کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
دردهایی هستند که هیچ #مرهمی آنها را #تسکین نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی #تیر خلاصشان را به #قلب نشانه می روند اما ...
دردهایی مثل #دلتنگی، مثل #تنهایی مثل #فاصله_هایی که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های #بن_بست .
وقتی از لای کتابهای قدیمی #نامه_ای پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر #نامه بلند است، وقتی که تاریخ #نامه مرا به سالهای #جنگ پرت می کند، وقتی در #آرامشم ولی #نامه قبل از #عملیات نوشته شده ، #طوفانی میشوم و وجودم پر از صدای #رگبارهایی می شود از مبداء ناکجا .
حالا #دلتنگی مهمان ناخوانده ام می شود و #اشک پهنای صورتم را پائیزی می کند و این #حال همیشگی ، #حسرت نبودنت است .
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
#دلتنگم ، #تنهایم و فاصله ام تا تو به اندازه #بی_نهایت است .
مرا در کوران #حوادث دریاب وقتی پر از ترس #گم شدنم .
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #احمد_شهسواری
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
دردهایی هستند که هیچ #مرهمی آنها را #تسکین نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی #تیر خلاصشان را به #قلب نشانه می روند اما ...
دردهایی مثل #دلتنگی، مثل #تنهایی مثل #فاصله_هایی که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های #بن_بست .
وقتی از لای کتابهای قدیمی #نامه_ای پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر #نامه بلند است، وقتی که تاریخ #نامه مرا به سالهای #جنگ پرت می کند، وقتی در #آرامشم ولی #نامه قبل از #عملیات نوشته شده ، #طوفانی میشوم و وجودم پر از صدای #رگبارهایی می شود از مبداء ناکجا .
حالا #دلتنگی مهمان ناخوانده ام می شود و #اشک پهنای صورتم را پائیزی می کند و این #حال همیشگی ، #حسرت نبودنت است .
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
#دلتنگم ، #تنهایم و فاصله ام تا تو به اندازه #بی_نهایت است .
مرا در کوران #حوادث دریاب وقتی پر از ترس #گم شدنم .
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #احمد_سلیمانی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
🥀🕊🌹💐🌹🕊🥀
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
دردهایی هستند که هیچ #مرهمی آنها را #تسکین نمی دهد ، دردهایی که هر از چند گاهی #تیر خلاصشان را به #قلب نشانه می روند اما ...
دردهایی مثل #دلتنگی، مثل #تنهایی مثل #فاصله_هایی که هیچگاه به مقصد نمی رسند ، مثل کوچه های #بن_بست .
وقتی از لای کتابهای قدیمی #نامه_ای پیدا می کنم که به سختی خوانده می شود ، از بس عمر #نامه بلند است، وقتی که تاریخ #نامه مرا به سالهای #جنگ پرت می کند، وقتی در #آرامشم ولی #نامه قبل از #عملیات نوشته شده ، #طوفانی میشوم و وجودم پر از صدای #رگبارهایی می شود از مبداء ناکجا .
حالا #دلتنگی مهمان ناخوانده ام می شود و #اشک پهنای صورتم را پائیزی می کند و این #حال همیشگی ، #حسرت نبودنت است .
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
#دلتنگم ، #تنهایم و فاصله ام تا تو به اندازه #بی_نهایت است .
مرا در کوران #حوادث دریاب وقتی پر از ترس #گم شدنم .
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #احمد_سلیمانی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌙🌗🌙🌗🌙🌗🌙
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
✨اگر میخواهید در این دوران پر اشوب گمراه نشوید گوشتان به سخنان ولایت مطلقه فقیه و چشمتان به اعمال ای
🍃مدافعان حرم که راهشان #صراط_المستقیم است و در آن شکی نیست، اما حرفم با مردمی است که #طعنه را ذکر لب کرده اند و خودشان تماشاچی میدان شده اند.
.
🍃خواب ِغفلت #عقل و منطقمان را بیخیال کرده است. برای حسین سینه می زنیم اما نمیدانم پاسخم به اینکه آیا حسین وار #زندگی می کنیم یا نه چیست ؟🥺
.
🍃شب #عاشورا اگر کربلا بودیم و در تاریکی شب، امام می فرمود هرکس میخواهد می تواند برگردد. نمیدانم چه می کردیم!!😥
.
🍃مدافعان حرم، یارانی هستند که به پای #حسین_بن_علی ماندند و حال برای دفاع از حرم خواهرش #لبیک گویان راهی می شوند.
#محمود_رادمهر از جمله #محبّانی است که پرستوی دلش در هیئت حسین بال و پر گرفت.وقتی روضه #اسارت و بازار را شنید، کوچ کرد سوی حرم #عمه_سادات و بال هایش را نذر دفاع از حرم بی بی کرد🌹
.
🍃 دلی که با ارباب خو بگیرد، نمی تواند #زینب را تنها بگذارد. از محمود فقط مژده شهادتش آمد و پناهگاهِ پیکرِشهدا، جسمش را در آغوش گرفت.
خانطومان نمی توانست از محمود دل بکند که سالها پیکرش را میزبان بود🌺
.
🍃حال، بعد از ۵ سال به حرمت بیقراری های مادرش، برای چشم های منتظر همسرش و #دلتنگی فرزندانش، برای هوشیاری دلهای به خواب رفته و به قول خودش برای #رضای_خدا برگشت❣
.
🍃 با آمدنش، دل ها زیر و رو شد. بغض ها شکست و #اشک ها، روح خسته از گناه را شست. #حرها توبه کردند و #حبیب ها، تشنه تر شدند برای #شهادت اما آن ها که خود را به خواب ِ غفلت زده و قصد بیداری ندارند تیر طعنه هایشان بر #قلب داغدار خانواده شهدا می نشیند. کاش اگر #مرهم نیستیم، نمک روی زخم نباشیم😓
راستی #تولدت_مبارک پرستوی به خانه برگشته❤️
✍نویسنده: #طاهره_بنائی_منتظر
🌺به مناسبت سالروز تولد #شهید_محمود_رادمهر
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
#سلام به تو ، #سلامی که پر از رایحه ی #دلتنگی است، #سلام به تو از مشرق ترین اقلیم #تنهایی ، #سلامی به تمنای جواب .
هر زمان که #نگاهم به کوچه های مزین به #نامتان می افتد بی اختیار به #سالهای دور رهسپار می شوم همان #سالهایی که بوی #باروت و #بنفشه می دهد ، همان #سالهایی که #زود ، #دور شدند و در زرق و برق #روزگار با متانت ، گوشه ای #سکنی گزیدند، همان #سالهایی که حتی #ضعیفترین حافظه ها هم به یادشان می آورند .
و حالا باز هم #سلام به تو ای #لاله عاشق پیچیده شده با سه #رنگ ،سلام بر تو ای :
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
در این #آشفته بازار دنیا مانند تو #گمنامم ، وجودم در دفینه ی #گناه غرق است و شاید این آخرین #دلنوشته_ام برای توست، ولی می دانم وقتی که #ناقوس مرگ مرا در بر می گیرد ، تو #رفیق تنهایی هایم ، مرا تنها نخواهی گذاشت . من چشم به راه #نگاه توام و تو می دانی که #انتظار چه اندازه سخت است . پس به حرمت #خون پاکت ، به حرمت لحظه ی مقدس #ملکوتی شدنت ...
#مرا_دریاب
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #محمدعلی_سلیمانی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
#سلام به تو ، #سلامی که پر از رایحه ی #دلتنگی است، #سلام به تو از مشرق ترین اقلیم #تنهایی ، #سلامی به تمنای جواب .
هر زمان که #نگاهم به کوچه های مزین به #نامتان می افتد بی اختیار به #سالهای دور رهسپار می شوم همان #سالهایی که بوی #باروت و #بنفشه می دهد ، همان #سالهایی که #زود ، #دور شدند و در زرق و برق #روزگار با متانت ، گوشه ای #سکنی گزیدند، همان #سالهایی که حتی #ضعیفترین حافظه ها هم به یادشان می آورند .
و حالا باز هم #سلام به تو ای #لاله عاشق پیچیده شده با سه #رنگ ،سلام بر تو ای :
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
در این #آشفته بازار دنیا مانند تو #گمنامم ، وجودم در دفینه ی #گناه غرق است و شاید این آخرین #دلنوشته_ام برای توست، ولی می دانم وقتی که #ناقوس مرگ مرا در بر می گیرد ، تو #رفیق تنهایی هایم ، مرا تنها نخواهی گذاشت . من چشم به راه #نگاه توام و تو می دانی که #انتظار چه اندازه سخت است . پس به حرمت #خون پاکت ، به حرمت لحظه ی مقدس #ملکوتی شدنت ...
#مرا_دریاب
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #محمود_شریفی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
#سلام به تو ، #سلامی که پر از رایحه ی #دلتنگی است، #سلام به تو از مشرق ترین اقلیم #تنهایی ، #سلامی به تمنای جواب .
هر زمان که #نگاهم به کوچه های مزین به #نامتان می افتد بی اختیار به #سالهای دور رهسپار می شوم همان #سالهایی که بوی #باروت و #بنفشه می دهد ، همان #سالهایی که #زود ، #دور شدند و در زرق و برق #روزگار با متانت ، گوشه ای #سکنی گزیدند، همان #سالهایی که حتی #ضعیفترین حافظه ها هم به یادشان می آورند .
و حالا باز هم #سلام به تو ای #لاله عاشق پیچیده شده با سه #رنگ ،سلام بر تو ای :
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
در این #آشفته بازار دنیا مانند تو #گمنامم ، وجودم در دفینه ی #گناه غرق است و شاید این آخرین #دلنوشته_ام برای توست، ولی می دانم وقتی که #ناقوس مرگ مرا در بر می گیرد ، تو #رفیق تنهایی هایم ، مرا تنها نخواهی گذاشت . من چشم به راه #نگاه توام و تو می دانی که #انتظار چه اندازه سخت است . پس به حرمت #خون پاکت ، به حرمت لحظه ی مقدس #ملکوتی شدنت ...
#مرا_دریاب
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #محمود_شریفی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
#سلام به تو ، #سلامی که پر از رایحه ی #دلتنگی است، #سلام به تو از مشرق ترین اقلیم #تنهایی ، #سلامی به تمنای جواب .
هر زمان که #نگاهم به کوچه های مزین به #نامتان می افتد بی اختیار به #سالهای دور رهسپار می شوم همان #سالهایی که بوی #باروت و #بنفشه می دهد ، همان #سالهایی که #زود ، #دور شدند و در زرق و برق #روزگار با متانت ، گوشه ای #سکنی گزیدند، همان #سالهایی که حتی #ضعیفترین حافظه ها هم به یادشان می آورند .
و حالا باز هم #سلام به تو ای #لاله عاشق پیچیده شده با سه #رنگ ،سلام بر تو ای :
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
در این #آشفته بازار دنیا مانند تو #گمنامم ، وجودم در دفینه ی #گناه غرق است و شاید این آخرین #دلنوشته_ام برای توست، ولی می دانم وقتی که #ناقوس مرگ مرا در بر می گیرد ، تو #رفیق تنهایی هایم ، مرا تنها نخواهی گذاشت . من چشم به راه #نگاه توام و تو می دانی که #انتظار چه اندازه سخت است . پس به حرمت #خون پاکت ، به حرمت لحظه ی مقدس #ملکوتی شدنت ...
#مرا_دریاب
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #محمدباقر_شریعتی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🌄🕌
💥اونایی که #خدا بهشون #توفیق داد و اهل #نماز_شب شدند و با #تاریکی و #خلوت شب انس و دوستی برقرار کردند،
⚡️ خداوند در دنیا #لذتی رو نصیبشون میکنه که #تمام_لذایذ دنیا در برابر اون لذت #حقیقی، تلخ و بی مزه هستش …🦋🌱
تا #عاشق نشی♥️ ، #معشوق بهت رخ نشون نمیده …☺️
😍خوشا بحال اونایی که #زیباترین رنگها، براشون رنگ سیاه شبه و خدا میدونه که تو اون لحظاتی که اکثر مردم چشمانشون تو خواب نازه😴، چشمان اونها بیدار و بعشق #خداوند و از خوف #گناه و از سر #دلتنگی به حضرت #حق، اشک آلود و نمناکه .😉🙂
به به !
چه #لذتی داره تو #دل_شب، تو اوج تاریکی و تنهایی و خلوت در محضر #دوست سر به آستان خاک نمودن و بعشق #خداوند آرام و #گمنام اشک ریختن و #گریه کردن …
#خوشابحال این گونه افراد
خوشا #بسعادت شون .😇✌️🏻🥀
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
#رمان #دمشق_شهر_عشق #قسمت_چهلم 💠 آخرین صحنه شهر زیبا و سرسبز #داریا، قبرستانی بود که داغش روی قلب
#رمان
#دمشق_شهرِ_عشق
#پارت_چهل_و_یکم
💠 ساکت بودم و از نفس زدنهایم وحشتم را حس میکرد که به سمتم چرخید، هر دو دستم را گرفت تا کمتر بلرزد و #عاشقانه حرف حرم را وسط کشید :«زینب جان! همونطور که اونجا تو پناه #حضرت_سکینه (علیهاالسلام) بودی، مطمئن باش اینجام #حضرت_زینب (علیهاالسلام) خودش حمایتت میکنه!»
صورتم به طرف صورتش مانده و نگاهم تا #حرم کشیده شد و قلبم تحمل اینهمه وحشت را نداشت که معصومانه به گریه افتادم.
💠 تازه نبض نگرانی نگاه مصطفی در تمام این شش ماه زیر انگشت احساسم آمده و حس میکردم به هوای من چه وحشتی را تحمل میکرد که هر روز تارهای سفید روی شقیقهاش بیشتر میشد و خط پیشانیاش عمیقتر.
دوباره طنین #عشق سحرگاهی امروزش در گوشم نشست و بیاختیار دلم برای لحن گرمش تنگ شد تا لحظهای که به اتاق برگشتیم و اولین صوتی که شنیدم صدای مردانه او بود :«تکلیف حرم سیده سکینه چی میشه؟»
💠 انگار به همین چند لحظه که چشمانم را ندیده بود، #دلتنگی نفسش را گرفته و طاقتش تمام شده بود که رو به ابوالفضل سوالش را پرسید و قلب نگاهش برای چشمان خیسم من میتپید.
ابوالفضل هم دلش برای حرم #داریا میلرزید که همان پاشنه در روی زمین نشست و نجوا کرد :«فعلاً که کنترل داریا با نیروهای ارتش!» و این خوشخبری ابوالفضل چند روز بیشتر دوام نیاورد و اینبار نه فقط #تکفیریهای داخل شهر که رفقای مصطفی از داریا خبر دادند ارتش آزاد با تانک وارد شهر شده است.
💠 فیلمی پخش شده بود از سربازی سوری که در داریا مجروح به دست #ارتش_آزاد افتاده و آنها پیکرش را به لوله تانک بسته و در شهر چرخانده بودند.
از هجوم وحشیانه ارتش آزاد، بیشتر مردم داریا تلاش میکردند از شهر فرار کنند و #سقوط شهرکهای اطراف داریا، پای فرار همه را بسته بود.
💠 محلههای مختلف #دمشق هر روز از موج انفجار میلرزید و مصطفی به عشق دفاع از حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) جذب گروههای مقاومت مردمی زینبیه شده بود.
دو ماه از اقامتمان در #زینبیه میگذشت و دیگر به زندگی زیر سایه ترس و #ترور عادت کرده بودیم، مادر مصطفی تنها همدم روزهای تنهاییام در این خانه بود تا شب که مصطفی و ابوالفضل برمیگشتند و نگاه مصطفی پشت پردهای از خستگی هر شب گرمتر به رویم سلام میکرد.
💠 شب عید #قربان مادرش با آرد و روغن و شکر، شیرینی سادهای پخته بود تا در تب شبهای ملتهب زینبیه، خنکای عید حالمان را خوش کند.
در این خانه ساده و قدیمی همه دور اتاق کوچکش نشسته و خبر نداشتم برایم چه خوابی دیده که چشمان پُر چین و چروکش میخندید و بیمقدمه رو به ابوالفضل کرد :«پسرم تو نمیخوای خواهرت رو #شوهر بدی؟»
💠 جذبه نگاه مصطفی نگاهم را تا چشمانش کشید و دیدم دریای احساسش طوفانی شده و میخواهد دلم را غرق #عشقش کند که سراسیمه پا پس کشیدم.
ابوالفضل نگاهی به من کرد و همیشه شیطنتی پشت پاسخش پنهان بود که سر به سر پیرزن گذاشت :«اگه خودش کسی رو دوست داشته باشه، من نوکرشم هستم!»
💠 و اینبار انگار شوخی نکرد و حس کردم میخواهد راه گلویم را باز کند که با #محبتی عجیب محو صورتم شده بود و پلکی هم نمیزد.
گونههای مصطفی گل انداخته و در خنکای شب آبانماه، از کنار گوشش عرق میرفت که مادرش زیر پای من را کشید :«داداشت میگه اگه کسی رو دوست داشته باشی، راضیه!»
💠 موج #احساس مصطفی از همان نگاه سر به زیرش به ساحل قلبم میکوبید و نفسم بند آمده بود که ابوالفضل پادرمیانی کرد :«مادر! شما چرا خودت پسرت رو زن نمیدی؟»
و محکم روی پا مصطفی کوبید :«این تا وقتی زن نداره خیلی بیکلّه میزنه به خط! زن و بچه که داشته باشه، بیشتر احتیاط میکنه کار دست خودش و ما نمیده!»
💠 کمکم داشتم باور میکردم همه با هم هماهنگ شدند تا بله را از زیر زبان من بکشند که مادر مصطفی از صدایش شادی چکید :«من میخوام مصطفی رو زن بدم، منتظر اجازه شما و رضایت خواهرتون هستیم!»
بیش از یک سال در یک خانه از #داریا تا #دمشق با مصطفی بودم، بارها طعم احساسش را چشیده و یک سحر در #حرم حرف عشقش را از زبان خودش شنیده بودم و باز امشب دست و پای دلم میلرزید.
💠 دلم میخواست از زبان خودش حرفی بگوید و او همه #احساسش در نگاهش بود که امشب دلم را بیش از همیشه زیر و رو میکرد.
ابوالفضل کار خودش را کرده بود که از جا بلند شد و خندهاش را پشت بهانهای پنهان کرد :«من میرم یه سر تا مقرّ و برمیگردم.» و هنوز کلامش به آخر نرسیده، مصطفی از جا پرید و انگار میخواست فرار کند که خودش داوطلب شد :«منم میام!»...
#ادامه_دارد
نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
#سلام به تو ، #سلامی که پر از رایحه ی #دلتنگی است، #سلام به تو از مشرق ترین اقلیم #تنهایی ، #سلامی به تمنای جواب .
هر زمان که #نگاهم به کوچه های مزین به #نامتان می افتد بی اختیار به #سالهای دور رهسپار می شوم همان #سالهایی که بوی #باروت و #بنفشه می دهد ، همان #سالهایی که #زود ، #دور شدند و در زرق و برق #روزگار با متانت ، گوشه ای #سکنی گزیدند، همان #سالهایی که حتی #ضعیفترین حافظه ها هم به یادشان می آورند .
و حالا باز هم #سلام به تو ای #لاله عاشق پیچیده شده با سه #رنگ ،سلام بر تو ای :
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
در این #آشفته بازار دنیا مانند تو #گمنامم ، وجودم در دفینه ی #گناه غرق است و شاید این آخرین #دلنوشته_ام برای توست، ولی می دانم وقتی که #ناقوس مرگ مرا در بر می گیرد ، تو #رفیق تنهایی هایم ، مرا تنها نخواهی گذاشت . من چشم به راه #نگاه توام و تو می دانی که #انتظار چه اندازه سخت است . پس به حرمت #خون پاکت ، به حرمت لحظه ی مقدس #ملکوتی شدنت ...
#مرا_دریاب
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام
🌹 #جمشید_خندانی
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
#ارسالی_از_اعضاء
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
733.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌دعوت نامه
شما به زیارت عمه سادات بی بی جان خانم حضرت زینب سلام الله علیها همراه با سردار سلیمانی دعوتید🌷
#التماس_دعای_فرج 📿
#شام #میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حاج_قاسم #زیارت #دلتنگی #مکتب_سلیمانی
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ