eitaa logo
محب‌الحیدر
257 دنبال‌کننده
267 عکس
66 ویدیو
2 فایل
أنا و جَمیعُ مَن فوقَ التُرابِ فِداءُ تُرابِ نعلِِ أبي تُرابِ. -در آرزوی نجف. برای گریستن؛ @estemae ناشناس: https://abzarek.ir/service-p/msg/2168419 شناس: @sara_sadat1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شرقی
معمولا ما اصطلاحات رو از بین فعل های بعید انتخاب میکنیم، کار هایی که شدت‌شون زیاده... کمتر کسی میره سراغشون و معمولا دور از تصور این هستن که آدمی در دنیای واقعی انجامشون بده، پس ما فقط در حوزه اغراق ازشون استفاده میکنیم، اما گاهی آدم ها نوبر میشن... اصطلاحات رو به دنیای ما میارن، مرتکب اون ها میشن و باعث میشن که ما فک کنیم خدایا چه بیشرفایی! من که باورم نمیشه اینو تو آفریده باشی! اصطلاح [از پشت خنجر زدن] در زبان و ادبیات ما از منفور ترین کنایه هاست... تصور آدمی که عقده و کینه‌ش اونقدر زیاده و ترس‌ش اونقدر بیشتر که از پشت میزنه، در حین اینکه ازش توقع‌ی نمیره که بزنه! یعنی مثلا با خودت میگی: خب رفیقمه نمیزنه! همسایه‌مونه نمیزنه! همشهریمه بابا!!! نمیزنه... اما میزنه. و بالعکس اون هایی که از پشت سر خنجر میزنن ما اینجا مردانی رو داریم که حضرت حافظ درباره اون ها میگه: خموش باش که با کشتگان خنجر عشق خلاف عقل بود درس گفتن از معقول هر چند هم که بزنیدشون ترسی بر اون ها نیست، خون!؟ زخم؟! تیزی؟! این آدم ها رو از چی میترسونین! این ها قتیل راه عشق هستن، به خنجر شما چه حاجت است واقعا؟! این ها میرن... چه با سر تیزی تو بچه کوچه ای سبزواری، چه با مشت و لگدو قمه توی اکباتان، چه با مین و خمپاره توی سوریه یا اصلا همین جبهه های جنوب و غرب خودمون. ما چرا راه دور میریم؟! مث ارباب بی سرشون توی گودی قتلگاه خنجر تو فقط رفتن اون ها رو سریع تر میکنه و نام‌شون رو موندگار تر پس: بزن تیغ این مرهم عاشق است که بی زخم مردن غم عاشق است...