ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﻧﺪﻭﻧﭙﺰﺷﮑﯽ ﺭﻓﺘﯿﻦ؟؟؟
ﺍﻭﻝ ﺩﮐﺘﺮ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺳﻮﺯﻥ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﻟﺜﻪ ﺗﻮﻥ، ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻥ ﻣﺘﻪ ﺭﻭ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ
ﺩﺳﺘﺶ ...
ﺑﻌﻀﯽ ﻭﻗﺘﺎ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺩﺭﺩ ﺩﺳﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﺭﻭ ﻣﺤﮑﻢ ﻓﺸﺎﺭ ﻣﯿﺪﯾﻢ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻣﻮﻥ ﺟﻤﻊ ﻣﯿﺸﻪ ...
ﭼﺮﺍ ﻧﻤﯿﺰﻧﯿﻦ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﺶ؟!
ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻫﻮﺍﺭ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟!
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺩ ﺭﻭ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﺮﺩﯾﺪ، ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﻮﺯﻥ ﻭ ﺁﻣﭙﻮﻝ ﻭ ﻣﺘﻪ ﻭ
ﺍﻧﺒﺮ ﻭ ...
ﺧﻮﺏ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﺑﻬﺶ !
ﭼﺮﺍ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟!
ﺗﺎﺯﻩ ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﺍﺯﺵ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯾﻢ ﺑﯿﺎﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ
ﻣﯿﮕﯿﻢ: ﺁﻗﺎﯼ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻭﻗﺖ ﺑﻌﺪﯼ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﺶ؟!
ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ " ﺩﻧﺪﻭﻧﭙﺰﺷﮏ" ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ... ؟؟
ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﭼﻮﻥ
ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺩﺍﺭﻩ
ﻭ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﻣﯿﺸﻪ،
ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﻢ ﯾﻪ ﺣﮑﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﻩ،
ﺧﻮﺏ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ
ﺣﮑﯿﻤﻪ ...
ﺍﺻﻼ ﻗﺒﻼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺣﮑﯿﻢ ...
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺣﮑﻤﺖ ﺍﺳﺖ.
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺭﻧﺠﯽ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ،
ﺍﺯﺵ ﺗﺸﮑﺮ
ﮐﻨﯿﻢ،
ﺑﮕﯿﻢ ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻌﺪﯼ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﺶ؟
ﺭﻧﺞ ﺑﻌﺪﯼ؟
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﻣﺪﺭﮎ ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﯼ؟؟؟
ﺣﺘﯽ ﻗﺪ ﯾﻪ " ﺩﻧﺪﻭﻥ ﭘﺰﺷﮏ "؟؟؟
ﯾﺎﺩﺕ ﻧﺮﻩ ﺍﻭﻥ ﺧﯿــﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺧﺪﺍﺳﺖ...!!
👤 الهی قمشهای
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
مهدی رسولی12.mp3
زمان:
حجم:
7.58M
🍃آه من الفراق ای کعبهی عراق
🍃از حال دلم میشه بگیری سراغ
🎙 حاج مهدی رسولی
به گوش میرسد از آسمان اذان حسین
زمین از آنِ حسین، آسمان از آنِ حسین
هزار سال گذشت و هنوز در گذر است...
کسی مرا برساند به کاروان حسین
عجیب نیست اگر بر کویر خشکِ یزید
ببارد ابر کرامت از آسمان حسین
مرا به دست کسی جز حسین نسپارید
قسم به جان عقیله، قسم به جان حسین
به ریگهای بیابان بگو قیام کنند
به احترامِ کفِ پای دختران حسین
حسن غریبترین نام عالم هستیست
و عاشقانهترین نامِ عاشقانه: حسین
به کام ماست، اگرچه به نام او باشد
چه شعرها که نگفتیم از زبان حسین...
هزار سال گذشت و بلندتر از قبل
به گوش میرسد از نیزهها اذان حسین
مجتبی حاذق
🏴شروط رفاقت با امام حسن مجتبی علیهالسلام🏴
🔹مردی محضر امام مجتبی علیهالسلام رسید و از ایشان خواست مدتی رفیق (شاگرد) حضرت باشد.
امام علیهالسلام سه شرط مهم برای او گذاشتند:
۱. مبادا در جایی مرا مدح و ثنا کنی، زیرا من به خودم آگاهتر هستم.
۲. مبادا در حضور من دروغبافی کنی، زیرا دروغگو، رأی و نظر شایستهای ندارد.
۳. مبادا نزد من از کسی غیبت کنی.
مرد که دید توان رعایت شروط امام علیهالسلام را ندارد، گفت: پس اجازه بده مرخص شوم.
حضرت که حاضر نبودند از شرطهای خود عقبنشینی کنند، فرمودند: باشد، هر وقت خواستی برو؛
🔹وَ سَأَلَهُ رَجُلٌ أَنْ يُخِيلَهُ.
قَالَ ع: إِيَّاكَ أَنْ تَمْدَحَنِي فَأَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِي مِنْكَ، أَوْ تَكْذِبَنِي فَإِنَّهُ لَا رَأْيَ لِمَكْذُوبٍ، أَوْ تَغْتَابَ عِنْدِي أَحَداً.
فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: ائْذَنْ لِي فِي الِانْصِرَافِ؟
فَقَالَ ع: نَعَمْ إِذَا شِئْتَ.
📚تحف العقول، ۲۳۶؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۱۰۹.
نکته: برای معنای کلمه یخول، مراجعه شود به: تاج العروس، ج۱۴، ص۲۱۹.
•┈┈••✾••┈┈•
آدرس کانال در ایتا و تلگرام
🌹@alikhademi110🌹
✳️✳️✳️
در همه طول و عرض تاریخ همیشه برای کسانی که می خواستند در یاری حق سستی کنند بهانه ای فراهم بوده....
اما ما امروز هیچکدام از آن بهانه ها را نمی پذیریم.
خدا و رسولش و آیندگان هم بهانه های ما را نخواهند پذیرفت.
پس به موقع به یاری حق بشتابیم.
❤️ سلام بر 22 بهمن و امام و امتش.
تاریخ آینه عبرت است!
فرازی از خطبه ۲۷ نهج البلاغه امیرالمومنین علیه السلام: (وقتی خبر تهاجم سربازان معاویه به شهر انبار در سال ۳۸ هجری و سستی مردم به امام ابلاغ شد فرمود)
آگاه باشید! من شب و روز، پنهان و آشکار، شما را به مبارزه با شامیان دعوت کردم و گفتم پیش از آنکه آنها با شما بجنگند با آنان نبرد کنید. به خدا سوگند، هر ملتی که درون خانه خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد. اما شما سستی به خرج دادید و خواری و ذلت پذیرفتید، تا آنجا که دشمن پی در پی به شما حمله کرد و سرزمین های شما را تصرف نمود و اینک فرمانده معاویه( سفیان بن عوف غامدی از سرداران معاویه و اهل یمن بود) با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرماندار من (حسان بن حسان بکری) را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزی بیرون رانده است.
زشت باد روی شما و از اندوه رهایی نیابید که آماج تیر بلا شدید! به شما حمله می کنند، شما حمله نمی کنید!؟ با شما می جنگند شما نمی جنگید؟! این گونه معصیت خدا می شود و شما رضایت می دهید؟
وقتی در تابستان فرمان حرکت به سوی دشمن می دهم، می گویید هوا گرم است، مهلت ده تا سوز گرما بگذرد و آنگاه که در زمستان فرمان جنگ می دهم، می گویید هوا خیلی سرد است بگذار سرما برود. همه این بهانه ها برای فرار از سرما و گرما بود؟
وقتی شما از گرما و سرما فرار می کنید، به خدا سوگند که از شمشیر بیشتر گریزانید!
🤔🤔🤔
🔴 بسم الله الرحمن الرحیم
ضرورت طرح فقه مهارت
محمد جواد حیدری
امروز اقای دکتر شریفی ریاست دانشگاه قم در کانال خویش به مهارتهای زیر اشاره کردند و با عنوان مهارت آموختنی یاد داشت زیر را ارایه کردند:
انسان موجودی تعلیمپذیر است؛
هر سنی اقتضای آموزشها و تعلیمات خاصی را دارد.
برخی از آداب و مهارتهایی را که بدون آنها نمیتوان زندگی سالمی را داشت، فقط میتوان و میباید در سنین نوجوانی و جوانی آموخت؛
مهارتهایی از قبیل:
✔️مهارت بهداشت فردی
✔️مهارت تفكر كردن
✔️مهارت تفكر درست داشتن
✔️مهارت منظم بودن
✔️مهارت مدیریت زمان
✔️مهارت برنامهريزی
✔️مهارت مطالعه
✔️مهارت خوب حرف زدن
✔️مهارت حرف خوب زدن
✔️مهارت نویسندگی
✔️مهارت پژوهش و تحقيق
✔️مهارت کار گروهی
✔️مهارت انتقاد كردن
✔️مهارت انتقادپذیری
✔️مهارت جرئتورزی و خطرکردن (در مسیر درست)
✔️مهارت حل مساله
حقیر با مطالعه متن فوق به فکر فقه مهارت افتادم وبه ذهنم رسید که به دانشجویان دکتری یا ارشد موضوع بدهم تا در خصوص
احکام ومبانی فقهی هریک از موضوعات فوق کار کنند مهارت های دیگری که در خصوص ایده فقه مهارت مورد نظر است عبارتند از:
مبانی فقهی واحکام مهارت تعامل
ومهارت مهندسی شخصیت ومهارت معیشت ومعاشرت ومهارت ارتباطات ومهارت خطابه وتبلیغ ومهارت جذب حداکثری ومهارت پاسخ بالفعل به نیازهای صادق انسان ومهارت حکمرانی ومهارت همسر داری ومهارت فرزند پروری ومهارت مطالبه ومهارت دانشجویی ومهارت استادی ومهارت همسری ومهارت پدری ومهارت مادری ومهارت رفاقت ومهارت تبیین ودهها مهارت دیگر که علاوه بر چیستی وچرایی وچگونگی می توان به تحلیل احکام وفلسفه ومبانی فقهی وقوانین حقوقی ان پرداخت وعلاوه بر تولید علم در این خصوص در جهت پاسخ به پرسش های نیاز محور وتقاضا محور تلاش کرد
🌹