eitaa logo
محمد نمازی 🇮🇷
271 دنبال‌کننده
698 عکس
326 ویدیو
13 فایل
🔹راه فقط یک کلام......علی علیه السلام ✍️ استاد حوزه و دانشگاه 🔸 مدرس و مبلغ نهج البلاغه
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانى كه علیه‌السلام در بصره جهت عيادت علاءبن‌زياد حارثى كه يكى از يارانش بود وارد شد، چون خانه او را وسيع ديد فرمود: «با اين در دنيا چه مى‌كنى و حال آنكه در آخرت به خانه گسترده محتاج‌ترى آرى اگر بخواهى به‌وسيله اين خانه به منزل وسيع آخرت برسى: در اين خانه بده، به جاى آور و حقوقى را كه خداوند بر عهده‌ات گذاشته است در جاى خود پرداخت كن؛ در اين صورت به‌سبب اين خانه به آخرت دست يافته‌اى.» علاء عرضه داشت: «يا اميرالمؤمنين، از برادرم عاصم‌بن‌زياد به تو شكايت دارم.» فرمود: «چه شكايتى؟» عرضه داشت: «لباسى كهنه پوشيده, و دل از دنيا بريده است.» حضرت فرمود: «او را نزد من حاضر كنيد.» وقتى آمد، فرمود: «اى دشمنك جان خويش! شيطان پليد تو را به بيراهه كشيده است. آيا به زن و فرزند خود رحم نكردى؟! گمان مى‌كنى خداوند چيزهاى پاكيزه را بر تو حلال كرده است آنگاه از اينكه از آنها بهره‌مند شوى ناراضى است؟! تو نزد خداوند بى‌مقدارتر از آنى كه با تو اين‌گونه رفتار نمايد!» عاصم گفت: «يا اميرالمؤمنين، تو خود با و زندگى مى‌كنى!» حضرت فرمود: «واى بر تو، من همانند تو نيستم؛ زيرا خداوند بر پيشوايان عادل واجب کرده است که بر خود سخت بگيرند و همچون افراد ضعيف مردم، زندگى کنند تا فقر، آنها را به طغيان و سرکشى وادار نکند.» خطبه ۲۰۹ ═══✼🍃💖🍃✼═══ 🌹🌹با امیرالمؤمنین علیه‌السلام ┏⊰⊱⃟ ⊰⊱━━━┓ @baamir ┗━━━⊰⊱⃟ ⊰⊱┛
🔥نفرین عليه‌السّلام در سحر روزى كه شمشير بر فرق مباركش زده شد فرمود: «نشسته بودم که خواب به چشمم مسلّط شد و صلّى اللّه عليه و آله بر من آشكار گرديد، گفتم: اى رسول خدا بسيار كجى (نافرمانى) و دشمنى از امّت تو ديدم. فرمود: آنان را نفرين كن! گفتم: خدا به‌جاى ايشان بهترين اشخاص را به من بدهد و به‌جاى من، بدترين كس را بر آنها بگمارد.» به اجابت دعاى حضرت، حجّاج بر آنان مسلّط گشت و انواع ظلم‌ها و ستم‌ها نموده آنها را به ذلّت و بدبختى مبتلى كرد.  خطبه ۷۰ ═══✼🍃💖🍃✼═══ 🌹🌹با امیرالمؤمنین علیه‌السلام ┏⊰⊱⃟ ⊰⊱━━━┓ @baamir ┗━━━⊰⊱⃟ ⊰⊱┛
Page-1.png
2.3M
عکس نوشته درختواره ، شاخصه های «کارگزار طراز» بر اساس فرمایشات امیرالمومنین علیه السلام در 👇ما را دنبال کنید 👇 📤 @mahdavi_arfae
«مردم به سخن عالم ربانی خود گوش فرا دهيد، دل هاى خود را در پيشگاه او حاضر كنيد و با فريادهاى او بيدار شويد ،رهبر جامعه بايد با مردم به راستى سخن گويد... پيشواى شما چنان واقعيّت ها را براى شما شكافت چونان شكافتن مهره هاى ظريف.» (خطبه ۱۰۸ ) -------------------------------------------------------------------- ✔️رژیم اسرائیل یک رژیم تزریقی آنهم باحمایتهای آمریکا باهدف تسلط برمنابع منطقه. ✔️ضرورت کمربند استقلال کشورهای اسلامی. ✔️دشمن اگر درنقطه ای موفق شود سراغ نقطه بعدی می رود. ✔️دشمن باتفرقه انداختن کارش را پیش می برد. ✔️خونهای ریخته شده سرعت بخش مقاومت است. ✔️هرضربه به اسرائیل خدمت به کل انسانیت است.
📗 خواندنی و بسیار مهم تقصیر شماست...! در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی، گاه و بیگاه خاطرات و تجربه‌هایی از سال‌های زندگی در ایالت اوهایو نقل می‌كرد و این گفته‌ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد. ایشان می‌گفت: یک روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده، مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم ریچارد نیكسون - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است. به دلیل كثرت دانشجویان، كلاس‌ها در آمفی تئاتر برگزار می‌شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می‌آمد، دیگر فرصت آشنایی با یكایک دانشجویان را نداشت؛ اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می‌پرسید. در یكی از همان جلسات نخست، به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم، از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد، قدری درباره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود، همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه‌السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد. این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او، ترجمه انگلیسی را تهیه كردم و هفته‌های بعد، به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا به او برساند. در جلسات بعد دیگر فرصت گفت‌وگویی پیش نیامد و من هم تصور می‌كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل، تقریبا موضوع را فراموش كردم. روزی از روزهای آخر ترم، در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد. با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم، با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته‌اش، بیشتر ترسیدم. با دیدن من روزنامه‌ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می‌بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم، خبر و تصویر دردناک خودسوزی یک جوان را در وسط خیابان دیدم. او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می‌دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی‌گری و موسیقی‌های اعتراضی و آسیب‌های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست! من با اضطراب سخن او را می‌شنیدم و با خود می‌گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟ او سپس از نهج‌البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده، در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی‌بن‌ابیطالب، به مالک اشتر را كپی گرفته‌ام و هر روز می‌خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه، مرور می‌كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می‌پرسد: این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟ بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه‌ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی‌توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است! دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می‌دانی درد امثال این جوان كه زندگی‌شان به نابودی می‌رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی‌شناسند! آری، تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته‌اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده‌اید! دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور، نهج البلاغه است. این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره باران غدیر در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم، چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد. پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشک در چشمانش حلقه زده بود، از مظلومیت علی‌بن‌ابی‌طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: شما در معرفی امام علی و نهج‌البلاغه موفق نبوده‌اید! باید پیام‌های امام علی را چون سیم‌كشی برق و لوله‌كشی آب به دسترس یكایک انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند. به عشق امیرالمومنین نشر دهید...
زَكَاةُ الْبَدَنِ [الصَّوْمُ] الصِّيَامُ، 🪐هر چيزى زكاتى دارد، و زكات تن، روزه است. ✍زیرا روزه چیزى از بدن مى کاهد; ولى بر برکات آن مى افزاید همان گونه که زکات مال ظاهرا چیزى از آن مى کاهد; اما برکات غیر قابل انکارى دارد. در جهان نباتات نیز این موضوع در مورد بسیارى از درختان عملى مى شود که شاخه هاى زیادى از آن را مى برند ولى بعداً درخت نمو فوق العاده اى پیدا مى کند. به گفته شاعر: زکات مال به در کن که شاخه رَز را *** چون باغبان ببُرد بیشتر دهد انگور! 📘 @nahjol_balagheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️وَ اعْمَلُوا في غَيْرِ رياء وَ لاسُمْعَة، فإنَّهُ مَنْ يَعْمَلْ لِغَيْرِ اللهِ يَکِلْهُ اللهُ لِمَنْ عَمِلَ لَهُ 🟠اعمال خود را از ريا و سُمعه، پاک کنيد! چرا که هر کس، کارى براى غير خدا انجام دهد، خداوند، او را به همان کس واگذارد ✍آرى، تنها، ترس از خدا و ترس گناه، کافى نيست; بلکه اَعمال صالحى بايد داشت که خالى از هر گونه ريا و سُمعه باشد. ريا، به معناى خودنمايى کردن و اَعمال نيک خويش را به رخ ديگران کشيدن و براى جلب توجه اين و آن کار کردن، است. و سُمعه، آن است که عملى را به خاطر خدا انجام داده، ولى سعى مى کند که آن را به گوش ديگران برساند و از اين طريق، جلب توجه آنها کند و اگر خودش، اين کار را نکند باز خوشحال مى شود که ديگران بشنوند و از او تعريف و تمجيد کنند. 📘 @nahjol_balagheh