بسم الله النور... شکرالله مساعیکم... سالی که نکوست از بهارش پیداست... بعد از دوسال سیل و زلزله و کرونا و بسته شدن راه کاروانهای زائرالشهداء، اخلاص؛ عزم و همت جهادگران قرارگاه حضرت معصومه سلام الله علیها از قم، تهران، اصفهان و کرمان با همراهی و مساعدت قرارگاه امام علی علیه السلام و هیئت رزمندگان اسلام و نورد اهواز پس از ۲۰ روز کار جهادی در شهر #بشدت_محروم «بندر امام خمینی»، قسمت شد #اروند و #علقمه و #شلمچه را با راهیانِ جهادِ خدمت، زائر باشیم. عجب ضیافتی.... گویا شهدا مهمانی ویژه‌ای برای رهپویان طریق خونرنگشان تدارک دیده بودند... اگرچه این اولین باری نبود که سرافکنده از ترک منطقه خدمت جهادی بودم، ولی شدت نیاز به رسیدگیِ جدّی در این منطقه از محله جنگدیدگان خرمشهری، تصویر زخمِ کهنهٔ چهل ساله را در ذهن و دلم برای همیشه بجای گذاشت... حال، برادران جهادیم در سراسر کشور! هنوز کارمان تمام نشده؛ مراقب باشید آسوده خاطر نشویم. تصور گرمای بالای ۶۰ درجه و مدِّ خور و بالا آمدن فاضلاب در خانه های مردمِ نجیب و صبورِ این خطّه، خواب و قرار هر هموطن مسلمانی را پریشان می‌کند... امروز ظهر، سر نماز در حسینیه علقمه گوشی زنگ خورد. نمایندهٔ رزمنده و جانباز قم بود و از پیگیری‌ها و وعده‌های خوش مسئولین در اقدام عاجل برای رفع مشکلات زیر بنائی بندر امام گفت... خدایا خوب میدانی فقط تو را داریم... بحقّ این خون‌های به ناحق ریختهٔ شهدا، عزم خادمان این ملت را مؤثر کرده؛ بیش ازاین سرافکنده‌مان مکن... بی شک و صد البته مطالبه و حضور ما تا رفع مشکلات اساسی این شهر همچنان ادامه دارد... ✍ خادم

بسم الله النور... شکرالله مساعیکم... سالی که نکوست از بهارش پیداست... بعد از دوسال سیل و زلزله و کرونا و بسته شدن راه کاروانهای زائرالشهداء، اخلاص؛ عزم و همت جهادگران قرارگاه حضرت معصومه سلام الله علیها از قم، تهران، اصفهان و کرمان با همراهی و مساعدت قرارگاه امام علی علیه السلام و هیئت رزمندگان اسلام و نورد اهواز پس از ۲۰ روز کار جهادی در شهر #بشدت_محروم «بندر امام خمینی»، قسمت شد #اروند و #علقمه و #شلمچه را با راهیانِ جهادِ خدمت، زائر باشیم. عجب ضیافتی.... گویا شهدا مهمانی ویژه‌ای برای رهپویان طریق خونرنگشان تدارک دیده بودند... اگرچه این اولین باری نبود که سرافکنده از ترک منطقه خدمت جهادی بودم، ولی شدت نیاز به رسیدگیِ جدّی در این منطقه از محله جنگدیدگان خرمشهری، تصویر زخمِ کهنهٔ چهل ساله را در ذهن و دلم برای همیشه بجای گذاشت... حال، برادران جهادیم در سراسر کشور! هنوز کارمان تمام نشده؛ مراقب باشید آسوده خاطر نشویم. تصور گرمای بالای ۶۰ درجه و مدِّ خور و بالا آمدن فاضلاب در خانه های مردمِ نجیب و صبورِ این خطّه، خواب و قرار هر هموطن مسلمانی را پریشان می‌کند... امروز ظهر، سر نماز در حسینیه علقمه گوشی زنگ خورد. نمایندهٔ رزمنده و جانباز قم بود و از پیگیری‌ها و وعده‌های خوش مسئولین در اقدام عاجل برای رفع مشکلات زیر بنائی بندر امام گفت... خدایا خوب میدانی فقط تو را داریم... بحقّ این خون‌های به ناحق ریختهٔ شهدا، عزم خادمان این ملت را مؤثر کرده؛ بیش ازاین سرافکنده‌مان مکن... بی شک و صد البته مطالبه و حضور ما تا رفع مشکلات اساسی این شهر همچنان ادامه دارد... ✍ خادم