eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
138 دنبال‌کننده
885 عکس
546 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
مناظره درباره (علم غیب غیر خدا) (قسمت سوم) تا دو قسمت [سوم و چهارم] اشکال یکی از اعضای یک گروه و پاسخ به آن است از بردن نام مستشکل خودداری میشود چون ممکن است راضی نباشد. اشکال آقای... آیه ۳۱ بقره مربوط است به علم آدم الاسماء کلها می باشد در این آیه ذکری از موسی بعمل نیامد آنچه در پیام شما ار داستان موسی و خضر و یا جن و یا .......مربوط می شود به ایه 65 کهف مربوط می‌شود که می گوید : فوجدا عبدا من عبادنا اتیناه رحمه ......که می‌شود گفت این عبد هر کس است باید نبی باشد (با توجه به ایه 31 و 32 زخرف رحمه یا رحمت نبوت و پیامبری می باشد آنجا که می گوید : اهم یقسمون رحمت ربک نحن قسمنا بینهم ) در مورد دانستن علم غیب به دو مورد اشاره نمودید یکی اراده و مصلحت خدا که همان باذن الله . آنچه خداوند به پیامبران آگاهی از غیب داده انهم اندکی اشاره نموده و یا معجزه یا زنده کردن مرده و یا زنده کردن پرنده کشته وله شده و.....همه را در سور قرآن بیان نموده ولی دانستن ائمه به علم غیب به هر اندازه چه کم وچه زیاد از کجای آیه ای می توان فهم کرد؟ بقول شما دو اراده در کار است یکی اراده خدا و دیگری اراده شخص امام اراده اول را عرض کردم واما اراده دوم را بیان کردید اذا شاووا علموا متن حدیث منقول از امام صادق در کافی ج۱ ص ۲۵۸ : آن الائمه اذا شاووا آن یعلموا علموا در بررسی آن حدیث در فرض صحت آن اراده امام در قبول علم شرط است با کلمه شاووا پس بدون دو شرط اراده خدا و اراده امام نمی‌شود علمی از جانب خدا به امامی ارسال شود حال اگر خدا اراده کند و امام اراده نکند چه می‌شود عرض کردم ممکن است چنین اتفاقی بیفتد از امام بالاتر می‌شود پیامبران ( درارسال وحی ایا قبول پیامبر برای پذیرش وحی شرط بوده ؟ اگر نبود چطور می‌شود امامی که زیر مجموعه پیامبر است و در نبود پیامبری محمد امامانی مطرح نبودند ) ایا اگر پیامبر اراده می کرد از علم غیبی آگاه شود خدا به خواسته پیامبر عمل می کرد ؟ یا اینکه اراده خدا شرط است نه اراده پذیرنده تمام آنچه گفته شد آیه ۳۶ سوره جن : عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا چه باید کرد این آیه نه قیدی و استثنایی به فرد و یا میزان و نوع غیب اشاره کرد ه است. پاسخ باقریان علیک السلام تشکر در مورد شماره و سوره دو آیه اگر اشتباهی کرده باشم به اصل مطلب زیانی نمی رساند. فرمودی «دانستن ائمه به علم غیب به هر اندازه چه کم وچه زیاد از کجای آیه ای می توان فهم کرد؟». پاسخ: (اولا) در قرآن آمده است: (عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُولٍ) [جن/ 26 – 27]. گرچه در آیه 26 نفی علم غیب از غیر خدا کرد، ولی در آیه 27 با جمله (من ارتضی) استثنا کرد و جمله موصوله عمومیت دارد و ملاک اعطای علم غیب به یک انسان را بیان میکند و مقصود هر انسانی است که خدا از او راضی باشد و اما (مِن رسول) بیان برای (من ارتضی) و در مقام بیان قدر متیقن اشخاص مورد رضایت خدا است و این مصداق متیقن مقید به ادات حصر نیست، از اینرو غیر پیامبر یعنی اوصیای او را نیز شامل میشود. (ثانیا) وقتی نام ائمه در قران ذکر نشده کسی ادعا نمی کند که اعطای علم غیب به ائمه با ذکر نام در قرآن بیاید. بلکه بعد از قرآن سنت معصومان حجت شرعی است و از سیره ائمه و روایات فراوان استفاده می شود که نمونه هایی از آنها را در پاسخ به اشکالات مرحله دوم جناب استاد... از نهج البلاغه و بعضی از منابع اهل سنت نقل کردم و روایات در این باره مخصوصا درباره علی علیه السلام حتی در منابع اهل سنت فراوان و در حد تواتر معنوی است و در کتاب زیور خلافت با دو عنوان (اعلمیت علی ع) و (کرامات علی ع) آورده ام، چه رسد به منابع شیعه.
فرمودی (پس بدون دو شرط اراده خدا و اراده امام نمی‌شود علمی از جانب خدا به امامی ارسال شود حال اگر خدا اراده کند و امام اراده نکند چه می‌شود). پاسخ: (اولا) ائمه علیهم السلام در نکاه شیعه افضل از فرشتکان هستند و خدا درباره فرشتگان فرمود (وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُون‏) [انبیا/ 27) و ائمه نیز با فرمان خدا عمل میکنند و در جایی که اراده خدا نباشد اراده انان نیز تعلق نمی گیرد. (ثانیا) مقصود از تعلق اراده خدا به علم ائمه به غیب در مرحله اذن عام تعلق علم به انان به عنوان اولیای الهی است، اراده عام کرد که پیامبر و یا امام علم به غیب داشته باشد یعنی مصلحت و اذن او تعلق گرفت که آن ولی خدا هرگاه صلاح بداند به آن چیز علم پیدا کند، اما در مقام اجرا در هر موردی پیامبر یا امام اراده کرد چیزی را بداند از آن اذن الهی استفاده کرده و دانستن ان را اراده می کند و در هر موردی مصلحت نداند دانستن آن را اراده نمی کند. نه اینکه خدا نیز مانند امام در هر موردی اراده خاص داشت باشد تا توهم تخالف دو اراده مطرح بشود. مثال: خدا در قران توفی جانداران را را به خود اختصاص داد و فرمود (اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُس‏) (زمر: 42). و با این حال فرشتکان را نیز مامور توفی قرار داد و فرمود (قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْت‏) (سجده/ 11) و (يَتَوَفَّى الَّذينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ) [انفال/ 50]. اینجا توهم نمی شود که ممکن است در موردی خدا توفی را اراده کند و فرشته ان را اراده نکند، چون اراده خدا بر متوفی بودن فرشته یعنی اذن عام دادن به فرشته برای توفی و اما فرشته در مقام اجرا از آن اذن عام استفاده میکند و یکی را شایسته توفی میداند توفی میکند و دیگری را شایسته توفی نمیداند توفی نمیکند و در هر صورت با اراده خدا مخالفتی نمیکند. فرمودی (آیه ۳۶ سوره جن : عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احدا چه باید کرد این آیه نه قیدی و استثنایی به فرد و یا میزان و نوع غیب اشاره کرده است). پاسخ: بزرگوار، بعضی از ایات قران با بعضی دیگر تفسیر میشود و تفسیر گاهی به صورت استثنا است و چند سطر پیش پاسخ تقدیم شد از اینکه در آیه بعدی استثنا کرد (إلا من ارتضی). لطفا صدر این نوشته را مطالعه بفرمایید.
. ♻️ از پدرم پرسیدم برای چی انقلاب کردید؟ گفت: 1⃣ انقلاب کردیم اول برای . برای اینکه پهلوی به هویت شیعی ما حمله‌ور شده بود، اول با زور و چکمه بعد با تبلیغات و رسانه به جان دین مان افتاده بودند. از حجاب تا روضه عاشورا. در عصری بودیم که بردن نام (ع) در این کشور قدغن بود. می‌خواستیم به عصری برسیم که میلیون‌ها نفر در به زیارت سمبل انسانیت و آزادگی بروند. می‌خواستیم به مقام انسانیت برسیم. 2⃣ انقلاب کردیم برای ، برای استقلال ایران. کشورمان زیر لگد انگلیسی‌ها و امریکایی‌ها له شده بود. 50 هزار مستشار امریکایی از ما کاپیتولاسیون و حق توحش می‌گرفتند و شاه مملکت بدون اجازه آنها آب نمی‌خورد! 3⃣ انقلاب کردیم برای ایرانگ برای خاک ایران. شاه، سرزمین و 32 جزیره زیبای آن را به انگلیسی‌ها و وهابی‌ها بخشید و گفتند دخترمان بود شوهرش دادیم. انقلاب کردیم تا بقیه خاک وطن را شوهر ندهند. 4⃣ انقلاب کردیم برای عزت و حیثیت‌مان. در عصری که بر سر در باشگاه‌های انگلیس در ایران در وطن خودمان می‌نوشتند: ورود سگ و ایرانی ممنوع. 5⃣ انقلاب کردیم برای نجات و فکرمان. در عصری که تعداد کاباره‌ها و قمارخانه‌ها و فاحشه‌خانه‌ها از تعداد کتابخانه‌ها و دانشگاه‌ها بیشتر بود، انقلاب کردیم تا فکر و فرهنگ ایرانی لگدمال نشود. حقیری داشتیم که صریحا می‌گفت: شما هرگز میکل‌آنژ یا باخ نداشتید. شما حتی یک آشپز بزرگ نداشته اید.. شما هیچ چیز بزرگ و فوق‌العاده عرضه نکرده‌اید. هیچ چیز." 6⃣ انقلاب کردیم برای حفظ دختران و پسران‌مان. از چنگ حکومتی که دستاوردش برای زنان ایران «شهر نو» بود و 50 هزار رسمی. از شر حکومتی که از خود شاه تا برادران و خواهرش اشرف، مافیای بین‌المللی مواد مخدر بودند و درخت نحس اعتیاد را در ایران کاشتند. 7⃣ انقلاب کردیم برای نجات از عقب ماندگی . از کشوری که 57 سال تحت سلطنت پهلوی بود و 68 درصد مردمش بیسواد نگه داشته بودند، در حالی‌که آمریکا ناسا داشت، هند ماهواره به فضا فرستاده بود، ترکیه متروی 50 ساله داشت ولی ما هیچ نداشتیم. تا برسیم به کشوری که طی 40 سال 93 درصد مردمش باسواد شوند. و رتبه علمی 16 ام جهان باشیم. 8⃣ انقلاب کردیم برای . از عصری که نیمی از جمعیت ایران سوءتغذیه داشتند و بجای خانه، در یک "اتاق" زندگی می‌کردند. (فیلم‌فارسی‌ها شاهد است)، از عصری که نیازهای اولیه زندگی (آب و برق و گاز و یخچال و کولر) یک آرزو بود. تنها 45 شهر ایران آب لوله کشی داشت، 96 درصد روستاها برق نداشت، تنها 9 شهر گاز لوله‌کشی داشت. از عصری که 46 درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی می‌کردند، مترو و سیستم فاضلاب و موشک و زیردریایی و.. رویا بود! تا برسیم به عصری که همه 1100 شهر ایران و 34 هزار روستا آب دارند، همه شهرها و تمام روستاهای بالای 40 خانوار برق دارند. 95 درصد جمعیت ایران گاز دارند و برای رفع فقر، از کمیته امداد تا بهزیستی و صدها خیریه ساختیم. 9⃣ انقلاب کردیم برای حتی و بهداشت‌‌مان. از عصری که مردم ما درگیر شپش بودند، حتی وقتی‌ همسر شاه را پشه سالک گزید، و برایمان از هند و بنگلادش و پاکستان پزشک و پرستار می‌آوردند. از عصری که سن امید به زندگی‌مان فقط 54 سال بود! تا برسیم به عصری که سن امید به زندگی‌مان به بالای 75 سال رسیده. و جزء 10 کشور دارای بهترین سیستم پزشکی هستیم. 0⃣1⃣ انقلاب کردیم برای . تا از شر چنگال آهنین نجات یابیم. یک سازمان تروریستی وحشی که به اذعان شخص شاه 3000 زندانی سیاسی داشت. از حکومت وحشت شاهنشاهی که فالاچی، خبرنگار آمریکایی متعجبانه به شاه می‌گوید: «مردم ایران با شنیدن اسم شاه در خیابان‌ها می‌کنند. می‌ترسند کلمه‌ای بر زبان آورند.» 1⃣1⃣ انقلاب کردیم برای اینکه باشیم، نه رعیت. برای نجات از 2500 سال شاهنشاهی که مردم در آمد و شد این شاه و آن شاه، هیچ کاره بودند تا حکومت در دست ما مردم باشد. برای اینکه شاه مان با کودتا و دستور اجنبی نیاید. برای اینکه از رئیس جمهور تا خبرگان از مجلس تا شورای شهر و شورای مدرسه کودکانمان را خودمان انتخاب کنیم. 2⃣1⃣ انقلاب کردیم برای تشکیل حکومتی که ثمره 1400 سال صبر و خون دل خوردن و مسلمانان راستین است. تا به جرم مسلمان بودن و شیعه بودن کشته نشویم. انقلاب کردیم تا نام خدا و پیامبر و امیرمومنان را بر ماذنه‌ها بشنویم. تا طعم حکومت عدل و مرحمت را بچشیم. تا با در هر جای جهان بجنگیم و پناه مظلومان باشیم. تا کانون انسانیت و مهربانی و مبارزه با شیاطین بزرگ و کوچک باشیم. ✍️ دکتر الهه خانی
‍✍آیت‌الله بهجت (ره) : یکی از چاره جویی های شرعی برای استجابت دعا و برآورده شدن حاجت خود، این است که شخصی که حاجت یا گرفتاری دارد، دعا کند و از خدا بخواهد که تمام گرفتاریهای مشابه گرفتاری او را از تمام مؤمنین و مؤمناتی که گرفتار هستند برطرف کند؛ و یا هر حاجتی نظیر حاجت او دارند، برآورده شود؛ زیرا دراین‌صورت مَلَک برای خود انسان دعا میکند و دعای مَلَک مستجاب میشود. 📚 بهجت‌الدعا، ص٢٨ ✅کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/joinchat/1979252750C33ed740bf9
🌸✨ 🔥جبران حق الناس 🔥حتی سر سوزنی حق الناس را خدا به هیچ وجه نمی بخشد 🌹پس باید هر طور شده در این دنیا کاری کنیم تا طرف ما را ببخشد 🌹برای جبران حق الناس اولش اين است که اگر می‌توانم برویم از کسی که آبرویش را بردیم، طلب رضايت کنیم و آبرو برايش درست کنیم. 🌹اگر مالش را ضايع کردیم، برویم مالش را بدهیم💵 يا رضايت بگيرم. ♦️اما اگر کسانی که حق شان را ضایع کردیم نمی شناسیم یا میشناسیم میترسیم برویم بگوییم ♦️اگر برویم بگويیم من پشت سر شما فحش بد دادم.. يک فتنه‌ي بدتر به پا میشود، 🌹1-برای آنها صدقه بدهیم، که به آن می گويند رد مظالم.احکام صدقه رابپرسیم. 🌹2-به نیت آنها استغفار کنیم 3-در کارهاب خيرمان مثل نماز نافله یا دعاهايی که می خوانیم آنها را شريک کنیم به نيابت از آنها کار خير انجام دهیم.زيارت عاشورا را به نيابت از آنها بخوانیم. ▪️ کانال معرفتی بسمت خدا | ✅کانال سبک زندگی👇 https://eitaa.com/joinchat/1979252750C33ed740bf9
✍ متنی از دکتر روح الله کریمی خویگانی 🌺🌺🌺از انسان شناسی کربلا تا انسان شناسی روان شناسی‌ 👈به سلیگمن در روان‌شناسی_مثبت‌گرا بگویید زنی می‌شناسم که در معرکۀ عشق شاهد ذبح 18 نفر از بستگان درجه یک بود و گفت: جز زیبایی ندیدم! و قاسمی که گفت: مرگ برایم از عسل شیرین‌تر است! 👈به واتسون در رفتارگرائی بگویید حسینی می‌شناسم که نه با «مُلکِ ری» فریفته شد و نه از «غلاف شمشیر» هراسناک! تا تردید حاصل کند که مبنای رفتارِ آدمی «پاداش» است یا «تهدید؟» ! 👈به گلاسر در تئوری_انتخاب بگویید سراغ دارم 72 نفر با اختیار خویش «انتخاب» کردند تا پای در «قتلگاه» بگذارند! 👈به مازلو در روان‌شناسی انسان‌گرایانه بگویید ابوالفضلی می‌شناسم که پا بر نیازهای زیستی گذاشت و «جرعه‌ای آب ننوشید» و نیاز به امنیت خود را نادیده گرفت و «امان‌نامه» را پس زد تا مصداقی شود برای «افرادِ خودشکوفا»! 👈اگر از « مهارت_نه_گفتن» گفتید، یاد کنید از آقایی که زیرِ سُم اسبان رفت اما بر بیعتِ با ظالم «نه» گفت! 👈اگر از «خانواده مطلوب» گفتید، نام ببرید از «انسجام خانوادگیِ» یک ابر مرد که خانواده‌اش از مدینه تا کربلا از شیرخواره تا بزرگسال و از عروس و داماد تا پدربزرگ و مادربزرگ پا به پا تا جولانگاه همراه او پیش آمدند! ⬅️ آری انسان شناسی کربلا رنگ و بویش متفاوت است... انسانم آرزوست.
یاد وخاطره ازادگان وایثارگران را گرامی می داریم مرد آزاده ندارد سر آزار کسی خود بسوزد که شود شمع شب تار کسی همتش نیک بلند است و به قامت چون سرو تکیه بر خویش نماید نه به دیوار کسی از خدا می طلبد هر چه بخواهد نه ز خلق نیست محتاج به یک درهم و دینار کسی نه ز کس وام ستاند که شود محتاجش نه اگر وام دهد هست طلبکار کسی نان ز بازو خورد و همت مردانه خویش گر دهد سر نشود نان خور و سر بار کسی گر چه درویش بود بنده سلطان نشود بهر دولت نشود نوکر دربار کسی میل شهرت نکند جان عزیزش در بند چون‌متاعی نشود بر سر بازار کسی
کتاب تقریرات آیة الله شیخ علی حیدری کاشانی | فروشگاه اینترنتی نورشاپ "کتاب تقریرات آیة الله شیخ علی حیدری کاشانی | فروشگاه اینترنتی نورشاپ" https://www.noorshop.ir/en/book/69353/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8
✅حضرت آیت الله جوادی آملی: ملتی اگر بخواهد بایستد باید جیبش و کیفش پر باشد/ هدف حوزه های علمیه «عاقل شدن» است 🔹 مال مثل عقل نیست، عقل بالاتر از علم است، شما که در مسیر علم هستید به علم بسنده نکنید بلکه بکوشید آنچه یاد گرفتید هم خودتان عمل کنید و هم به جامعه منتقل کنید، آنچه اصرار قرآن کریم هست این است که کسی که وارد صحنه علم شد، بین راه قطع نکند بلکه تا پایان راه برود، عالم شدن برای سالک، بین راه است و هدف حوزه های علمیه، عالم شدن نیست بلکه عاقل شدن است! ایشان بیان داشتند: قرآن کریم فرمود این علم، پایه و نردبان است، آن کسی می تواند ترقی کند و عاقل بشود که عالم باشد ﴿وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ﴾؛ علم زمینه برای عاقل شدن است، مهم آن است که انسان از این علم بهره ببرد و از آن استفاده کند تا عاقل شود لذا امیرالمومنین فرمود: «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا ینْفَعُهُ» بسیاری از درس خوانده ها هستند که کشته جهلشان هستند، ممکن است کسی چند سال درس بخواندعالم بشود اما تا وقتی عامل نباشد، اثری ندارد، اگر عالمی عامل نبود، گرفتار دشمن داخلی است. https://fa.shafaqna.com/news/1632363 جزئیات 👆👆👆 🌍 | خبرگزاری بین المللی شفقنا 🆔 @shafaqna_farsi
☫﷽☫ راهکاراساسی توسعه فردی وپیشرفت اجتماعی جهل زدایی وعقلانیت است ریشه اختلافات و اتهامات جهل است. این کشمکش‌ها راجع به افکار، اشخاص و ادیان، واختلا ف ها در خصوص جناح بندی ها وسیستم حکمرانی ودر گیری خانوادگی هیچ‌ گاه بکلی خاتمه نمی‌پذیردمگر عقلانیت وعلم حاکم گردد. ریشه بسیاری از اختلافات و اتهامات ونزاع ها جهل است. وهر شر وپلیدی مولود شر است وراه درمانش علم وعقلانیت است رسالت نهاد علم این است که افراد عاقل پرورش دهد وجامعه را اهل عقلانیت کند والا علم به تنهایی کافی نیست رب عالم قد قتله جهله وعلمه لاینفع شما افراد استاد دیده را با استاد ندیده مقایسه کنید استاد ندیده و یک چیزهایی پیش خودش می‌پندارد و به همان ‌ها اکتفا می‌کند و نتیجه می‌گیرد. کرده ای تاویل حرف بکر را خویش را تاویل کن نی ذکر را نوع فرمایش مخالفین برای آنست که پخته نیستند و استاد ندیده‌اند. فلاسفه الهی و متاله را مقایسه کنید با مخالفان آنان تا درجه اختلاف علمی، مقامی، اخلاقی و سیروسلوکی و آثاری آن‌ها مشخص شود. برای اشنایی بیشتر مراجعه کنید به مصاحبه علامه حسن حسن زاده املی 📚 مجله حوزه - مهر و آبان ۱۳۶۶، شماره ۲۲ تاملات محمد جواد حیدری