♥️ سلام🌹 چـهـارشـنـبـه تـون پـر از عـطـر خـدا 🌺روزتــــون زیـــــبـــــا ♥️دلـتـون از غـصـه هـا دور 🌺ان شـاالله امــروزتــون ♥️شــیــریــن تـر از عــسـل 🌺زیــبـــاتــر از گــلــهــا ♥️بـا طــراوت تــر از بــاران 🌺خـوش عـطـر تـر از نـسـیـم ♥️و مــتـبــرک بــه الــطــاف 🌸بـی شـمــار خـــدا بــاشـد ♥️تــقــدیــم بــه شــمــا خــوبــان کانال مهندسی شخصیت و توسعه @MohammadJavadHeidari

🔰نظر علامه طباطبایی در باره ویژگی های مجریان قوانین حکومت (علم به قوانین، قدرت اجرا؛ صداقت، عدالت، اخلاق کریمانه) 🔹"سیاست مطلوب آن است که حاکمان هم عالم به قوانین جزایی و هم قدرتمند در اجرای آن باشند. هر گونه بی اطلاعی از قوانین جزا و هر گونه مسامحه در اجرای قوانین، باعث جری تر شدن مجرمین در جامعه خواهد شد این بدان جهت است که انسان مستخدم بالطبع است و نفعش را هر چند به ضرر دیگری باشد؛ دنبال می کند. 🔹سیاست معطوف به کمال و سعادت و ضامن حقوق افراد و ضامن عدالت؛ تنها بر پایه قوانین اجرایی و جزایی مناسب و نیز حاکمان صادق و عادل قابل تحقق است. 🔹همچنین بدون اخلاق فاضله انسانی همچون ضرورت پیروی از حق و احترام انسانیت و عدالت و کرامت و حیاء و نشر رحمت، عادلانه ترین قوانین هم درست اجرا نخواهند داشت." 📚 (المیزان/ج11/ص156) 🇮🇷کانال بسيج اساتيد و نخبگان جامعه الزهراء(سلام الله علیها) https://eitaa.com/joinchat/300875895Cca33e6af03 کانال مهندسی شخصیت و توسعه @MohammadJavadHeidari

💠 معرفی و دانلود رایگان مجموعه ۲۱ جلدی کشکول خاطرات شهدا 🔰 ناصر کاوه نویسنده فعال و پرکار حوزه دفاع مقدس است که نام ایشان با شهدا گره خورده است. تا کنون از ایشان بیش از ۱۰۰ کتاب در این زمینه به یادگار مانده است. 🔹 مجموعه ۲۱ جلدی کشکول خاطرات شهدا کاری بسیار بزرگ در راستای معرفی و زنده نگه داشتن یاد شهدا است که توسط ایشان به رشته تحریر در آمده است. 🔸 ایشان با قلم روان و سخن نافذ خود زندگی و خاطراتی نابی از شهدا ثبت کرده که کمتر جایی می توان به راحتی به این حجم خاطره دست پیدا کرد. 🔹 این مجموعه هم برای مبلغین و فعالین سیره شهدا کارگشا است و هم مخاطب عام را که علاقه‌مند در این زمینه است همراهی خواهد کرد. 📥 برای دانلود رایگان این مجموعه ارزشمند می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید: ۱. جلد اول 👈 دانلود ۲. جلد دوم 👈 دانلود ۳. جلد سوم 👈 دانلود ۴. جلد چهارم 👈 دانلود ۵. جلد پنجم 👈 دانلود ۶. جلد ششم 👈 دانلود ۷. جلد هفتم 👈 دانلود ۸. جلد هشتم 👈 دانلود ۹. جلد نهم 👈 دانلود ۱۰. جلد دهم 👈 دانلود ۱۱. جلد یازدهم 👈 دانلود ۱۲. جلد دوازدهم 👈 دانلود ۱۳. جلد سیزدهم 👈 دانلود ۱۴. جلد چهاردهم 👈 دانلود ۱۵. جلد پانزدهم 👈 دانلود ۱۶. جلد شانزدهم 👈 دانلود ۱۷. جلد هفدهم 👈 دانلود ۱۸. جلد هجدهم 👈 دانلود ۱۹. جلد نوزدهم 👈 دانلود ۲۰. جلد بیستم 👈 دانلود ۲۱. جلد بیست و یکم 👈 دانلود ♻️ زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. شما هم با بازنشر این فهرست در این امر مهم سهیم باشید. ا•┈┈••••✾•▪️•✾•••┈┈•ا تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید 🆔 @tasnim_pdf کانال مهندسی شخصیت و توسعه @MohammadJavadHeidari

💠 معرفی و دانلود رایگان مجموعه ۲۱ جلدی کشکول خاطرات شهدا 🔰 ناصر کاوه نویسنده فعال و پرکار حوزه دفاع مقدس است که نام ایشان با شهدا گره خورده است. تا کنون از ایشان بیش از ۱۰۰ کتاب در این زمینه به یادگار مانده است. 🔹 مجموعه ۲۱ جلدی کشکول خاطرات شهدا کاری بسیار بزرگ در راستای معرفی و زنده نگه داشتن یاد شهدا است که توسط ایشان به رشته تحریر در آمده است. 🔸 ایشان با قلم روان و سخن نافذ خود زندگی و خاطراتی نابی از شهدا ثبت کرده که کمتر جایی می توان به راحتی به این حجم خاطره دست پیدا کرد. 🔹 این مجموعه هم برای مبلغین و فعالین سیره شهدا کارگشا است و هم مخاطب عام را که علاقه‌مند در این زمینه است همراهی خواهد کرد. 📥 برای دانلود رایگان این مجموعه ارزشمند می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید: ۱. جلد اول 👈 دانلود ۲. جلد دوم 👈 دانلود ۳. جلد سوم 👈 دانلود ۴. جلد چهارم 👈 دانلود ۵. جلد پنجم 👈 دانلود ۶. جلد ششم 👈 دانلود ۷. جلد هفتم 👈 دانلود ۸. جلد هشتم 👈 دانلود ۹. جلد نهم 👈 دانلود ۱۰. جلد دهم 👈 دانلود ۱۱. جلد یازدهم 👈 دانلود ۱۲. جلد دوازدهم 👈 دانلود ۱۳. جلد سیزدهم 👈 دانلود ۱۴. جلد چهاردهم 👈 دانلود ۱۵. جلد پانزدهم 👈 دانلود ۱۶. جلد شانزدهم 👈 دانلود ۱۷. جلد هفدهم 👈 دانلود ۱۸. جلد هجدهم 👈 دانلود ۱۹. جلد نوزدهم 👈 دانلود ۲۰. جلد بیستم 👈 دانلود ۲۱. جلد بیست و یکم 👈 دانلود ♻️ زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. شما هم با بازنشر این فهرست در این امر مهم سهیم باشید. ا•┈┈••••✾•▪️•✾•••┈┈•ا تسنیم، بزرگترین کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید 🆔 @tasnim_pdf کانال مهندسی شخصیت و توسعه @MohammadJavadHeidari

خارج فقه کتاب انفال درس دوم 12/ 10/ 1402شمسی در هر حال ما متعرض انفال میشویم و آنها مواردی هستند: 1. زمینی که بدون جنگ گرفته شود (اول) زمیني که بدون جنگ در اختیار مسلمانان قرار بگیرد، چه اینکه اهل آن آنجا را رها کرده و کوچ کرده باشند و یا طوعا به مسلمانان تسلیم کنند، در این خکم مخالفی نیافتم، بلکه ظاهر این است که اجماعی است، اینگونه در جواهر [جلد16: 116] آمده است، دلیل بر آن اخبار فراوان است. منها صحيحة حفص بن البختري او حسنته عن ابي عبدالله (ع) قال : "الانفال ما لم يوجف عليه بخيل و لا ركاب او قوم صالحوا او قوم اعطوا بايديهم و كل ارض خربة و بطون الاودية فهو لرسول الله (ص) و هو للامام من بعده يضعه حيث يشاء» [وسائل الشیعه9: 523، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب1، حديث1]. و منها مرسلة حماد الطويلة التي مرت بتمامها في قسمة الخمس و فيها "و له (اي للامام) بعد الخمس الانفال، و الانفال كل ارض خربة باد اهلها و كل ارض لم يوجف عليها بخيل و لا ركاب و لكن صالحوا صلحا و اعطوا بايديهم علي غير قتال» [وسائل الشیعه9: 524، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب1، حديث4]. و منها صحيحة محمد بن مسلم او حسنته عن ابي عبدالله (ع) انه سمعه يقول : ان الانفال ما كان من ارض لم يكن فيها هراقة دم او قوم صولحوا و اعطوا بايديهم، و ما كان من ارض خربة او بطون اودية فهذا كله من الفئ و الانفال لله و للرسول، فما كان لله فهو للرسول يضعه حيث يحب». [وسائل الشیعه9: 526 - 527، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب1، حديث10]. و نحوها صحيحته الاخري. [وسائل الشیعه9: 527، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب1، حديث12]. و منها موثقة زرارة عن ابي عبدالله (ع) قال: قلت له: ما يقول الله: "يسألونك عن الانفال قل الانفال لله و الرسول" و هي كل ارض جلا اهلها من غير ان يحمل عليها بخيل و لا رجال و لا ركاب فهي نفل لله و للرسول» [وسائل الشیعه9: 526، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب1، حديث9]. و منها موثقة سماعة قال سالته عن الانفال ... قال: و منها البحرين لم يوجف عليها بخيل و لا ركاب» [وسائل الشیعه9: 526، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب1، حديث8]. و منها خبر الحلبي عن ابي عبدالله (ع) قال: سألته عن الانفال فقال: ما كان من الارضين باد اهلها... قال: الفئ ما كان من اموال لميكن فيها هراقة دم او قتل، و الانفال مثل ذلك هو بمنزلته»[وسائل الشیعه9: 527، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب1، حديث11]. و منها مرفوعة احمد بن محمد عن بعض اصحابنا و فيها: و ما كان من فتح لم يقاتل عليه و لم يوجف عليه بخيل و لا ركاب ... و ليس لاحد فيه شئ الاما عطاه هو منه ...» [وسائل الشیعه9: 529، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب1، حديث17]. و منها ما رواه العياشي عن زرارة عن ابي جعفر(ع) قال: الانفال ما لم يوجف عليه بخيل و لا ركاب»[وسائل الشیعه9: 532، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب1، حديث23]. الي غير ذلك من الاخبار. مخفي نماند که مذكور در اكثر این اخبار ارض و در بعضی از آنها مطلق است، مانند صحيحه حفص و خبر حلبي و مرفوعه و روایت عياشي از زراره. پس آیا مطلق در آنها بر مقيد حمل میشود و یا گفته میشود آن دو مثبتان هستند و بين آن دو منافات وجود ندارد، از اینرو به اطلاق اخذ میشود؟ در المستمسك [جلد9: 527] آمده است: "و اطلاق بعضها كالمصحح و ان كان يشمل الارض و غيرها لكنه مقيد بما هو مقيد بها الوارد في مقام الحصر و التحديد». ولی ظاهر اقوي اخذ به اطلاق است و در خمس شيخ انصاري آمده است: «نسبه بعض المتاخرين الي الاصحاب» [کتاب الخمس ضمن تراث الشیخ الأعظم11: 349] و بر آن دلالت دارد صحيحه معاوية بن وهب قال: قلت لابي عبدالله (ع): السرية يبعثها الامام فيصيبون غنائم كيف يقسم؟ قال: «ان قاتلوا عليها مع امير امره الامام عليهم اخرج منها الخمس لله و للرسول و قسم بينهم اربعة اخماس و ان لم يكونوا قاتلوا عليها المشركين كان كل ما غنموا للامام يجعله حيث احب» [وسائل الشیعه9: 524، کتاب الخمس، ابواب الانفال، باب1، حديث3]. و نیز این اعتبار را تأیید میکند اینکه – به مقتضای آیه شریفه - تخميس و تقسيم بقيه بين غانمين است، و خطاب «غنمتم» متوجه عده خاص نیست، مگر اینکه احراز غنيمت مستند به عمل آنان و تصدی آنان برای قتال باشد، بنا براین تا خیل و رکاب درکار نباشد نسبت آن به همه مسلمانان مساوی است، پس به قائم به امور آنان میرسد و او امام است، بدون فرق در این باره بين ارض و غير آن. کانال مهندسی شخصیت و توسعه

زیارت امام زين العابدين و امام محمد باقر و امام جعفر صادق عليهم السلام در «روز سه شنبه» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ «السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا خُزَّانَ عِلْمِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا تَرَاجِمَةَ وَحْيِ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا أَئِمَّةَ الْهُدَى السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا أَعْلاَمَ التُّقَى السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلاَدَ رَسُولِ اللَّهِ‏ أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ مُعَادٍ لِأَعْدَائِكُمْ مُوَالٍ لِأَوْلِيَائِكُمْ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ‏ اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَوَالَى آخِرَهُمْ كَمَا تَوَالَيْتُ أَوَّلَهُمْ‏ وَ أَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَهُمْ وَ أَكْفُرُ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ اللاَّتِ وَ الْعُزَّى صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ يَا مَوَالِيَّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْعَابِدِينَ وَ سُلاَلَةَ الْوَصِيِّينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا صَادِقاً مُصَدَّقاً فِي الْقَوْلِ وَ الْفِعْلِ يَا مَوَالِيَّ هَذَا يَوْمُكُمْ وَ هُوَ يَوْمُ الثُّلاَثَاءِ وَ أَنَا فِيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ‏ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي وَ أَجِيرُونِي بِمَنْزِلَةِ اللَّهِ عِنْدَكُمْ وَ آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ»

سندی مهم از قلب مهربان وعشق الهی به بندگان وسریان ان در حقوق بندگان نسبت به همدیگر اشاره خداوند عاشق بندگان است ودوست دارد بندگانش هم با قلب مهربان وعشق به همدیگر حقوق هم را بشناسند ورعایت کنند تا ولایت میان انان متصل گردد  «عن معلى بن خنيس، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قلت له: ما حق المسلم على المسلم؟ قال له؟ «سبع حقوق واجبات ما منهن حق إلا وهو عليه واجب، إن ضيع منها شيئا خرج من ولاية الله وطاعته ولم يكن لله فيه من نصيب»، قلت له: جعلت فداك و ما هي؟ قال: «يا معلى، إني عليك شفيق أخاف أن تضيع ولا تحفظ وتعلم ولا تعمل، قال: قلت له: لا قوة إلا بالله، قال: أيسر حق منها أن تحب له ما تحب لنفسك وتكره له ما تكره لنفسك، والحق الثاني أن تجتنب سخطه وتتبع مرضاته وتطيع أمره، والحق الثالث أن تعينه بنفسك ومالك ولسانك ويدك ورجلك ، والحق الرابع أن تكون عينه ودليله ومرآته، والحق الخامس [أن] لا تشبع ويجوع ولا تروى ويظمأ ولا تلبس ويعرى، والحق السادس أن يكون لك خادم وليس لأخيك خادم فواجب أن تبعث خادمك فيغسل ثيابه ويصنع طعامه ويمهد فراشه، والحق السابع أن تبر قسمه وتجيب دعوته، وتعود مريضه، وتشهد جنازته، وإذا علمت أن له حاجة تبادره إلى قضائها ولا تلجئه أن يسألكها ولكن تبادره مبادرة، فإذا فعلت ذلك وصلت ولايتك بولايته وولايته بولايتك». (کلینی، الکافی، ج 2، ص 169، ح 2). معلمی بن حُنَیس می ‌گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: حق مسلمان بر مسلمان چیست؟ فرمود: «هفت حق واجب دارد، هیچ حقی از حقوق نیست جز اینکه بر او واجب است، اگر چیزی از آنها را تباه گرداند از ولایت خدا و اطاعت از او بیرون می ‌رود و از آن بهره ‌ای ندارد». گفتم: من فدایت گردم، آنها [حقوق مسلمان بر مسلمان] چیستند؟ فرمود: «ای معلّی، من تو را دوست دارم، می‌ترسم آنها را تباه گردانی و از آنها محافظت نکنی و بدانی و عمل نکنی». معلّی گفت: من گفتم: توانایی نیست جز با خدا. امام علیه السلام فرمود: «آسانترین حق از آنها این است که آنچه را برای خود دوست داری، برای او نیز دوست بداری و ناخوشایند بدانی برای او آنچه را برای خودت ناخوشایند می ‌دانی. حق دوم این است که از خشم او دوری نمایی و رضایت او را بخواهی و از فرمان او پیروی کنی. حق سوم این است که با جانت و مالت و زبانت و پایت او را یاری برسانی. جق چهارم این است که چشم و راهنما و آینه او باشی. حق پنجم این است که اینگونه نباشد که تو سیر باشی و او گرسنه؛ و تو سیراب باشی و او تشنه؛ و تو پوشاک داشته باشی و او برهنه باشد. حق ششم این است که اگر تو خادم داری و برادرت خادم ندارد، خادم خود را نزد او بفرستی تا لباس او را بشوید و برای او خوراک بپزد و بستر خواب او را اماده کند. حق هفتم این است که سهم او را بپردازی و به دعوت او پاسخ بدهی و در هنگام بیماری از او عیادت کنی و هنگام مرگش جنازه او را تشییع کنی و آنگاه که دانستی او نیازی دارد، در نزدیکترین زمان برای برآورده شدن آن گام برداری و او را وادار نکنی که آن را از تو درخواست کند، بلکه خودت فورا اقدام نمایی. آنگاه که چنین کردی ولایت خودت را به ولایت او و ولایت او را به ولایت خودت متصل نمودی» ✍دکتر محمد جواد حیدری عضو هیئت علمی گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه قم @MohammadJavadHeidari کانال مهندسی شخصیت و توسعه