eitaa logo
هیئت محبان الزهرا بسیج بیشه سر
138 دنبال‌کننده
377 عکس
369 ویدیو
3 فایل
🔶عکس پروفایل مذهبی 🔶اعلام مراسمات 🔶فیلم مذهبی برای استوری آیدی مدیر⬅⬅ @Komill_n کانال بعدی ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 مراسم دسته روی روز شهادت حضرت علی(ع) از مسجدالنبی (ص ) به سمت گلزارشهدای سید میرزا و گلزار شهدا بقیع ⏳زمان: دوشنبه1403/01/13 ساعت 16:30                        🔹️ کمیته فرهنگی اجتماعی قرارگاه محله مهدوی روستای پایین بیشه سر 🔰خبرهای فرهنگی و اجتماعی روستای بیشه سر را در کانال «اینجا بیشه سر» بخوانید 👇 🆔https://eitaa.com/bishesar1400 هیئت محبان الزهرا بسیج بیشه سر @mohbanalzahraa
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چادرت ‌را‌ در مشتت ‌بگیر ‌بانو...! بدان‌ که ‌چشم ‌شهیدان ‌به ‌توست! :)♥️
وداع دختر ۲ ساله شهید بهروز واحدی :)💔
رفقا طاعات و عباداتتون قبول🌱 عزیزان قدر شهدا رو بدونین شهدا به خاطر ما رفتن ایستادن و شهید شدن. الان به نظرتون اگر شهدای ما نمیرفتن و نمیجنگیدن و جلوداری نمیکردن ما میتونستیم اینطور با خیال راحت راه بریم!؟ واقعا فکر میکنین شهدا چی ازتون میخوان؟؟ با یه کار شهدا رو خوشحال کنین (حجابتون) رو رعايت کنید همین. چیز زیاد بزرگی هم نیست. چادر یادگاری حضرت زهراس. با یادگاری حضرت زهرا دلتون به ایشون گرم باشه همیشه نگهدارتون هست و خواهد بود. اکثر شهدا تو وصیت هاشون در مورد حجاب میگفتن و الان هم میگن، بیاین دست به دست هم بدیم،بیاین هرکاری کنیم،که آفا ازما راضی باشه. و به زودی زود ظهور کنه❤️🌱 ((اللهم عجل لولیک الفرج))🌹❤️ بازم شرمنده)🌱 @mohbanalzahraa
🔰 انتقام دختر بی‌حجاب از پسر بسیجی! 🔹یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه، پوشش نامناسب راهی خیابونای شهر شد. همینطوری که داشت می‌رفت وسط متلک‌های جوونا یه صدایی توجهش را جلب کرد: خواهرم حجابت؛ خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن نگاه کرد، دید یه جوون ریشی از همونا که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم، وگرنه خوابم نمیبره. تصمیم گرفت مسیرش و به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه تا دلش خنک شه وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناشو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با اون ریشای مسخره‌ات، بعدشم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن، پسر سرشو رو به آسمون بلند کردو گفت: خدایا این کم رو از من قبول کن🙏 😢گذشت و روز بعد دختره اومد با همون تیپ تو خیابون، پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زدو به یک بار حمله کردو به زور اونو به سمت ماشینش کشید. 😭دختر شروع کرد به داد و فریاد، اما اینار کسی جلو نیومد، اینبار با صدای بلند التماس کرد، اما همه تماشاچی بودن، هیچکس از اونایی که تو خیابون بهش متلک می‌انداختن و زیباییشو ستایش می‌کردن، حاضر نبودن جونشو به خطر بندازن دیگه داشت نا امید می‌شد دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه، آهای بی غیرت ولش کن، مگه خودت ناموس نداری؟ وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو. یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد......
دختر درحالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش می‌لرزید یکدفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید جوونه ریشی و از همونا که پیرهن روی شلوار میندازن و از همونا که ب نظرش افراطی بودن. افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خون و ناخوادآگاه یاد دیروز افتاد وقتی خواستن به زور سوارش کنن همون کسی از جونش گذشت که: توی خیابون بهش گفت: خواهرم حجابت!