eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
138 دنبال‌کننده
885 عکس
546 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ایت حق اخوند محمد جواد صافی فقیه مجاهد وبی الایش محمد جواد حیدری (گزارشی از محفل نکوداشت آیت الله آخوند محمدجواد صافی گلپایگانی): (کلمة الحق) مثنوی کم‌نظیری که به دستور امام خمینی چاپ شد نشست معرفی و بررسی کتاب «کلمه الحق» نوشته آیت الله ملامحمدجواد صافی گلپایگانی که اثری منظوم در خصوص تاریخچه دوره رضاخانی است در حسینیه هنر با ارائه حجت الاسلام والمسلمین اکبری شاهرودی و دکتر حامد حجتی برگزار شد. در ابتدا، حجت الاسلام اکبری با بیان ابعاد شخصیتی آیت الله آخوند ملامحمد جواد صافي گفت: آن مرحوم و فرزندان مکرّمشان آیات عظام صافی گلپایگانی، علاوه بر اینکه در فقه، اصول، تفسیر، کلام و ... می‌درخشند، در زمینه خوشنویسی و ادبیات فارسی و شعر نیز ید طولایی داشتند. مسئول موسسه اندیشه و تمدن شیعه ادامه داد: آن فقیه مجاهد دارای طبع شعر بالایی است که امام راحل و مقام معظم رهبری آن را بارها ستوده‌اند. کتاب کلمه الحق که تاریخ دقیق و معتبر پهلوی اول است به دستور امام راحل چاپ شده است و انصافاً در این عرصه بی‌نظیر است. وی مبارزات سیاسی آن مرحوم را مثال‌زدنی دانست و بیان کرد: ایشان در مقابله با استعمار و جریان‌های ضد دینی، مراودات و مکاتبات زیادی با مثل آیت الله شیخ فضل الله نوری و شهید آیت الله مدرس داشتند و از ابتدای روزگار رضاخان، وی را مهره دشمنان اسلام می‌دانستند که با سرودن این مثنوی، تاریخ جنایات و خیانت‌های آنها را ثبت و ماندگار کرد که برای اطلاع همه نسل‌ها مفید است. در ادامه این نشست، شاعر محترم دکتر حجتی گفت: کتاب کلمه الحق ویژگی های زیادی دارد که گاه با آثار دیگر مشترک و گاه نیز ویژگی مخصوص به خود را دارد؛ از نظر منظوم مانند یک دوبیتی است که در اذهان به خوبی جا می گیرد؛ برای بیان یک مسأله تاریخی و سرودن شعر اعتراض، وزنی انتخاب شده است که شاعر در آن ابتکار عمل داشته باشد و این روش در دیگر آثار اعتراضی نیز به کار گرفته شده است و این نکته از نقاط قوت مثنوی «کلمه الحق» است. وی ادامه داد: اشعاری که به دنبال رساندن یک واقعیتی هستند از تخیل به دور بوده؛ از همین رو آیت الله ملامحمدجواد صافی گلپایگانی در این کتاب ردپای زیست خود را ارائه می کند و جذابیت این کتاب نیز همین است. در این کتاب شاعر برای رضاخان آرزوی مرگ می کند و سپس پس از دوسال مرگ پهلوی اول فرامی رسد و آیت الله محمدجواد صافی دو بیت دیگر نیز می افزاید اما تفاوتی بین دو شعر دیده نمی شود که اختلاف زمان دو شعر را نشان دهد زیرا در هر دو بیت، زیست شاعر حفظ شده است. این پژوهشگر حوزه تاریخ و ادبیات افزود: این دست مثنوی ها شاعر را مجبور می کند که زبان نسبت به زمانه خود کهنه باشد اما آیت الله صافی با پرهیز از کهنه نویسی با یک زبان شیرین، شعر خود را ارائه می دهد؛ بعد از خواندن دو صفحه از کتاب متوجه خواهیم شد که آیت الله محمدجواد صافی دارای فکر ضد ظلم بوده که بدون مسامحه حرف خود را بیان می کند. وی با اشاره به تاریخ سرودن کتاب در سال ۱۳۲۰ و طبع کتاب در سال ۱۳۵۹ اظهار داشت: فضای قصه بر مثنوی کتاب «کلمه الحق» حاکم است و می توان قصه آن را در قالبی شبیه پرده خوانی عرضه کرد؛ این شاعر نسبت به حوادث زمانه نظر دارد و در خصوص قضایای جامعه دردمندانه حرف خود را بازگو می‌کند و در خصوص مثل کشف حجاب و ظلم بر شهید مدرس و دیگر مسائل مهم می‌سراید. حجتی عنوان داشت: یکی از مسائلی که در خصوص آن کم کاری شده است شعر اعتراض است و به نظر من باید برای آن کنگره ای تشکیل بشود؛ شعر اعتراضی درون گفتمانی انقلاب اسلامی می تواند خیلی تأثیرگذار باشد و افرادی مانند علیرضا قزوه، محمدحسین جعفریان، قیصر امین پور و حسن حسینی اشعار خوبی سرودند؛ پرداختن به شعر اعتراض می تواند راهگشا باشد. وی در ادامه تصریح کرد: ویژگی های اختصاصی کتاب مثنوی «کلمه الحق» عدالت خواهی و مکتبی بودن شاعر است که توانسته به صراحت به موضوع روشن گری و عدالت خواهی ورود پیدا کند؛ این کتاب می تواند به عنوان آموزش شعر مکتبی بسیار تأثیر گذار باشد. وی اظهار داشت: مقدمه این کتاب که توسط آیت الله العظمی حاج آقا علی صافی نوشته شده یک جستار است که نویسنده خارج از قاعده مقاله نویسی اطلاعات مهم خود را نوشته است و مقدمه ای ارزشمند را شکل داده است؛ مقدمه نیز قابلیت دارد مروری سریع به وضعیت رضاخان داشته باشد. ایشان در پایان با تاکید بر اینکه حوزه باید این تراث را قدردانی کند افزود: کتاب کلمه الحق قابلیت آن را دارد که موضوع چند رساله دکتری یا ارشد شود و از جنبه‌های مختلف تاریخی و ادبی آن را واکاوی و تبیین کنند.
مشاهدات افسر ترک از نزول عذاب الهى: نشریه اردنى ((شیحان )) در تاریخ ششم دسامبر ۱۹۹۹ برابر با ۱۶ آذر ۱۳۷۸، در بخش خبرى خود اقدام به درج بخش هایى از سخنان عبدالمنعم ابو زنط، از نمایندگان اسلام گراى اردن نمود که در مسجد مصعب بن عمیر، در استان ((مادبا)) در رابطه با علت وقوع زلزله در ترکیه ایراد کرده بود. به نوشته نشریه ((شیحان )) عبدالمنعم در این جلسه سخنرانى به صراحت اعلام کرد که علت وقوع زلزله ترکیه ، برپایى مجلس رقصى در یک پایگاه نظامى ترکیه واقع در سواحل دریاى مدیترانه بوده که در این مجلس ‍ گروهى از ژنرال ها و بلندپایگان نظامى اسرائیلى ، آمریکایى و ترکیه اى حضور داشتند. در اثناء این مجلس رقص و پایکوبى یک نظامى عالى رتبه ترکیه اى ، قرآنى را به دست گرفته و در حال مستى شروع به پاره کردن و پرتاب آن به زیر پاى رقاصه ها نمود و با نعره اى مستانه گفت : کجاست خدایى که قرآن را حفظ کند؟ نشریه صبح که این خبر را نقل کرده است در ادامه این مطلب مى افزاید: به دنبال درج این خبر، مردم اردن در تماس با مسؤ ولان نشریه ((شیحان )) خواستار گفتگوى نشریه با ابوزنط شدند تا این رخداد به صورت مشروح ترى بازگو شود. عبدالمنعم ابوزنط در این گفتگو به نقل از یکى از افسران مسلمان ترکیه که از حادثه زلزله جان سالم به در برده است ، اعلام کرد: در مراسمى که به مناسبت بازنشستگى گروهى از نظامیان عالى رتبه ترکیه اى در یکى از پایگاه هاى دریایى ترکیه برپا گردید، تعدادى از نظامیان عالى رتبه اسرائیلى و آمریکایى به همراه یک گروه از خوانندگان و نوازندگان مشهور اسرائیلى در مجلس حضور یافته بودند. در اثناى این مراسم یکى از ژنرال هاى ارتش ‍ ترکیه درخواست قرآن از یکى از سرهنگ هاى حاضر در جلسه کرد. سرهنگ پس از آوردن یک جلد از کلام الله مجید به دستور ژنرال ترکیه مکلف به خواندن آیاتى از قرآن شد. سرهنگ در آن جلسه شروع به تلاوت آیاتى کرد. سپس ژنرال ترکیه اى از او خواست تا به تفسیر آیات قرائت شده بپردازد که در این میان ، سرهنگ به دلیل عدم آشنایى با معارف و معانى کلام وحى از ترجمه و تفسیر آیات مزبور عذرخواهى کرد. در این هنگام ژنرال ترکیه اى با عصبانیت و در حالى که نعره مى زد: ((کجاست کسى که این قرآن را نازل کرده و در کتابش گفته : ما قرآن را فرستادیم و ما آن را محافظت خواهیم کرد، بیاید و از کتابش دفاع کند؟))قرآن را از سرهنگ گرفته و شروع به پاره کردن صفحات و اوراق قرآن کرده و آنها را زیر پاى رقاصه هاى حاضر در مجلس ‍ ریخت . ((ابوزنط)) در ادامه این گفتگو اظهار داشت : سرهنگ حاضر در مجلس ، در این هنگام دچار ترس و اضطراب شدید و به سرعت از مجلس ‍ خارج شد و خود را به بیرون پایگاه نظامى رساند که در این هنگام مشاهده مى کند عذاب الهى در حال نزول است . این سرهنگ در توصیف آن واقعه وحشتناک مى گوید: ناگهان نور شدید قرمز رنگى را مشاهده کردم که تمام فضاى منطقه را فرا گرفته و در یک لحظه دریا شکافته شد و همراه با انفجارى شدید شعله هاى آتش به سوى آسمان زبانه کشید و لحظاتى بعد به دنبال آن زلزله اى شدید منطقه را فرا گرفت . اما نکته قابل توجه و تاءمل تر آن است که تاکنون گروه هاى تفحص و تجسس ‍ آمریکا، اسرائیل و ترکیه اى نتوانسته اند اثرى از بقایاى اجساد نظامیان خود از این پایگاه نظامى بیابند!. در همین حال سردبیر نشریه ((شیحان )) مى گوید: اطلاعات دیگرى هم در این ارتباط وجود دارد که به برخى از آنها در نشریات ترکیه اشاره شده است . در پایان این گفتگو، شیخ ابوزنط در توصیف این سرهنگ ترکیه اى که از این عذاب الهى جان سالم به در برده مى گوید: سرهنگ مذکور که داراى تحصیلات عالیه مى باشد به جهت حفظ جان خود و رعایت مسایل امنیتى و ترس از حکومت لائیک ها، حاضر به معرفى خود در محافل عمومى نشده است . در عین حال افراد آگاه و مطلعى که به این پایگاه نظامى رفت و آمد داشته مى گویند: تعداد نیروهاى حاضر در این پایگاه اعم از سربازان ، گارد حفاظت ، فرماندهان و گروه هاى رقاصه ، حدود سه هزار نفر بوده اند که تمامى آنها در میان شعله هاى عذاب الهى معدوم شده اند. شیخ ابوزنط سخنان خود را با قرائت آیه اى از کلام وحى به پایان برد که فرمود:(۱) وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَهً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا (۲). «هنگامى که ما بخواهیم ساکنان شهرى را به هلاکت برسانیم به سرمستان «از پول و مقام و شهرت» آنان امر مى کنیم که به فسق و فجور بپردازند، آنگاه وعده عذاب الهى محقق مى شود و آن شهر را در هم مى پیچیم ». ۱- نشریه قدس https://eitaa.com/joinchat/4020764681C9173e34a19
توصیه‌ای برای مبلغان دین 🔻 امام علي عليه‌السلام: من نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ إماما فعَلَيهِ أن يَبدَأ بِتَعليمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعليمِ غَيرِهِ، و ليَكُن تَأديبُهُ بِسيرَتِهِ قَبلَ تَأديبِهِ بِلِسانِهِ ✳️ هر کسی كه خود را پيشواى مردم قرار دهد، بايد پيش از آموزش ديگران به آموزش خود بپردازد و پيش از آن كه به زبان تربيت كند، باید با كردار و رفتارش تربيت نمايد. 📚 بحارالأنوار: ۲/۵۶/۳۳ https://eitaa.com/joinchat/4020764681C9173e34a19
تفاوت فقه قرانی وفقه مصطلح فقه قرآنی در برابر فقه موجود و مصطلح که صرفا ناظر به افعال مکلفان است شامل تمام ابعاد و لایه‌های زندگی انسانها و جوامع میشه. موضوع فقه قرآنی تمام آموزه‌های دینی است نه صرف احکام شرعی فرعی. چنانکه آیهٔ نفر میفرماید: «لیتفقهوا فی الدین». پس، ادعای مشخص اینه: ۱. فقه قرآنی یعنی تفقه در تمام آموزه‌های دین نه فقط احکام شرعی فرعی. ۲. با توجه به شریفهٔ «وَ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ» گسترهٔ رسالت دین «اکثری» است و شامل پاسخ به تمام نیازها و مسایل و مشکلات انسانی میشه. ۳. لذا گسترهٔ فقه قرآنی متناسب با گسترهٔ ابعاد و لایه‌های وجودی انسان است. 🍏
سوکنامه شهادت امام کاظم علیه السلام شاعر: مرحوم استاد ژولیده نیشابوری شده شرمنده شمس از روی حضرت کاظم قمر شد مات از چهر نکوی حضرت کاظم بغیر از ذات حق آگه نباشد اندر این عالم کسی از سر اسرار مگوی حضرت کاظم بود او ششمین رهبر ز بعد ساقی کوثر که باشد قبله حاجات کوی حضرت کاظم نه بتوان توصیفش کرد که آسان نیست اوصافش که ینکو هست وصف تار موی حضرت کاظم ببیند یوسف از رویش بگوبد مرحبا بر حق که ینکو خلق کرده حسن روی حضرت کاظم بعالم رنگ و بوی گل بود از نور رخسارش بود خوی محمد خلق و خوی حضرت کاظم ولی از جور هارون دعا لبریز شد آخر ز زهر خانمان سوزی سبوی حضرت کاظم بدی در گوشه زندان چاارده سال آن مولا بدی با حق تعالی گفتگوی حضرت کاظم طلب میکرد او مرگ از خدا با دیده گریان که وصل یار بودی آرزوی حضرت کاظم خدایا دست گیری تو از ژولیده محزون بحق قرب و قدر و آبروی حضرت کاظم با عرض تسلیت وتعزیت محمد جواد حیدری https://www.balagh.ir/content/2487#:~:text=%D8%B4%D8%B9%D8%B1%20%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA%20%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%DA%A9%D8%A7%D8%B8%D9%85,*****
بسم الله الرحمن الرحیم خطر ریاست طلبی واسیب حکمرانی از دیدگاه حضرت امام کاظم علیه السلام امام موسی الکاظم علیه السلام در دو حدیث نورانی و دو جمله ی بنیادی، دردی مهم و خطرناک و درمان آن درد را بیان می فرمایند. در سخن نخست،درد را چنین ترسیم و تشبیه می کنند: "خطر و ضرر ریاست طلبی برای مسلمان بیشتر از ضرر دو گرگ درنده ای است که به گلّه ی بدونِ چوپانِ گوسفندان،هجوم ببرند".(۱) آری،ریاست دوستی و جاه طلبی ریشه ی بسیاری از مفاسد و زشتی هاست. مقام پرستی و برتری جویی،مراتبی دارد که هر یک در حدّ خود موجب تباهی و گمراهی می شود،چه ریاست طلبی نسبت به حکومت کردن بر سرزمینی باشد،چه تفوق خواهی در مورد ریاست بر یک اداره، و یا حتی برتری جوییِ بی دلیل بین گروهی از همکاران،یا در خانواده بین زن و شوهر. این ریاست طلبی است که ریشه ی ظلم و بی عدالتی و فساد است، این میل به رییس شدن است که سبب حسادت و سخن‌چینی و زیر آب زنی می شود،این علاقه به برتر بودن و سرور بودن و بقاء پست و مقام است که انسان را به هر کاری وادار می کند تا جایی که دین مسلمان را از بین می برد و حتی انسانیّتِ آدمی را به باد می دهد،تا جایی که  به شهادت تاریخ پادشاهی حاضر می شود فرزندش را کور کند تا مبادا طمع به مقام سلطنتش نماید. آری،چنان که موسی بن جعفر سلام الله علیهما می فرماید ریاست طلبی همچون دو گرگ گرسنه است که از دو سو بر ایمان مسلمان هجوم آورند و از چپ و راست در منگنه ش قرار دهند تا جایی که دو گرگ هوا و هوس،اخلاق و شرافت و ایمان او را بدرند و روحش را پاره پاره کنند و جسدِ بی جانِ ایمانش را بر زمین فکنند. و جالب است که حضرت،دین انسان ریاست طلب را به گلّه ی بی چوپان تشبیه کردند،چه اینکه شخص ریاست طلب،عقل و وجدان و تدبر و تفکر را،که به منزله ی محافظان روحش هستند،از دست داده است و دیگر این نگهبانان دلسوز در وجود انسان جاه طلب جایی ندارند تا بتوانند از شرافت او در برابر گرگ ریاست دفاع کنند. اینک این دردی است جانسوز و دیگر سوز،چرا که شخص مقام پرست هم آخرت خود را به باد می دهد و هم دین و دنیای زیردستانش را تباه می کند. برای درمان چنین دردی،چه باید کرد؟ برای مداوای این مرض،باید ریشه ی درد را شناخت و برای ریشه شناسی باید به حقیقت ریاست پی بُرد که ریاست اولش کجاست و پایانش چیست وعاقبتش کدام است. حقیقت ریاست و ابتداء و انتهاء و عاقبتِ آن در حدیث دوم از امام کاظم سلام الله علیه بیان شده است،آن گاه که حضرتش بر سر قبری حاضر شد و چنین فرمود: "دنیایی که پایانش چنین است سزاوار است که از ابتداء بدان دل بسته نشود،و آخرتی که آغازش اینجاست سزاوار است که از پایانش ترسیده شود".(۲) آری،شروع این دنیا و زندگی در آن با تولد نوزاد رقم می خورد،نوزادی که حتی توانایی سیراب کردن خود را ندارد،و خطِ پایان زندگیِ زمینی هم حفره ای است به نام قبر که جسم بی جان انسان را در آن می نهند و بر سرش خاک‌می ریزند. اینک آیا ریاستی که آغازش آن است و پایانش این،ارزش ظلم و جنایت و حق الله و حق الناس را دارد؟آیا پست و مقام و مسئولیتی که به قصد انجام وظیفه ی شرعی و خدمت به خلق نباشد و پُلی به سوی سعادت اخروی نگردد،ارزش دل شکستن و حق را ناحق کردن و خون به دل مظلوم کردن دارد؟ آیا پادشاهان ظالم و فرمانروایان ستمگر به این نمی اندیشند که هر لحظه و در کسری از ثانیه ممکن است مرگ آنان را دررباید و از ظالمی مغرور و رییسی پرزور،تبدیل شوند به جسدی متعفن که در قبری خاموش و سرد و پرمور،مدفون می شوند؟ قرآن چه زیبا به ستمگران هشدار می دهد،آنان که در قصرهای سربه فلک کشیده و در میان انبوه محافظان  به خیال خود،خودشان را از هر آفت و گزندی حفظ می کنند که "اینما تکونوا یدرککم الموت و لو کنتم فی بروج مشیّدة"(نساء/۷۸)،هر جا باشید مرگ شما را درمی یابد حتی اگر در بُرج و باروهای محکم بوده باشید. امام هفتم سلام الله علیه در قدم اول درمانِ ریاست طلبی،حقیقت و باطن زندگی دنیا را عیان می کند،زندگی ای که آغازش با ضعف است و ناتواتی،و پایانش با عجز است و قرارگرفتن در گودالی به نام قبر. در قدم دوم حضرت نسبت به آخرت هشدار می دهند،آخرتی که اولش با این گودال تاریک و سرد و هولناک آغاز می شود،پایانِ حساب و کتابش چگونه خواهد بود،قیامت و عقاب و عذابش چه سان خواهد شد؟ زورگو و زورمندی که با ریاست طلبی و مقام پرستی،عمری را به ظلم گذرانده و به زیردستانش-هر تعداد که باشند- ستم روا داشته،از همان اول که جسد بی جانش در حفره ی قبر قرار داده می شود،در نگاه ظاهری و مُلکی،مورد هجوم مور و کرم و حشرات قرار می گیرد،و در نگاه باطنی و ملکوتی با عذاب های الهی و عقاب های برزخی مواخذه می شود،چه برسد به هول و هراس قیامت و سختی حساب و کتاب محشر و سوزندگیِ آتش جهنم. پس زنهار،بترسید از اینکه در دنیا به شکلی زندگی کنید که آخرت تان یکسر گرفتاری باشد و عذاب، از لحظه ی دفن شدن تا هنگام حشر
و هنگامه ی قیامت و سقوط در دوزخ.
آری،مومن و مسلمان باید از ریاست بگریزد و اگر زمانی ناچار شد به حسب وظیفه،متصدی مقام و منصبی شود،آن را امانتی بداند برای خدمت و نه فرصتی برای غارت،و این ممکن و میسر نیست مگر با توجه به فرمایش امام‌هفتم سلام الله علیه و با در نظر گرفتنِ آغاز و پایان دنیا،و شروع و فرجام عقبی. امید است با توسل به ذات پاک امام هفتم و به دعای فرزنش مهدی صاحب الزمان علیهما السلام،از گرگ درنده ی نفس و شیطان در امان باشیم،اللهم آمین. _ (۱)وسائل الشیعه؛ج۱۵؛ص۳۵۰. (۲)تحف العقول؛ص۴۰۸. سید محمد موسوی حجازی https://t.me/smmhejazi
سلام حضرت آفتاب ، مهدی جان ... شهادت جانسوز جدّ بزرگوارتان باب الحوائج الی الله حضرت امام موسی کاظم علیه السلام بر قلب رئوف و محزون تان تسلیت باد ... چاره ام ناچار شده است ... درمانده و حیران شده ام ... همچون زورقی شکسته ، اسیر امواجِ دلواپسی ام ... سرمای ندیدن تان تا مغز استخوانم را منجمد کرده است ... تیر زهرآگین فتنه های آخرالزمان ، از هر سو جانم را نشانه رفته است ... ... در این وانفسای زمستان خیز ، برای گرم شدن بهانه ای ندارم ، جز اینکه دوست تان داشته باشم ... ای مهربان ترین پدر ...
🖋آیت الله جوادی آملی: 🔴فقر اقتصادی ننگ است 🔴باید افراد آبرومندانه زندگی کنند نه اینکه شکم شان سیر شود! آیت الله جوادی آملی تصریح کرد: فقر اقتصادی ننگ است و لذا باید به سمتی حرکت کنیم که فقری نباشد، نه اینکه فقیری نباشد. 🔳خبر رادر بخوانید👇🏻 http://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-149560 🆔@didebaniran
🌿دیوانه کیست⁉️ 📌مردی از کنار رسول خدا و اصحابش گذشت. بعضی که او را میشناختند گفتند: دیوانه است. 🔸 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: این مرد دیوانه نیست، بلکه مبتلا به مرضی است. دیوانه حقیقی آن زن و مردی هستند که جوانی خود را در غیر طاعت الهی صرف کرده باشند. 📚 مشکات الانوار/ص153 عمر گرانمایه در این صرف شد تا چه خورم صیف و چه پوشم شتا 📌پ.ن: توبه و برگشت به تزکیه تنها راهی است که عمر بر باد رفته را جبران ‌می‌کند و به بیان دیگر گذشته را نورانی می‌کند. ▶️ @Menbarvaezin