این مطلب را جدی بگیریم.
*چه مشکلی دارد که همه دربارۀ همهچیز نظر بدهند؟*
🖊جراد هندرسن
*نشر:* گاهنامه مدیر
■هر کس چند وقتی در شبکههای اجتماعی پرسه زده باشد، با پدیدهای عجیب و باورنکردنی مواجه شده است: «همه دربارۀ همهچیز حرف میزنند». مسئله وقتی ترسناکتر میشود که نهتنها این کار نهی نمیشود، بلکه تحت فشار عمومی، از آنهایی که چنین کاری نمیکنند هم خواسته میشود که دربارۀ هیچ موضوعی ساکت نباشند و نظرشان را بگویند. اگر مقاومت کنند و حرفی نزنند هم با تعابیری مثل «ترسو»، «بیمسئولیت» یا «محافظهکار» تنبیه میشوند. جراد هندرسن، پژوهشگر فلسفه، میگوید باید فکری به حال این وضعیت بکنیم.
□هندرسن میگوید فقط این فشار بیرونی نیست که ما را ترغیب یا مجبور میکند که دربارۀ همهچیز حرف بزنیم، بلکه بخش مهمی از این فشار، درونی شده است: خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم که دربارۀ هر اتفاقی موضعی دارند و به خودمان میگوییم چرا ما موضع نگیریم؟
●با اینحال، نتیجۀ این فرایند واقعاً مأیوسکننده است. واقعیت این است که وقتی تلاش میکنیم دربارۀ هر چیزی نظر بدهیم، چارهای نداریم جز اینکه مزخرف ببافیم. و وقتی در سطح جمعی همه همینکار را میکنند، کل فضای عمومی پر میشود از مزخرفات. آنوقت اگر بخواهی از حقیقتِ موضوعی سر در بیاوری، تقریبا امکان ندارد بتوانی موفق شوی. هندرسن برای توصیف این وضعیت، از نظریۀ مشهور هری فرانکفورت دربارۀ «مزخرفات» استفاده میکند. مزخرف چیزی است خارج از دوگانۀ حقیقت و دروغ.
○فرانفکورت میگوید مزخرف از «عدم توجه» آب میخورد. موقعیتی که مسئله دیگر حقیقتداشتن، یا حقیقتنداشتن نیست، بلکه از اساس حقیقت بیاهمیت است. از این جهت بین مزخرفگو و دروغگو تفاوتی هست: برای دروغگو حقیقت اهمیت دارد، هرچند انکارش میکند. اما برای مزخرفگو صدق و کذب فرقی با هم ندارند.
■اگر میخواهید بهتر بفهمید سازوکارِ مزخرفات چطور است، به کلمۀ «وایب» که این روزها خیلی مد شده است توجه کنید. وقتی آدمها در شبکۀ اجتماعی حرف میزنند، دیگر به درستبودنش فکر نمیکنند؛ همهچیز فقط وایب است. وقتی آدمها چنین کاری میکنند، عملاً خودشان را در لاکی محافظ قرار میدهند که از هر انتقادی مصون است. اگر از آنها بپرسی بر چه مبنایی حرف میزنند، لبخندزنان جواب میدهند: «چرا من رو جدی میگیری؟ من خودمم خودم رو جدی نمیگیرم!».
●مزخرفگوها ظاهراً آسیبی به ما نمیزنند، صرفاً بامزه و سرگرمکنندهاند. اما در واقع هزینۀ سنگینی بابت کارشان پرداخت میکنیم: «به آنها عادت میکنیم.» و با عادتکردن به راه و رسم آنها، به آدمهای بدتری تبدیل میشویم. این خطر جدی است و ای بسا لازم باشد فعالانه در برابر آن مقاومت کنیم.
○هندرسون میگوید باید برای خودمان مقرراتی سختگیرانه بگذاریم تا از وسوسۀ فراگیر مزخرفگویی جان به در ببریم. روش پیشنهادی او «کوچکفکرکردن» است. کوچکفکرکردن یعنی تمرکز بر یک موضوع مشخص و تلاش برای سردرآوردن از حقیقتِ آن. باید مثل آدمهایی رفتار کنیم که حقیقت را جدی میگیرند، یعنی شواهد جمع میکنند، به جزئیات استدلالها توجه میکنند و تمام ارجاعات را بررسی میکنند و از همه مهمتر، دربارۀ چیزهایی که نمیدانند، حرف نمیزنند. حتی اگر این کار باعث شود برچسب بخورند و از جمعِ آدمهای باحال کنار گذاشته شوند.
https://eitaa.com/mohammadtaghidashti
14.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭐️پدیدههای ۲۰۲۴: مستندهای مذهبی(۲)
🚩همچنانی که اتفاقات عجیب سال گذشته، توجهات را به سمت ایدئولوژیها متوجه ساختند، مستندهای مذهبی نیز بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. مروری داریم بر ۴ مستند مذهبی پربازدید ۲۰۲۴:
۱. پاپ:پاسخها
⭐️تصور اینکه یک رهبر عالیرتبه مذهبی- مثل مرجع تقلید- در میان نوجوانان بنشیند و سوالات چالشی آنها را جواب دهد، تصویری جذاب از مواجهه سنت و نسل زد است. پاپ فرانسیس به این تصویر، رنگ تحقق بخشید و در گفتگویی دوستانه با نوجوانان، سوالات آنان را پاسخ گفت. انتشار این گفتگو در فرم یک مستند، بازدید چند میلیونی را بههمراهداشت.
۲. در جستجوی موعود
⭐️اینفلوئنسر پرحاشیه یهودی، برل سولومون به خیابانهای نیویورک میرود تا فهم مردم از منجی را به بحث بگذارد و بعد به صورت تاریخی جایگاه منجی در میان صهیونیستها را توضیح دهد.
۳. بریتانیای شکننده
⭐️ظاهراً مساله مسلمانان در انگلیس، همچنان ترند است. این بار، اسلامچنل خود به سراغ این مساله رفته تا از میانه زندگی مسلمانان، روایت کند که حضور مسلمانان چه هزینهها و سودهایی را برای جامعه انگلیس داشتهاست.
۴. سوریه: یتیمان جنگ
⭐️عمار نخچوانی، چهره پرفالوئر شیعه، با روایتی گیرا از وضعیت آوارگان جنگ سوریه در حوالی حرم حضرت زینب(س) جایگاه این شخصیت تاریخی را برای مخاطب جهانی بیان میکند.
🫶این چند مستند در زمینههای زیر با هم مشترک بودهاند:
✔️درآمیختن رویکرد کژوآل، پیشبینیناپذیر و طنز در روایت موضوع
✔️ ایستادن روی چالشهای روز مردم با دین
✔️ روایتهای کف میدانی و حرف مردم کوچهوبازار به جای روایت فرد محور استودیویی...
محمد تقی دشتی
بسمه تعالی
حیفم آمد این مطلب را با شما به اشتراک نگذارم.
*نادر شاه: مردک چرا دروغ می بافی؟ ما شکست خوردیم!*
🖊یدالله کریمی پور
*نشر:* گاهنامه مدیر
■۱۹ جولای ۱۷۳۳، یعنی حدود ۲۹۰ سال پیش، نادر در نبرد سامرا از مشهورترین و ماهرترین فرمانده عثمانی، توپال پاشا شکست خورد. ایرانیان ناگزیر شدند با ۳۰/۰۰۰ کشته و زخمی و ۳۵۰۰ اسیر تا همدان و آق دره عقب نشینی کنند.
□این نخستین شکست نادر بود. یادآوری می شود که پیش و پس اسلام هیچ امیر، فرمانروا و امیر و شاهی، بیش از نادر، پیروز میدان جنگ ها نبوده است. نقش شکست سامرا از دید تخریب روحیه ایرانیان، کمتر از شکست چالدران نبود. ولی برای نادر همواره پیروز، این شکست بس عبرت آموز بود.
●نخست آن که نادر شکست را پذیرفت. او با احضار افسران خود شروع به اعتراف کرد و همه تقصیرها را به گردن گرفت. در عین حال سرنوشت خود و سربازانش را یکسان دانست و دلاوری ها و پیروزی های گذشته را یادآور شد. به آنان قول داد که جبران کند.
○اعتراف به اشتباه استراتژیک، جایگاه نادر را نزد فرماندهان بالا برد. به گونه ای که همه در چادر فرماندهی اشک ریخته و به او اطمینان دادند که در رویارویی دوباره با توپال پاشا و ترکان عثمانی تا مرز مرگ خواهند جنگید.
■دوم این که به کاتب و منشی خود، میرزا مهدی خان استرآبادیفرمان داد که به همه ولایات، ایالات و رئیسان قبایل نامه نوشته و درخواست اعزام نیرو کند.
□میرزا مهدی به شیوه دربار صفویه شرحی نگاشت و پس از تعریف و تمجید فراوان از نادر و لشگریانش و ذکر پیروزی های نادر، در پایان نوشت: اندک چشم زخمی به قسمتی از سپاه سپهر دستگاه نادری رسیده است.
●چون نادر نامه ها را دید، خشمگین شد و برآشفت و به تندی بر سر میرزا مهدی خان فریاد کشید؛ مردک این دروغ ها و یاوه ها چیست که از خود بافتی. ما شکست خورده ایم. دمار از روزگارمان در آمده و رو به فنا هستیم!
○واقعگرایی نادر مبنی بر پذیرش شکست، به ویژه اعتراف به اشتباه استراتژیک خویش و در خواست صادقانه و فوری نیرو، با پاسخ مثبت و کلان ایرانیان مواجه شد. چنان که در نبرد سرنوشت ساز انتقامی کرکوک، نه تنها شکست سامرا جبران شد بلکه سپاه عثمانی با از دست دادن ۲۰ هزار فرمانده و تفنگ چی زبده و به ویژه کشته شدن فرمانده پیر، همواره پیروز و شجاع، توپال عثمان، ناچار به عقب نشینی و قبول شکست شد.
■لیدل هارت، استراتژیست بریتانیایی دائما می گفت: گام نخست بازیابی برای ارتش شکست خورده، پذیرش شکست از سوی فرمانده کل است. بدون اعتراف به شکست، احتمال بازسازی و نوسازی ممکن نیست. سهل است که زمینه ای برای شکست های بعدی خواهدبود.
*منابع:*
▪︎پناهی سمنانی، نادرشاه (بازتاب حماسه و فاجعه ملی)، انتشارات کتاب نمونه
▪︎کتاب جهانگشای نادری نوشتهٔ میرزا مهدی خان منشی استرآبادی -منشی و مورخ نادر شاه افشار- (درگذشت بین ۱۱۷۵ تا ۱۱۸۲ قمری)
https://eitaa.com/mohammadtaghidashti
بسمه تعالی
شیوه های کنترل ناهنجاری های اجتماعی
چهار نوع یا روش کنترل اجتماعی وجود دارد که به صورت هم زمان رفتار افراد جامعه را کنترل می کنند تا از ارزشها و هنجارها منحرف نشوند.
۱. کنترل اعتقادی یا درونی :
موثرترین و شاید کم هزینه ترین روش برای تبعیت اشخاص از هنجارهای اجتماعی، کنترل اعتقادی است. یعنی اشخاص به صورت درونی و وجدانی، خود را مقید به تبعیت از هنجارها بکنند.
۲. کنترل اجتماعی :
کنترل اجتماعی (Social Control) عبارت از روش و شرایطی است که بر رفتار افراد اثر میگذارد و آنان را به پیروی از هنجارها و ارزشها وادار میکند. در صورتی که فردی از هنجارهای اجتماعی سرپیچی کند و رفتارش مخالف هنجارها و ارزشهای اجتماعی باشد، از طرف گروه یا جامعه مورد سرزنش و مجازات قرار میگیرد.
بنابراین طبق نظریه کنترل اگر پیوندهای بین افراد جامعه تضعیف شود، کنترل اجتماعی کاهش می یابد و افراد از هنجارها راحت تر منحرف می شوند. اینجاست که پیوندهای قوی افراد جامعه با همدیگر ، انحراف را پرهزینهتر میکند.
مثلا در یک روستا چون اعضای آن، شناخت و پیوند قوی با همدیگر دارند، نمی توانند به راحتی هنجارشکنی بکنند اما اگر همین اشخاص در حاشیه شهرها پراکنده شوند ممکن است به راحتی هنجارشکنی کنند.
۳. کنترل انتظامی:
پلیس عامل رسمی و حاکمیتی برقراری و بازگرداندن نظم اجتماعی است لیکن پرهزینه و پرچالش می باشد. به همین دلیل هرچه کمتر به کارگیری شود، بهتر است. ضمنا کنترل انتظامی در موارد متعددی نوعی کنترل و نظارت پسینی است. یعنی بعد از هنجارشکنی وارد عمل می شود.
۴. کنترل قضایی:
این نوع کنترل در واقع آخرین مرحله صیانت از هنجارهاست. این نوع نظارت نیز اکثرا پسینی است و برای داوری و مجازات مجرمان به کار می رود و یکی از کارکردهای آن جلوگیری از گسترش جرم می باشد.
جمع بندی مطلب این است که هر چهار روش برای کنترل جامعه لازم است لیکن شاید بالای ۹۵ درصد کنترل ها باید اعتقادی و اجتماعی باشد و کمتر از ۵ درصد انتظامی و قضایی درنظر گرفته شود.
لذا اگر میزان ارتکاب یک ناهنجاری و جرم در جامعه بیش از ۵ درصد باشد در شرایط عادی امکان کنترل قضایی و انتظامی وجود ندارد مگر این که شرایط فوق العاده اعلام شود.
پس هرچه توان حکومت به سمت کنترل اعتقادی و اجتماعی برود موفق تر خواهد شد.
محمدتقی دشتی
https://eitaa.com/mohammadtaghidashti
🪴اميرالمؤمنين علی علیه السلام می فرمایند:
العاقِلُ مَن لایُضیعُ لَهُ نَفَسا فِیما لایَنفَعُهُ.
عاقل کسی است که یک نَفَس [یک لحظه] به کارِ بدونِ فایده نمی پردازد.
غرر الحکم، ج ۱، ص 54
سالروز میلادش مبارک
https://eitaa.com/mohammadtaghidashti
خانم منیره گرجی تنها نماینده زن مجلس خبرگان قانون اساسی در ۹۵ سالگی درگذشت. لبخند ایشان در این جلسه و دفاع شهید بهشتی از ریاست جمهوری زنان و جدال مرحوممنتظری با شهید بهشتی دیدنی است.
ضمنا تذکر شهید بهشتی درمورد این که نظر خودمان را نباید به طور قطعی به اسلام نسبت دهیم جالب است.
بسمه تعالی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی:
🔺معتقد به دستهبندیهای نسل Z، آلفا یا بتا نیستم / امسال یک میلیون نفر معتکف شدند
با تمام احترام و ارادت و حس رفاقت من نسبت به استاد گرامی جناب آقای دکتر خسروپناه، مخالف فرمایش ایشان هستم.
به عنوان یک مسئله شناس و نویسنده کتاب « شناخت و بازپرورش نسل اسپند در ایران» عرض می کنم که ؛
این فرمایشات ممکن است متولیان امر را دچار غفلت بکند و همین دغدغه نیم بند آنها را به بند بکشد.
اولین قدم برای درمان بیماری و آسیب ، شناخت دقیق آن است نه انکارش.
ویژگی های نسل اسپند(ا.س.پ.ن.د) را در کتاب مذکور عرض کرده ام و در سخنرانی ها و کارگاهها بیان کرده ام و اغلب کارشناسان میدانی و والدین آنها را تایید می کنند.
واضح عرض می کنم ؛
نسل اسپند ( بخشی از نسل جدید نه همه آنها) اولا با نسل قدیم گسست نسلی دارد. ثانیا از نظر ارزشها و هنجارهای بنیادین زاویه و تفاوت جدی دارد.
ثالثا سبک زندگی دیگرگونه ای طلب می کند( سبک پوشش، سبک رابطه، سبک تغذیه، مدیریت بدن و... )
رابعاً به یک جنبش تبدیل شده و در صورت پیدا کردن فضای لازم عصیان می کند( مثلا در سال ۱۴۰۱ که اکثر شورش کنندگان از همین نسل بودند )
خامسا مطالباتشان عمدتا فرهنگی است نه اقتصادی و اجتماعی( اگرچه از آنها بهره می برد).
سادسا هویت جهانی و سیال دارند و هویت ملی آنها تضعیف شده.
و دهها ویژگی متفاوت دیگر که در کتاب بیان شده و البته همه آنها منفی نبوده و برخی ویژگی های مثبت و قابل استفاده نیز دارند.
شاید منظور دکتر خسروپناه این باشد که همه دهه هشتادی ها ونودی ها اینگونه نیستند و درصد قابل توجهی از آنها هنوز در چارچوب فرهنگی ما هستند. من با این فرمایش مخالف نیستم اما باید اضافه کنم که
درصد قابل توجهی از آنها نیز اسپندی شده و تفاوت جدی با ما دارند.
در مورد رونق مناسک هم عرض کنم که اولا این از برکات انقلاب و زحمات نظام اسلامی است ثانیا طبق برخی پژوهش ها ، گونه دینداری ایرانیان از نوع شرع محور و احکام مدار به سمت دینداری مناسکی و عاطفی در حال حرکت است و بدون ارزش گذاری و ترجیح گونه ای بر گونه دیگر، نتیجه این تغییر ، رونق اعتکاف و پیاده روی اربعین و مراسمات شب قدر و... است .
از طرف دیگر شرکت حداکثر دو درصد از جوانان در اعتکاف نباید نهادهای فرهنگی را دچار خطای محاسباتی و آسودگی خیال کند.
خیلی بیشتر از اینها باید کار فرهنگی و دینی هنرمندانه کنیم. همین.
https://eitaa.com/mohammadtaghidashti
عوامل سقوط دولت ها
چهار چیز عامل سقوط دولت ها به شمار می آیند :
۱. ضایع کردن و نپرداختن به امور اصلی و اساسی ( عدم اولویت بندی امور و مسائل به صورت عقلی و علمی)
۲. مشغول کردن سیستم به امور فرعی و روبنایی( پرداختن به معلول ها و مسائل دم دستی و شعاری و زود بازده)
۳. تقدم و جلو انداختن افراد پست و ناشایست ( که معمولا جلوی چشم هستند و زبان باز و تخریب گر دیگران)
۴. عقب راندن و منزوی کردن شایستگان و صاحبان فضل که تعهد و تخصص واقعی و دارند اما ظاهرسازی و شعارگرایی نمی کنند و به خاطر پست و مقام، حاضر به فروش شرف و انسانیت و ایمان خود نیستند.
( با اقتباس از حدیث امیر خرد، امیر بیان ، امیر مومنان ، امام علی علیه السلام )
https://eitaa.com/mohammadtaghidashti
🔹اِنَّما يُدْرَكُ الْخَيْرُ كُلُّهُ بِالْعَقْلِ، وَ لا دينَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ
🔹پيامبر خدا صلى الله عليه و آله می فرمایند: همه خوبى ها با عقل شناخته مى شوند و كسى كه عقل ندارد، دين ندارد.(تحف العقول، ص ۵۴)
https://eitaa.com/mohammadtaghidashti