#تلنگر
#شهیدانه
#شهدا_بهترین_الگو
#سردار_شهید
#مصطفی_ردانی_پور
رفتم داخل ..
به نگهبان گفتم با فرمانده تون کار دارم ..
گفت الان ساعت ۱۱ هست و ملاقاتی قبول نمی کنن
رفتم در اتاقش رو زدم .. رفتم داخل روی سجاده نشسته بود و داشت ذکر میگفت ..
چشماش سرخ بود و خیس اشک .
رنگ به رو نداشت . نگران شدم ..
گفتم مصطفی چیزی شده ؟ خبری شده ؟ کسی طوریش شده ؟
سرش رو انداخت پایین ، زل زد به مهرش و دانه های تسبیح رو یکی یکی رد میکرد ..
آهی کشید و گفت از ساعت ۱۱ تا ۱۲ رو مخصوص خدا گذاشتم ..
می شینم ، فکر میکنم و نگاه میکنم به کارهای خودم ..
از خودم میپرسم . مصطفی کارهایی که کردی برای خدا بوده یا برای دل خودت ؟
صداش بغض داشت ، بغضی که به زحمت نگهش داشته بود..
دلم به حال خودم سوخت ...
من کجا و #مصطفی کجا !!
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
#مثل_شهدا
#حجاب
#سردار_رشید_اسلام
#حجت_الاسلام_شهید
#مصطفی_ردانی_پور
معلم جدید بی #حجاب بود .
مصطفی تا دید سرش را انداخت پایین .
خانم معلم آمد سراغش .
دستش را انداخت زیر چانه اش که
سرت را بالا بگیر ببینم
چشم هایش را بست و سرش را بالا آورد .
از کلاس بیرون زد، تا وسط های حیاط هنوز چشم هایش را باز نکرده بود .
خونه که رسید گفت : دیگه نمی خوام برم هنرستان .
آخه برای چی؟؟؟
معلم ها بی #حجابن، انگار هیچی براشون مهم نیست، می خوام برم قم، حوزه .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━