هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#گپ_روز
#موضوع_روز : ریشهی همهی بیماریهای روح!
✍ چند هفتهای بود که حس میکردم زیاد میخندد، اغلبِ اوقات هم الکی!
بیموقع اظهار نظر میکند، گاهی هم بیش از حد،
زیاد در مسائلی که به او مرتبط نیست ورود میکند و سعی میکند که دیده شود!
• تحلیل من این بود که سطح عزت نفس او کاهش یافته است.
بعد از نماز صبح بود، داشتم میز صبحانه را میچیدم که وضو گرفت و آمد ایستاد روی سجاده من!
نمازش که تمام شد، گفتم لیلی جان، من کارگاهی را برایت به اشتراک میگذارم که نیاز است آنرا گوش کنی، تا از این دورهی زندگیات بسلامت عبور کنی.
• فایلهای کارگاه «عزت نفس» را برایش ارسال کردم، و او هر روز یک فایل از آنرا گوش میکرد و نکات مهمش را یادداشت کرده و برایم میفرستاد.
media.montazer.ir/?p=22951
• یکهفته بعد رفتم مدرسه، با مسئول پایهشان صحبت کردم و ماجرا را با او به اشتراک گذاشتم.
تأیید کرد و ضمن اینکه از دریافت این موضوع توسط خانواده خوشحال شد، علّتش را ضعف او در تیم رباتیک مدرسه اعلام کرد.
گفت در تیم رباتیک بچههایی هستند که چند سال زودتر شروع کردهاند، و لیلی علیرغم اینکه زرنگترین شاگرد کلاس است، در این تیم خوب نتوانسته عمل کند و این شرح حالی که شما میدهید با این ریشه اتفاق افتاده است!
• تقریباً عصر ده روز بعد داشتم آشپزی میکردم که لیلی آمد و گفت: مامان سؤالات ذهنی من، تماماً در کارگاه عزت نفس، پاسخ داده شدند، و من فهمیدم که «آدمها لازم نیست برای موفق بودن در همه جا و همهی رشتهها موفق باشند.»
فقط یک جنس موفقیت است که اگر بدست بیاید، تمام شکستهای انسان نیز به نفع او تمام شده و به او قدرت میدهند، و آن هم موفقیت در ارتباط با خداست. کسی که در این بخش قدرت دارد، کم و کاستیهای بخشهای دیگر به او احساس حقارت و پوچی نمیدهند!
فقط گوش میکردم و تأیید ...
• گفت مامان شما از کجا سوالاتم را میدانستید که این کارگاه را برایم فرستادید!
گفتم : مامان ها علم غیب دارند مامان جان!
وقتی مامان شدی... حتماً میفهمی.
@ostad_shojae | montazer.ir
#گپ_روز
#موضوع_روز : « برکات یلدا کمتر از جمعهای معنوی و روضهها نیست »
✍️ چند سال پیش بود، شب یلدا !
همه خانهی مامان و باباحاجی بودیم.
همه که میگویم یعنی همه ها... همهی خواهر برادرها با تمام اعضای خانوادههایشان. حتی یک نفر هم کم نبود.
• همه چیز خیلی خوب بود و صدای خندهها، آرامی قلبها، و سبکی نشاط تک تکمان، هوای خانه را خوشبو کرده بود!
• مامان شام سبزی پلو درست کرده بود با ماهی!
کمی بعد از شام، احساس کردم هر لحظه درونم یختر میشود و بدنم شلتر. حتی لرزشی خفیف در دست و پاهایم حس میکردم. حالت تهوع و سرگیجه هر لحظه بر من غالبتر میشد.
با اینکه سعی کردم کسی چیزی نفهمد اما تغییر رنگ چهره و ضعف و بیحالیام را بقیه درک کرده بودند.
• رفتم گوشهای از اتاقِ کناری تا کمی استراحت کنم اما سعی کردم حواسم با جمع همراه باشد!
مامان که استادِ آمپولهای تقویتی است، سریع یک آمپول از جعبه داروهایش درآورد و خواست معجزهوار روبراهم کند.
• خوراکیهای شب یلدا بود که یکی یکی خورده میشد و من جا میماندم!
بازیهای مختلف بود که یکی یکی انجام میشد و من توان نداشتم شرکت کنم.
حتی حوصله گوش کردن به فال حافظهایی که رضا مثل هر سال میخواند را نداشتم!
✘ در همین احوالات بودم که حس کردم همه جمع شدهاند و آمادهی یک عکس دستهجمعیاند، این را از کلماتشان میفهمیدم!
اولش چند تا عکس تکی گرفتند و چند بار صدایم کردند و منتظر ماندند تا من خودم را جمع و جور کنم و به جمعشان اضافه شوم. اما من .... نرفتم!
نه اینکه از شدت بدحالی نتوانمها ... میتوانستم که بروم!
اما نمیدانم چرا آن لحظه را جدی نگرفتم.
نرفتم و آن عکس گرفته شد و تمام!
✘ فقط چند ماه بعد، این لحظه تعللِ من، تبدیل شد به یک حسرت همیشگی!
چون دیگر ممکن نبود همهی ما بتوانیم در یک قاب باز هم جمع شویم.
از هر طرف میشمردیم باز «خواهرم» کم بود!
کرونا از آن قاب عکس آخر خانهی ما، «خواهرم» را انتخاب کرده بود.
• و ما دیگر هیچ وقت در خانهی باباحاجی همه باهم جمع نشدیم...
همه که میگویم؛ یعنی همه !
@ostad_shojae | montazer.ir
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@mohebbin_velayat
#گپ_روز
#موضوع_روز : «شیطان شناسی ابزار حفاظت ما از جهان درونمان است»
✍️ نیّت که بد باشد، بد است دیگر... حتماً به مقصد نمیرسد!
شاید در ظاهر تا جایی جلو برود ولی حتماً خودمان را هم بر زمین میزند و آنچه داشتیم را از ما میگیرد!
• خطر آنجایی است که گاهی نیت مان رنگ مقدس میگیرد و هزار توجیه مقدس میآوریم برای نیّتی که تمامش زاییده چنگال خونین شیطان بود و نفهمیدیم.
√ ولی شیطان هزار مدل حربه ندارد که!
نوع حربههایش یا در قرآن آمده و یا خداوند در تاریخ از آن مدلهای برجسته و نشاندار را باقی گذاشته تا براحتی بتوانیم جنس نیت و عملمان را تشخیص بدهیم، حتی نیتهای بظاهر مقدس را.
√ ایمان معتقد است که حق وقتی بزرگ شود و قدرت بگیرد باطل را میبلعد! (جاء الحق و زهق الباطل)
برای همین هم هست ایمان فقط مؤمن را به دفاع دعوت میکند، و مؤمنان هرگز آغازکنندهی جنگ نیستند.
ایمان میگوید:
لازم نیست نفوذ /
لازم نیست شبهه افکنی /
لازم نیست ایجاد اختلاف ....
حق اگر حق باشد راهش را پیدا میکند، شبیه چشمهای که قدرتش از لطافت آب است ولی سنگ را میشکافد و از آن رد میشود.
✘ حق اگر حق باشد، هیچ کدام از روشهای شیطان روی آن سوار نمیشود!
هیچ کار جهادی و خیری، هیچ رشد معنوی و فطری، هیچ مسیر تمدنی با استفاده از روشهای شیطان به مقصد موفقیت نمیرسد.
جبهه حق فقط همین قانون را دارد:
۱ـ «صدق در نیت»
۲ـ «صدق در عمل»
✘ و ما در زندگی فقط باید مراقبت کنیم از یک چیز و تمام: «جهان درون خودمان»
اگر «نیت» و «عمل»مان حق باشد راهش را مییابد و به سرمنزل موفقیت میرسد حتی اگر تمام دنیا نخواهند،
اگر نباشد هم که باطل است و رشد نمیکند و حق آن را خواهد بلعید.
※ شیطان هزار مدل حربه ندارد که!
باید پناه برد هر لحظه از حربههای شیطان به دستگیرههای آسمان.
تا نکند نیتهای مقدسمان سوار شوند روی ابزارهای شیطان و کمر خودمان را بشکنند!
@ostad_shojae | montazer.ir
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
@mohebbin_velayat