eitaa logo
محکمات
47 دنبال‌کننده
9 عکس
4 ویدیو
1 فایل
گاه نوشت های محمد رمضانی_ طلبه حوزه علمیه قم
مشاهده در ایتا
دانلود
بیانیه گام دوم انقلاب.pdf
332.7K
📝نسخه PDF بیانیه گام دوم انقلاب خطاب به ملّت ایران به ویژه جوانان 🔹در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، رهبر انقلاب با صدور «بیانیه‌ی گام دوم انقلاب» و برای ادامه‌ی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه‌ی گذشته پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند. 🔹بیانیه‌ی «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد. 🔹این گام دوم، انقلاب را به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای ظهور است نزدیک خواهد کرد. @etelaeye_tollab
📝🔔 دو تفکیک مهم در تحلیل غرب: ✅ غرب را در دو سطح می توان تحلیل کرد: در سطح «مردمی» و در سطح «تمدنی». نتایج این دو تحلیل کاملاً متفاوت هستند. «مردم غرب»، انسان های فطرت گرایی هستند. اما «تمدن غرب» در مجموع حکمش با «مردم غرب» متفاوت است و یک تمدن آلوده و مُنحط و ظلمانی است. 🔸 چرا می گوییم «مردم غرب» انسان های فطرتگرایی هستند؟ علتش اینست که «نشانه های» فطرت گرایی را در آنها می بینیم. یکی از نشانه های فطرت گرایی، اصرار بر «علم» و پس زدن «خرافات» است. اینکه مردم غرب به این نتیجه رسیدند که باید از مسیحیت دست بردارند، نشانه ی دین گریزی نیست. بلکه اتفاقاً نشانه ی فطری بودن آنهاست! ابن سینا می گوید کسی که عادت کرده چیزی را بدون دلیل قبول کند از فطرت انسانی خودش خارج شده. اینکه مردم اروپا تصمیم گرفتند در منازعه ی بین کلیسا و گالیله و صدها مورد از امثال آن، جانب علم را بگیرند، نشان از فطرت گرایی آنها دارد. فقط انسان فطرت گرا است که در تقابل علم و جهل، جانب علم را انتخاب می کند و مردم غرب وقتی دیدند «جهل» در قامت یک «دین خرافی» ظاهر شده، از پس زدنِ آن نترسیدند و این نشانه ی خیلی مثبتی است. نشانه های دیگری که فطرت گرایی مردم غرب را تایید می کند، ظهور عمیق و ریشه دار مکاتب لیبرالیسم و کمونیسم و تلاش برای استقرار این دو مکتب است. «لیبرالیسم» و «کمونیسم» یعنی تمایل عمیق بشر به «آزادی» و «عدالت». اینکه بشر به این نتیجه رسید که باید برای آزادی و عدالت نهایت تلاشش را بکند و در عمل هم برای تحقق این هدف تلاش کرد، نشانه ی مثبتی بر فطری بودن اوست. مردمی که فطری نباشند از اسارت و بی عدالتی تحمیل شده بر خودشان درد نمی کشند و عمیقاً به دنبال بسط آزادی و عدالت نیستند. کاری ندارم که لیبرالیسم و کمونیسم، نسخه های غلطی برای عطش آزادی خواهی و عدالت خواهی بشر بوده است. مسئله اینست که فارغ از نسخه ی غلطی که بشر به آن رسید، اما به هر حال، روحیه ی فطری خودش را نشان داد. اگر این روحیه وجود داشته باشد، به محض دیدن نسخه ی صحیح، به سمت آن گرایش پیدا خواهد کرد. 🔸 اما چرا می گوییم «تمدن غرب»، بر خلاف «مردمش»، یک تمدن منحط و فاسد و آلوده است؟ علتش اینست که رهبری تمدن غرب را «طاغوت»ها بر عهده دارند و دستورالعمل اجرایی این طاغوت ها، الحادی است. قرآن به ما می گوید وقتی طاغوت بر جوامع حاکم باشد، کل جامعه را به ظلمت می برد، حتی اگر مردم آن جوامع، خودشان رو به سمت نور داشته باشند! در آیت الکرسی می خوانیم: والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونم من النور الی الظلمات. می فرماید: وقتی در رأس یک جامعه «اولیاء طاغوت» قرار بگیرند، مردم آن جامعه را حتی اگر در نور هم باشند، از نور خارج می کنند و به سوی ظلمت سوق می دهند. 👈 لذا باید بین تحلیل «مردم غرب» و «تمدن غرب» تفکیک قائل شد. عده ای سوار بر کشتی هستند و رو به شمال حرکت می کنند. اما خود کشتی دارد به سمت جنوب می رود. «مردم»، مثل مسافران این کشتی هستند و «تمدن»، مثل سکاندار کشتی است. اگرچه مردم به سمت شمال می روند اما وقتی خود کشتی به سمت جنوب می رود، حرکت مردم داخل کشتی، تاثیری ندارد. جهت حرکت انسان های درون کشتی را حرکت خود کشتی معین می کند نه حرکت مردم داخل آن. خلاصه اینکه ما با «کلیت» غرب مخالفیم نه با «کل» غرب. به عبارت دیگر: با «مجموع» تمدن غرب مخالفیم نه «جمیع» اجزای تمدن غرب. ✅ تفکیک دیگر، تفکیک بین «وضعیت غرب» و «جهت غرب» است. این تمایز در همان آیه ی «والذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونم من النور الی الظلمات» نیز مشهود است. زیرا عده ای را توصیف می کند که در نور هستند اما رو به ظلمت دارند! عدم تمایز بین «تحلیل وضعیتی» و «تحلیل جهتی»، ما را با سوء فهم هایی نسبت به تحلیل هایی که از غرب ارائه می شود، مواجه می کند. بعضی از تحلیل هایی که ناظر به غرب انجام می شود، تحلیل های «جهتی» است اما در مقابل، مخاطب از موضع «وضعیتی» آن را نقد می کند! حکایت آن مردی است که از طبقه ی پنجاهم ساختمان سقوط کرده بود. کسی از بیرون، نظاره گر این سقوط بود و به او هشدار می داد. اما در مقابل، آن فرد می گفت که «وضعیت» فعلی من که خیلی خوب است!! الان در طبقه ی پنجم هستم. هوای اینجا خیلی هم خوب و خنک و دلنواز است و تازه 45 طبقه را هم به سلامتی رد کرده ام! نباید برخی «وضعیت» های خوب غرب، ما را فریب بدهد. یک تحلیل گر عمیق، باید علاوه بر وضعیت یک پدیده، «جهت» آن را نیز پیش بینی کند و نتیجه ی احتمالی آن را گزارش کند. یکی از مؤلفه هایی که برای تحلیل «جهت» حرکت یک تمدن استفاده می شود، «مبانی» آن تمدن است. با شناخت مبانی یک تمدن، تا حد زیادی می توان جهت و آینده ی آن را هم پیش بینی و تحلیل نمود. کشتی تمدن غرب، بی بادبان است. کشتی بی بادبان، به مقصد صحیح نخواهد رسید، هرچند فعلا وضعیت خوبی داشته باشد. @mohkamaat
✅ توصیه ویژه مقام معظم رهبری درباره مطالعه «بیانیه گام دوم» آیت‌الله شب‌زنده‌دار صبح امروز در جلسه درس خارج فقه با اشاره به دیدار اخیرش با رهبر انقلاب روایتی از آنچه ایشان درباره «بیانیه گام دوم انقلاب» گفته بودند را نقل کرده است: 🔹ایشان فرمودند که من روی این بیانیه خیلی زحمت کشیدم و فرمودند من بنای بر این ندارم که اگر چیزی نوشتم یا مطلبی می‌گویم از دیگران درخواست کنم که روی آن کار کنند ولی راجع به این می‌گویم این کار را بکنند. این درخواست و مطالبه را ایشان دارند. 🔹من دیروز در مشهد به طلاب عرض کردم که این بیانیه را مثل کتب درسی به مباحثه بگذارید و بعد در راه نشر و تبیین و پیاده‌سازی آن تلاش کنید. خود ما هم هر روز یک بخشی از بیانیه را همین‌جا قرائت خواهیم کرد. @mohkamaat
هدایت شده از بر پا
دو جریان عدالتخواهی تا 🔸وحید جلیلی میگوید به این جمع بندی رسیده ام که بیشتر به بیان نقاط قوت و دارایی های کشور بپردازم. او را با تولید آثار مکتوب و مستند و غیره و غیره از انقلابیون ناشناخته و انقلابی گری مغفول هدف گرفته است. در برنامه به عزیز اشکال میکند که تو چرا اسم چند قاضی پاک دست در فلان پرونده و فلان ماجرا را در ذهن نداری؟ و یامین پور این اشکال را میپذیرد. جلیلی این را نشانه ضعف نیروهای حزب اللهی میداند. 🔸در مقابل، جریانی که صدرالساداتی نماد بارزی از آن میباشد معتقدند باید فسادهای ریز و درشت در کشور را به چشم آورد. این جریان با استفاده از شبکه های مختلف پیام رسان رفتارهای تبخترآمیز مسوولین و اطرافیان و منسوبین آنها را درشت میکند. خانه های کاخ وار و پست هایی که بین فک و فامیل تقسیم میشود و.... 🔸 روش صدر الساداتی جذابتر است. جگر خیلی ها خنک میشود و نفرتشان را از مسوولین ظالم و فاسد بیشتر میکند. روش جلیلی اما حال خوش و امید بیشتری ایجاد میکند و نیروهای جوان و عرصه های خدمت بیشتری را معرفی میکند. 🔸 رهبری تاکیدش بر روی کار آمدن جوانان در منصبهای دولتی و حاکمیتی است. و راه اصلاح فساد را این نکته معرفی میکند. خوب است بند4 از توصیه های رهبری در بیانیه رجوع کنیم. اما این راهبرد لوازمی دارد: 🔺اولا مردم امید اصلاح با نظام و ساختارهای قانونی آن را داشته باشند. 🔺ثانیا مردم جوانان پاک دستی که بنا است جایگزین شوند را بشناسند. 🔺ثالثا بنای تغییر مدیران فاسد را داشته باشند. 🔸با توجه به راهبرد رهبری به نظر میرسد روش جلیلی در دوران امروز موثر تر از صدرالساداتی است. چون قابلیت دارد با تغییر نگرش مردم و امید و معرفی جوانان زمینه را برای تغییر فراهم تر کند. 🔸خیلی ها این اشکال را به روش صدرالساداتی میکنند که احتمال بالای خطا در آن به دلیل عدم روشن بودن همه جوانب باعث بی حرمتی و ریختن آبروی این و آن میشود. آبرو ریزی و بی احترامی به بزرگانی مثل یکی از آن موارد بود. این اشکال البته قابل رفع است. 🔸خیلی ها این اشکال را به روش صدرالساداتی دارند که این روش در این دوران تکمیل کننده پازل دشمن است. راهبرد دشمن فاصله انداختن بین مردم انقلابی و است. چون گرفتن انقلاب و شعارهای آن از مردم ایران تقریبا نشدنی است اما با بی اعتمادی مردم به نظام انقلابی که اصلی ترین عامل حفظ انقلاب در مردم است میتوان گام به گام جلو آمد. 🔸فضای عمومی رسانه ای که در دست طاغوت است و مسلط است بنایش بر بی اعتمادی به نظام است. این را اضافه کنید به این نکته که بسیاری از عوام تحلیلشان نه بر اساس نگاه کلان و عمیق به نظام بلکه بر اساس تجمیع شواهد موردی است، با این حساب روش صدرالساداتی ها کمک به رسانه های طاغوت است. ولو البته دلسوزی خودشان ستودنی باشد. اما خروجی این رفتار تکمیل خواست دشمن است. به نظر میرسد این روش فاقد هماهنگی های لازم با رویکرد راهبردی انقلابی است. @ali_mahdiyan
گام دوم یا ؟! 🤔😉
✅ دو نکته درباره ی اختلاس اخیر در اینکه ضعف دستگاه های نظارتی می تواند زمینه ساز بروز مفاسد اقتصادی باشد شکی نیست. اما جنبه ای از قضیه که معمولا مغفول می ماند، تاثیر های دشمنان نظام اسلامی در بروز چنین اختلاس هایی است! در جرایم مالی مثل اختلاس، بین وقوع جرم و کشف جرم معمولا فاصله وجود دارد. در تقریبا تمام کشورهای دنیا، مجرمان بزرگ اقتصادی می دانند که اگر لو بروند نه در کشور خودشان و نه در هیچ کجای دنیا در امان نیستند. حتی اگر به کشور دیگری فرار کنند، پلیس اینترپل می تواند آنها را دستگیر کند و به کشور برگرداند. اما مختلسین ایرانی از این بابت نگرانی زیادی ندارند. کشورهای متعددی مثل کانادا، آمریکا، انگلیس و ... میزبان آنها هستند و هرگز هم به خواست پلیس اینترپل برای استرداد مجرمان ایرانی توجهی نمی کنند. سوال این است که اگر امثال خاوری و مرجان شیخ الاسلامی و ... می دانستند که حتی در کانادا هم امکان استرداد خودشان و اموالشان وجود دارد، آیا به راحتی جرئت اختلاس و دزدی از بیت المال را پیدا می کردند؟ نکته ی دیگر، بستری و زمینه ای است که چنین اختلاس هایی در آن شکل می گیرد. وقتی گلوی اقتصاد کشور فشرده می شود و تحریم های فلج کننده، تمام مجاری ارتباط مالی با دنیا را می بندد، مسئولان اقتصادی کشور مجبور هستند از مجاری ناایمن به تبادل مالی و خرید و فروش اقدام کنند. در چنین شرایطی طبیعی است که افراد سودجو می توانند از این فرصت استفاده کرده و اقدام به اختلاس و دزدی و سوء استفاده کنند. اینها را از این جهت نمی گویم که ضعف و ناکارآمدی های داخلی در رصد و مقابله با فساد اقتصادی را توجیه کنم. بلکه از این جهت است که اعتماد به نفس ملی خودمان را به خاطر این مسائل از دست ندهیم و تصور نکنیم در اختلاس و فساد اقتصادی و ... ، مورد خاصی و استثنایی در دنیا هستیم. مطمئناً اگر پیشرفته ترین کشورهای دنیا را نیز در شرایط مالی و تحریمی ما قرار می دادند، وضعیت خیلی بهتری از ما نداشتند! @mohkamaat
✅ کادر در حال کمک به مردم سیل زده لرستان درود خدا بر این جهادگران انقلابی عرصه سخت و نرم @mohkamaat
❓❓سوال: چرا با وجودیکه منکرهای بزرگتری مثل اختلاس و رشوه و فساد اداری و قضایی وجود دارد، مومنین و علما و روحانیت حساسیتشان غالباً متوجه مقولاتی مثل حجاب و موسیقی می شود؟ ته ته بدحجابی و موسیقی چیست؟ زنا! خود زنا در کدام مرتبه‌ی گناهان قرار می‌گیرد؟ اگر تمام منکرهایی که باید با آن‌ها مبارزه کنیم را به ترتیب اهمیت لیست کنیم، بی حجابی و زنا در کجا قرار می گیرد؟ مگر نباید شاخک ها ما و جامعه نسبت به هر گناهی به میزان اهمیت آن گناه حساس باشد و نه بیشتر؟ ✅ پاسخ: 1️⃣ من سوال شما را به این صورت می پرسم که: ملاک بزرگی و اهمیت یک گناه یا جرم به نحوی که باعث حساسیت و موضع گیری ما بشود چیست؟ به عبارت دیگر: اگر قرار باشد خداوند بر خواص و عوام جامعه غضب بکند، در درجه ی اول، در مورد بی اعتنایی به چه نوع جرایم و گناهانی غضب خواهد کرد؟ به نظرم می رسد که دو ملاک در اینجا مهم است: 1- آیا این جرم یا گناه، متجاهرانه انجام شده یا مخفیانه؟ 2- آیا این جرم و گناه، در جامعه، منکَر است (قبح دارد) یا عادی است؟ 🔸 اگر جرمی در معرض دید عموم انجام شود و «متجاهرانه» باشد و خود آن جرم یا گناه، به نحوی باشد که از حالت منکریت افتاده باشد و در حال تبدیل شدن به مسئله ای عادی باشد، حساسیت جامعه را نسبت به آن باید بیشتر از گناهی تحریک کرد که «مخفیانه» یا «غیرمتجاهرانه» انجام می شود و ضمناً جامعه هنوز نسبت به آن حساسیت دارد و قبح آن در جامعه شکسته نشده. 🔸 چندی پیش در رسانه ها نسبت به رقص علنی تعدادی از زنان جلوی شهردار تهران انتقاد شده بود. شایدعجیب باشد. اما به نظر من اهمیت رقص علنی در حضور شهردار تهران بیشتر از اختلاس در فلان بانک است. لذا توجه رسانه ای مضاعفی را می طلبد. چرا؟ زیرا در یک طرف با منکری مواجه هستیم (اختلاس) که هنوز برای جامعه در غایت منکریّت (زشتی) است و ضمناً بصورت «غیرعلنی» و «غیرمتجرّیانه» صورت گرفته است. اما در طرف دیگر، یکی از حدود الهی در معرض هَتک و تَجرّی قرار گرفته است و ضمناً می دانیم که قبح آن در جامعه در حال از بین رفتن است و از حالت «منکریّت»، در حال تبدیل شدن به «معروف» است (یعنی هر دو ملاک فوق را دارد). اگرچه که ظاهرِ گناه اختلاس، بالاتر و قبیح تر است اما تاثیرات مخرب گناه رقص علنی بر جامعه، بسیار بیشتر است. چون اختلاسِ غیر علنی، امر خداوند را در نظر مردم استخفاف و کوچک نمی کند اما رقص علنی و بی اعتنایی به آن، باعث استخفاف (کوچک شدن) امرخدا در جامعه است. اینجا، مقایسه بین قبح دو گناه نیست. بلکه مقایسه بین جنبه ی استخفاف کنندگی دو گناه در جامعه است. 🔸 آنچه خداوند روی آن حساس است یکی علنی بودن و متجاهرانه بودن گناه است و دیگری، حفظ منکریّت گناه. خداوند روی این دو مورد خیلی حساسیت دارد. لذا حکم کسی که چهار بار در ملاء عام روزه خواری کند، «اعدام» است!! مسلماً یک لیوان آب خوردن در ماه رمضان به خودی خود، گناه بزرگی در حد زنا یا قتل یا اختلاس و ... نیست. اما چرا مجازاتش قتل است؟ چرا مجازات 4 بار روزه خواری علنی، اعدام است اما اختلاس همیشه به اعدام منجر نمی شود؟ زیرا اینجا بیش از آنکه قُبح خود عمل مهم باشد، قبح زدایی ای که آب خوردن در ملاء عام می کند، اهمیت دارد. اینجا حدّی از حدود الهی در معرض دید همه، هتک شده است. خدای متعال در اینطور مسائل کوتاه نمی آید. ما هم نباید کوتاه بیاییم. 🔸 برای فهم بهتر ملاک «جابجایی منکر با معروف» می توان به روایات آخرالزمان نظر کرد. در توصیف آخر الزمان تاکید اصلی بر این نیست که منکرات در جامعه زیاد می شود بلکه آنچه برای شارع اهمیتش از رواج منکرات بیشتر است، تبدیل شدن منکرات به معروفات است. در مورد اقوام هلاک شده هم طبق آنچه در روایات وارد شده، زمانی که منکر تبدیل معروف می شد عذاب نازل میشد. یعنی آن حیثیت و جنبه ای که باعث نزول عذاب بود، در درجه ی اول، حیثیت معروف بودنِ آن منکر نزد جامعه بوده است نه حیثیتِ گناه بودنِ آن گناه. شاهد مثال دیگر، روایات عجیبی است که در بیان اهمیت امر به معروف و نهی از منکر وارد شده. در روایتی از امیرالمومنین علیه السلام اینطور وارد شده که: «تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا، در مقابل امر به معروف و نهی از منکر به اندازه‌ی آب دهانی در مقابل دریایی پهناور بیش نیست!» حال یک سوال! نهی از منکر دقیقاً چه کاری می کند که ارزشش در مقابل سایر اعمال حسنه مثل دریا در برابر قطره است؟ آیا جز این است که دستور نهی از منکر، تلاش دارد که منکر را از حالت تجاهری و در معرض دید عموم بودن خارج کند؟ گناه غیر علنی که اصلاً مشمول وجوب نهی از منکر نیست! پس فلسفه ی نهی از منکر، غیر علنی کردنِ گناه های علنی است. بنابراین با همین ملاک می توان گفت: اهمیت و قبح یک گناه علنی در مقابل غیر علنی، مثل دریا در برابر قطره است و آنچه در اینجا نقش مهم را بازی می کند حیثیت تجاهر و اِعلان در آن است. @mohkamaat
(ادامه) 2️⃣ از اینها گذشته، چه کسی گفته تهِ تهِ بی حجابی فقط فحشای فلان شخص با فلان شخص است؟ چرا ما مسئله را اینقدر غیر جامعه شناسانه و تقلیل گرایانه تحلیل می کنیم؟! تحفظ بر فرهنگ حجاب برای ما به عنوان مسئله ای فرهنگی و تمدنی مطرح است نه یک مسئله ی شخصی که در نهایت به رابطه فلانی با فلانی ختم می شود. حجاب برای ما به عنوان نمادی از حفظ حریم خانواده و محدود کردن امکان تلذذ جنسی در جامعه مطرح است. تقابل «حجاب» و «بی حجابی» در واقع تقابل «فرهنگ خانواده محور» و «فرهنگ ضدخانواده» است. تقابل دو «سبک زندگی» است. تقابل دو «فلسفه» در باب آزادی است. اگر شما قبول کردید که حد پوشش در جامعه، مسئله ای شخصی است آنوقت مگر می توانید حدّ یَقِف برای آن تعیین کنید؟! به همان دلیلی که از حدّ فعلی حجاب کوتاه آمدید، از حدود دیگرِ پوشش هم «باید» کوتاه بیایید. اگر حدّ شکسته شد، دیگر قابل توقف نیست. اگر بالای سرسره خودمان را گرفتیم که گرفتیم. اما اگر رها کردیم مگر می شود در بین راه، خود را متوقف کرد؟ دقیقاً به همین دلیل است که خداوند به جای اینکه بفرماید «لا تزنوا» می فرماید: «لا تقربوا الزنا». نمی فرماید زنا نکنید؛ بلکه می فرماید: به زنا «نزدیک» نشوید. یعنی اگر نزدیک شدی، گرفتار می شوی. نزدیک نشو. همان بالای سرسره، خودت و جامعه را نگه دار. @mohkamaat
✅ استدلالی سست و پرطرفدار در فضای مجازی 🔻محمد مطهری (با تلخیص و ویرایش) 🔹فرض کنید شما و خانواده در شرایط بسیار سختی به سر می‌برید؛ خانه و کاشانه‌تان در بلایای طبیعی از بین رفته، یا از شدت فشار اقتصادی به نان شب محتاجید و باران بدبختی از هر طرف بر شما می‌بارد. حال اگر در این وانفسا و شلوغی ببینید کسی در مقابل فرزند شما که برای سالم نگاه داشتن باطن پاک او زحمتها کشیده‌اید الفاظ رکیک بر زبان می‌آورد، عکس العمل شما چه خواهد بود؟ آیا برخورد تنبیهی مناسبی خواهید کرد؟ یا خواهید گفت با وجود اینهمه گرفتاریها و مشکلات اقتصادی و روحی، چرا به یک امر اخلاقی «گیر» بدهم؟ 🔹وقتی سخن از خانواده است کمتر کسی است که قاعدۀ « .... ...؟» را دلیل موجهی برای زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی، انسانی، دینی و حتی سنتهای خانوادگی بداند. پس چگونه است که وقتی بحث از «خانواده» به «جامعه» منتقل می‌شود قاعدۀ «با وجود اینهمه ... چرا ..؟» طرفداران فراوان پیدا می کند؟ 🔹می‌گویند: «با وجود این همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی چرا به چند رقص دسته جمعی با مضامین جنسی در دبستان «گیر» داده اید؟» شاید به همان دلیل که برخی خانۀ خود را تمیز نگه می‌دارند و خیابان را یک سطل زبالۀ بزرگ تصور می‌کنند، این عده تصور می کنند که حرمت اصول اخلاقی، سنتی و دینی (در همان حدی که قبول دارند) در جمع خانوادگی نباید شکسته شود ولی شکستن همین حرمتها در جامعه بی‌اشکال است! 🔹آیا کسی پاسخی برای این رفتار دوگانه سراغ دارد؟ جالب است که این استدلال که حالا چه وقت این حرفهاست از برخی افراد متدین هم شنیده می‌شود (گر چه نفس اموری مانند آنچه اخیرا در برخی مدارس اتفاق افتاد، قابل دفاع نمی‌دانند.) 🔹باز با توجیهی مشابه، عده‌ای دیگر در برابر هر نوع برخورد با ناهنجاریهای اخلاقی در اجتماع، چون و چرا می‌کنند و به جای برخورد، خواستار «» می‌شوند. آیا اگر در مجلس ختم‌ پدر این افراد کسی حرمت جلسه را حفظ نکرده و با تعریف لطیفه،‌ قهقهه بزند اول به فکر ریشه‌یابی می‌افتند یا همان لحظه عکس‌العمل نشان می‌دهند؟ چرا تا پای حفظ اخلاق و دین در «جامعه» به میان می آید همه باید زبان در کام گیرند و همه چیز باید در «ریشه‌یابی» خلاصه شود و یا شرایط سخت اقتصادی یادآوری شود؟ 🔹وقتی دهها و صدها میلیارد تومان از بیت‌المال هزینه می‌شود تا یک تونل ساخته شده و یک جاده، پنجاه کیلومتر کوتاه شود کسی از فقر جانکاه کپرنشینان و کلاس درسی که در آغل تشکیل می‌شود سخن نمی‌گوید ولی وقتی هیچ هزینه‌ای نمی‌شود و فقط کسی به یک ناهنجاری اخلاقی اعتراض می‌کند همه به یاد مشکلات اقتصادی و اجتماعی می‌افتند. 🔹رسیدگی به مشکلات اقتصادی و نیز ریشه‌یابی معضلات در جای خود بسیار مهم و ضروری است ولی این اهمیت، لزوم عکس‌العمل سریع و مناسب در مقابل افرادی که جامعه را محلی برای شکستن علنی اصول اخلاقی و دینی می‌بینند منتفی نمی‌کند؛ حتی اگر کسانی که به رفتارهای هنجارشکنانه اعتراض می‌کنند همان کسانی باشند که در تدبیر امور اقتصادی کوتاهی کرده‌اند. خشم از ناکارآمدیها و سوء عملکردها را نباید بر سر احکام الهی و اخلاقی خالی کرد. 🔹بنابراین سخن در مخالفت با شادی کودکان و نوجوانان و یا اصل موسیقی نیست، سخن در لزوم مواجهه سریع و جدی با حرامهای قطعی و غیراخلاقی و آلوده ساختن روح پاک دانش‌آموزان با ترویج رقصیدن با مضامینی چنین مستهجن است که به بهانه مشکلات اقتصادی و یا لزوم‌ ریشه یابی، نباید فراموش شود. @mohkamaat
✅ تحلیل از میزان کارآیی نظام اسلامی چیست؟ من امروز بر این عقیده‌ام که مقتدرترین افراد در مصاف با آنهمه توطئه‌ها و خصومتها و جنگ افروزیهایی که در جهان علیه انقلاب اسلامی است، معلوم نبود موفقیت بیشتری از افراد موجود به دست می‌آوردند. در یک تحلیل از حوادث انقلاب خصوصاً از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی ایران در و زمینه‌ها بوده است (امام خمینی ره/ منشور روحانیت) @mohkamaat
✅ قدرت خرید مردم نسبت به سال 57 چه تغییری کرده؟ ابتدا به آمارهای زیر توجه بفرمایید: 🔸حداقل حقوق ماهیانه ی کارگر در سال 57= 630 تومان 🔸حداقل حقوق کارگر در سال 96= 1517000 تومان 👈 منبع: https://www.khabaronline.ir/detail/275142/Economy/macroeconomics 🔸قیمت یک دلار در سال 57= 10 تومان 🔸 قیمت یک دلار در سال 98= 12900 تومان 👈 منبع: https://www.khabaronline.ir/detail/189536/Economy/financial-market 🔸قیمت یک گرم طلا در بازار جهانی در سال 57= 7 دلار 🔸 قیمت یک گرم طلا در بازار جهانی در سال 98 = 48 دلار 👈 منبع: https://goldprice.org/spot-gold.html 🔸 شاخص کلی بهای کالاها و خدمات مصرفی (CPI) در سال 57= 0/137 🔸 شاخص کلی بهای کالاها و خدمات مصرفی (CPI) در سال 97= 153 👈 منبع: https://www.cbi.ir/Inflation/Inflation_fa.aspx ————————— 👈 چند نتیجۀ «مهم» از آمارهای فوق: 1️⃣ در سال 57 با حداقل دستمزد یک کارگر، دلار می شد خریداری کرد درحالیکه در سال 98 با حداقل دستمزد، دلار می توان خرید. 2️⃣ با حداقل دستمزد یک کارگر در سال 57، #9 گرم طلای جهانی می شد خریداری کرد اما در سال 95، 2/43 گرم طلا میتوان خرید. 3️⃣ (مهم) شاخص کلی بهای کالاها و خدمات مصرفی، شاخص اقتصادی برای سنجش است که میانگین وزن دار قیمت همه ی کالاهای اساسی در هر سال را نسبت به سال های دیگر مشخص می کند. طبق این شاخص، یک کارگر با حداقل دستمزد در سال 57 قادر بود 4598 واحد کالا و خدمات خریداری کند درحالیکه در سال 1397، می تواند 9765 واحد کالا و خدمات خریداری کند (آمار سال 98 را پیدا نکردم). یعنی قدرت خرید مردم در سال 97 نسبت به 57، بطور میانگین شده است!! @mohkamaat