#تکلیف_نماز_و_روزه_جاهل_به_مسأله_غسل 💧
متن سوال: : شخصی تا مدتها نسبت به غسل واجبی که بر ذمّهاش بوده، بیاطلاع بوده است، آیا پس از آگاهی و انجام غسل باید تمام اعمالی را که (مانند نماز و روزه) در این مدت بدون غسل انجام داده، قضا نماید؟🤔
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
آیت الله #بهجت (رحمة الله علیه)🔻
بسمه تعالي. بايد آن نمازها را قضا نمايد و هم چنين روزهها را با اداء كفّارة تأخير و اگر جاهل مقصر باشد كفارة افطار عمدي هم دارد و اگر در حال روزه اين كارها را كرده اند بنابر احتياط واجب كفارة جمع واجب است البته غسل واجب ديگر مثل حيض كفايت از غسل جنابت مي كند.
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
آیت الله #خامنه_ای (دام ظله العالی)🔻
بايد نمازها را قضا كند و نسبت به روزهها اگر جاهل به موضوع بوده، صحيح است و اگر جاهل به حكم بوده، قضا نمايد.
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
آیت الله #سیستانی (دام ظله العالی)🔻
اگر در اين مدت هيچ غسل واجب ديگر يا مستحب معتبري بجا نياورده، بايد نمازها را قضا كند ولي روزهها صحيح است.
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
آیت الله #صافی (دام ظله العالی)🔻
نمازها و روزه ها باید قضا شوند.
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
آیت الله #فاضل لنکرانی (رحمة الله علیه)🔻
بسمه تعالي و له الحمد. اگر يك غسل واجب يا مستحب ديگر انجام داده باشد كافي است اما اگر بدون غسل نماز خوانده، نمازها باطل بوده و بايد قضا كند و همينطور اگر طواف انجام داده است. امّا روزه هاي او صحيح است.
➖➖➖➖➖➖➖➖
آیت الله #مکارم شیرازی (دام ظله العالی)🔻
در صورتی که غسل واجب دیگر یا غسل مستحب معتبری بجا آورده نیازی به اعاده نیست. نمازها و روزه¬هایی که بدون هیچ غسل واجب یا مستحب معتبری بجا آورده باید تدریجاً قضا کند.
➖➖➖➖➖➖➖➖
آیت الله #نوری همدانی (دام ظله العالی)🔻
اگر مثل غسل جنابت و مانند آن بوده است، نمازهايش را بايد قضا نمايد ولي روزهاش اشكال ندارد.
➖➖➖➖➖➖➖
آیت الله #وحید خراسانی (دام ظله العالی)🔻
چنانچه در اين مدت هيچ يك از غسلهاي واجب يا مستحبي معتبري را انجام نداده است، واجب است نمازهايي را كه بدون غسل خوانده، قضا نمايد و چنانچه جاهل مقصر بوده (يعني در جهل خود معذور نبوده مثلا در يادگيري مسئله كوتاهي كرده) بنابر احتياط واجب بايد روزهها را قضا نمايد و اگر جاهل قاصر بوده (يعني در جهل خود معذور بوده) روزههايش قضا ندارد.
➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 #منبع؛ سایت جامعه الزهرا سلام الله علیها.
#بصیرتافزایی
@basirtafzaei
♻️ علامه مصباح؛ «انقلابی»، امّا «محذوف» و «غیررسمی»!!
[1]. آیتالله خامنهای بهصراحت، آیتالله مصباح را «عقبۀ تئوریکِ نظام» خوانده بود. نمیخواهم اینک و در اینجا دربارۀ دلالتهای مفهومی و معنایی این لفظ بنویسم و فضایلِ مصباح را بازگویم، بلکه میخواهم مخاطبِ خویش را در برابرِ «پرسشی سرسخت و تلخ» قرار دهم که شاید او را نسبت به من، بدبین سازد و ... . اکنون آنچهکه در نظرِ من مهمّ است، هیچ محاسبه و معادلهای نیست جز «گفتنِ حقیقت» و «شخمزدنِ گذشته» و «بیرونکشیدنِ ریشههای گندیده و مسموم»! هیچ اتّفاقی بدتر از آنچهکه برای علامه مصباح رخ داد، در میان نیست ... . پس باید مصلحت و سکوت را کنار نهاد و ناگفتهها را نگاشت.
[2]. «عقبۀ تئوریکِ نظام»! تعبیریست فاخر و وزین و گوشنواز، که البتّه تبعات و لوازمی دارد، و از آن جمله، این است که چنین شخصیّتی باید در «رسانۀ ملّی و رسمی»، جای پای محکمی داشته باشد و محلِ رجوع باشد. امّا آیا اینگونه بوده است؟! بهطورِ قاطع باید گفت خیر!!
[3]. در سه دهۀ گذشته، «صداوسیمای جمهوری اسلامی»، هیچگونه مصاحبهای با آیتالله مصباح نداشته و هیچگاه از سخنرانیهای انقلابی و سیاسیِ ایشان، استفاده نکرده است!! هیچگاه! برنامۀ صداوسیما دربارۀ آیتالله مصباح در طولِ سه دهۀ گذشته، فهرستِ مفصّلی نیست: یکی سخنرانیهای اخلاقیِ ایشان که بهصورتِ «سانسورشده» و «تقطیعشده»، تنها از شبکۀ تلویزیونیِ قرآن پخش میشد؛ و دیگری، سخنرانیهای اخلاقیِ ایشان که در «انتهای شب»، از شبکۀ رادیوییِ معارف پخش میشد!! همین و لاغیر! هیچ برنامۀ منظم و مستمری در میان نبود و هیچگاه مواضعِ سیاسی و انقلابیِ وی، پوششِ رسانهای داده نشد!
[4]. معاملهای که «صداوسیمای جمهوریاسلامی» با علامه مصباح کرد، بهگونهای بود که گویا ایشان، یک «اپوزیسیونِ سیاسی» است که تنها میتوان از جوانب و ابعادِ «اخلاقی» یا «فلسفیِ» ایشان بهره گرفت و بقیّۀ لایهها، با «سیاستهای نظام»، سازگار نیستند! «سیاستهای نظام» که از «عقبۀ تئوریکِ نظام» بودنِ ایشان حکایت میکند!! این چه تناقضیست؟!
[5]. تفاوتی هم میانِ علی لاریجانی و عزتالله ضرغامی و علی عسگری در میان نبوده است! همگی در «حذفِ عامدانۀ علامه مصباح»، دست در یک کاسه داشته و همگرا و همنظر بودهاند! نظریۀ رسانه در میان اینان، همان «نظریۀ جذابیّت» است، نه «نظریۀ حکمت»، و چون چنین است، همگی یک «فوتبالیست» یا «بازیگر» را بر «حکیمِ زمانه»، ترجیح میدهند! محاسبه کنید که در طولِ سه دهۀ اخیر، چه میزان از حجمِ آنتنهای زندۀ صداوسیمای جمهوریاسلامی را کسانی از این دست، اشغال کردند: «هزار ساعت»؟! «دههزار ساعت»؟! «صدهزار ساعت»؟! ... نمیدانم، ولی بهخوبی میدانم که در این میان، حتّی «یک ساعت» هم نصیبِ علامه مصباح نشد!! نه «آنتنِ زنده»! نه «سخنِ سیاسی»! نه در «شبکههای پُرمخاطب»! نه در «ساعاتِ خاص»! ...
[6]. «مسئولانِ فرهنگیِ جمهوریاسلامی»، باید سرافکنده و شرمسار باشند که علامه مصباح را از «عرصۀ رسمی» حذف کردند و «چهرهای حداقلی و رقیق» از او ساختند که هیچ نسبتی با «عقبۀ تئوریکِ نظام» نداشت! مصباحی که نسلِ جوان شناخت - یا بهعبارتِ درستتر، به آنها شناسانده شد! – یک «عالمِ اخلاقی» بود، یا حداکثر یک «فیلسوفِ مسلمان»! همین و نه بیشتر! آنان وظیفه داشتند که در تمامِ مسائل راهبردی و کلان، «عقبۀ تئوریکِ نظام» را به صحنۀ بازی آورند تا ذهنِ جوانان با تحلیلها و منطقِ فکریِ او، آشنا شود و انس بگیرد، ولی چنین نکردند!
[7]. مینویسم مسئولانِ فرهنگیِ «جمهوریاسلامی»!! چون اشکال را در «ساختار» میبینم، نهفقط در «این شخص» و «آن شخص»! حماقت و ندانمکاریِ مسئولان بهجای خود، امّا مسأله و معضلۀ من، با «اساسِ بنای فرهنگیِ رسمی» است که در نظرم، همچون افیونِ مخدّر و مخرّبی است که فضیلتسوز و نخبهکُش است. دیروز، قصّۀ جانسوزِ «حذفِ آوینی»؛ و امروز، قصّۀ تلخِ «حذفِ مصباح»! حیاتِ «غیررسمیِ» نخبگانِ انقلابی، چه زمانی پایان مییابد؟! چه کنیم با اینهمه جفاکاریِ «مسئولانِ فرهنگیِ جمهوریاسلامی»؟! کدام محکمه، دادِ ما را میستاند؟! شاید هم بیشتر گفتن، سبب شود که محکمه بهجای «دادِ ما»، «خودِ ما» را بستاند!!
[8]. علامه مصباح، «انقلابی» بود، امّا انقلابیِ «محذوف»! انقلابیِ «غیررسمی»! انقلابیِ «مظلوم»! یک شخصیّتِ تاریخیِ بینظیر در اکنونِ ما، که بیرحمانه و حماقتبار، از عرصۀ رسمی، «حذف» شد و «ناشناخته» یا «بدشناخته» ماند، تاآنجاکه در انتخاباتِ اخیر مجلسِ خبرگان، بهدستورِ «بیبیسی فارسی»، بخشی از مردمِ تهران به او رأی ندادند!!
✍️ مهدی جمشیدی
#منبع: کانال حجت الاسلام رسایی
#بصیرت_افزایی
@basirtafzaei313