#رباعی
تا چند اسیر این جماعت بودن
آلوده واژه حماقت بودن
آیا نرسیده است ای مرگ کنون
ما را به جهان زمان راحت بودن؟
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
#رباعی
آن روز که با تو آشنا شد دل من
بدجور به عشق مبتلا شد دل من
ای رفتن تو قفل غمی بر جانم
با آمدنت چقدر وا شد دل من
#محمد_رضا_کاکایی
#عاشقانه
@mohammadrezakakaei
#غزل
کی زبان قهر جنبد در دهان دوستی
هر زبانی فرق دارد با زبان دوستی
دوستی های زبانی جز ریا و مکر نیست
بگذر از آنکس که وا کرده دکان دوستی
دوستی مجموعه ای از تلخی و شیرینی است
کی جدا گردند شهد و شوکران دوستی
صحبت صاحب خرد جز احترام دوست نیست
نیست جز نقل محبت در بیان دوستی
هیزم آماده بزم سخن چینان مشو
کین گداز آتش زند در استخوان دوستی
تا ابد دارد شراب کهنه لطف دیگری
نو که می آید مده از کف، عنان دوستی
هر که خورد از این نمک، هرگز نمکدان نشکند
جز نمک نشناسهای بزم نان دوستی
#محمد_رضا_کاکایی
#دوستی
@mohammadrezakakaei
#رباعی
هر چند که باری از گناه آوردم
در پای تو موج اشک و آه آوردم
امشب به امید بخششت آمده ام
رحمی که به رحمتت پناه آوردم
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
بعد از یک شب پر از استرس و نگرانی مهمانتان می کنم به این رباعی داغ داغ تنوری. نوش نگاهتان
#رباعی
از چشم، دو آلوی حسابی داری
از دل سر هر کوچه کبابی داری
ای خانه ات آباد مگر زلزله ای
دل لرزیدن، خانه خرابی داری؟
#محمد_رضا_کاکایی
#عاشقانه
@mohammadrezakakaei
#رباعی
هر چند به دوش بار ننگی دارد
لبریز صفاست، آب و رنگی دارد
در دوره مکر و حیله و صد رنگی
دیوانگی عالم قشنگی دارد
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
به بهانه ۶ آبان ماه پایان ۵۲ سالگی و آغاز یک سال بیشتر پیر شدن...
یک عمر کنارتان به صد شوق،خندیدم و طی راه کردم
پنجاه و دوسال عمر خود را با دست خودم تباه کردم
شعر آیه روح بخش جان شد،بزم شعرا حرای احساس
پیغمبر دوستی گزیدم،افسوس که اشتباه کردم
هر دست دراز دوستی شد،یک خنجر سخت آبدیده
پهلوی دریده ام گواه است بر آنچه که اشک و آه کردم
هر کس که عصای دست من شد،پایش ز جفای چاله پیچید
از مکر برادران جان بود روزی که هوای چاه کردم........
هر چند گلایه ها زیادند، تکرار گلایه ناسپاسی است
یاران که تمام بد نبودند، العفو که من گناه کردم
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei