eitaa logo
-رفقای شهیدم-
248 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
34 فایل
بسم‌اللھ.... فعالیت‌این‌کانال‌به‌نیت⇩ شہیدمدافع‌حرم''محسن‌حججی'' شہیدمدافع‌حرم"عباس‌دانشگر" ‌ انسان‌باسوختن‌ساخته‌می‌شود وهرکس‌ازسوختن‌فرارکندخام‌می‌ماند ! _ استادشهیدمطهری ¹•شرایط← @sharayet_14 ²•پاسخگویـے← @pasohk
مشاهده در ایتا
دانلود
••🌿🕸 _ _ شبیہ‌شھدابودن‌سخت‌نیست🖐🏼! +فقط‌کمےمراقبت‌میخواهد دلت‌کہ‌عاشق‌باشھ سمت‌معشوق‌میدوۍ...(: _ _ !؟ ❥🌱━┅┄┄ ¦
⚘﷽⚘ 😊چی شده؟! دنبال یه کانال مذهبی میگردی که همه جور سرگرمی بذاره؟ پروفایل و کلیپ ها مذهبی هم بذار؟! این که ناراحتی نداره یه کانال سراغ دارم که همه ی اینا رو میذاره 🙈🙊 😂 😇 ღـوگرافی🙃 🤗 😓 🤫 😴 😍 😚 😘 😟 🙁 😔 🤣 😆 🤤 🤩 😮 🤑 🤭 فقط کافیه انگشت مبارکتون رو بذارین روی لینک زیر 😊👇 عطـــــࢪ نـــــࢪگس🌸 @Atre_nargrs
🕊 سࢪ قبر ڪھ ࢪفتیم، دقایقے با‌ این‌ شـھید‌ آهستھ دࢪد و دل‌ ڪࢪد و گـفت: آمین بگۅ؛ من‌ هم‌ دسـتم‌ ࢪا‌ ࢪوۍقبࢪ شـھید گذاشـتم و‌ گفتم‌ هࢪچھ گفتھ ࢪاجدۍ‌ نگیࢪ.. اما‌ همسـࢪم‌ دوباࢪھ تاڪید ڪࢪد توڪھ مےدانے من‌ چھ مےخواهم پس‌ دعا‌ڪن‌ تا بھ خواسـتھ ام‌ بࢪسـم..🌿•
🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 همیشه یک لبخند ملیح بر لب داشت😊. از این جوان خیلی خوشم می آمد. خیلی با محبت بود💗. خیلی با ادب بود.🌸 وقتی در کوچه و خیابان او را میدیدم خیلی لذت می‌بردم.😍 آن ایام با اینکه پدرم همیشه به مسجد می رفت اما من این گونه نبودم. تا اینکه یک روز پدرم من را با خودش به مسجد برد و دستم را در دست همان جوان قرار داد🤝و گفت: احمد آقا اختیار این پسرم دست شما! بعد به من گفت: هر چی احمد آقا گفت گوش کن. هر جا خواستی با ایشان بری اجازه نمی خواد و خلاصه ما را تحویل احمد آقا داد. برای من یک نکته عجیب بود!🧐 مگر پدرم چه چیزی دیده بود که این گونه اختیار من را به یک جوان شانزده یا هفده ساله می سپرد؟!🤔 چند شب از این جریان گذشت.🌙 من هم مسجد نرفتم.😕 یک شب دیدم درب خانه را می زنند🚪. رفتم در را باز کردم . تا سرم را بالا کردم با تعجب دیدم احمد آقا پشت در است.😳 تا چشمم به ایشان افتاد خشکم زد!😥 یک لحظه سکوت کردم . فکر کردم اومده بگه چرا مسجد نمیای؟ گفتم : سلام احمد آقا ، به خدا این چند روز خیلی کار داشتم، بیخشید.😢 همین طور که لبخند به لب داشت گفت:" من که نیومدم بگم چرا مسجد نمیای ، من اومدم حالت رو بپرسم . آخه دو سه روزه ندیدمت.☺️ خیلی خجالت کشیدم . چی فکر می کردم و چی شد! گفتم : ببخشید از فردا حتما میام. دو سه روز دیگه گذشت. در این سه روز موقع نماز دوباره مشغول بازی بودم و مسجد نرفتم.😕 یک شب دوباره صدای درب خانه آمد . من هم که گرم بازی بودم دوباره دویدم سمت درب خانه . تو فکر هر کسی بودم به جز احمد آقا. تا در را باز کردم از خجالت مُردم . با همان لبخند همیشگی من را صدا کرد و گفت:" سلام حسین آقا." حسابی حال و احوال کرد . اما من هیچی نگفتم ، فهمیده بود از نیامدن به مسجد خجالت کشیده ام . برای همین گفت:" بابا نیومدی که نیومدی ، اومدم احوالت رو بپرسم خلاصه آن شب گذشت. فردا شب زودتر از اذان رفتم مسجد. و این مسجد رفتن همان مسجدی شدن ما همان.😇👑 راوی: حسین حسن زاده منبع: کتاب عارفانه🌹 شادی روح شهدا صلوات💝
🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 احمد آقا در سنین نوجوانی الگوی کاملی از اخلاق و رفتار اسلامی شد.✨ هر کاری که می کرد یقینا در دستورات دینی به آن تأکید شده بود. یکی از ویژگی های خاص ایشان احترام فوق العاده به پدر و مادرش بود👌🏻. به طوری که هر بار مادرش وارد اتاق میشد ایشان حتما به احترام مادر از جا بلند می شد.😇 احمد آقا ادب را از استاد خود ، آیت الحق حاج آقا حق‌شناس ، فرا گرفته بود. همیشه در سلام کردن پیشقدم بود.🌸 حتی در مقابل بچه های کوچک. هیچ گاه ندیدیم که احمد در کوچه و خیابان چیزی بخورد🤔. می ترسید کسی که ندارد و مشکل مالی دارد ببیند و ناراحت شود.😔 احمد آقا هر چه پول توجیبی از پدرش می گرفت یا هر چه که کار کرده بود را خرج دیگران می کرد💵. بخصوص کسانی که می دانست مشکل مالی دارند. بارها شده بود که احمد آقا در مسجد برای ما صحبت می کرد و بچه ها یکی یکی به جمع ما وارد می شدند . ایشان با تواضع جلوی پای همه ی این بچه ها بلند می شد و به آنها احترام می کرد.☺️ خانواده‌ی آنها نسبتا ثروتمند بود.💰 پدرش از خارج از کشور برای او یک کتانی بسیار زیبا آورده بود؛👟🤩 آن موقع این چیزها اصلا نبود. احمد همان شب را به مسجد آورد و به من نشان داد. می‌دانست که خانواده ما بضاعت مالی چندانی ندارد. برای همین اصرار داشت که من آن کتانی را بردارم . می گفت:" من یک کتانی دیگر دارم."😊✨ راوی: دوستان شهید منبع: کتاب عارفانه🌹 شادی روح شهدا صلوات💝
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم «جمعه»
🦋🌸 شهدا از ما اشک نمی خواهند، عمل می خواهند ما برای خوشحالی آقا چه کردیم؟ 😢 غیبت نکردیم؟ دروغ نگفتیم؟نگاه به نامحرم نکردیم؟ چه کردیم؟😞 شهدابه شما قول می دهم دلم را از غیر خدا بشویم و فقط به خدا امیدداشته باشم وتا زنده ام در راه خدا تلاش کنم تا همه وجودم را برای خودش فدا کنم...💛 ی کـانـال براتـون دارمــ ❗️ 🌷 😂 ☺️ 📜 و...⁉️ خلاصه هرچی بگم کمه حرف نداره👌🏻 اینم لینکش👇 🌸 @fadaiyan_velayatp 🌸 🌸 @fadaiyan_velayatp 🌸 🌸 @fadaiyan_velayatp 🌸
••-🌿💛-•• میگفت‌اگھ‌برآی‌خدآڪارڪنۍ🖐🏼 شھآدت‌میآد‌بغلت‌مےگیرھ :) آخرش‌میشے‌الگوی‌ِچندتاجوون‌🌱• ڪھ‌آرزوی‌شھآدت‌دآرن! همینقدرقشنگ‌‌ودلبر♥️ خدآهمہ‌چیو‌میچینھ ‌وآست☕️• توفقط‌بآید‌برآی‌خودش‌ڪآرڪنے... ! 🕊•• ـ ـ ـ ــــ۞ــــ ـ ـ ـ
_ 🕊 گفتم ‌کاش‌ میشد ‌منم ‌همراهت‌ بیام‌ جبهه‌ لبخندی ‌زد ‌و پاسخی‌ داد ‌که ‌قانعم‌ کرد ! گفت‌ هیچ ‌میدونی‌ سیاهیِ‌ چادر‌تو از سرخی‌ِ‌ خون‌ِ من ‌کوبنده ‌تره؟! همین ‌حجابتو رعایت ‌کنی ؛ مبارزتو انجام‌ دادی !🌸 '@mohsenhojaji14'🌿
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم «جمعه»
🦋🌸 شهدا از ما اشک نمی خواهند، عمل می خواهند ما برای خوشحالی آقا چه کردیم؟ 😢 غیبت نکردیم؟ دروغ نگفتیم؟نگاه به نامحرم نکردیم؟ چه کردیم؟😞 شهدابه شما قول می دهم دلم را از غیر خدا بشویم و فقط به خدا امیدداشته باشم وتا زنده ام در راه خدا تلاش کنم تا همه وجودم را برای خودش فدا کنم...💛 ی کـانـال براتـون دارمــ ❗️ 🌷 😂 ☺️ 📜 و...⁉️ خلاصه هرچی بگم کمه حرف نداره👌🏻 اینم لینکش👇 🌸 @fadaiyan_velayatp 🌸 🌸 @fadaiyan_velayatp 🌸 🌸 @fadaiyan_velayatp 🌸
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم《یکشنبه》
مــاچـراازڪارۅان‌جــامـانده‌ایـم دۅسـتان‌رفـتندۅمــاوامـانده‌ایـم سـالهـابـودیـم‌درمیـدان‌جنـگ مــاچـرامـاندیـم‌درعصرتفنگ؟ بــارفیقـان‌دݪ‌وعطـروجهـاد ســادگی‌های‌قشنگ‌وبی‌عنـاد شیـرمـردانـی‌ڪه‌خـون‌پـرداختند پهلـوان‌هـایی‌ڪه‌انسـان‌سـاختند سجــده‌هـامـان‌بـوددراحسـاس‌هـا... فڪه‌هـا،دهـلـاویـه،میـراث‌هـا... https://eitaa.com/joinchat/636420284C2d5babb477 ڪانـالـی‌ازجـنس‌جهـادونظـام ڪانـالـی‌بـرای‌یـاران‌امـام‌زمـان‌ونظـامیـان‌ آینـده ڪانـالـی‌بـاپسـت‌هـای‌متنـوع: ودیـگرچیـزهـا... https://eitaa.com/joinchat/636420284C2d5babb477 اهـل‌جهـادهستـی‌ودرایـن‌ڪانـال‌نیستـی؟! مگہ‌میشہ‌بسیجـی‌باشـی‌ودرایـن‌ڪانـال‌ نبـاشـی؟! https://eitaa.com/joinchat/636420284C2d5babb477 سریـع‌عضـوشـوڪه‌جـامـانـده‌نبـاشـی...
-رفقای شهیدم-
__
•~❄️~• سوز و سرمای غمت ڪاش به پایان برسد نکند از غــــــم تو یڪسره پاییز شود 🕊 ♥️
خندیدند و رد شدند؛ اما خنده هایشان،عجیب اثر گذار بود.. این حکایت زندگی آدم‌ هایی بود  ‌که عاشق ِخدا بودند...(: