#فضای_مجازی📱
یه خواهش داشتم...😊
از آقایون👱♂
لطفا لطفا لطفا🙏
عکس خودتون رو پروفایلتون نزارید...❌
میدونید چرا...؟!🤔
شاید من و امثال من 😶
که تعدادمون هم محدوده🙄
با دیدن عکستون چیزی مون نشه و خیلی راحت عبورکنیم :)
اما...😲
هستن دخترایی که واقعا دست خودشون نیست...🤔
یبار که میبینن عکستون رو
#دلشون میلرزه❤️
دست و پاشونو گم میکنن...
ناخوداگاه تصویرتون رو سیو میکنن و وقت و بی وقت نگاه میکنن...😐
اینا دست خودشون نیستااااا☹️
همش تقصیر این شیطان الرجیمِ😞
شاید شما ازین موضوع خبری نداشته باشید👇
که نود و نه درصد مطمئنم خبر ندارین🙄
اما هر دوتون گناه میکنید😶
شما بدون اینکه بفهمید و دخترا ناخوداگاه...😰
اما گناه شما بیشتره🤔
چون نباید عکستو میزاشتی که دل دخترمردم برات بلرزه...😓
عکسی که میزاری خیلی قشنگه هاااا
تسبیح تو دست📿
ریشات🧔
لباسای سادت👕
اما همینا هم باعث به هم ریختن روح و روان دخترا میشه😞
که تعدادشون خیلی بیشتراز ماهاست
داری دل #آقاجان رو میشکنیاااااا💔
#حواست هست؟🥺
بیاید و همین الان تصویر پروفایلتون رو تغییر بدید🙏
که هم خودتون گناه نکنید🙇♂
هم دل دخترمردم نلرزه و اونم گناه نکنه🙇♀
هم آسید ازتون راضی باشه...😍
هرکس که پایست اینکارو انجام بده...👇
بلند بگه #یاعلـــــــے...✋😊
و همین الان بره تغییر بده✌️
واقعا چه اشکالی داره شما که مذهبی ای عکس شهید بزاری پروفایلت؟😇
عکس مدافعان حرم؟🙃
عکس بین الحرمین؟😍
اینا خیلی قشنگنااااا😍😍😍
پس👇
#یاعلـــــــــــــے...✋🌹
ببخشید که زیاد حرف زدم و سرتونو درد آوردم حلال کنید...🙂🌱
#التماسدعایشهادت
#اللهمعجݪلولیک_الفرج🌿🌹
🌟جرم ما بزرگ ونابخشودنی ست.
🔸گناه ما این است:👇
🔸عادت کردیم به دنیای خالی از وجود نازنینت #یابن_الحسن !
🔸کم کم...
عادت کردیم به #ظلم!
🔸عادت کردیم دور بیت الله الحرام را خلوت ببینیم از طواف #حجاج! 🕋
🔸عادت کردیم در #حرمها و#مساجد🕌 بسته شود ودستمان به ضریح حضرت دوست دخیل نبندد!😭
🔸 به #کرونا عادت کردیم.😔
🔸 به #بلا خو گرفتیم.😭
ما عادت کردیم به #دوزخ😭
که خنکای #جنت از یادمان رفت.
#آقاجان!
به فریاد برس!
ما را از این #عادت_کردنهای_بیخودی
خلاص کن.
🔸بی حس شده ایم!😭
خون، در شریان های قلب ❤️ مان،از شدت #غفلت ،لخته شده!😭
🔸همچون محتضری رو به موت،نفسهای گناه آلود آخر را
می کشیم.
🔸به فریادمان برس
#یابن_زهرا!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
💐🕊🌴🌺🌴🕊💐
آره #مالک و #عمار رفتن ...
ولی #علی مونده !
هر روز #قوی تر از #دیروز
#تنها تر از #دیروز ..
ولی آخه #نائب_امام_زمان و تنهایی ؟!
یه بسم الله بگو
تجدید #بیعت کن
بگو شما #گریه نکن ...
خودم #مالکت میشم #آقاجان
#لبیک_یاخامنهای
سلامتی و تعجیل در فرج
#حضرت_ولیعصر_عج
و سلامتی نائب بر حقش
#امام_خامنه_ای
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💐🕊🌴🌺🌴🕊💐
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#خاطرات_آزادگان
#شکنجه_اسرای_ایرانی
#در_زندان_های_صدام
در زندان عراقی های بعثی یه #شکنجه روحی دیگه هم داشتن که ما اسمشو گذاشته بودیم #صندلی_جنون..
این چطور بود..
به این صورت که یه #اتاقی بود #اسیر رو می بردن توی این #اتاق روی #صندلی می نشودن ، #دست و #پاشو می بستن ، یه #کلاه پارچه ای مانند کیسه می کشیدن روی #سرش ک بالای این #کلاه ، آهنی بود که قشنگ میومد روی #فرق_سر_اسیر ، دو رشته #سیم وصل می شد به #دستگاه_برق .
#دستگاه_برق رو #روشن میکردن ، الکتریسیته ای که به واسطه این #دستگاه وارد می شد ، بدن #اسیر شروع می کرد #لرزیدن و رعشه گرفتن .
#مغز_اسیر در اثر این الکتریسیته تحت تاثیر قرار می گرفت و این #اسیر ناخودآگاه تا چند ماه #دیوانه می شد تا این سلول های مغز #اسیر خودشون رو بازیابی کنن #مدتی طول میکشید .
اوضاع و احوالی می شد .
حال #بعضیاشون خیلی #بد می شد . طوری که نمی شد #کاری براشون کرد . گاهی اوقات ، دست و پاشونو می بستیم یه گوشه ی #اردوگاه بالا سرشون می نشستیم و زار زار #گریه می کردیم .
حاج آقا #اسحاقی می گفت قرار شد که همچین شکنجه ای به ما بدن:.
دل تو دلم نبود ، خدایا چه #بلایی میخاد به سرم بیاد . خیلی #ترسیده بودم .
تا اینکه اومدن سراغم ، توی راهی که منو کشان کشان می بردن ، نه #گریه کردم ، نه #فریاد زدم ، نه #التماس کردم ، نه #دادی زدم ، نه #خواهشی و نه #تمنایی ، چون می دونستم اونا همینو میخان ، نمیخاستم اونا دل #شاد بشن . تا اینکه منو بردن توی اون #اتاق و نشوندن روی #صندلی .
دست و پام رو #بستن .
دیدید وقتی انسان خیلی #می_ترسه ازش #می_پرسن اسمت چیه ، حتی اسمش هم دیگه یادش نمیاد ، گفت هیچی یادم نمیومد .
هی به خودم می گفتم یه چیزی یادم بیاد بگم . از کسی کمک بخام . هر چی فشار آوردم به مغزم فقط یه چیز به یادم اومد ، اونم #دعای_سلامتی_امام_زمان_عج
تو اون لحظات که خیلی ترسیده بودم و وحشت زده بودم ، شروع کردم دعای #سلامتی_امام_زمان_عج رو خوندن .
بسم الله الرحمن الرحیم.. اللهم کل ولیک الحجت ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه .... به اینجای #دعا که رسیدم ، اونا #برق رو وصل کردن ، بدنم شروع کرد به #لرزیدن ، فکم به همدیگه می خورد . تمام #قدرتمو توی دهانم جمع کردم که بتونم دعای #سلامتی_امام_زمانم رو به پایان ببرم .
صلواتک علیه و علی آبائه ، فی هذه ساعه و فی کل ساعه .
نمی دونم چقد طول کشید تا تونستم این #دعا رو تموم کنم ، اما تموم کردن #دعای من همانا و #قطع کردن #برق بوسیله ی #بعثی_های عراقی هم همانا ، بدنم یه لحظه آروم گرفت ، #بعثی عراقی اومد #کلاه رو از #سرم برداشت ، حالا منتظره که من #دیوانه بازی در بیارم ، #مجنون بشم #دیوانه بشم ، اما من #دیوانه نشدم ، خیلی براشون #تعجب آور بود ، چون ردخور نداشت که هر کسی این #شکنجه رو می دید #دیوانه می شد.
با این وضع قرار شد ، دوباره این #شکنجه رو به من بدن ، این یکی #بعثی عراقی به اون یکی اشاره کرد . کیسه رو کشیدن به سرم #کلاه_آهنی به فرق سرم ، #دستگاه برق رو روشن کردن و ولتاژ برق رو دو برابر کردن ، شدت برق آنقدر زیاد بود که من #صندلی رو بلند می کردم و می کوبیدم به زمین . دیگه حالم دست خودم نبود ، دیگه زبان و دهانم کار نمی کرد فقط تو #مغز و #سرم من #دعای_سلامتی_امام_زمانم رو می خوندم و بار دیگه #برق رو قطع کردن ، این بار داشتم می مردم ، کل #آب_بدنم داشت #خشک می شد ،
دیگه با اون #نیمه_جانی که داشتم فقط چشمام کمی باز بود .
اومدن #کلاه رو برداشتن ، دیدن نه ، مثل اینکه این #شکنجه روی این شخص #تاثیری نداره ، اومدن #مشت و #لگد حواله #سر و #صورتم می کردن .
با #مشت و 'لگد منو بردن انداختن یه گوشه #زندان .
می گفت اون لحظه من پاهای #خودمو جمع کردم ، با اون بی حالی خودم . شروع کردم به #گریه کردن ، اما این #گریه ، #گریه ترس نبود ، #گریه نا امیدی نبود ، #گریه امید بود و #گریه تشکر از #امام_زمانم ، به #امام_زمانم می گفتم #یابن_الحسن نمی دونم کجای عالم برای من #دعا کردی #آقاجان نمی دونم کجای #عالم برای من اون #دستای_قشنگتو بالا آوردی ، برای #سلامتی من_دعا کردی ،
#آقا_ممنونتم
#آقا_متشکرم
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
به بهانه سالروز بازگشت
#آزادگان_سرافراز
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🌺💐🌸🍀🌸💐🌺
#دلنوشته
#بگو_که_غریب_نیستیم
دیگر دلتنگی هایمان مخصوص #شبهای_جمعه نیست .
روزبه روز و لحظه به لحظه #دلتنگ آمدنت هستیم.
#آقاجان تنها امید ادامه زندگیمان تپش های قلب شماست.
گویی بی قراری دلهای ما از شوق دیدار شماست .
#آقا بگو كه آمدنت نزدیك است!
#آقاجان دیگر از #انتظار نگو از #وصال بگو . از پایان #جمعه_های بی تو بگو!
#آقاجان بگو كه به زودی هدهد صبا خبر از آمدنتان را نوید می دهد .
بگو كه می آیی و مرهم دل های شكسته و خسته ی ما می شوی .
#بگو كه دیگر غریب نیستیم
#آقاجان، مولای من، بگو كه روزی با تو به زیارت خانه خدا می روم و تنها نیستم.
بگو كه با هم به زیارت جدتان #حسین_بن_علی_ع می رویم و یك دل سیر برای مظلومی #حسین_ع می گرییم .
بگو كه به دیدار مولایمان در كوفه می رویم و ایشان را نوید می دهیم كه دیگر جولان دهی ظالمان تمام شد .
به دیدار خانوم #فاطمه_زهرا_س_ می رویم و شما مزار غریب بی بی را نشانمان می دهی .
ما هم یك دل سیر با مادرمان درد و دل می كنیم .
#آقاجان خیلی كارها داریم كه بعد از آمدنت انجام دهیم .
فقط به شوق دیدار شما، سختی ها را تحمل می كنیم .
بگو كه میایی و اشك های شبانه و غریبانه ی ما را پایان می دهی .
الهی به امید ظهور
💐 #آقای_خوبان 💐
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
#آقاجان!
مانرده های خیابان انقلاب نیستیم
که با چند تکان بشکنیم...
ما بچه های #انقلاب هستیم
فرزندان دیگر شما ...
یادگاران خمینی ...
وارثان شهدا ...
#بچههاےآسدعلے