعال قرار گرفته است و اين آيه شريفه : (رِجَالٌ لَّا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ) سوره نور: آيه 37) در شاءن و منزلت تو نازل گرديد. مستدرك الوسائل : ج 7، ص 267، ح 16. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌
از چنین شخصی بپرهیز: عنه عليه السلام احذَرْ مِمَّن إذا حَدَّثتَهُ مَلَّكَ ، و إذا حَدَّثَكَ غَمَّكَ ، و إن سَرَرتَهُ أو ضَرَرتَهُ سَلَكَ فيهِ مَعكَ سَبيلَكَ ، و إن فارَقَكَ ساءَكَ مَغِيبُهُ بِذِكرِ سَوأتِكَ ، و إن مانَعتَهُ بَهَتَكَ و افتَرى ، و إن وافَقتَهُ حَسَدَكَ و اعتَدى ، و إن خالَفتَهُ مَقَتَكَ و مارى ، يَعجِزُ عن مُكافَأةِ مَن أحسَنَ إلَيهِ ، و يُفرِطُ على مَن بَغى علَيهِ ، يُصبِحُ صاحِبُهُ في أجرٍ ، و يُصبِحُ هُو في وِزرٍ ، لِسانُهُ علَيهِ لا لَهُ ، و لا يَضبِطُ قَلبُهُ قَولَهُ ، يَتَعَلَّمُ لِلمِراءِ ، و يَتَفَقَّهُ لِلرِّياءِ ، يُبادِرُ الدُّنيا و يُواكِلُ التَّقوى .;[بحار الأنوار : 78/10/67] . امام على عليه السلام زينهار از كسى كه هر گاه با او سخن مى گويى، تو را ملول گرداند و هرگاه او با تو سخن مى گويد، غمگينت كند، و هرگاه به او شادى يا زيانى برسانى، متقابلاً با تو همان رفتار را كند، و هر گاه از تو جدا شود، جدايى او تو را بد آيد چون پشت سرت بد گويد، هر گاه او را ممانعت كنى به تو تهمت و افترا زند و هرگاه سازگارى با او نشان دهى به تو حسادت ورزد و تعدّى كند و هرگاه ناسازگارى كنى با تو از در دشمنى و جدال بر آيد، از جبران خوبى ديگران به خود ناتوان است، و نسبت به كسى كه به او زور گفته است، افراط مى كند. همنشين او مأجور است و خودش گنهكار، زبانش به زيانِ اوست، نه به دست سودش، دلش سخنش را نگه نمى دارد، علم را براى مجادله كردن مى آموزد، و در دين براى خودنمايى تفقّه مى كند به سوى دنيا مى شتابد و تقوا را فرو مى گذارد .;
پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌ علیه‌ وآله) فرمود: لاَ تَنْظُرُوا إِلَى كَثْرَةِ صَلَوَاتِهِمْ وَ صِيَامِهِمْ وَ كَثْرَةِ اَلْحَجِّ وَ اَلزَّكَاةِ وَ كَثْرَةِ اَلْمَعْرُوفِ وَ طَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّيْلِ اُنْظُرُوا إِلَى صِدْقِ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ. به زیادی نماز و روزه و حج و زکات و دیگر نیکی ها (ظاهری) و وِزوِز شبانه (نماز شب) مردم توجّه نکنید بلکه به صداقت و امانتداری آنها بنگرید. 📚 مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۶
فقه کتاب خمس درس 48 یکشنبه دهم اردیبهشت 1402 شمسی اگر حق غیر در ذمه او باشد نه در مال او مسألة 31): اذا كان حق الغير في ذمته لا في عين ماله فلا محل للخمس |1| و حينئذ فان علم جنسه و مقداره [2] و لم يعلم صاحبه اصلا او علم في عدد غير محصور تصدق به عنه |1| باذن الحاكم او يدفعه اليه». [1]: شرح: به دلیل اختصاص نصوص به مال مختلط با حرام و این بر ما في الذمه صدق نمیکند. [2]: شرح: جنس و مقدار یا هر دو معلوم و یا هر دو مجهول هستند و یا جنس معلوم و مقدار مجهول و یا بر عكس، پس شقوق چهار میشود و در هر یک از آنها مالك آن یا عینا و یا در عدد محصور و یا در غير محصور معلوم است، پس دوازده صورت میشود. و اما عدم علم به صاحب گرچه در غير محصور و با علم به اشتغال ذمه فرض آن ممکن نیست. متن عروه: «لم يعلم صاحبه اصلا او علم في عدد غير محصور تصدق به عنه |1| باذن الحاكم او يدفعه اليه». . [3] شرح: [حکم صدقه دادن در صورت عدم علم به صاحب مال و یا علم به وجودش در عدد غیر محصور] مقتضاي نصوص وارد شده در موارد متفرقه است، زیرا از آن نصوص ظاهر میشود که صدقه دادن حكم آن مالی است که ايصال آن به صاحبش ممکن نیست. و در مورد خصوص دين ظاهر آنچه صدوق روایت کرده در «الفقيه» (باب ميراث المفقود) از يونس عن ابن عون عن معاوية بن وهب عن ابي عبدالله (ع) في رجل كان له علي رجل حق ففقده و لا يدري اين يطلبه و لا يدري احي هو ام ميت و لا يعرف له وارثا و لا نسبا و لا ولدا فقال يطلب، قال :ان كان ذلك قد طال عليه فيتصدق به؟ قال يطلب [الفقیه 4: 241، تهذیب الاحکام 6: 188/ 396وسائل الشیعه 26: 297، کتاب الفرائض و المواریث، ابواب میراث الخنثی باب 6 حدیث 2 و جلد18: 362 کتاب التجتره، ابواب الدین و القرض باب 22 خدیث 2 در تهذیب الاحکام و وسائل الشیعه آمده «اطلبه»]، در این باره خبر دیگر وارد شده «ان لم تجد له وارثا و عرف الله منك الجهد فتصدق بها {الفقیه 4: 241/ 770؛ وسائل الشیعه26: 301، کتاب الفرائض و المواریث، ابواب میراث الحنثی باب 6 حدیث 11]. و ممكن است گفته شود خبر هشام بن سالم که درباره بقاء اجر اجير نزد مستأجر وارد شده نیز درباره دين وارد شده و مقتضای آن جواز تملك است همانند لقطه. راجع: {وسائل الشیعه 26: 296 و 301 کتاب الفرائض و المواریث، ابواب میراث الخنثی، باب 6، حديث 1 و 10}. متن عروه: «و ان كان في عدد محصور ففيه الوجوه المذكورة و الاقوي هنا ايضا الاخير». [1]. و ان علم جنسه و لم يعلم مقداره بان تردد بين الاقل و الاكثر اخذ بالاقل المتيقن |2| و دفعه الي مالكه ان كان معلوما بعينه و ان كان معلوما في عدد محصور فحكمه كما ذكر و ان كان معلوما في غير المحصور او لم يكن علم اجمالي ايضا [3] تصدق به عن المالك باذن الحاكم او يدفعه اليه». [1]: شرح: احوط در اینجا وجه اول است مطلقا، به دلیل قاعده شغل، بلکه اقوی در آنجا که عدوانی باشد مانند اتلاف است.
صلوات و حمد با دعا در روز جمعه
بار الها تنهاکوچه ای که بن بست نيست کوچه يادتوست ازتو خالصانه ميخواهم که دوستان خوبم وهيچ انسانی درکوچه پس کوچه هاي زندگی اسيروگرفتار هيچ بن بستی نگردند شـب همه عـزیـزان بـخیر
تخریب بقیع، ضربه ای به تاریخ اسلام.pdf
حجم: 710.5K
🏴 به مناسبت هشتم شوال، سالروز تخریب بارگاه ائمه اطهار(ع) در بقیع - مدینه منوره 📥 فایلِ پی.دی.اف «تخریب بقیع، ضربه‌ای بر تاریخ اسلام»👆 حاوی مجموعه ابیات، پیام‌ها، یادداشت‌ها و نامه‌های آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی(ره) دربارهٔ فاجعه جانسوز تخریب بارگاه ائمه بقیع (علیهم‌ السلام
دعاهای قرآنی:   دعا برای قبولی اعمال قرآن كريم در آيه ي صد و بيست و هفتم سوره ي بقره به بازسازي كعبه توسط ابراهيم و اسماعيل عليهما السلام و دعاي آنان اشاره مي‌كند و مي‌فرمايد: (وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ القَواعِدَ مِنَ البَيْتِ وَ إِسْمعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ العَلِيمُ). و (ياد كنيد) هنگامي كه ابراهيم و اسماعيل، پايه‌هاي خانه [كعبه را بالا مي‌بردند؛ (و مي‌گفتند: ) [اي پروردگار ما! از ما بپذير، كه در حقيقت تنها تو شنوا [و] دانايي. نكته‌ها و اشاره ها: ۱. از آيات قرآن و احاديث و كتب تاريخ اسلام به خوبي استفاده مي‌شود كه خانه ي كعبه در زمان آدم عليه السلام برپا شده بود و سپس در طوفان نوح عليه السلام فرو ريخت و بعد به دست ابراهيم و فرزندش اسماعيل عليهما السلام تجديد بنا شد و از تعبيري كه در اين آيه آمده نيز، همين مطلب استفاده مي‌شود؛ چرا كه مي‌فرمايد: «ابراهيم و اسماعيل پايه‌هاي خانه ي كعبه را بالا بردند. » اين تعبير مي‌رساند كه شالوده‌هاي خانه ي كعبه وجود داشته و ابراهيم و اسماعيل عليهما السلام آن پايه‌ها را بالا بردند. ۲. درخواست ابراهيم و اسماعيل عليهما السلام از خدا كه گفتند: «پروردگارا از ما بپذير! » نشان مي‌دهد كه كارهاي عادي، مثل ساخت و ساز و بنّايي نيز، اگر در مسير اهداف الهي قرار گيرند، مورد قبول خدا واقع مي‌شوند و عبادت به شمار مي‌آيند. ۳. هر عبادتي دو مرحله دارد: نخست، صحيح انجام گرفتن آن كه شرايط و اجزاي آن درست انجام شود. و دوم، قبول شدن آن توسط خدا كه بستگي به شرايط روحي و معنوي، مثل اخلاص، دارد. ۴. در اين آيه بيان شده كه ابراهيم و اسماعيل عليهما السلام شخصاً در ساخت و ساز كعبه شركت كردند. اين مطلب علاوه بر نشان دادن عظمت كعبه، اهميت مشاركت افراد در كارهاي نيك، مثل مسجدسازي را گوشزد مي‌كند. آموزه‌ها و پيام ها: ۱. كعبه چنان با عظمت است كه پيامبران الاهي عليهم السلام به ساخت و ساز آن پرداخته اند. ۲. هم كار كنيد و هم دعا. ۳. به فكر تجديد بناي كعبه (و مساجد) باشيد كه اين روش و كار پيامبران است. ۴. در ساختن خانه ي خدا (و مساجد) شخصاً مشاركت كنيد. ۵. فرزندان و نوجوانان را در كارهاي نيك شركت دهيد. ۶. بيش تر به فكر كيفيت كار و قبولي عمل نزد خدا باشيد تا كميت آن۱. ۱. تفسير قرآن مهر، ج ۱، ۳۹۸.
قرآن از دیدگاه قرآن نقش تلاوت قرآن در آرامش انسان همان‌گونه که نزول تدریجى قرآن بر قلب پیامبر موجب آرامش او مى‌گشت: «وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ ۖ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا۱. (كافران گفتند: چرا قرآن یك باره بر او نازل نشد؟ این‌گونه [قرآن را به تدریج نازل می‌كنیم‌] تا قلب تو را به آن استوار سازیم، و آن را بر تو با ترتیبی منظم و خاص خواندیم)، تلاوت مستمرّ آن نیز به انسان آرامش می بخشد: (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ)۲، (مؤمنان، فقط كسانی هستند كه وقتی یاد خدا شود دل‌هایشان ترسان می‌شود، و هنگامی كه آیات او را بر آنان می‌خوانند به ایمان‌شان می‌افزاید، و بر پروردگارشان توكل می‌كنند)۳. ۱. فرقان ۲۵/ ۳۲. ۲. انفال ۸/ ۲. ۳. جامع البیان، مج ۱۱، ج ۱۹، ص ۱۵؛ موسوعة اخلاق القرآن، ص ۸۲.