اظهار ارادت به پیشگاه حضرت ولی عصر علیه السلام با اشعار جناب سعدی
اللهم عجل لولی امرک الفرج والعافیه والنصر واجعلنا من خیر اعوانه وانصاره ومن المستشهدین بین یدیه
خبرت هست که بیروی تو آرامم نیست؟
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست؟
خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد؟
سر مویی به غلط در همه اندامم نیست
نه به زرق آمدهام تا به ملامت بروم
بندگی لازم، اگر عزت و اکرامم نیست
به خدا و به سراپای تو، کز دوستیات
خبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیست
دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی
به دو چشم تو، که چشم از تو به انعامم نیست
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
برخاک ره قبلهی تهران صلوات
بر نور جمال ماه تابان صلوات
ری گشته مزار حضرت شاه کریم
بر عبد عظیم و شاه خوبان صلوات
🌺بانور تو راه مســتقیمۍ داریم
🌸درصحن توجنةالنعیمۍ داریم
🌺دلتنگ ڪریم اهݪبیتیم ولۍ
🌸صدشڪرڪه سَیّداݪ کریمۍ داریم
🌷سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
❣که هر چه بر سر ما میرود ارادت اوست
🌷نظیر دوست ندیدم اگر چه از مه و مهر
❣نهادم آینهها در مقابل رخ دوست
🌷صبا ز حال دل تنگ ما چه شرح دهد
❣که چون شکنج ورقهای غنچه تو بر توست
🌷نه من سبوکش این دیر رندسوزم و بس
❣بسا سرا که در این کارخانه سنگ و سبوست
🌷مگر تو شانه زدی زلف عنبرافشان را
❣که باد غالیه سا گشت و خاک عنبربوست
🌷نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است
❣فدای قد تو هر سروبن که بر لب جوست
🌷زبان ناطقه در وصف شوق نالان است
❣چه جای کلک بریده زبان بیهده گوست
🌷رخ تو در دلم آمد مراد خواهم یافت
❣چرا که حال نکو در قفای فال نکوست
🌷نه این
❣که داغدار ازل همچو لاله خودروست
خبرت هست که بیروی تو آرامم نیست؟
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست؟
خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد؟
سر مویی به غلط در همه اندامم نیست
نه به زرق آمدهام تا به ملامت بروم
بندگی لازم، اگر عزت و اکرامم نیست
به خدا و به سراپای تو، کز دوستیات
خبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیست
دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی
به دو چشم تو، که چشم از تو به انعامم نیست
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
۴ربیع الثانی میلاد باسعادت حضرت عبدالعظیم حسنی ع نوه امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک باد
🔴📚داستان های کوتاه
☘️🔻طلاقی که سلطان محمد خدابنده را شیعه کرد.
✍روزی سلطان محمد خدابنده بر همسر خود خشمگین شد و در یک جمله او را سه طلاقه کرد، ولیکن خیلی زود پشیمان شد؛
لذا علماء اهل سنت را گردآورد،
و نظر آنها را جهت این مشکل پرسید.
آنها گفتند : چاره نیست جز اینکه فرد دیگری با او ازدواج کند و او را طلاق دهد
تا پس از آن، شما بتوانید باز او را به زوجیت خود درآورید.
سلطان گفت :
این کار بر من بسیار گران است،
آیا در این مسأله هیچ قول دیگری ندارید؟
گفتند: نه
🔻✨آنگاه یکی از وزرای سلطان گفت:
در شهر حلّه عالمی است که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است سلطان آن عالم را احضار کند و شاید مشکل را حل کند.
🔥عالمان سنّی گفتند :
علامه حلی، مذهب باطلی دارد
و رافضیان افرادی بیخرد و کم عقل هستند
و اصلاً در شأن سلطان نیست که چنین مرد سبک سر و بی عقلی را به حضور بپذیرد. سلطان گفت: احضار او بی فائده نیست.
چون علامه حاضر شد،
قبل از حضور او، علماء مذاهب چهارگانه اهل سنّت در نزد سلطان حاضر بودند.
🔻هنگامی که علامه (ره) وارد مجلس شد،
بدون هیچ ترس و واهمهای نعلین خود را به دست گرفت و داخل در جمع شد و با صدای بلند گفت:
السلام علیکم و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفته و درکنار سلطان نشست.
👈علماء سنی حاضر در مجلس گفتند:
آیا ما به شما نگفتیم که شیعیان افرادی سبک سر و بی خرد هستند؟
💌سلطان گفت :
درباره اعمال او از خودش سؤال کنید.
آنها به علامه گفتند:
چرا سلطان را سجده نکردی و آداب و تشریفات را انجام ندادی؟
علامه (ره) گفت:
🔻رسولالله صلیالله علیه و آله از هر سلطانی برتر بود و کسی بر او سجده نکرد
بلکه فقط به او سلام میدادند و خدای تعالی نیز فرموده:
فَإذا دَخَلْتُمْ بُیُوتاً فَسَلِّموا علی أنفُسِکُمْ تَحِیَّهً مِنْ عِنْدَ اللهِ مُبارَکَهً طَیِّبَهً نور/61
یعنی: پس چون داخل خانهها شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند خوش است.
از طرف دیگر به اتفاق ما و شما،
سجده برای غیر خدا حرام است.
پس از او پرسیدند:
💌چرا جسارت کردی و در کنار سلطان نشستی؟
فرمود: چون جای دیگری برای نشستن موجود نبود و از طرفی سلطان و غیر سلطان با هم مساویاند
🔖☘️و لذا جسارتی به محضر سلطان نکردهام.
از علامه پرسیدند:
چرا کفشهای خود را با خود داخل مجلس آوردی؟
هیچ آدم عاقلی در محضر سلطان چنین میکند؟!
علامه فرمود:
ترسیدم حنفیها آن را بدزدند همانطور که ابوحنیفه نعلین رسولاکرم صل الله علیه و آله را دزدید.
ناگهان حنفیها برآشفتند و فریاد برآوردند که ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر (ص) کجا؟ 🔻تولد ابوحنیفه صد سال پس از وفات رسول اکرم (صلی الله) واقع شده است.
علامه فرمود: ببخشید، اشتباه کردم،
لابد سارق نعلین رسول خدا صل الله علیه و آله شافعی بوده است.
🔻این بار شافعیها برآشفتند که شافعی در روز وفات ابوحنیفه به دنیا آمده است و دویست سال پس از رحلت رسول خدا صل الله علیه و آله متولد شده است.
علاّمه گفت:
شاید کار مالک بوده است.
مالکیها هم مثل حنفیها و شافعیها اعتراض و انکار کردند.
علامه فرمود : پس قطعاً سارق، احمد بن حنبل بوده است. حنابله هم به انکار و تکذیب او پرداختند.
👈💌در این لحظه علامه (ره) رو به سلطان کرد
و فرمود: ای سلطان، دانستی که هیچ یک
از رؤسای این مذاهب چهارگانه اهل سنت در زمان حیات رسول الله حتی صحابه آن حضرت حاضر نبودهاند،
🔻پس برگزیدن ابوحنیفه و مالک و شافعی
و احمد بن حنبل بهعنوان مجتهد و رئیس
مذهب از بدعتهای ایشان است
بهطوری که اگر یکی از خود این علما حاضر در مجلس، افضل و اعلم از این چهارتن باشد،
به او اجازه و حق اینکه بر خلاف فتوای یکی از آن چهارتن فتوایی بدهد نمیدهند.
🔻در اینجا سلطان به حالت پرسش از اهل سنّت سؤال کرد: آیا درست است که هیچ یک از رؤسای مذاهب أربعه در زمان رسول خدا (صلی الله) و صحابه او نبودهاند؟
🔖علماء عامّه همگی گفتند: آری نبودهاند.
آنگاه علامه (ره) گفت :
ولی ما شیعه هستیم و پیروی میکنیم از امیرالمؤمنین علیهالسّلام که جان رسول الله صل الله علیه و آله برادر، پسر عمّ و وصیّ اوست.
🔻سلطان چون متوجه حقانیّت مذهب علامه (ره) شد از او پرسید:
نظر شیعه درباره طلاق صادره از من چیست؟
علامه (ره) فرمود:
آیا سلطان طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفر عادل جاری نموده است؟
سلطان گفت : نه
🔻👈علامه فرمود: در این صورت طلاقی را که سلطان جاری کرده است باطل میباشد،
زیرا فاقد شرائط صحّت است.
☘️🔻آنگاه سلطان به دست علامه به مذهب حقّه شیعه، مشرف شد و به خطباء و حاکمان شهرها و سرزمینهای تحت سیطرهاش پیام فرستاد که از این پس با نام ائمه دوازدهگانه علیهم السّلام خطبه بخوانند.
🔻و به نام ائمه اطهار، سکّه ضرب کنند.
و نام ایشان را بر دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حضرات ائمه علیهم السّلام بنگارند.💕🍃
⚖ *تعدادی از قواعد فقهی مهم و کاربردی به همراه مواد قانونی مربوطه*
🔻 *الامتناع بالاختیار لاینا فی الاختیار*
از روی اختیار و قدرت اگر باعث تحقق چیزی شویم، موجب نمی شود که فاعل را مسلوب الاختیار تلقی کرد.
(ماده 154 قانون مجازات اسلامی که اشعار میدارد:
مستی و بی ارادگی حاصل از مصرف اختیاری مسکرات، مواد مخدر و روانگردان و نظایر آنها، مانع مجازات نیست مگر اینکه ثابت شود مرتکب حین ارتکاب جرم به طور کلی مسلوب الاختیار بوده است. لکن چنانچه ثابت شود مصرف این مواد به منظور ارتکاب جرم یا با علم به تحقق آن بوده است و جرم مورد نظر واقع شود، به مجازات هر دو جرم محکوم میشود.)
🔻قاعده دراء :
*الحدود تدرا بالشبهات*
اجرای حدود با حصول شبهه متوقف می شود.(ماده 120 قانون مجازات اسلامی که اشعار میدارد:
«هرگاه وقوع جرم یا برخی از شرایط آن و یا هر یک از شرایط مسئولیّت کیفری مورد شبهه یا تردید قرار بگیرد و دلیلی بر نفی آن یافت نشود، حسب مورد جرم یا شرط مذکور ثابت نمیشود».)
🔻دم المسلم لایذهب هدرا:
خون مسلمان نباید پایمال شود.
(مواد 462 و 470 قانون مجازات اسلامی که اشعار میدارند:
دیه جنایت عمدی و شبه عمدی برعهده خود مرتکب است
و
در صورتی که مرتکب، دارای عاقله نباشد، یا عاقله او به دلیل عدم تمکن مالی نتواند دیه را در مهلت مقرر بپردازد، دیه توسط مرتکب و در صورت عدم تمکن از بیت المال پرداخت می شود. در این مورد فرقی میان دیه نفس و غیر آن نیست.)
🔻قاعده ائتمان :
*الامین لا یضمن*
امین ضامن نیست.
و
لیس علی الامین الا الیمین :
بر امین چیزی جز سوگند لازم نیست.
ماده 614 و 613 قانون مدنی که اشعار میدارند:
امین ضامن تلف یا نقصان مالی که به او سپرده شده است نمیباشد مگر در صورت تعدی یا تفریط
و
هر گاه مالک برای حفاظت مال ودیعه ترتیبی مقرر نموده باشد و امین از برای حفظ مال تغییر آن ترتیب را لازم بداند میتواند تغییر دهد مگر اینکه مالک صریحاً نهی از تغییر کرده باشد که در این صورت ضامن است.
🔻قاعده اتلاف :
من اتلف مال الغیر فهو له ضامن
هر کس مال دیگری را تلف کند ضامن آن خواهد بود سه ماده در قانون مدنی در این خصوص تصریح دارند:
ماده 328
هر کس مال غیر را تلف کند ضامن آن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد اعم از این که از روی عمد تلف کرده باشد یا بدون عمد و اعم از این که عین باشد یا منفعت و اگر آن را ناقص یا معیوب کند ضامن نقص قیمت آن مال است.
ماده 329
اگر کسی خانه یا بنای کسی را خراب کند باید آن را به مثل صورت اول بنا نماید و اگر ممکن نباشد باید از عهده قیمت بر آید.
ماده 330
اگر کسی حیوان متعلق به غیر را بدون اذن صاحب آن بکشد باید تفاوت قیمت زنده و کشته آن را بدهد ولیکن اگر برای دفاع از نفس بکشد یا ناقص کند ضامن نیست.
« قبلی
بعدی »
🔻حرمه مال المومن کحرمه دمه
مال مومن همانند خون وی محترم است.
(اصل 46 و 47 قانون اساسی که اشعار میدارد:
مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معین میکند
و
هر کس مالک حاصل کسب و کار مشروع خویش است و هیچکس نمیتواند به عنوان مالکیت نسبت به کسب و کار خود امکان کسب و کار را از دیگری سلب کند.
🔻قاعده احسان :
ما علی المحسنین من سبیل
بر نیکوکاران ایرادی نیست.
(ماده 306 قانون مدنی که اشعار میدارد:
اگر کسی اموال غایب یا محجور و امثال آنها را بدون اجازه مالک یا کسی که حق اجازه دارد اداره کند باید حساب زمان تصدی خود را بدهد در صورتی که تحصیل اجازه در موقع مقدور بوده یا تاخیر در دخالت موجب ضرر نبوده است حق مطالبه مخارج نخواهد داشت ولی اگر عدم دخالت یا تاخیر در دخالت موجب ضرر صاحب مال باشد دخالت کننده مستحق اخذ مخارجی خواهد بود که برای اداره کردن لازم بوده است.
و
ماده 152 مجازات اسلامی که اشعار میدارد:
هرکس هنگام بروز خطر شدید فعلی یا قریب الوقوع از قبیل آتش سوزی، سیل، طوفان، زلزله یا بیماری به منظور حفظ نفس یا مال خود یا دیگری مرتکب رفتاری شود که طبق قانون جرم محسوب میشود قابل مجازات نیست مشروط بر اینکه خطر را عمداً ایجاد نکند و رفتار ارتکابی با خطر موجود متناسب و برای دفع آن ضرورت داشته باشد.
تبصره- کسانی که حسب وظیفه یا قانون مکلف به مقابله با خطر میباشند نمیتوانند با تمسک به این ماده از ایفای وظایف قانونی خود امتناع نمایند
🔻قاعده ارشاد :
اعلام الجاهل علی العالم واجب
اقدام انسان در جهت ضرر خود، مسقط ضمان است.
ماده 1215 قانون مدنی که اشعار میدارد:
هر گاه کسی مالی را به تصرف صغیر غیرممیز و یا مجنون بدهد صغیر یا مجنون مسئول ناقص یا تلف شدن آن مال نخواهد بود.
)
🔻قاعده اقرار عقلا :
اقرار العقلا علی انفسهم جائز
اقرار انسان عاقل به ضرر خود نافذ است.
(ماده 1275 قانون مدنی – ماده 202 آیین دادرسی مدنی مصوب 1379)
🔻قاعده الزام :
الزموهم بما الزموا انفسهم
به هر آنچه که غیر خودتان (پیروان مذاهب اسلامی) ملتزم هستند، شما نیز آنان را ملزم کنید
➖➖➖
⚖ حقوق دانان قـــم
(وکلا، قضات، اعضای هیات علمی، مشاوران حقوقی ادارات و...)
👇
https://eitaa.com/joinchat/2176647363C66f0d04a59
هدایت شده از 🎙فصل حضور استادان و مدیران
ضرورت طرح مسایل مورد نیاز حکمرانی ومردم با عنوان فقه اولویات
تبیین وطرح ایده فقه اولویات ضرورت دارد
فقه اولویات یعنی شناسایی وپژوهش در مسایلی که مورد نیاز مردم وکشور وحکمرانی است واز اولویت اول بر خور دار است
با عنایت به ضرورت فقه اولویات حوزه ها باید نیاز محور کار کنند ودر سه سطح متمرکز شوند:
۱ «فعالیتهای زیرساختی و بنیادی»،
۲«فعالیتهای کاربردی» ۳«فعالیتهای آیندهساز»، زیرا بدون تحقق زیرساختها، پرداختن به امور دیگر مشکلات مردم را حل نمی کند
امروز تعامل با نخبگان علمی جهان اولویت دارد
امروز بهره گیری از دانش روز دنیا اولویت دارد
امروز ثبت ایده عشق تمدن ها وراهکارها ونقش ان در نظام حکمرانی اولویت دارد
امروز پرداختن به دولت جهانی فکر مهر ورزی ومحبت وهوش عاطفی وبسیج ظرفیت ایران وجهان برای توسعه عشق ومحبت واثار حاکمیت قلب مهربان وپرهیز از قلب قسی اولویت دارد
مردم امروز از نهاد علم و حوزه انتظار دارند صدها مشکل انان را در خصوص اقتصاد و معیشت وتولید واشتغال وازدواج وامنیت وعدالت وجامعه و... حل نماید
متاسفانه نهاد علم و حوزهها وقت و توان خود را انچنان که بایدبر مسائل اولی متمرکز نمی کنند؛ وبه امور فرعی می پردازند
شما می دانید پرداختن به امور فرعی بدون آمادهسازی بسترهای اصلی، تلاشها را بیثمر میسازد. ازحوزه فعال انتظار می رفت در ترسیم «نظام موضوعات» ونظام مسایل واولویت های حکمرانی پیش قدم باشد
دروس تکراری و سنتی حوزه در سطح انبوه بیانگر این است که تلاش ها نیاز محور نیست وهنوز مطالبه رهبری روی زمین مانده
است
ایشان فرمودند:
تمام تلاش حوزویان ودانشگاهیان باید نیازمحور باشد ومشکلی از مشکلات مردم را حل نماید
با اینکه سالیان متمادی از این مطالبه رهبری می گذرد مسولان حوزه ودانشگاه پاسخ دهند در برابر این مطالبه چه کرده اند؟
ایا مردم رضایت دارند اساتید از بیت المال حقوق دریافت کنند ولی در حل مشکلات انان فعال وتوانمند نباشند؟
✍️ دکتر محمد جواد حیدری، عضو هیات علمی گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه قم
https://eitaa.com/mohammadjavadheidari
••✾•🌿🌺🌿•✾•
فصل حضور
بستری برای ارائه دیدگاه ها و تحلیلهای اساتید استان قم
http://ble.ir/faslehozur
https://eitaa.com/faslehozur
❗️ نتیجه ظلم به مورچه… 🐜
مرحوم آیتالله حاجآقا رحیم ارباب میفرمودند:
یکی از طلاب به نام آقا سید عباس، گاهی مورچههای اطراف حجره خود را با پا لگدمال میکرد!
به او گفتم:
«چرا این جانداران را نابود میکنی؟»
گفت: «آنها مزاحم سفره قند من هستند.» 🍬
گفتم:«میتوانی سفره قند را در جای دیگری آویزان کنی تا به آن دسترسی نداشته باشند.»
گفت: «من از لگدمال کردن مورچهها لذت میبرم!» 😔
⏳ مدتی نگذشت که سید عباس به پا درد سختی مبتلا شد. هرچه درمان کرد، نتیجهای نگرفت…
و سرانجام همان پا درد، او را از پای درآورد.⚠️
⊱─┈⊰❧☀️🇮🇷☀️❧⊱┈─⊰
طلوع خورشید نزدیک است اگر بخواهیم
@Sedra_tolmontaha
حضرت معصومه(س) به «کریمه اهلبیت» مشهور شدند. این لقب، هم در معنای کرامت اخلاقی و هم در معنای کرامات الهی کاربرد دارد.
۴. شجاعت و هجرت
حرکت حضرت معصومه(س) از مدینه به سوی خراسان، جلوهای از شجاعت و همراهی با ولایت بود.
۵. شفاعت و جایگاه ربانی
امام صادق(ع) فرمودند:
«… وتُدخل بشفاعتها شيعتَنا الجنة»
(بهواسطه شفاعت او، شیعیان ما وارد بهشت میشوند).
فصل سوم: برکات وجودی حضرت فاطمه معصومه(س)
۱. برکت معنوی
زیارت حضرت معصومه(س) همسنگ بهشت دانسته شده است (امام رضا(ع): «مَن زارَها فله الجنة»).
2. برکت علمی
با دفن ایشان در قم، این شهر به پایگاه اصلی علوم اهلبیت تبدیل شد و بعدها حوزه علمیه قم به مرکز جهانی شیعه بدل گردید.
۳. برکت اجتماعی
حرم مطهر حضرت معصومه(س) محل تجمع شیعیان و پایگاه بسیاری از حرکتهای اجتماعی و سیاسی بوده است.
۴. برکت تمدنی
قم بهواسطه وجود ایشان، به «پایتخت علمی و فرهنگی تشیع» تبدیل شد.
۵. کرامات تاریخی و مردمی
در طول قرون، کرامات متعددی از حضرت معصومه(س) گزارش شده است که ایمان و محبت مردم را نسبت به اهلبیت افزایش داده است.
فصل چهارم: جایگاه زیارت حضرت معصومه(س) در روایات
۱. روایات درباره فضیلت زیارت
امام رضا(ع): «مَن زارَها فله الجنة».
امام صادق(ع): «… بشفاعتها شيعتَنا الجنة».
۲. تحلیل فقهی
فقهای شیعه زیارت حضرت معصومه(س) را مستحب مؤکد دانستهاند.
۳. تحلیل کلامی
جایگاه شفاعت ایشان نشاندهنده مقام ربانی و نقش ایشان در نجات شیعیان است.
۴. ابعاد اجتماعی زیارت
زیارت حضرت معصومه(س) موجب همبستگی اجتماعی و تقویت هویت جمعی شیعیان میشود.
فصل پنجم: نتیجهگیری
حضرت فاطمه معصومه(س) نمونهای از زن ربانی در تاریخ اسلام است. ایشان با علم، عبادت، شجاعت و کرامت، الگویی بیبدیل برای مسلمانان شدند.
شخصیت ربانی: القاب «عالمه آل محمد(ص)» و «کریمه اهلبیت» گویای مقام معنوی ایشان است.
برکات وجودی: زیارت ایشان موجب بهشت، قم مرکز علمی ـ فرهنگی، و حرم مطهر ایشان پایگاه وحدت شیعیان است.
جمعبندی نهایی: قم امروز بهعنوان قلب تپنده تشیع، یادگار و برکت ماندگار حضرت معصومه(س) است.
منابع
مجلسی، محمدباقر. بحارالأنوار.
شیخ عباس قمی. منتهی الآمال.
علیاکبر محدث قمی. تاریخ قم.
جعفر مرتضی عاملی. حیاة السیدة فاطمة المعصومة.
موسوی اصفهانی، سید محمدمهدی. کرامات حضرت معصومه.
-
شخصیت ربانی حضرت فاطمه معصومه(س) و ویژگیها و برکات ایشان
محمد جواد حیدری
چکیده
حضرت فاطمه معصومه(س) دختر امام موسی کاظم(ع) و خواهر امام رضا(ع) از بانوان برجسته خاندان اهلبیت(ع) است که با وجود عمر کوتاه، منشأ آثار و برکات عظیم علمی، معنوی و اجتماعی شد. ایشان بانویی عالمه، عابده و کریمه بودند که با هجرت تاریخی به قم، این شهر را به پایگاه علمی و فرهنگی تشیع تبدیل کردند. در این مقاله، ابتدا زندگانی حضرت معصومه(س) بررسی میشود، سپس ابعاد شخصیتی ایشان شامل علم، عبادت، کرامت و مقام شفاعت تحلیل میگردد، و در پایان برکات وجودی ایشان در تاریخ اسلام و نقش تمدنی قم مورد بررسی قرار میگیرد.
کلیدواژهها: حضرت معصومه(س)، شخصیت ربانی، کرامت، شفاعت، قم، اهلبیت(ع).
زن در فرهنگ اسلامی نهتنها موجودی فرعی یا تابع مرد نیست، بلکه در بسیاری از موارد در نقش هدایتگر، مربی و الگو برای جامعه ظاهر شده است. قرآن کریم، زنانی چون مریم(س) و آسیه(س) را بهعنوان نمونههای کامل ایمان معرفی میکند. در سنت اهلبیت(ع) نیز بانوانی چون حضرت زهرا(س)، حضرت زینب(س) و حضرت فاطمه معصومه(س) جایگاهی ویژه دارند.
حضرت معصومه(س) از میان زنان اهلبیت(ع) جایگاهی ممتاز یافتهاند. دلیل این جایگاه، علاوه بر نسبت ایشان با امام کاظم(ع) و امام رضا(ع)، شخصیت علمی، معنوی و ربانی خود ایشان است. هجرت ایشان به سوی خراسان برای دیدار با برادرشان امام رضا(ع) و رحلت در قم، سرآغاز شکلگیری یکی از بزرگترین مراکز علمی و فرهنگی تشیع شد.
اهمیت حضرت معصومه(س) در این است که امامان معصوم درباره زیارت ایشان تأکید ویژه کردهاند. روایت معروف امام رضا(ع) که فرمودند: «مَن زارَها فله الجنة» («هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب میشود») نشان از جایگاه بینظیر ایشان دارد. از سوی دیگر، علمای بزرگ شیعه قم را «شهر حضرت معصومه» میدانند و بر این باورند که حوزه علمیه قم با برکت وجود ایشان رشد یافته است.
در این مقاله تلاش میشود با نگاهی پژوهشی به زندگانی، ویژگیهای شخصیتی و برکات وجودی حضرت معصومه(س)، ابعاد مختلف شخصیت ربانی ایشان تبیین گردد.
فصل اول: زندگانی حضرت فاطمه معصومه(س)
۱. تولد و خانواده
حضرت فاطمه معصومه(س) در سال ۱۷۳ هجری قمری در مدینه منوره، در خانوادهای سرشار از علم، تقوا و معنویت به دنیا آمدند. پدر بزرگوار ایشان، امام موسی کاظم(ع)، هفتمین امام شیعیان، و مادر ایشان «نجمه خاتون» (که به «تکتم» یا «طاهره» نیز شناخته میشود) بانویی با فضیلت و پاکدامن بود. این بانوی گرامی همچنین مادر امام رضا(ع) است و از این جهت حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) از یک مادر به دنیا آمدند (مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۸، ص۲۹۰).
از همان آغاز کودکی، حضرت معصومه(س) در محیطی ربانی رشد کردند؛ محیطی که در آن، قرآن و سنت پیامبر(ص) محور اصلی تربیت بود.
۲. رشد علمی و معنوی
حضرت معصومه(س) در مدینه به تعلیم معارف اسلامی و آشنایی با قرآن و حدیث پرداختند. در برخی منابع، ایشان از راویان حدیث اهلبیت معرفی شدهاند. همین امر نشاندهنده سطح بالای علمی و جایگاه حدیثی ایشان در میان خاندان اهلبیت است.
عالمان شیعه، حضرت معصومه را «عالمه آل محمد(ص)» لقب دادهاند؛ زیرا ایشان توانایی تبیین معارف دینی و پاسخگویی به مسائل فکری شیعیان را داشتند.
۳. هجرت به سوی خراسان
پس از آنکه امام رضا(ع) به اجبار مأمون عباسی به خراسان برده شد، حضرت معصومه(س) نیز در سال ۲۰۱ هجری قمری تصمیم گرفتند برای دیدار با برادر راهی ایران شوند. ایشان همراه کاروانی از برادران و نزدیکان به سوی مرو حرکت کردند.
اما کاروان در ساوه مورد حمله قرار گرفت. بسیاری از همراهان ایشان کشته شدند و حضرت معصومه(س) نیز در اثر اندوه و مسمومیتی که به ایشان رسید بیمار شدند. از ساوه ایشان را به قم منتقل کردند (محدث قمی، تاریخ قم، ص۲۱۳).
۴. رحلت و دفن در قم
حضرت معصومه(س) پس از ۱۷ روز بیماری، در سن ۲۸ سالگی در شهر قم رحلت کردند (۲۰۱ هجری). بزرگان قم، با احترام فراوان، ایشان را در محلی به خاک سپردند که امروز حرم مطهر حضرت معصومه است.
۵. جایگاه تاریخی هجرت ایشان
هجرت حضرت معصومه(س) به ایران و دفن ایشان در قم، نقطه عطفی در تاریخ تشیع است. اگر این هجرت صورت نمیگرفت، چهبسا قم به جایگاه کنونی خود بهعنوان مرکز علمی ـ فرهنگی تشیع دست نمییافت.
فصل دوم: شخصیت ربانی حضرت فاطمه معصومه(س)
۱. علم و دانش
حضرت معصومه(س) از نظر علمی جایگاهی والا داشتند و در منابع روایی، بهعنوان راوی حدیث شناخته شدهاند (مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۸).
۲. عبادت و بندگی
ایشان اهل تهجد، دعا و انس با قرآن بودند و در منابع به عبادتهای طولانی شبانه ایشان اشاره شده است (شیخ عباس قمی، منتهی الآمال).
۳. کرامت و مقام معنوی
✳️ سید بن طاووس (م 664) (کتاب اقبال الاعمال)
سید علی بن موسی بن جعفر بن طاووس؛ مشهور بهسید ابن طاووس از عالمان برجسته شیعه در قرن هفتم هجری است. او از نواده های شیخ طوسی است. او در سال ۵۸۹ هجری در شهر حلّه، سرزمین عراق متولد شد. سید بن طاووس را به سبب تقوا، مراقبه فراوان و حالات عرفانی «جمال العارفین» گفتهاند. گرایش سید ابن طاووس بیش از هر موضوعی به مسائل اخلاقی و معنوی و به ویژه دعا و زیارت است و از این جهت عموم آثار او در باره دعا و مناجات است.
سید ابن طاووس تحصیلات خود را در حله آغاز نمود و پس از چندی به کاظمین هجرت کرد. او سپس با دختر وزیر؛ ناصر بن مهدی ازدواج نمود و آن گونه که خود میگوید به سبب این ازدواج، مدتی طولانی در بغداد سکونت گزید. پس از آن به حله بازگشت و در سال ۶۵۲ قمری بار دیگر به بغداد بازگشت. او در سال ۶۶۱ قمری سرپرستی و نقابت علویان را از طرف هولاکو خان مغول با کراهت به عهده گرفت و تا زمان وفات، این منصب را بر عهده داشت.
رضی الدین ابن طاووس در مدت اقامت در بغداد با ابن علقمی؛ وزیر مشهور عباسیان که شیعه مذهب بود، دوستی داشت و مورد احترام و توجه خلیفه المستنصر بالله عباسی نیز قرار داشت؛ چنانکه خلیفه خانهای در بغداد به او داد. در این دوران خلیفه عباسی، پیشنهادهایی برای بر عهده گرفتن امور حکومتی به او داد، اما ابن طاووس همگی را رد کرد.
علامه حلی، استاد خود؛ سید ابن طاووس را به داشتن کراماتی وصف کرده است. علامه مجلسی نیز از ابن طاووس با عناوینی همچون: سید نقیب، موثق، زاهد و جمال العارفین یاد کرده است. شیخ عباس قمی با اوصافی مانند: بزرگوار، باتقوا، زاهد، سعادتمند، پیشوای عارفان، چراغ شبزندهداران، صاحب کرامات، طاووس آل طاووس وی را ستوده است.
مناقشه سید بن طاووس در فراگیری علم فقه و خردهگیری بر فقیهان زمان و نیز مخالفت جدی او با اندیشههای کلامی، از جمله افکار او است. وی امر به معروف و نهی از منکر را تنها در قلب لازم میداند. تمام اندیشه سید، توجه به خدا و رسیدن و وصل شدن به او بود و با همین دیدگاه به فرزندش اخطار میکند که از اختلاط با حکام و گناهکاران بر حذر باشد و تنها وقتی باید با مردم همسخن شود که مزاحم عبادت او نگردند. بیزاری او از پذیرش مسئولیتهای حکومتی نیز از همین نگرش ناشی بوده است.
محدث نوری در تمجید از جایگاه علمی و معنوی سید بن طاووس چنین آورده است:
«السيد الاجل الأكمل الأسعد الأورع الأزهد ، صاحب الكرامات الباهرة رضي الدين أبو القاسم وأبو الحسن علي بن سعد الدين موسى بن جعفر بن طاووس آل طاووس ، الذي ما اتفقت كلمة الأصحاب على اختلاف مشاربهم وطريقتهم على صدور الكرامات عن أحد ممن تقدمه أو تأخر عنه غيره»
شیخ حر عاملی در باره او چنین می گوید: «حاله في العلم والفضل والزهد والعبادة والثقة والفقه والجلالة والورع أشهر من أن يذكر ، وكان أيضا شاعرا أديبا منشئا بليغا.»
شوشتری در باره سید بن طاوس چنین آورده است:
«السيد السند المعظم المعتمد العالم العابد الزاهد الطيب الطاهر مالك أزمة المناقب والمفاخر ، صاحب الدعوات والمقامات ، والمكاشفات والكرامات ، مظهر الفيض السني واللطف الخفي والجلي»
محدث قمی در باره او چنین آورده است:
«السيد رضي الدين أبو القاسم الاجل الأورع الأزهد الأسعد ، قدوة العارفين ومصباح المتهجدين ، صاحب الكرامات الباهرة والمناقب الفاخرة ، طاووس آل طاووس السيد بن طاووس قدس الله سره ورفع في الملأ الأعلى ذكره.»
برگرفته از کتاب «تاریخ حدیث شیعه» اثر استاد علی نصیری
🆔 @nasirigilani_ir
🌐 www.maref.ir