10.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شب_جمعه
#یادنامه_بزرگان
نمی دانم دانا
و نمی دانم نادان!
شما صدای استاد سید علی اکبر پرورش (ره) را می شنوید:
بسوخت جان که شود کار دل تمام و نشد
گداختیم در این آرزوی خام و نشد
حافظ در آخرین غزلهای خود و بعد از گذشت عمری طولانی میگوید: "نه، نشد". چنین حالتی به درستی برای همه شخصیت ها و سالکان طریق الهی ایجاد میشود که بعد از عمری طی طریق و اشک ریختن ها و ریاضت ها، در آخر کار احساس میکنند که شرایط آخرین روزهاشان مساوی دوران اول راه و یا حتی بدتر از آن روزهاست. این موضوع در ادبیات ما از سوی ادیبان و عرفای بزرگ، همچون نظامی و پروین اعتصامی فراوان است. این حالت و فریادِ کوتاه آمدن، نشد و نرسیدیم در همه بلند است و میگویند ایکاش مادر مرا نزاییده بود.
چنین حالتی مربوط به پایین ها نیست و اگر کسی به درستی راه را طی کرده باشد، باید به جایگاه "نشد" و شرایط "نمیدانم" برسد و حتی نبی اکرم که خداوند به عمر بابرکتش قسم یاد میکند، عرض میکند که: یالَیتَ رَبّ مُحَمَّد لَم یَخلُق مُحَمَّداً ایکاش خدای محمد او را خلق نکرده بود.
"نه، نشد"
سخنانی از عارف واصل، سالک الی الله پیر و بزرگمرد انقلاب اسلامی در اصفهان، مرحوم استاد سید علی اکبر پرورش رضوان الله علیه (۱۳۲۱- دیماه ۱۳۹۲)
•┈••✾🔹✾••┈•
✍ باغ اندیشه
محمدمهدی شیرمحمدی
https://eitaa.com/mohammadmahdishirmohammadi
•┈••✾🔹✾••┈•