eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
136 دنبال‌کننده
885 عکس
546 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ ولایت امیر المومنین علیه السلام واشنایی با مناقب وفضائل مولی روح وعرفان حج واسرار ومناسک به مناسبت سالگرد جنگ احد و رشادت‌های امیرمؤمنان صلوات الله علیه: یَا مَـن قَـد أنـکَـر مـِن آیَـاتِ أبَـا حَــسَـــنٍ مَّـا لَا یُــنــکَـر إن کُـنتَ لِـجـهـلـِکَ بِـالأیّـامِ جَـحَـدتَ مَـقــامَ أبـي شُـبَّـر فَاسـأل بَـدراً وَاســأل أُحُـداً وَسَـلِ الأحزابَ وَسَل خَـیبَر مَـن دَبَّـرَ فیـهَا الأمــرَ وَمَــن أردَی الأبــطـالَ وَمَـن دَمَّـر؟ مَن هَدَّ حُصونَ الشِّرکِ وَمَن شَـادَ الإسـلامَ وَمَـن عَــمَّـر؟ ترجمه: ای کسی که آیات و نشانه‌های حقّانیت ابوالحسن را انکار می‌نمائی که ابداً قابل انکار نیست! اگر تو از روی جهل به تاریخ، مقام ابوشبّر (علی) را انکار می‌کنی، پس درباره مقام و منزلت او از بدر و اُحد و احزاب و خیبر بپرس! چه کسی در این جنگ‌ها تدبیر امور نمود؟ و چه کسی پهلوانان را به زمین انداخت و آنان را هلاک کرد؟ چه کسی قلعه‌های شرک و کفر را واژگون ساخت و چه کسی بنای اسلام را رفیع و آن را آباد کرد؟ 📜 ابیاتی از قصیده‌ی کوثریه _ مرحوم سید رضا هندی (١٣٦٢ هـ) 🎨 نقاشی هنرمند گرامی آقای روح الأمین با عنوان "لا فتی إلا علي"
امام صادق (ع) استاد پیشوایان اهل سنت بسم الله الرحمن الرحیم بیست و پنجم ماه شوال سالروز رحلت امام جعفر صادق علیه السلام است، به این مناسبت سه موضوع کوتاه به خوانندگان گرامی تقدیم میشود: شناسنامه امام صادق (ع) 1. ذهبى نوشته است: جعفر بن محمد بن على بن الشّهيد [الحسين] بن امير المومنين ابو الحسن على بن ابى طالب... امام صادق، شيخ بنى هاشم، ابو عبداللّه قرشى، هاشمى، علوى، نبوى، مدنى، يكى از اعلام، مادر او امّ فروه دختر قاسم بن محمد بن ابوبكر تيمى و مادر او اسماء دختر عبد الرحمان بن ابوبكر بود... .(سير اعلام النبلاء، ج 6، ص 255) 2. ابن حجر در باره امام جعفر صادق علیه السلام نوشته است: او خليفه و وصىّ او [باقر علیه السلام] شد و مردم به اندازه‏اى از او علوم نقل كردند كه كاروان‏ها به سوى او حركت مى‏كرد و آوازه او در همه شهرها پيچيد، ائمه بزرگ [پيشوايان فقهى مذاهب اهل سنّت] مانند يحيى بن سعيد، ابن جريج، مالك، سفيانين، ابو حنيفه، شعبه و ايوب سجستانى از او روايت كرده‏اند... .(الصواعق المحرقه، ص 201) 3. ابن صباغ نوشته است: جعفر صادق علیه السلام از ميان برادران خود جانشين پدر و وصىّ او و قائم به امامت پس از او در فضيلت بر جماعتى بروز كرد، ياد او در خاطره‏ها از همه بيش‏تر و ارزش او فزون‏تر بود، مردم به اندازه‏اى از او علوم نقل كردند كه كاروان‏ها به سوى او به راه افتاد و آوازه و نام او در همه شهرها پيچيد، مردم به آن اندازه حديث كه از او نقل كردند از هيچ‏يك از اهل بيت او حديث نقل نكردند و جماعتى از اعيان امّت از او روايت كرده‏اند؛ مانند يحيى بن سعيد، ابن جريح، مالك بن انس، ثورى، ابوعُيَيْنه، ابوحنيفه، شعبه، ابوايّوب سجستانى و جز آنان. (الفصول المهمه، ص 208(. 4. ابن جوزى و سبط بن جوزى با سندى از عمرو بن مقدام نقل كرده‏اند كه گفت: من هرگاه به جعفر بن محمّد نگاه مى‏كردم علم پيدا مى‏كردم كه او از نسل پيامبران است. (صفة الصفوه، مجلد 1، ج 2، ص 98؛ تذكرة الخواص، چاپ تهران، ص 342(. حافظ جمال الدين سخن ياد شده در باره امام صادق علیه السلام را از عمرو بن ابى مقدام نقل كرده است، چنان‏كه از عبد الرحمان بن ابو حاتم نقل كرده است كه گفت: من از پدرم شنيدم مى‏گفت: جعفر بن محمد ثقه است و از مانند او پرسيده نمى‏شود؛)تهذيب الكمال، فى اسماء الرجال، ج 5، ص 78(.[يعنى در ثقه بودن او ترديدى وجود ندارد]. ذهبى سخن ياد شده را از ابو حاتم نقل كرده است. (تاريخ الاسلام، ج 9، ص 89( 5. ابن خلكان در باره امام صادق علیه السلام نوشته است: او از بزرگان اهل بيت و لقب او صادق است، اين لقب به خاطر صداقت و درستى سخنان او است. )وفيات الاعيان، ج 1، ص 327. 6. ابن طولون نوشته است: او از بزرگان اهل بيت بود، او صادق خوانده شد، به سبب صداقتش در سخنش. فضيلت او مشهورتر از آن است كه ذكر شود. (الائمة الاثناعشر، ص 85( 7. عسقلانى نوشته است: ابن حبان او را در ثقات ذكر كرده و گفته است: او در فقه، علم و فضيلت از سادات اهل بيت بود. (تهذيب التهذيب، ج 1، ص 386، ش 1117( علم امام صادق(ع) اگرچه در ضمن روايات پيشين در باره علم امام صادق علیه السلام نكاتى نقل شد؛ ليكن در اينجا مستقلا نيز در باره آن اخبارى نقل مى‏شود: 1. با سندى از صالح بن ابى الاسود نقل شده است كه گفت: من از جعفر بن محمد[علیه السلام] شنيدم كه مى‏گفت: «پيش از اين‏كه مرا از دست بدهيد از من بپرسيد، زيرا پس از من هيچ‏كس به مانند من براى شما حديث نخواهد گفت».«سَلُونى قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونى، فَاِنَّهُ لا يُحَدِّثُكُم أَحَدٌ بَعدى بِمِثْلِ حَديثى». ذهبى، (سير اعلام النبلاء، ج 6، ص 257؛ تاريخ الاسلام، ج 9، ص 89 و 90؛ حافظ جمال الدين مزى، تهذيب الكمال، ج 5، ص 79( 2. از عمرو بن ثابت نقل شده است كه گفت: من جعفر بن محمد[علیه السلام] را در كنار جمره عظمى (ستون بزرگ سنگى كه حاجيان پس از قربانى آن را به عنوان برائت از شيطان سنگ مى‏زنند) ديدم ايستاده و مى‏گفت: «سَلُونى سَلُونى»(تهذيب الكمال، ج 5، ص 78 – 79)؛ يعنى: «از من بپرسيد از من بپرسيد».
3. . از حسن بن زياد نقل شده است كه گفت: من از ابوحنيفه شنيدم در حالى كه از او پرسيدند: «از كسانى كه تو آنان را ديده‏اى چه كسى فقيه‏تر بود؟»، گفت: من كسى را فقيه‏تر از جعفر بن محمد نديده‏ام، آن‏گاه كه منصور [عباسى] او را به حيره [از شهرهاى عراق] آورد، نزد من فرستاد و گفت: اى ابو حنيفه! مردم با جعفر بن محمد فريفته شده‏اند، مسائل دشوارى را براى او آماده كن، من چهل مسئله براى او آماده كردم؛ سپس نزد ابو جعفر [منصور عباسى] رفتم، جعفر در سوى راست او نشسته بود، آن‏گاه كه آن دو را ديدم از جعفر هيبتى به من دست داد كه از ابو جعفر [منصور] آن هيبت به من دست نمى‏داد، سلام كردم، به من اجازه نشستن داده شد، من نشستم؛ سپس [منصور] به جعفر رو كرد و گفت: «اى ابو عبداللّه او را مى‏شناسى؟»، گفت: «آرى، او ابو حنيفه است»؛ سپس [منصور به من] گفت: «اى ابو حنيفه مسائل خود را به ابو عبداللّه عرضه كن»، من شروع كردم به پرسيدن از او و او مى‏گفت: «در اين مسئله شما چنين و چنان مى‏گوييد، اهل مدينه چنين و چنان مى‏گويند، ما چنين و چنان مى‏گوييم»، گاهى در رأى خود تابع رأى ما بود و گاهى تابع اهل مدينه بود و گاهى با همه ما مخالف بود، تا اين‏كه چهل مسئله را به او عرضه كردم، در هيچ مسئله‏اى بينى او به خاك ماليده نشد؛ سپس ابو حنيفه گفت: «آيا اين روايت به ما نرسيده است كه «داناترين مردم، داناترين آنان به اختلاف مردم است»؟.(ذهبى، سير اعلام النبلاء، ج 6، ص 257 - 258؛ تاريخ الاسلام، ج 9، ص 89؛ حافظ جمال الدين مزى، تهذيب الكمال، ج 5، ص 79؛ محمد ابوزهره، ابو حنيفه حياته و عصره آراؤه و فقهه، ص 65( 4. ابن خلكان در باره امام صادق علیه السلام نوشته است: فضيلت‏هاى او مشهورتر از آن است كه ذكر شود، او سخنى در علم شيمى، زجر و فأل دارد. شاگرد او ابو موسى جابر بن حيان صوفى طرسوسى كتابى را به نگارش در آورده است كه هزار برگ دارد و متضمن رساله‏هاى جعفر صادق است كه پانصد رساله بود.)وفيات الاعيان، ج 1، ص 327؛ ابن طولون، الائمة الاثناعشر، ص 85( توضیح: «زجر»، يعنى فال گويى با پرندگان. دهخدا، لغتنامه، ج 8، ص 12734، «فأل»، يعنى: پيش بينى، پيش گويى و غيب گويى. )فرهنگ فارسى معين، ج 2، ص 2476( 5. تشاجم در كتاب «المصايد والمطارد» نقل كرده است كه جعفر ياد شده از ابو حنيفه پرسيد «چه مى‏گويى در باره شخص مُحرم كه دندان رباعى آهويى را بشكند؟»، ابو حنيفه گفت: «اى پسر پيامبر من حكم آن را نمى‏دانم»، جعفر گفت: «أنتَ تَتَداهى و لا تَعلمُ اَنَّ الظَّبْىَ لايَكُونُ لَهُ رُباعِيَّةٌ، وَ هُوَ ثنِىٌّ ابدا». )ابن خلكان، وفيات الاعيان، ج 1، صفحه 328؛ ابن طولون، الائمّة الاثناعشر، ص 86( «تو خود را زيرك مى‏نمايانى، در حالى كه نمى‏دانى آهو دندان رباعى ندارد؟ او هميشه دندان پيشين دارد». 6. ذهبى نوشته است: من مى‏گويم مناقب جعفر[علیه السلام] فراوان است و او به خاطر فضل، علم و شرافتش صلاحيت خلافت را داشته است. (تاريخ الاسلام، ج 9، ص 93( امام صادق(ع)، استاد پيشوايان اهل سنّت كلاس درس امام صادق علیه السلام آنچنان گسترده بود كه جويندگان دانش از راه‏هاى دور و نزديك عزم سفر كرده و به مدينه مى‏رفتند، تا از درياى دانش و حكمت امام علیه السلام جرئه‏اى بر گيرند. ابو حنيفه پيشواى فقهى مذهب حنفيه و مالك بن انس پيشواى مذهب مالكيه، دو تن از دانشمندان اهل سنّت بودند كه افتخار شاگردى در مكتب امام صادق علیه السلام را پيدا نموده و از او تأثير پذيرفته بودند. در شرح زندگى ابو حنيفه نوشته‏اند: «از شيوخى كه براى ابو حنيفه از ميان اهل بيت ياد كرده‏اند امام جعفر بن محمّد[علیه السلام] معروف به صادق است، به سبب صداقت و فضل او... و امام صادق[علیه السلام] فقيه عظيم و محدّث صدوق بود».(مصطفى شكعه، الائمّة الاربعه، ج 1، ص 56( و در شرح زندگى مالك بن انس نوشته‏اند: «از شيوخى كه مالك دانش را از آنان فرا گرفته و در سلوك خود از آنان تأثير پذيرفت امام جعفر بن محمّد بن على بن حسين[علیه السلام] است، او به جعفر صادق معروف است و در رأس اهل بيت در مدينه بود... شخصيت امام جعفر صادق از ناحيه علم، فضل، تقوا، تسامح و گذشت به گونه‏اى بود كه هر مسلمانى را از هر مذهبى به احترام به او و تجليل از او وا مى‏داشت».(الائمّة الاربعه، ج 2، ص 28(
مالك به بسيارى از آنچه در جعفر وجود داشت تأثير پذيرفت... از ميان ائمّه اهل سنّت تنها ابو‌حنيفه و مالك نبودند كه از فيض دانش امام جعفر بهره بردند، سفيان ثورى، سفيان ابن عُيَينه، شُعبة بن حجاج و جز آنان از او كسب دانش كرده و با او در ارتباط بودند. (الائمّة الاربعة، ج 2، ص 29( و از آنجا كه احمد حنبل از شاگردان ابو يوسف و ابو يوسف از شاگردان ابو حنيفه و ابو حنيفه از شاگردان امام صادق علیه السلام بوده است،(ر.ك: مصطفى شكعه، الائمّة الاربعة، ج 4، ص 21( از اين رو پيشواى حنابله نيز با دو واسطه از شاگردان مكتب امام صادق علیه السلام شمرده مى‏شود. چنان‏كه امام شافعى پيشواى مذهب شافعيه از شاگردان مالك بن انس ر.ك: مصطفى شكعه، الائمّة الاربعه، ج 3، ص 11( و مالك از شاگردان امام صادق علیه السلام بوده و از او تأثير كامل پذيرفته بود، از اين‏رو پيشواى مذهب شافعيه نيز با واسطه از شاگردان امام صادق علیه السلام است. بر اين اساس، پيشوايان مذاهب چهارگانه اهل سنّت يا شاگرد بدون واسطه و يا شاگرد با واسطه امام صادق علیه السلام بوده و از او تأثير پذيرفته‏اند. مصطفى شكعه نوشته است: مالك كه در مقدارى از وقت، مصاحب و همراه امام جعفر[علیه السلام] بود و از او دانش گرفته بود، از او اين‏گونه تصوير كرده است: «من جعفر بن محمّد را مى‏ديدم كه بسيار شوخ طبع و متبسّم بود، آن‏گاه كه در حضور او از پيامبر نام برده مى‏شد چهره او به سبزى و زردى گرايش پيدا مى‏كرد. من زمانى را با او در رفت و آمد بودم، او را نمى‏ديدم جز بر سه خصلت: يا در حال نماز بود، يا روزه داشت، يا قرآن تلاوت مى‏كرد. من او را هرگز نمى‏ديدم كه از پيامبر صلی الله علیه وآله حديثى بگويد جز با حالت طهارت. در آنچه قابل اهميت نبود سخن نمى‏گفت و از علما و عابدان و زاهدانى بود كه از خدا ترس داشتند. (الائمّة الاربعه، ج 2، ص 28؛ قاضى عيّاض، الشفا بتعريف خقوق المصطفى، ج 2، ص 36) عسقلانى نيز وجود سه خصلت در امام صادق علیه السلام و با طهارت بجودن او در هنگام نقل حديث پيامبر صلی الله علیه وآله را از مالك نقل كرده است. )تهذيب التهذيب، ج 1 ص 386، ش 1117( (قسمتی از کتاب «شیعه در منابع اهل سنت) سخنرانی‌ها، نوشته ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده. عضو هیئت علمی دانشگاه ارتباط با ادمین: @Heidarimohammadjavad آیدی کانال: @MohammadJavadHeidari
✅ مجتهد واقعی چه کسی است؟ 🔸اساساً «رمز اجتهاد» در تطبيق دستورات كلى با مسائل جديد و حوادث متغير است. مجتهد واقعى آن است كه اين رمز را به دست آورده باشد، توجه داشته باشد كه موضوعات چگونه تغيير مى‌كند و بالتبع حكم آنها عوض مى‌شود. 🔹تنها در مسائل كهنه و فكرشده فكر كردن و حداكثر يک «على الاقوى‏» را تبديل به «على الاحوط» كردن و يا يک «على الاحوط» را تبديل به «على الاقوى» كردن هنرى نيست و اين همه جار و جنجال لازم ندارد. 📝 استاد مطهری، ده گفتار، ص120 ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»🔻 @motahari_ir
🔳اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِاللّهِ یا جَعفَرَبنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الصّادِق یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ ⚫️ فرارسیدن سالروز شهادت جانسوز امام جعفر صادق «علیه السلام» را به همه مسلمانان جهان بویژه پیروان مکتب اهل بیت «علیهم السلام» تسلیت می گوئیم
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقش بی‌نظیر امام صادق «علیه السلام» در ترویج اسلام
بسم الله الرحمن الرحیم نقش ذکر الهی در مهندسی شخصیت از منظر امام صادق علیه السلام محمد جواد حیدری چهار ذکر نجات بخش قرآنی در چهار حالت بحرانی از معارف تشیع و دستورالعمل های اکید ویژه امام صادق علیه السلام است که نقش مهمی در ارامش و مهندسی شخصیت انسان دارد وبرای حجاج بیت الله الحرام اثار وبرکات ممتازی مانند ارامش واسایش و نجات از پریشانی واضطراب واسترس ونگرانی ودلهره واسان شدن اعمال حج تمتع دارد حقیر ناچیز معتقد است قران معجزه اول اسلام واخلاق نبوی وسیره علوی معجزه دوم اسلام واحادیث وروایات امام صادق علیه السلام معجزه سوم اسلام است حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می فرماید: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز دل گرفتگی و بیم دارد، چگونه به چهار ذکر پناه نمی برد و از این چهار ذکر استغاثه و فریادخواهی و حمایت جویی نمیکند: ۱. در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» (آل عمران ایه ۱۷۱) پناه نمی برد. در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: فانقلبوا بنعمة من الله و فضل لم یمسسهم سوء؛ (پس آن کسانی که به عزم جهاد و تلاش در راه خدا خارج گشتند، و هراس انگیزی شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچ گونه بدی به آنان نرسید. ۲. در شگفتم برای کسی که اندوه و غمی بر او غلبه کرده است، چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» (سوره انبیاء آیه ۸۷) پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: فاستجبنا له ونجیناه من الغم وکذلک ننجی المؤمنین؛ پس ما (دعای یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده) استجابت کرده و از اندوه نجاتش دادیم و همین گونه مؤمنان را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء آیه ۸۸) ۳. در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده ( و بخصوص از خودی و آشنا اعم از دوست یا خویشاوند و همسر، رودست و به اصطلاح رکب و فریب خورده )، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره غافر آیه ۴۴) ... پناه نمی برد. زیرا خداوند به دنبال این ذکر فوق فرموده است: فوقاه الله سیئات ما مکروا «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر (فرعونیان) مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)  ۴. در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیبایی های دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله و لاقوة الا بالله» (سوره کهف آیه 39) پناه نمی برد، زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود:انْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْکَ مالًا وَ وَلَداً فَعَسى‏ رَبِّی أَنْ یُؤْتِیَنِ خَیْراً مِنْ جَنَّتِکَ( عسی در آیه حتم و یقین است ) اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی پس (بدان  که) حتما خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.» بعضی از بزرگان فرموده اند هر کدام از ذکر ها حداقل 100 مرتبه گفته شود. سخنرانی‌ها، نوشته ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده. عضو هیئت علمی دانشگاه ارتباط با ادمین: @Heidarimohammadjavad آیدی کانال: @MohammadJavadHeidari
هزار طايفه آمد، هزار مكتب رفت و ماند شيعه كه قال الامام صادق داشت
چه شد که در افق چشم خود شقایق داشت مدینه ای که شب پیش، صبح صادق داشت   اگرچه شمس وجودش به سمت مغرب رفت هزار قله ی پر نور در مشارق داشت   چه با شکوه، غم خود به دل نهان می کرد چه شِکوه ها که از ان فرقه ی منافق داشت   به غیر داغ محرم، گلی زباغ نچید چقدر روضه ی گودال در دقایق داشت   خلیل بود ولی آتشش سلام نشد همان که در نفسش عطری از حدائق داشت   هزار طائفه آمد هزار مکتب رفت و ماند شیعه که "قال الامام صادق" داشت محمد جواد زمانی سخنرانی‌ها، نوشته ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده. عضو هیئت علمی دانشگاه ارتباط با ادمین: @Heidarimohammadjavad آیدی کانال: @MohammadJavadHeidari
⚔️وصی جعفر بن محمد صادق را بکش !! 13- ابو أيوب نحوى گويد: ابو جعفر منصور دوانیقی ( خلیفه وقت امام ) نيمه شبى مرا خواست و نزد او رفتم، بر تخت خود نشسته بود و جلو او شمعى بود و در دست او نامه‏اى، گويد: من چون سلام دادم آن نامه را پيش من انداخت و مى‏گريست، گفت: اين نامه از محمد بن سليمان است كه به ما گزارش داده، جعفر بن محمد وفات كرده است، إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏- تا سه بار- و كجا است مانند جعفر؟ سپس به من گفت: بنويس، من ديباچه نامه را نوشتم و سپس گفت: بنويس، اگر جعفر بن محمد به شخص معينى وصيت كرده ( مقصود امام بعدش ) او را پيش دار و گردنش را بزن، گويد: به او جواب رسيد كه جعفر بن محمد به پنج نفر وصيت كرده : اول به خود ابومنصور دوانیقی و بعد به محمد بن سليمان و بعد به عبد الله و بعد به موسى علیه السلام و بعد به حميده همسر ایشان. ابومنصور گفت : کشتن اینان ممکن نیست !!! 📚 الکافی ج1 ص188 ح13، 14 اللهم عجل لولیک الفرج https://eitaa.com/joinchat/1580400899C975a8e3a52