♨️ #محمد_قوچانی؛ متولد بیت منتظری، بزرگ شده کارگزاران!
مروری بر کارنامه فرمانده میدانی عملیات روانی برجامیان
[صفحه 1 از 3]
⚪️از #بزرک_آمریکا تا زمینه سازی برای تطهیر قراردادهای ننگین مانند #برجام و #سند2030 و #پالرمو(که آخری به لطف خدا به نتیجه نرسید)، تا #تطهیر_پهلوی و #قم_هراسی و فعال گردن گسل های اختلاف در جبهه انقلاب اسلامی و هزارها پروژه و کلان پروژه در فضای جنگ شناختی و عملیات روانی، همه جا ردپای محمد قوچانی به عنوان یکی از دو فرمانده اصلی عملیات روانی برجامیان، قابل مشاهده است. این یادداشت، گوشه ای از فعالیت های رسانه ای قوچانی را مرور خواهد کرد:
🔸 #محمد_قوچانی مشاور رسانه ای حسن روحانی، در عرضه ژورنالیسم، چهره شناخته شده ای است. جوانی شهرستانی که پدرش بنگاه معاملاتی در بلوار دیلمان محله گلسار داشت، اما سر پر شور قوچانی او را به کانون های روشنفکری در اواخر دهه شصت و اوائل دهه هفتاد رساند.
🔹 #عطریانفر عضو #بیت_منتظری، زودتر از بقیه استعداد قوچانی را کشف کرد اما #عماد_باقی(از اعضای بیت منتظری و نویسنده خاطرات او) در پرورش و اسم و رسم یافتنش خیلی مؤثر بود. آخرش هم دخترش مریم را به عقدش درآورد. و به این صورت، قوچانی شد #داماد_بیت_منتظری! و بلکه این دامادی برای او #تولدی_دیگر بود. تولد سیاسی در ساختاری درگیر با نظام و امام.
🔸بعدها قوچانی با اعضای #حلقه_کیان روابط وثیقی یافت(برخی را هم پیشتر مرتبط بود)، کیان نویسان مثلا #آنتی_هاشمی بودند! تجلی این ضدیت با هاشمی بعدا در نگارش مقالات و برخی کتب هتاکانه علیه آقای #هاشمی_رفسنجانی منجر شد!
اصلاح طلبان بعد از تسخیر دولت تلاش داشتند با تخریب هاشمی، برای خود آبرو و وجهه سیاسی کسب کنند. به همین مناسبت #اکبر_گنجی کتاب جنجالی «عالیجناب سرخ پوش و عالجنابهای خاکستری»اش را در تخطئه هاشمی منتشر کرد. سایر روزنامهها و نشریات زنجیره هم همان حرفها را تکرار میکردند.
🔹#محمد_قوچانی در این سالها در ستون «خانه شیشهای» روزنامه عصر آزادگان و برخی نشریات دیگر قلم میزد و نقش سیاهی لشکر را برای جریان روشنفکری اصلاحات ایفا میکرد؛ در روزگاری که امثال موسوی خوئینیها، سعید حجاریان، اکبر گنجی و عباس عبدی از چهرهای شاخص این جریان شناخته میشدند. در دوران مبارزات انتخاباتی مجلس ششم، آنها برای آنکه هاشمی رفسنجانی به مجلس راه نیابد از هیچ اقدامی کوتاهی نکردند. مجموعه مقالات قوچانی در همین دوره چند ماهه در نقد هاشمی، بلافاصله در قالب کتاب «پدرخوانده و چپهای جوان» منتشر شد. قوچانی در ابتدای کتاب نوشته بود؛ « به برادر همراهم؛ #اکبر_گنجی که جسارت در چشمهایش موج میزند، به امید آزادی جسارتی که در قفس شد»!
🔸حالا اکبر گنجی از قفس پرسده و بر شانه ملکه انگلیس نشسته اما قوچانی در همین حوالی ها پرسه می زند و سر از پاستور درآورده و بر شانه #حسن_روحانی نشسته است!
چنانکه #سیدمهدی_هاشمی معدوم به سزای اعمالش رسید اما امثال سیدهادی و مصطفی ایزدی و عماد باقی در قم و تهران مشغول بداندیشی و بدگویی علیه نظام و امام اند.
وضعیت #عطریانفر هم مشابه آنان است؛ داماد و خواهر منافقش را پرواز داده اما خودش هنوز در ارکان قدرت سیاسی در ایران باقی مانده است!
آنها که رفته اند خطری برای مردم و نظام ندارند، آنان که باقی مانده اند، اما اصلا معلوم نیست دقیقا به چه اقدام ساختارشکنانه ای مشغول اند.
🔹عصر اصلاحات، برای قوچانی و امثال او عصر طلایی و شکوفایی بود. این دوره را به حق می توان عصر امپراطوری خونین روزنامه نگاران غرب اندیش نامید که بعد از گذشت نزدیک به صد سال از عصر مشروطه، به عنوان مهم ترین موج رسانه ای، همان رویه ناصواب روزنامه های هتاک دوران پس از فتح تهران را زنده کرده بودند!
🔹مشروطه چی های عرفی، از اهانت به مقدسات، تا حمله به عناصر اساسی فرهنگی، به هیچ چیز رحم نکردند.
با این تفاوت که در آن دوران توانستند شیخ شهید را بر بالای دار ببرند، اما در این دوران به ناچار به #ترور_شخصیتی بزرگانی چون آیات #مصباح_یزدی، #جنتی، #خزعلی، #محمد_یزدی و دیگران بسنده کردند.
زو البته که این ترور از آن اعدام هیچ کمتر نیست.
♨️ #محمد_قوچانی؛ متولد بیت منتظری، بزرگ شده کارگزاران!
مروری بر کارنامه فرمانده میدانی عملیات روانی برجامیان
[صفحه 2 از 3]
🔸عصر مشروطه، عصر جولان تقی زاده ها بود؛ در این شاخصه اما هر دو دوره یکسان اند. یاران و بزرگان قوچانی، راه تقی زاده را به نیکی احیا کرده بودند. اما اینبار هیچ تلگرافی از نجف و از جانب مراجعی مانند آخوند خراسانی و ملاعبدالله مازندرانی نرسید که تقی زاده هتاک به مقدسات و فروشنده منافع ملی را فاسدالمسلک سیاسی بنامد و حکم اخراج او از مجلس شورای ملی و دستور تبعید او از کشور را صادر فرماید!
🔸میان نوشت: در روز 12 ربیع الثانى 1328ق، آخوند خراسانی و ملا عبدالله مازندارنی حکمى دال بر «فساد مسلک سیاسى تقى زاده» صادر کردند و طی اخراج او از مجلس شورای ملی را اعلام کردند و تبعید فوری او را از کشور لازم دانستند. در این حکم به با صراحت به ضدیت مسلک تقیزاده با اسلامیت مملکت و قوانین شریعت مقدسه تأکید شده است و از عضدالملک، نایب السلطنه، خواستهاند که از دخول وى به مجلس جلوگیرى و او را فورا از کشور تبعید کنند. (تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص300ـ302؛ اوراق تازهیاب مشروطیت، ص207ـ208)
🔹فرزندان مشروطه انگلیسی در مسیر احیای سلوک و مسلک پدرخوانده های فکری شان (کسانی مانند ملکم، آخوندف، تقی زاده، کسروی و..)، به ژورنالیسم تمسک کرده بودند. دقیقا تقلید از همان دوران سیاهی که همه شعارهای اصیل نهضت عدالتخانه(نهضت مشروطه بعدی) را منهدم کرده بود و به دیکتاتوری سیاه رضاخانی ختم گردید.
🔹قوچانی به عنوان یکی از رویش های رسانه ای عصر اصلاحات، تا کنون سردبیری 16 نشریه را به عهده داشت که به ترتیب اینها از سال 1380 شروع شدهاند و تا امروز ادامه دارند: 1. ماهنامه ضمیمه همشهری ماه، 2. نشریه ضمیمه همشهری جهان، 3. روزنامه شرق، 4. روزنامه روزگار 5. هفتهنامه شهروند امروز 6. روزنامه هممیهن 7. روزنامه اعتماد ملی 8. هفتهنامه ایراندخت 9. ماهنامه مهرنامه 10. هفتهنامه آسمان 11. روزنامه آسمان 12. هفتهنامه صدا 13. روزنامه مردم امروز 14. ماهنامه سیاستنامه 15. هفتهنامه سازندگی 16. روزنامه سازندگی.
🔻تا کنون 10 نشریهای که قوچانی سردبیری آنها را به عهده داشته، به ورطه توقیف کشیده شدهاند. نشریات توقیفی قوچانی به ترتیب تاریخ، به این ترتیب است: ماهنامه همشهریِ ماه، روزنامه شرق(2 بار)، روزنامه روزگار، روزنامه هممیهن، هفتهنامه شهروند امروز، روزنامه اعتماد ملی، هفتهنامه ایراندخت، روزنامه آسمان، هفتهنامه صدا و روزنامه مردم امروز.
اغلب این رسانه ها، به دلیل اهانت به مقدسات توقیف شده اند!
قوچانی اکنون علاوه بر مشاورت رسانه ای روحانی، سردبیری سیاستنامه و روزنامه سازندگی را نیز برعهده دارد اما شاگردان او در رسانه های مکتوب و مجازی، به سم پاشی علیه مقدسات، و منافع ملی مشغول اند.
🔸در عصر اصلاحات اما برخلاف مشروطه، رهبر عزیز انقلاب اسلامی اما یک تنه در مقابل سیل تولیدات مسموم رسانه ای این جماعت ایستاد و صد البته افسران جنگ نرم جدید در حوزه و دانشگاه به مدد آمدند؛ گرچه کم تعداد، بعضا انفعالی و بعضا دیرهنگام. اما بالاخره آن دوره سیاه سیاسی ایران گذشت.
🔸در همان دوره بود که تیم تحریریه قوچانی بر قم متمرکز شد؛ چند جوانک جویای نام مثل خود را جمع کرد و کم کم شور جوانی آنان را با آموزه های معرفتی حلقه کیان از یک سو و فن ژورنالیسم از دیگرسو درآمیخت.
🔹نتیجه فعالیت این تیمچه، در صفحات حوزه روزی نامه های اقماری قوچانی نمودار شد؛ از شهروند تا مهرنامه، از شرق تا ایران و حالا هم سیاست نامه! حالا همزمان ماهنامه سیاست نامه و روزنامه سازندگی را سردبیری میکند.
#فرید_مدرسی، یکی از همان نوچه های رسانه ای پرورشی قوچانی است که تا چندی پیش و قبل از افشای ماهیت خطرناک فعالیت هایش، یکی از کانون های ریزگردهای شبهه و آشوب در فضای روانی حوزه قم، مشهد و نجف محسوب می شد. حالا هم البته امثال او به شدت مشغول اند؛ گرچه پوششی تر و مخفی در پشت تیترها و یادداشت ها و نام های مستعار!
ایضا حلقه پسران سارا نیز محصول همان دوران و همان سلسله فعالیت های امثال قوچانی است که...
🔹امتداد قوچانی در قم و تمرکزش بر حوزه و روحانیت و شهر قم، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنارش گذشت. معلوم نیست نهادها و چهره های تصمیم گیر تا چه اندازه نسبت به فعالیت تخریبی این حلقه ژورنالیستی حساسیت و اطلاع دارند(طبعا سطح خوبی باید باشد) اما نگاهی به کارنامه قوچانی و نوچه هایش نشان می دهد که صرف شناسایی و ردیابی کافی نیست؛ آنان در بستر قم به عملیات روانی گسترده مشغول اند. حتما برخورد بازدارند نرم، از جنس ژورنالیسم، در کنترل این جریان خزنده لازم است.
آرامش روانی طلاب و مردم عزیز قم، چیزی نیست که بتوان در صیانت از آن کاهلی و تسامح به خرج
♨️مروری بر کارنامه #محمد_قوچانی؛
🔻فرمانده میدانی عملیات روانی برجامیان
[صفحه 3 از 3]
🔸عجیب آنکه در ماه های اخیر، هم صدا و سیما ( مخصوصا #شکه_چهار) و هم برخی خبرگزاری های انقلابی، مثلا به بهانه جذب یا شنیدن حرف مخالف و هر بهانه دیگر، به شخص قوچانی تریبون می دهند. او و جریان وابسته اش، همزمان که به دلیل دخیل بستن به امام زاده قلابی برجام، از چشم مردم افتاده و رو به زوال اند، اما بستر برخی بنگاه های رسانه ای انقلاب، در احیای این جریان رو به موت، سهیم شده اند!
🔸قوچانی فرزند #بیت_منتظری است اما بعد از اصلاحات، لانه ای بهتر از #کارگزاران برای ادامه حیات رسانه ای پیدا نکرد. جایی که اساسا برای دوزیستان سیاسی تعبیه شده است!
او اکنون در حلقه اصلی و شورای مرکزی کارگزاران سازندگی که از نواده های فکری #هاشمی_رفسنجانی است. (قوچانی از سال 1393 رسما به عضویت مرکزیت حزب کارگزاران در آمد و هفتهنامه سازندگی و سپس روزنامه سازندگی را از سال 1396 به عنوان ارگان رسمی حزب کارگزاران سازندگی تاسیس کرد.)
🔹قوچانی بین این دو قبله مدام در حال هروله است! هروله ای که در #صدا، شرق، سیاست نامه، انتخاب، جماران، خبرآنلاین، ایرنا، شفقنا و ده ها بنگاه خبرفورشی دیگر صدایش پیچیده است.
🔸کارکرد تاریخی برجام، آن بود که تکلیف همه این جماعت چندهویتی را یکسره کرد و از بیت منتظری تا اردوگاه اصلاحات تا خرده جریان اعتدال، همه را در زیر چتر کدخدا پرستی کرد آورد و زین پس می توان از آنان به عنوان برجامیان یاد کرد. البته اگر در سپر سیاسی کشور، احتمال ادامه حیات برای آن وجود داشته باشد وگرنه در تاریخ سیاسی ایران باید با همین عنوان از آنان سخن گفت.
🔸در میان همه فعالیت های پرشمار رسانه ای قوچانی، سیاست نامه اما از همه مهم تر است؛ ترکیب فیرحی و جواد طباطبایی،برای بومی سازی لیبرالیسم و تولید لیبرالیسم ایرانی، شکل گرفته است. احیای ترکیب تقی زاده و ابراهی زنجانی در دوران معاصر که یک سر در روشنفکری مذهب ستیر عریان دارد و سر دیگرش غرب زدگی معمم است! چه اینکه در جامعه به شدت مذهبی ایران، هیچ تغییرات بنیادینی بدون نقش آفرینی یک روحانی ممکن نیست لذا آنان هرگز از حوزه و حوزویان دست بر نمی دارند.
🔹 قوچانی کارش را خوب بلد است. حضور قوچانی در پاستور و به عنوان مشاور رسانه ای حسن روحانی موجب شده که تولیدات این بنگاه رسانه ای/ سیاسی غربگرا، اکنون مستقیما در نطق های روحانی و موضع گیری های رسمی و کنش گری رسانه ای برجامیان، مؤثر باشد.
🔻اولین شماره ماهنامه فرهنگی اجتماعی «سیاستنامه» با تصویری از سیدجواد طباطبایی روی جلدش در دی 1394 منتشر شد. این مجله به صورت تخصصی به علوم سیاسی پرداخته و یکی از چهار مجله گروه مطبوعاتی هممیهن (مهرنامه، تجربه، صدا، دانشنامه) به شمار میرفت که با حمایت غلامحسین کرباسچی منتشر میشدند. این مجله با قیمت ده هزار تومان و با قطع رقعی، و 224 صفحه منتشر شد. بر خلاف سایر مجلات قوچانی، داخل مجله به صورت دو رنگ و با صفحهآرایی سادهای طراحی شده بود.
نام مجله به صورت سادهای در بالای صفحه به صورت وسطچین درج شده بود و بالای آن عبارت «در اندیشه آزادی» درج شده بود. چسبیده به نام مجله هم تصویر «جغد مینروا» درج شده بود که نزد روم باستان، بُتی بوده که نماد دانایی به شمار میرفته است، و جزئی از لوگوی ثابت مجله سیاستنامه به شمار میرفت. سوالی که باقی هست این هست که جغد مینروا چه نسبتی با اندیشه ایرانشهری است؟ آیا در تاریخ چند هزار ساله ایران، هیچ نمادی از دانایی وجود نداشت که از آن استفاده کنید؟
🔻این مجله را باید اوج وادادگی فکری قوچانی به سیدجواد طباطبایی دانست و قوچانی از علاقه به عبدالکریم سروش و جریان روشنفکری دینی عبور کرده و به جواد طباطبایی به عنوان یک تئوریپرداز لیبرال، پیوسته است و در حال بزرگ کردن او و مطرح کردن او در فضای عمومی کشور و فضای ژورنالیستی است. تیتر شماره اول این مجله «بازگشت به ایرانشهر» بود و پروژه این مجله، بردن ایران به سوی لیبرالیسم و معرفی آن به عنوان یگانه راه نجات مردم ایران است. (ماهنامه سیاستنامه، س1، ش1، دی 1395، تمامی صفحات.)
🔸از تیترهای جنجالی با تمرکز بر قم، و تخریب رجال مذهبی، تعجب نکنیم. طبیعی است که چنین باشد هرچند انسانی و اخلاقی نیست اما این حلقه فکری، روحانیت را مانع از لیبرالیسم ایرانی ی دانند، به مبارزه با آن مشغول اند؛ البته با روش خودشان. روشی پیچیده، چندلایه، و کاملا حرفه ای که رمزگشایی از آن فوریت دارد.
🔹با این توضیحات،تصور کنید ماشین جنگ روانی برجامیان، با ستاد فرماندهی واحد و مدیریت امثال قوچانی، در پی پیشبرد یک جنگ تمام عیار داخلی علیه اسلام ناب و جریان انقلابی فعال شود و به جهت اهمیت راهبردی حوزه علمیه، بر قم متمرکز شده باشد.
8اسفندماه