eitaa logo
『 رُوضَةُ الحُسيݧ 』
1.1هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2هزار ویدیو
72 فایل
•°❥|خیلے حسیݧ زحمتـ‌ ماراڪشیده استـ|•°❥ •✿•مدیـــــࢪ ↯ ‌➣ ﴾؏﴿ حضࢪتـــــ اربابـــــ •✿•خادم کانال💌↯ بھ یادشھیداݩ؛ #حاج‌قاسم‌سلیمانے #مصطفےصدرزادھ •|تیتر خواهد شد بہ زودے بر جراید مـطلبے شیعیان مشغول احداث ضریح حسن اند|•
مشاهده در ایتا
دانلود
4 - Monajat - Hajmahdirasuli - Shab23 - Sarallahzanjan-1.mp3
20.57M
💔 مناجات | دلبر دلش گرفته با مداحی: حاج مهدی رسولی ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
دور نیست اون روزے که آهنگران بخواند "قاسم" نبودے ببینی خون یارانت❣ پر ثمر گشته ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
مشکلات ستون فقرات گردن و کمر در بروز دیسک بسیار دخیل هستند بنابراین سجده باعث تقویت مهره های گردن شده و در درمان دیسک و مشکلات ذکر شده موثر می باشد. همچنین با سجده کردن جریان خون مغز افزایش پیدا کرده که این پروسه بالا رفتن قدرت درک و فهم و آرامش و همچنین زیبایی و طراوت را به دنبال دارد. ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
مداحی آنلاین - خسته از غم های عالم - مطیعی.mp3
4.54M
🌙 ویژه خسته از غم های عالم بسوی تو آمده ام 🎤 ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
🔴حمله سایبری ناموفق رژیم صهیونیستی به بندر شهید رجایی 🔹یک مقام مسئول در بندر شهید رجایی ضمن رد ادعای حمله موفق به تاسیسات این بندر گفت: در هفته گذشته برخی اختلال‌ها در سامانه‌های رایانه‌ای بندر به وقوع پیوست که می‌تواند ناشی از حمله سایبری باشد. 🔹روزنامه واشنگتن پست چاپ آمریکا در گزارشی که روز شب گذشته (دوشنبه ۲۹ اردیبهشت) منتشر کرد به نقل از یک مقام دولت آمریکا و مقامات رسمی «یک دولت خارجی» مدعی شد که رژیم صهیونیستی علیه تاسیسات «بندر شهید رجایی ایران» حمله سایبری داشته است. 🔹مسئولین ذیربط در بندر شهید رجایی تاکید کرده‌اند که با توجه به آمادگی کامل واحدهای پدافند غیرعامل در تاسیسات بندر شهید رجایی و مقابله به موقع و موثر با اشکالات به وجود آمده، هیچ‌گونه اخلالی در روند فعالیت‌های جاری ایجاد نشد. 🔹واشنگتن پست مدعی شده این حمله در واکنش به عملیات سایبری‌ صورت گرفته از سوی ایران در ماه آوریل به «تاسیسات آبی روستایی اسرائیل» انجام شده است./نورنیوز ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
YEKNET.IR - narimani - zamine - shabe 5 ramezan 99.mp3
4.19M
『 ♡ 🎧 ♡ 』 لباس پاره تنت غم داره واسه داغ مادر چی از تو مونده ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
♥️☘ از مَشهور شُدن مُهم‌تَر اینِ ڪھ آدَم بِشیم..🌼 ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
13990228_39446_128k.mp3
21.6M
🎙بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی. ۱۳۹۹/۲/۲۸ ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
Roze-Panahian-YaranGomnamEmamHosein-128k.mp3
2.03M
سرباز گمنام امام حسین💚 ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
مداحی آنلاین - بیا که ناز تو را با دلم خریدارم - محمود کریمی.mp3
5.72M
بیا که ناز تو را با دلم خریدارم بیا که منتظر لحظه های دیدارم ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
مژده دادند به ما روز دعا نزدیک است وعده ی محکم و زیبای خدا نزدیک است وقت برچیدن و نابودی اسرائیل است محو این غده ی بی شرم و حیا نزدیک است اندرین راه چه خونها به زمین ریخته است وقت پیروزی خون شهدا نزدیک است ای مسلمان تو به فریاد مسلمان برخیز حاصل آنهمه فریاد و ندا نزدیک است روز قدس است و وفاداری امت به امام مؤمنین موسم پاداش شما نزدیک است عبدالحمید روحانی ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
Ziyarat-Ashura.mp3
15.25M
🥀 『  🙏 』 🎤 🍃💔قرائت زیارت عاشورا هـدیہ بہ روح پاڪ سردار دلهـا و
『  🙏 』 🍃💔قرائت زیارت عاشورا هـدیہ بہ روح پاڪ سردار دلهـا و
◦•●◉✿بسم رب الشهدا✿◉●•◦ .................『 گفتم این آغاز پایانی ندارد』................ ♡ قسمت ♡ ( ) دلم واسہ زهـرا سوخت نمیخواستم اینجورے ناراحت از پیشم برہ ڪاش میتونستم خودم با طاهـا حرف بزنم اما هـمین ڪہ فهـمیدم حالش خوبہ خودش خیلیہ نماز مغرب و خوندم و یڪ زیارت عاشورا براے سلامتے طاهـا خوندم بعد از چند روز بیخوابے امروز با شنیدن این خبر یڪم آروم شدم و خواب بہ چشمام اومد داشتم چشمامو مے بستم ڪہ طاهـا رو ڪنار در دیدم چشمامو باز و بستہ ڪردم و خیرہ شدم طاهـا دست بہ سینہ بہ دیوار تڪیہ دادہ بود لبخندے زد و گفت: بالام جان چرا اینقدر خودتو اذیت میڪنے صبر داشتہ باش هـر خبرے بشہ خودن بهـت میگم از ڪنار سجادہ بلند شدم و چند قدم بہ سمتش رفتم بغض ڪردم و گفتم: بہ دیدارم نمی‌آیے چرا؟ دلتنگ دیدارم هـمین بود اینڪہ می‌گفتے وفادارم وفادارم؟ تو آن لیلا ڪہ لیلا هـم بیابانگرد عشقت شد من آن مجنون ڪہ مجنون نیز حیران ماندہ در ڪارم براے هـر طبیبے قصهـ‌ام را شرح دادم گفت: چہ می‌خواهـے ڪہ من خود عاشقم، من خود گرفتارم از آن گیسو ڪہ در دست رقیبان رایگان مے گشت اگر یڪ تار مو هـم مے فروشی، من خریدارم زمانے سایهـ‌ام بر خاڪ و حالا سایبانم خاڪ مرا در آسمان می‌جویے و من زیر آوارم ...! با صداے شڪستن ظرف توی آشپزخونه از خواب پریدم نگاهـے بہ سمت در ڪردم جاے خالے خیلے خالے طاهـا ..﹍❤️ادامہ دارد❤️﹍.. ✍ : @Modafe_chadore_zahra @f_banoo23_04 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕊 @moharam_98
◦•●◉✿بسم رب الشهدا✿◉●•◦ .................『 گفتم این آغاز پایانی ندارد』................ ♡ قسمت ♡ راوے ریحانہ از فرداے اون روز مامان مشغول تدارڪ مقدمات مهـمونے شد میخواست براے میلاد امام زمان مولودے بگیرہ ...و یہ گوسفندم براے طاهـا قربونے ڪنہ و شام بدہ درحالے ڪہ حال من خوب شدہ بود و پر از شوق دیدار بود حال زهـرا مضطرب و غمگین بود براے اینڪہ از دلش در بیارم براش یڪ ڪتاب و یڪ شاخہ گل گرفتم و رفتم پیشش توے برخوردش فقط ناراحتے بود خبرے از دلخورے نبود میدونستم ڪہ بہ دل نمیگیرهـ زهـرا:آقاجون میگفت بهـش گفتن تا آخر این هـفتہ میان ریحانهـ:بسلامتی...خیالت راحت شد؟ زهـرا:نہ هـنوزم دلم شور میزنهـ معلوم نیست علے مجروح شدهـ‌..شهـید شدهـ‌.... چہ میدونم والا‌..تا خودشو نبینم آروم نمیگیرم ریحانهـ:ولے من هـمہ چیزو باور ڪردم ببخشید ڪہ اون روز... زهـرا:نہ حرف شو نزن...اشڪالے ندارهـ حال هـردو مون بد بود...پیش میاد راوے زهـرا این سہ چهـار روز بہ سرعت گذشت حالا وقتش بود ڪہ با واقعیت روبرو بشم دیشب پدر سید زنگ زد و گفت فردا ساعت ۹ شب پرواز علے میشینهـ خودم میام دنبالت بریم خونہ ما نگاهـے بہ ساعت ڪردم ساعت ۱۰:۳۰ بود بلند شدم و روبروے آینہ ایستادم روسرے نخے ڪاربنے رو روے سرم مرتب ڪردم چادر مو از روے تخت برداشتم و سرم ڪردم از اتاق بیرون اومدم...مادرم در حالے ڪہ قرآن و روے میز میزاشت گفت:نگران نباش دخترم توڪل بہ خدا یڪ ساعت دیگہ ڪہ بابات بیاد ماهـم میام پیشت سرے تڪون دادم و در و باز ڪردم صورت خستہ آقاجون روبروم ظاهـر شد از چشماے قرمزش معلوم بود ڪہ گریہ ڪردهـ آقاجون(پدرسید) سرے تڪون و بہ مادرم سلام ڪرد سوار ماشین شدم...تسبیح و در آوردم و چشمام و بستم دور صلواتم تموم شد ڪہ رسیدیم جلوے در وارد خونہ شدم آقا سیدمهـدے در حالے ڪہ لیوان آب و مادرجون میداد سرے چرخوند و سلام ڪرد با حرڪت سر بہ هـردوشون سلام ڪردم قدم تند ڪردم و پشت در اتاق علے ایستادم دستیگرہ رو چرخوندم و در و باز ڪردم سرم گیج رفت و حس ڪردم تمام اتاق دور سرم میچرخہ ..﹍❤️ادامہ دارد❤️﹍.. ✍ : @Modafe_chadore_zahra @f_banoo23_04 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕊 @moharam_98
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
حاج حسیݩ⇩ در عالَم رؤیا به شهید گفتم: چرا برای ما دعا نمی‌کنید که شهید بشیم؟! شهید گفت: ما دعا می‌کنیم، شهادت هم براتون می‌نویسن، ولی گناه می‌کنید، پاک میشه! ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیارت آخر حاج قاسم ای کاش ماهم عزیز از دنیا برویم و وقتی از دنیا رفتیم هم محترم و عزیز باشیم... مثل حاج قاسم ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
مداحی آنلاین - باهم تا بهشت - حجت الاسلام عالی.mp3
2.39M
♨️با هم تا بهشت 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
ShabeAsheghi2.mp3
2.35M
🔊 شب عاشقی (۲) 🎙 به روایت حاج حسین یکتا ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
مداحی آنلاین - فتادم از پا ز ناتوانی - مهدی اکبری.mp3
3.58M
『 ♡ 🎧 ♡ 』 فتادم از پا ز ناتوانی اسیر دردم چنان که دانی ♡| ڪپے با ذڪر صلوات آزاد |♡ 🕊 @moharam_98
Ziyarat-Ashura.mp3
15.25M
🥀 『  🙏 』 🎤 🍃💔قرائت زیارت عاشورا هـدیہ بہ روح پاڪ سردار دلهـا و
『  🙏 』 🍃💔قرائت زیارت عاشورا هـدیہ بہ روح پاڪ سردار دلهـا و
◦•●◉✿بسم رب الشهدا✿◉●•◦ .................『 گفتم این آغاز پایانی ندارد』................ ♡ قسمت ♡ دستم بہ دیوار تڪیہ دادم و وارد اتاق شدم درست میدیدم این علے من بود ڪہ روے ویلچر نشستہ بود با تردید صدا زدم ع...علی... دستش آروم روے چرخ ولیچر چرخید و ویلچر مقابلم قرار گرفت مات و مبهـوت خیرہ شدم بهـش دستش آتل بستہ شدہ بود و بہ گردنش آویزون بود پاهـاش طورے روے پایہ هـاے ویلچر ثابت بود ڪہ انگار هـیچ وقت راہ نرفتهـ موهـا و ریشش نامرتب بود و سفید شدہ بود سرش و آروم بالا آورد و نگاهـم ڪرد علی:س...سلام چندقدمے جلو رفتم وخیرہ بہ چشماے بے رمقش گفتم:سلام سرش و باخجالت پایین انداخت وگفت: حق دارے اونجورے نگاہ ڪنی منم فڪر این جاشو نڪردہ بودم زهـرا:نہ ...من فقط...چے بگم...شوڪہ شدم میترسیدم بیام ببینم ڪہ ... علی:ڪہ شهـید شدم نہ نشدم چون لیاقت نداشتم سرشو و بالا آورد و در حالے ڪہ اشڪاش جارے بود گفت: تمام مدت داشتم فڪر میڪردم ڪہ بهـت چے بگم میدونم توقع هـر چیزے رو داشتے غیر از این.... روبروش زانو زدم خیرہ شدم بهـش و گفتم: من....من فقط...توقع داشتم برگردی برگردے تا این بے قرار ،قرار بگیرهـ تا این بے تابی،آروم بگیرہ من...فقط خواستم برگردے حتے شدہ تو تابوت من الان خوشبخت ترین آدمم وتو بهـترین تڪیہ گاہ منے حتے مجروح سیدعلے لبخند تلخے زد سرشو پایین انداخت و گفت یہ تڪیہ گاہ ڪہ دیگہ نمیتونہ راہ برهـ یہ تیڪہ گاہ ڪہ دیگہ نمیتونہ با خانمش بین قبراے شهـدا قدم بزنہ یہ تڪیہ گاہ ڪہ دیگہ نمیتونہ پلہ هـاے ڪهـف الشهـدا رو بالا برہ یہ تڪیہ گاہ ڪہ دیگہ نمیتونہ برادرشو ببینہ .... زهـرا...من طاهـارو اونجا جا گذاشتم من برادرمو،رفیقم و پاهـام و اونجا جا گذاشتم ..﹍❤️ادامہ دارد❤️﹍.. ✍ : @Modafe_chadore_zahra @f_banoo23_04 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕊 @moharam_98
◦•●◉✿بسم رب الشهدا✿◉●•◦ .................『 گفتم این آغاز پایانی ندارد』................ ♡ قسمت ♡ منظورت چیہ !! ڪلافہ دستے بہ صورتش ڪشید و گفت: آرپے چے زن و ڪہ زدن طاقت نیاورد... سیدعلے :بشین طاهـا ڪجامیرے ؟مگہ نمیبینے تڪ تیراندازو..میخواے مثل محسن بزنت! طاهـا:چرا میبینم،ولے محسن و اگہ نیاریم عقب میوفتہ دست اونا سیدعلے :طاهـا اون و تلہ ڪردن،برے میزنندت طاهـا:برام مهـم نیست،من باید محسن و... سیدعلے :طاهـا بس ڪن،مگہ چند نفر دیگہ موندن ڪہ من و توهـم خودمونو بہ ڪشتن بدیم،باورڪن براے منم سختہ ،حاضر بودم منو میڪشتن محسن و نمیزدن.. فڪر ڪردے برام راحتہ جنازشو ببینم..میدونم اونا بہ جنازہ برسن جاے سالم تو بدنش نمیزارن داداش فڪر ڪردے براے من راحت جواب دختر سہ سالشو بدم هـمین چند روز پیش تولد دخترش بود باهـم رفتیم براش عروسڪ خریدیم،زنگ زد بہ دخترش قربون صدقش رفت تولدشو تبریڪ گفت. میگفت سید دخترم خیلے بے تابے میڪنہ میگہ خواب دیدم بابایے رفتے پیش خدا،مامان گریہ میڪنهـ،من میترسم...... فڪر ڪردے برام راحتہ ڪہ جنازشو زیر آفتاب ببینم..بزار این حیوونا رو مهـار ڪنیم باهـم میریم میاریمش رزمندهـ:سید زود باش تخریپ چے لازم داریم سیدعلے :مگہ مجید نیست؟ رزمندہ :مجیدو زدن سیدعلے :نگاهـے بہ چهـرہ درهـم طاهـا ڪردم ،میترسیدم برم و طاهـا پاشہ برہ سراغ محسن.....طاهـا رو آروم ڪردم رفتم. منطقہ حساسے بود و وقت ڪم،یڪے یڪے خنثے میڪردم،لطف خدا هـمہ چے خوب پیش میرفت،فقط یڪے موندہ بود قدم برداشتم سمتش ڪہ نفهـمیدم چے شد دیگہ !! چشامو باز ڪردم تو بیمارستان بودم،هـرڪے میومد پیشم حال طاهـا رو میپرسیدم،هـمہ جواب سربالا میدادن..تا ناصر و قسم دادم..داداش طاهـا ڪجاست؟ ..﹍❤️ادامہ دارد❤️﹍.. ✍ : @Modafe_chadore_zahra @f_banoo23_04 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕊 @moharam_98
◦•●◉✿بسم رب الشهدا✿◉●•◦ .................『 گفتم این آغاز پایانی ندارد』................ ♡ قسمت ♡ ناصر:طاهـا...طاهـا سیدعلی:طاهـا چے ؟؟ ناصر:سید بعد مجروح شدن شما...شمارو آوردن عقب،یہ ساعت بعد داعش اونجا رو گرفت سیدعلے :چے !!!نگو ڪہ طاهـا... قاسم:طاهـا و مهـدے و مصطفے و جواد اونجا بودن سیدعلے :اسیرشدن!! ناصر:نمیدونیم،خبرے نیست!! لحظہ مرگم بود،هـیچ خبرے ازش نداشتم.. ڪاش منم پیشش بودم،زهـرا بہ جون تو یہ لحظہ هـم از فڪرش بیرون نمیام،مردم و زندہ شدم.. زهـرا نمیدونم چطور باید تو چشماے ریحانہ خانم نگاہ ڪنم.نمیدونم جواب مادرشو چے بدم،بگم هـمہ ڪسمو..برادرمو..رفیقم و گذاشتمو و اومدم..بگم من زندہ مو اون هـزار بار جون دادہ زهـرا ڪاش..ڪاش اون مین پاهـامو از ڪار نمینداخت ڪاش قلبو از ڪار مے انداخت.. زهـرا:علے ،چرا اینطورے میگے !!پس من چے ؟میدونے تو این چند روز چے ڪشیدم،میدونے این یہ هـفتہ مردم و زندہ شدم حتے تصور اینڪہ مجروح بشے بیچارم ڪردہ بود؟؟.اصن بہ فڪر منم هـستے ؟ سیدعلے :آرہ هـستم،بہ فڪر توام ڪہ حسرت قدم زدن بامنو باید هـمیشہ داشتہ باشی...قرار بود هـمیشہ پشتت باشم ولے حالا تو باید هـمیشہ پشت من باشے و صندلے چرخ دارمو راہ ببرے زهـرا..علے تو دیگہ نمیتونہ پا بہ پات راہ برهـ،علے تو دیگہ علے قدیم نیست دیگہ نمیتونہ ...نمیتونہ .... هـق هـقش بہ گریہ تبدیل شد..بلند بلند گریہ ڪرد،اشڪام نمیزاشت حرف بزنم.. زهـرا:اون چیزے ڪہ من و اذیت میڪنهـ این وضعیت تو نیست رفتار عجیب و غریبیہ ڪہ از وقتے اومدے دارے میڪنے ،فڪر میڪردم مثل هـمیشہ با حرفات قرارہ آرومم ڪنے ،دلتنگیمو رفع ڪنے ولے .... صداے تلفن علے بلند شد با حرص نفسمو بیرون دادم و گوشے رو دستش دادم صداشو صاف ڪرد و بابغض گفت الو....بلہ _ سیدعلے :واقعا خداروشڪر _ سیدعلے :ڪجا حالش چطورہ ؟ _ سیدعلے :یعنے چے مگہ چے شدهـ!!! _ سیدعلی:درست حرف بزن ببینم چے میگے ؟ _ سیدعلی:ناصر مطمئنے خودشہ !!! _ نفسشو بہ سختے بیرون داد اخم ڪرد...دستشو روے پیشونیش فشار داد زهـرا:علے ....علے خوبی؟ با دست و حرڪت سر بهـم فهـموند چیزے نیست نفس هـاش بہ شمارہ افتاد مضطرب خم شدم سمت صورتش خون غلیظے از بینیش جارے شدا بود بلند شدم واز اتاق بیرون دویدم مامان علے ....علے حالش بدہ ..﹍❤️ادامہ دارد❤️﹍.. ✍ : @Modafe_chadore_zahra @f_banoo23_04 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕊 @moharam_98