شهید شیری✨
که تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی در رشته مدیریت دفاعی ادامه داد، در تاریخ ۱۱ فروردین سال ۱۳۸۷ ازدواج کرد و صاحب دو فرزند پسر و دختر شد.🌹
این شهید والامقام که پاسدار بود،
توسط سپاه صاحبالامر (عج) قزوین و بهعنوان فرمانده دسته و مدافع حرم در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت🍂
و چهارم آذر سال ۱۳۹۴ در سوریه، بر اثر انفجار تله انفجاری و اصابت ترکش و جراحات وارده شهید شد و تا پنج سال اثری از پیکرش به دست نیامد.🍁
4⃣
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
مادر شهید شیری بعد از گذشت پنج سال از شهادت فرزند، با پیکر مطهر او دیدار کرد.🌹
5⃣
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥لحظات جانسوز وداع با پیکر مطهر شهید مدافع حرم ذکریا شیری در معراج شهدا
6⃣
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
📚معــرفی کتاب
✔️مادرانه ترین کتاب مدافع حرم🌹
📙زندگی نامه شهید مدافع حرم زکریا شیری به روایت مادر.
📎نویسنده این کتاب که قبلا با کتاب «یادت باشد» نگاهی عاشقانه به زندگی مدافعان حرم داشته است این بار در کتاب «کاش برگردی» در نگاهی تازه، داستان زندگی یکی از شهدای مدافع حرم را از زبان مادر شهید به روایت می نشیند و در صفحات مختلف نکات تربیتی یک زندگی ساده را با روایتی داستانی و جذاب تقدیم خوانندگان می کند.
کتاب یادت باشد پنجرهای عاشقانه بود برای از خود گذشتن و کتاب کاش برگردی پنجرهای مادرانه است برای از کجا آمدن. کاش برگردی روایت تربیت حمیدها و زکریاهای عصر ماست.
7⃣
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🌹شادی ارواح طیبه شهدا و اینکه عاقبت ما
ختم به شهادت بشه صلوات🌹
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
#به وقترمان🌹👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
#پارت_صد_و_سی_و_سوم 🦋
✨ دو تن از بچّه های #اطلاعات و #عملیات برای شناسایی جلو رفتند ، اما برنگشتند .
همه نگران بودند .
فرمانده #شهید،« محمدحسین یوسف الهی » آمد و گفت :« دیشب بچهها را درخواب دیدم و اکبر به من گفت نگران نباشید ما به دست عراقی ها گرفتار نشده ایم .»
بعد از مکث کوتاهی محمّدحسین ادامه داد :« احتمالاً شهید شده اند و آب جنازه شان را به ساحل می آورد .»
یکی از بچه ها پرسید :« کی ؟ »
ایشان با قاطعیت گفت :« یکی شان شب دوازدهم و دیگری شب سیزدهم به ساحل میرسند .»
در شب دوازدهم ماه ، محمّد حسین را دیدیم که چون پدری دلسوز کنار آب به انتظار نشسته است .
حدود ساعت ۴ بامداد پیکر شهید « صادقی » به ساحل آمد و شب بعد نیز امواج آب ، پیکر شهید « موسایی » را به ساحل آورد ؛ درست همانگونه که عارف و فرمانده شهید « یوسف الهی » وعده داده بود.
✨ قبل از عملیات والفجر ۸ در #سنگر اطّلاعات و عملیّات ، در جمع صمیمی دوستان نشسته بودیم که او وارد شد و به جمع ما پیوست .
و بعد از چند لحظه انگار که میخواهد رازی را فاش کند خطاب به جمع گفت :« در این این عملیّات یک راکت شیمیایی به سنگر ما میخورد با اشاره گفت فلانی و فلانی شهید میشود ... »
اما به من اشاره نکرد بعد از چند روز که عملیّات شد، #بسیجی عارف، سردارِ شهید « محمدحسین یوسف الهی » معاون اطّلاعات و عملیّات لشکر ۴۱ ثاراللّه،
به همان صورتی که وعده داده بود و با همان یارانی که اشاره کرده بود آسمانی شد .
♦️خاطرات از مهرداد راهداری
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ