eitaa logo
مهندسی شخصیت [یا ملجا کل مطرود]
138 دنبال‌کننده
884 عکس
546 ویدیو
102 فایل
سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، آثار و مقالات و دروس تدریس شده ونظرات عضو هیئت علمی دانشگاه قم دکتر محمد جواد حیدری خراسانی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن اللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن اللّهُمَّ ارْحَمْنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ اخْذُلِ الْکُفّارَ وَالْمُنافِقینَ بِالْقُرآن اللّهُمَّ اشْفِ مَرضانا بِالْقُرآن اللّهُمَّ ارْحَم مَوْتانا بِالْقُرآن اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفیقَ الطّاعَةَ بِالْقُرآن اللّهُمَّ ارْزُقنا حَجَّ بَیتِکَ الْحَرامَ بِالْقُرآن اللّهُمَّ تَقَبَّل صَلاتَنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ تَقَبَّل تِلاوَتَنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآن اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُصَلّینِ بِالْقُرآن اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُتَّقینِ بِالْقُرآن اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
ورودبه کربلا : با مدینه چقدر فاصله دارد اینجا///فکر آشفتگی قافله دارد اینجا کربلا گفتی و یکباره دلم ریخت حسین///از جدائی تو قلبم گله دارد اینجا این بیابان چقدر خار مغیلان دارد//خبر از پای پُر از آبله دارد اینجا این سرازیری تل دل نگرانم كرده//همچنان سعی و صفا هروله دارد اینجا بادهایش دمِ مغرب چه غبار آلوداست//سخن از کف زدن وهلهله دارد اینجا ده نکته در باره کربلا :1. پاک ترین نقطه زمین : پیامبر (ص) در ضمن حدیث بلندی می فرماید « هِيَ‏ أَطْهَرُ بِقَاعِ‏ الْأَرْضِ‏ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً وَ إِنَّهَا لَمِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّةِ ...؛ کربلا پاکترین بقعه روی زمین و از نظر احترام بزرگترین بقعه ها است و الحق که کربلا از بساطهای بهشت است. 2.سرزمین نجات: رسول الله (ص) فرمود:« يُقْبَرُ ابْنِي بِأَرْضٍ يُقَالُ لَهَا كَرْبَلَاءُ هِيَ‏ الْبُقْعَةُ الَّتِي‏ كَانَتْ‏ فِيهَا قُبَّةُ الْإِسْلَامِ الَّتِي نَجَّى اللَّهُ عَلَيْهَا الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَ نُوحٍ فِي الطُّوفَان‏.. ؛پسرم حسین در سرزمینی به خاک سپرده می شود که به آن کربلا گویند، زمین ممتازی که همواره گنبد اسلام بوده است، چنانکه خدا، یاران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.» 3.مسلخ عشق:در مسلخ عشق جز نیکو را نکشند/روبه صفتان زشت خورا نکشند/گر عاشق صارقی زمردن مهراس/مردار بود هر آنکه اورا نکشند.امیر المؤمنین علی( ع) روزی گذرش به کربلا افتاد فرمود:« وَ مُنَاخُ رِكَابٍ وَ مَصَارِعُ‏ عُشَّاقٍ‏ شُهَدَاءَ لَا يَسْبِقُهُمْ مَنْ كَانَ قَبْلَهُمْ وَ لَا يَلْحَقُهُمْ مَنْ بَعْدَهُمْ ؛اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است شهیدانی که نه شهدای گذشته و نه شهدای آینده به پای آنها نمی رسند» 4.ستاره درخشان:امام سجاد (ع) فرمود«:تزهر أرض کربلا یوم القیامة کالکوکب الدری و تنادی أنا أرض الله المقدسة الطیبة المبارکة التی تضمنت سید الشهداء و سید شباب اهل الجنة.؛ زمین کربلا، در روز رستاخیز، چون ستاره مرواریدی می درخشد و ندا در می دهد که من زمین مقدس خدایم، زمین پاک و مبارکی که پیشوای شهیدان و سالار جوانان بهشت را در بر گرفته است. » 5.قداست زمین کربلا وآب فرات :امام صادق (ع) فرمود: «وَ إِنَّ أَرْضَ كَرْبَلَاءَ وَ مَاءَ الْفُرَاتِ أَوَّلُ‏ أَرْضٍ‏ وَ أَوَّلُ‏ مَاءٍ قَدَّسَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَبَارَكَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا؛ سرزمین کربلا و آب فرات، اولین زمین و نخستین آبی بودند که خداوند متعال به آنها قداست و شرافت بخشید.» 6. کعبه آمال انبیاء:امام صادق (ع) فرمود:« لَيْسَ نَبِيٌّ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِلَّا يَسْأَلُونَ اللَّهَ تَعَالَى أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ الْحُسَيْنِ ع فَفَوْجٌ‏ يَنْزِلُ‏ وَ فَوْجٌ‏ يَصْعَدُ [يَعْرُجُ‏].؛ هیچ پیامبری در آسمانها و زمین نیست مگر این که می خواهند خداوند متعال به آنان رخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شوند، چنین است که گروهی به کربلا فرود آیند و گروهی از آنجا عروج کنند. 7.مطاف فرشتگان: ُ« وَ لَيْسَ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ إِلَّا وَ هُمْ يَسْأَلُونَ اللَّهَ أَنْ يَأْذَنَ لَهُمْ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع فَفَوْجٌ‏ يَنْزِلُ‏ وَ فَوْجٌ‏ يَعْرُجُ؛ هیچ فرشته ای در آسمانها و زمین نیست مگر این که می خواهد خداوند متعال به اورخصت دهد تا به زیارت امام حسین علیه السلام مشرف شود، چنین است که همواره فوجی از فرشتگان به کربلا فرود آیند و فوجی دیگر عروج کنند و از آنجا اوج گیرند. 8.حرم امن الهی امام صادق(ع)«:ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل أن یتخذ مکة حرما. به راستی که خدا کربلا را حرم امن و با برکت قرار داد پیش از آنکه مکه را حرم قرار دهد.» 9. سرزمین غم وگریه.کاروان امام حسین(ع) در روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به کربلا رسید.امام(ع) غم عجیبی در قلب خویش احساس کرد.قندوزی می نویسد :«وَقَفَ جَوادُ الحُسَينِ(ع)، وَكُلَّمَا حَثَّه عَلَى المَسيرِ لَم يَنبَعِثَ مِن تَحتِه خَطوَةَ وَاحِدَةَ؛مرکب امام(ع) از حرکت ایستاد و قدم از قدم بر نداشت. امام(ع) از این حرکت به شگفت آمد و فرمود :«مَا يُقالُ لِهذِهِ الأَرضِ؟فَقَالُوا : كَربَلاءُفَبَكَى، وَ قَالَ : كَربٌ وَ بَلَاءٌ!» نام این سرزمین چیست؟پاسخ دادند : کربلا!پس حضرت(ع) گریه کرد و فرمود : دشت اندوه و بلا!«و فرمود :به خدا سوگند اين همان سرزمينى است كه جبرئيل به پيامبر خدا(ص) خبر داده که من در آن كشته مى شوم.
10.محل شهادت حسین(ع):سپس حضرت(ع) خطاب به کاروان فرمود :« قِفُوا وَ لا تَرْحَلُوا مِنْها! اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ؛همین جا توقّف کنید و از آن کوچ نکنید.پروردگارا! پناه می برم به تو از دشت اندوه و بلا! سپس فرمود :«هَذَا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ!انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا بِهَذَا حَدَّثَنِي جَدِّي رَسُولُ اللهِ(ص)؛ منزلگه مقصود ما همین جاست!همين جا، جاى پياده شدن ما و محل ريختن خون ما و محل قبرهاى ماست. جدّم رسول خدا(ص) به من چنين خبر داده است. امام حسین(ع) دستور داد بارها را بگشایند و خیمه ها را برپا کنند.اما زینب دلشوره عجیبی داشت لذا می گفت نمانیم.حسین(ع) فرمود: اینجا محل شهادت ما واسارت شماست خواهرم اینجا زمین کربلاست/سرزمین غصه و درد و بلاست/این زمین بوی جدایی می دهد/خاتمه بر آشنایی می دهد/خواهرم اینجا اسیرت میکنند/در همین ده روزه پیرت میکنند/میشوی تو غرق ناله غرق آه/میزنم من دست و پا در قتلگاه/شعله ها بر باغ و گلشن میزنند/در همین جا سنگ بر من میزنند/دخترم را در غریبی میکشند/گوشوار از گوشهایش میکشند/خصم حیدر تیغ بر رویم کشد/شمر بی شرم و حیا مویم کشد/در همین جا کوفیان دف می زنند/در عزایم هلهله، کف می زنند در روز یازدهم زینب کبری(س) بدن پاره پاره ی برادر را در آغوش گرفت و عرضه داشت: «اللَّهُمَّ تَقبَّل مِنَّا هَذا القُربَانَ؛پروردگارا! این قربانی را از ما بپذیر! شعر :ای مصحف ورق ورق! ای روح پیکرم!///آیا تویی برادر من؟ نیست باورم! عمر منی که از کف من رفته ای و من،////بی تو، گمان بودن خود را نمی بَرم، با کعب نی کنند جدا از توام و لیک،/// /از جان خویش بگذرم و از تو نگذرم! محمد جواد حیدری کاشانی
حماسه های کربلا وعاشورا نیاز امروز ونسل اینده ما حماسه حسینی انسان ساز است حتی مقتل وروضه های مکتب امام حسین علیه السلام ادرس مادر برای پیشرفت وتوسعه وتحول وتغییر ما به سمت خداست نه تنها نسل دیروز بلکه نسل امروز واینده به این مکتب نیازمندیم تا راه را گم نکنیم وخویش را در این حوادث سخت اخر الزمان پیدا کنیم مرسوم است شب چهارم محرم روضه حر سلام الله علیه وقصه عشق ومحبت حسینی خوانده می شود : محبّت حسینى آن قدر حرّ را عوض کرد که نه تنها بر روحش که بر بدنش نیز اثر گذاشت، چرا که شاه اسماعیل صفوى قرنها بعد از شهادت حرّ، قبر او را شکافت و دستمالى که حسین(ع) بر پیشانى او بسته بود، باز کرد، ناگهان خون تازه از محل زخم کهنه جارى گشت، با هر پارچه و بندى که بستند خون بند نیامد جز همان دستمال یادگار حسین» آرى عشق حسین آنچنان مس جان و روح او را عوض کرده که تا ابد زنده و تازه خواهد بود. روضه: حسین فاطمه، در آن اوّل‌نگاه، چه کردی با دلم/بـه لطفت یا حسین، قبولم می‌کنی، اگر ناقابلم/ به جان مادرت/ مرانم از درت/پشیمـانم حسین/ حسین جانم حسین/ من افکندم تو را، به دست دشمنان،خطاکردم خطا/ توبخشیدی مـرا، زلطف بیکـران، عطـا کـردی عطا/ تو خورشید سحر / من از شب تیره‌تر بتـابانم حسین حسین جانم حسین. /لب من تشنـه بـود، تـو آبـم داده‌ای، خریدی جان من / کنون شرمنده‌ام، چرا لب تشنه‌ای، تو ای مهمان من/تو باشی در محن / پس از تو زنده من.نمی‌مانم حسین حسین جانم حسین/ من آن حرّم اگر، تو آزادم کنی، دلم را مشکنی/ بـه میـدان وفـا، منم سـرباز تـو، تو مولای منی/شوم قربان تو بلا گردان تو تویی/جانم حسین/ حسین جانم حسین / /من آن آزاده‌ام، که یکبار دگر، ز مادر زاده‌ام / یزیدی کی شـوم، حسینی بــوده‌ام، بـه تـو دل داده‌ام.به عشقت دلخوشم /ســراپـا آتشـم/بسوزانم حسین حسین جانم حسین حر در نهایت ندامت و پشیمانی ,در حالی که دو دست خود را بر سر گذاشته ,وسپر خود را واژگون کرده بود، به سوی خیمه گاه امام حسین(ع) حرکت کرد و چنین زمزمه می کرد : « ؛بار الها بسوى تو بازگشتم، توبه ام را بپذير كه من دلهاى دوستان تو و فرزندان دختر پيغمبر تو را لرزاندم. سپس گفت :« حال پشيمان و توبه کنان آمده ام، آيا توبه ام پذيرفته مي شود؟حضرت اباعبدالله(ع) فرمود :آری، توبه ی تو پذیرفته است . شعر :گناهی از تمام کوه ها سنگین تر آوردم////عزیز فاطمه! بر درگه عفوت سر آوردم من آن حُرَّم کز اول خویش را سدّ رهت کردم/تو را در این زمین بین هزاران لشکر آوردم به جای دسته گل با دست خالی آمدم اما///دلی صد پاره تر از لاله های پرپر آوردم نشد تا از فرات آب آورم از بهر اطفالت//ولی بر خنجر خشکیده ات چشم تر آوردم غبارم کن، به بادم ده مرا، دور سرت گردان//فدایم کن که در میدان ایثارت سر آوردم سرشک خجلت از چشمم چو باران بر زمین ریزد/زبان عذر خواهی بر علی اکبر آوردم همین ساعت که بر من یک نظر از لطف افکندی//به خود بالدیم و مانند فطرس پر برآوردم بده اذنم که خم گردم، ببوسم دست عباستکه روی عجز بر آن یادگار حیدر آوردم! امام زمان(عج) در زیارت ناحیه مقدسه از او نام بردند و فرمودند :«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَاحُرَّ بْنَ يَزيدَ الْرِّيَاحِى» محمد جواد حیدری کاشانی
🌹پیشقراولان تربیتی نسل جدید 🌹 ايران صفوي بر دو ستون ايرانيت و تشيع استوار بود. عنصر “مدرنيته”، بعدها، جاي خود را گشود و سومين پايه مُقوّم "ماهيت ايران" شد. برخورد روحانيت ايراني با دنياي نو ، سلبي و منفعلانه بود. رقيب را نمي شناخت . هنوز هم نمي شناسد. امروز هم، دنيايي كه روحانيت ترسيم و نقد مي كند، دنيايي خياليست كه با جهان واقع ، فرق دارد. چالش بزرگ روحانيت، همچنان، شناختِ جهان نو و ايجاد تعادلي مطلوب بين دين و مدرنيته است. روحانياني چون موسي و باقر صدر ، بهشتي و علامه طباطبايي كه توانستند به شناختي معتبر - ولو نسبي- از دنياي نو دست يابند، بس كم شمارند. امروز برايتان، از مجتهدي معاصرِ امام خميني مي گويم كه دنيا را جوري متفاوت از امام ديد و در قبال چالش مدرنيته ، راهي دگر پيمود. مرحوم علي اصغر كرباسچيان، شاگرد بارز و محبوب آيت الله بروجردي بود. آقا به او لقب"علّامه" داد. در قم دهه ٣٠، مجتهدي توانا و صاحب حلقه درسي پر رونق بود. او آينده فقاهتي درخشاني داشت. حديثي نبوي ص، مرد روحاني را متحول كرد. " اگر خداوند به دست تو يك انسان را هدايت كند، برايت از تمام آنچه خورشيد بر آن بتابد، بهترست..." تصميم گرفت عمرش را صرف تربيت نسلي از مسلمانان روزآمد كند. او با دنياي جديد، بيش از ديگر معممين، آشنايي نداشت . امّا انتخابي هوشمندانه كرد. سال ٣٤، علّامه همه چيز را رها كرد و به تهران شتافت. ساختمان كوچكي اجاره و مدرسه "علوي" را تاسيس كرد. فقير بود و خدمتكار نداشت. قبل از اذان صبح، از سرچشمه آب مي آورد و خودش مدرسه را نظافت مي كرد. خيلي طول كشيد تا بفهمند كه نظافتچي غيبي، خود آقا است. رضا روزبه فيزيكدان و عالم ديني بدو پيوست و اداره امورِ علمي مدرسه را به دست گرفت. روزبه در كمالات نفساني، نادره بود. "علوي" در تعليم ديني و علمي، درخشيد. ساختمان مناسب، لابراتورها، امكانات ورزشي، آموزش مدرن انگليسي و عربي و معلمين خبره، فراهم آمد. امّا علّامه تا آخر عمر، در همان دو اتاق گلي موروثي، زيست. بچه هاي علوي در مجامع علمي و دانشكده هاي برتر، نامي بلند يافتند. دهها مدرسه پسرانه و دخترانه اسلامي، از حركت او ريشه گرفت. راهكار او ، برسميت شناختن تعليم و تربيت به عنوان اولويتِ اصلي جامعه اسلامي بود! فتح اله گولن و برخي ديگر از متفكران جهان اسلام، به همين راه رفتند. كرامت- آزاد انديشي - عقل محوري- گريز از مريد بازي -پركاري -اخلاق مداري - حساسيتِ به حقّ الناس- تعادل روحي- سلامت جسم و دسترسي به بالاترين مرزهاي آموزش، اهداف مدرسه بود. او شيعه را صاحب كرامت و به دور از مريد بازي و غلام صفتي مي خواست. اگر زنده بود، يقينا گوش شاگرد نام آورش محمد جواد ظريف را كه سر پيري، هوس مشق مريدي كرده، مي پيچاند. در علوي، توجه به حقوق ديگران و فرهنگ "حق الناس" ، فراگير بود. دين او، دين تعقل و پرسش بود. قرار نبود تو عقلت را تسليم كسي (ولو خود علّامه) كني. اين بود كه خيلي از شاگردانش - به تشخيصِ خودشان- به نهضت خميني پيوستند. او غايت تربيت را "باور به معاد" و "عظمت روح" مي دانست. مي گفت اعمال خيلي ها- معمّم و مكلّا- نشان مي دهد حتّي احتمال هم نمي دهيم معادي در كار باشد. راست مي گفت. مثل بروجردي محبوبش، باوري به حركات انقلابي و تشكيل حكومت نداشت. انقلاب او ، نهضت آدم سازي بود. بستر تربيت و رشد امام و علّامه، بسيار شبيه بود. هر دو آدم هاي برجسته و كميابي بودند. امّا "جهان بيني" و "اولويت" شان، فرق داشت . هر دو پيروزي و شكست هايي داشتند. امّا بسيار فراتر از انسانهاي معمولي بر جهانِ پيرامونشان اثر گذاشتند. "تجربه خميني" ، جهان شيعه و ايران را دگرگون كرد و تاريخ دنياي اسلام را ورق زد. "تجربه علّامه" حيطه اثر بس محدودتر، امّا از جنبه هايي، عمق انساني بيشتري داشت. موضوع كار امام، توده ها، ايران ومنطقه بود. امّا علّامه اصلاح جهان را در گرو احياء و هدايت " انسان" مي ديد . " هر كس يك نفر را زنده دارد، مثل آن است كه تمام انسانها را احياء كرده است. - الآية" سالهاست، نادانان- آدمهايِ تربيت نشده- ارواح كوچك و دين بازان، آسيب ها به "ميراثِ خميني" زده و مي زنند. شيعه ايراني، در عرصه حكمراني، سرافكنده و خجلت زده است. وضع امروز ما، گوياي ضرورت توجه بيشتر به "تجربه علّامه" است. انقلاب ما اثبات كرد كه تلاش براي ساختن دين باورانه دنيا، بدون تربيت آدم هاي دين باور و دانا، توهمي است كه تبديل به كابوس مي شود! مي گويند وقتي در زمستان ٥٧ علامه ، امام را زيارت كرد، پرسيد: "من حساب كرده ام كه براي اداره حكومت اسلامي به چند صد نفر مسئول اصلي نياز داريد. اينها را تربيت و آماده كرده ايد؟" سير تحولّات انقلاب ، نشان داد، نگراني علّامه بجا بوده است .
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه، شب زیارتی آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام، به یاد سردار دلها و رئیس جمهور شهید و محبوب مون و همه شهدای عزیز میهن اسلامی و شهدای راه حق و حقیقت و عزیزان از دست رفته مان، فاتحه مع الصلوات و الاخلاص 🤲🤲🤲🤲🤲
سلام حرکت ونهضت امام خمینی تربیتی بود وهزاران جوان را تربیت کرد به طوری که ره صد ساله عشق وعرفان وپرواز تا بی نهایت را در مدت کوتاهی طی کردند شاگردان اقای کرباسچیان که به اروپا وامریکا سفر کردند وازقافله مجاهدان وشهیدان ویاوران خمینی چون بهشتی وچمران وصیاد وبروجردی وهمت و... وا ماندند احیانا در سیر وسلوک عرفانی به گرد توحید وعرفان انان هم نرسیدند
23.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه است و شب زیارتی ارباب... صلی‌الله علیک یا ابا عبدالله الحسین...
حدیث امام حسین ع می فرمایند: ‏ «إِنّ شِیعَتَنَا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهمْ مِنْ کُلّ غِشّ وَغَلّ وَدَغَلٍ». «شیعه ما کسی است که دلش از هرگونه خیانت و نیرنگ و مکری پاک است». مهمترین رسالت ما وشما تلاش برای تحقق خارجی پیام حسینی است شما می دانید برخی مجالس تا نیمه شب عزاداری می کنند وچه تلاش هایی برای نهاد علم وهیات های مذهبی می گردد خداوند خیرشان دهاد ای کاش خروجی حوزه ودانشگاه وسیستم حکمرانی ومجالس عزاداری تحقق عینی وعملی حدیث فوق بود حیدری (بحار الانوار، ج ۶۵ ص ۱۵۶ ح۱۰ )
✍🏻بنا بر منطق عاشورا، امر به معروف و نهی از منکر، باید از بالاترین طبقات شروع شود، تا فساد از ریشه برافتد، و باید توانگرانی که قرآن می‌فرماید مایه فسادند(مفسد فی‌الارض‌اند) و به هیچ‌گونه در برابر اصلاحات تسلیم نمی‌شوند، حتی در خود پیکره دولت، تکلیف‌شان با قرآن و عاشورا معلوم گردد، جامعه عاشورا جامعه حسینی است نه یزیدی... و جامعه تکاثری، جامعه یزیدی است نه حسینی. عاشورا و عدالت محمدرضا حکیمی (ره)