#شب_شانزدهم_مهمانی__خدا #زمینه_حضرت_عباس_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه مگه دلم میاد ای قمر رها کنم رو خاکا تو رو بیا بریم و اینقدر نگو منو بذار همینجا برو دستاتو میشه تا حرم ببرم مشکتو خیمه ی خواهرم ببرم آه از این درد بی دوا بکشم دستاتو رو سر بچه ها بکشم من مگه چند تا ابالفضل دارم خیمه رو حالا به کی بسپارم آبرو داری کن علمدارم علمدارم ابالفضل رشیدم علمدارم پاشو نور امیدم **** اگه بگم علم خورد زمین غرور زینبم میشکنه اشک رقیه رو در نیار داره تو رو صدا میزنه دارم میشم خونه خراب مگه نه اومد روز روضه رباب مگه نه بچه هامو میدن عذاب مگه نه به شیرخواره هم نمیدن آب مگه نه من مگه چند تا ابالفضل دارم یه خیمه از تو آبرو میخوان همه دارن میگن عمو میخوان علمدارم ابالفضل رشیدم علمدارم پاشو نور امیدم **** بذار عدو بگه زنده ای چشاتو وا نگهدار فقط تو رو به غیرت هاشمیت حرم رو تنها نذار فقط دارم میشم خونه خراب مگه نه زینب میره بزم شراب مگه نه بچه هامو میدن عذاب مگه نه میبندن به دستشون طناب مگه نه من مگه چند تا ابالفضل دارم پاشو نذار عقیله تنهاشه چشم حرومی به حرم واشه علمدارم ابالفضل رشیدم علمدارم پاشو نور امیدم شاعر: #محمد_اسداللهی https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_بیست_و_سوم_مهمانی__خدا #زمینه_حضرت_عباس_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه الله الله من رأس القمر... الله الله من عین القمر یا جده‌ی سادات علمدارم یا جده‌ی سادات سپه‌دارم یا جده‌ی سادات گره افتاد توی کارم یا جده‌ی سادات سپر افتاد یا جده‌ی سادات علم افتاد یا جده‌ی سادات سکینه در حرم افتاد عمود می‌زدن برادر منو با هرچی بود می‌زدن سنان می‌زدن با تیر و تیغ و نیزه توأمان می‌زدن عمد الحدید، خسف القمر (الله الله من رأس القمر) (الله الله من عین القمر) یا جده‌ی سادات به اجدادم یا جده‌ی سادات به اولادم یا جده‌ی سادات برس مادر به فریادم یا جده‌ی سادات دلم خونه یا جده‌ی سادات دلم ریخته یا جده‌ی سادات تن عباس بهم ریخته با نیت زدن برادر من و به قصد قربت زدن با کینه زدن انگار بازم مادر رو تو مدینه زدن (الله الله من رأس القمر) شاعر #محسن_عرب_خالقی https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_نهم_محرم #زمینه_حضرت_عباس_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه افتاده آن دست که می‌گیرد از افتادگان دست این است همان دست که در راه دوست شسته ز جان دست به مشک و به علم ابوالفضل به دستان قلم ابوالفضل نمی‌افتد نام سینه زن ، از قلم ابوالفضل ای دست گیر بی دست ای دست گیر دنیا ما تشنه نگاهت یا ساقی العطاشا یا ابوالفضل العباس ___________ قربان آن چشم که پوشید از آب روان چشم این است همان چشم که بر لطف او دارد جهان چشم به چشم محترم ابوالفضل به دو ابروی خم ابوالفضل نباشد در عالم پناهی ، جزء علم ابوالفضل چشم و چراغ خیمه چشم و چراغ مایی یا نافذ البصیره تو حامل اللوایی یا ابوالفضل العباس ___________ جانم به آن دل که دادند به اون دیوانگان دل این است همان دل که بسته به او صاحب زمان دل دل و دل داره همه ابوالفضل سرم خاک قدم ابوالفضل وفاداری جمعش شود در ، یک کلمه ابوالفضل ای دلبر رقیه ای دلرباترین نام جولان دهد عقیله با پرچم تو در شام یا ابوالفضل العباس #عباس_قانعی https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_بیست_و_پنجم_مهمانی_خدا #زمینه_حضرت_عباس_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه باد به گیسوی عمو التماس میکنه خاک به زانوی عمو التماس میکنه آب خجالت زده به چشم و ابروی عمو التماس میکنه برگرد از همینجا که بی تو قلب حرم میریزه خواب بچه های ارباب در خیمه بهم میریزه به دور از بلا ان شا الله یل کربلا ان شا الله به داغت دل اهل خیمه نشه مبتلا ان شا الله (علمدار شاه یا ابوفاضل) با نقابت رخ ماه زیر و رو میکنی لشکری را به نگاه زیر و رو میکنی ای علمدار حرم میروی و دل شاه زیر و رو میکنی از خیمه خرامان رفتی در دلها قیامت کردی با خشکی لبهای خود دریا را به نامت کردی رسیدی به آب برگرد آقا به طفل رباب برگرد آقا زمین خوردنت را زینب هم ندیده به خواب برگرد آقا (یل کربلا یا ابوفاضل) لشکری دور قمر هلهله میکنند میزنن ضربه به سر هلهله میکنند حضرت فاطمه هم آمده دست به کمر هلهله میکنند وقتی از خجالت غصه میخوردی همه فهمیدند با صورت زمین افتادی به اشک تو میخندیدند تنت را به سر غارت کردند هزاران نفر غارت کردند تو را تا غروب قطعه قطعه مرا تا سحر غارت کردند (یل کربلا یا ابوالفاضل) شاعر: #محمدرضا_حسینی http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_نهم_محرم #زمینه_حضرت_عباس_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه برا مشک و علمت گریه کنم برا دست قلمت گریه کنم پهلوون من برای صورت و خون روی پرچمت گریه کنم گریه میکنم برات گریه زیاد کی میگه گریه به مردا نمیاد تو زمین خوردی و خوردم زمین میخنده لشکر ابن زیاد زدنت عباس میزنم ناله علم افتاده زمین و شمر خوشحاله آخرین کارش توی گوداله علم افتاده زمین و شمر خوشحاله ای وای ۳ اباالفضل __________________ چجوری غمت رو باور بکنم چشم در همت رو باور بکنم قد بلند هاشمی اخه چطور بدن کمت رو باور بکنم پیش هم بچینم اعضای تورو پیش بازوهات دستای تورو من دیگه فکر نمیکردم وای که بخوان قطع کنن پای تورو صورتت واسم کاشف الکربه به همین صورت حیدری زدن ضربه بی هوا خوردی وای از این حربه به همین صورت حیدری زدن ضربه ای وای ۳ اباالفضل شاعر: #محمد_اسداللهی http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_هفتم_ماه_رمضان #زمینه_مناجاتی #زمینه_حضرت_عباس_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه من اومدم دوباره با کوله باری از سیاهی بیا بخر تو این گدا رو نداره غیر تو پناهی خدایا با وجودی که گنه کارم خدایا ولی من خیلی دوست دارم ببین که من دخیل به علمدارم رد نکن دست گدا جان عباس۳ اغفرلنا ذنوبنا جان عباس۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بلند شو وقت خواب نیست رقیه بی‌قراره بلند شو وقت خواب نیست تا حرمله بیداره بلند شو تا که خواهرم نیفتاده بلند شو تا که دخترم نیافتاده بلند شو تا که چشم خولی به حرم نیفتاده روی منو زمین نزن غیرت الله ۳ بلند شو به جان من غیرت الله ۳ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بخوابی خیمه رفته بخوابی کار خرابه بخوابی روی دست خواهرمون طنابه بلند شو بچه‌ها میگن عمو عباس بلند شو شده حرف آبرو عباس بلند شو نمی‌ذارن رو سر رقیه مو عباس داغ تو داغ من میشه غیرت الله ۳ دست رو زنا بلند میشه غیرت الله ۳ بعد تو خیلی بد میشه غیرت الله ۳ چادرهاشون لگد میشه غیرت الله ۳ https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_نهم_محرم #زمینه_حضرت_عباس_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه بی برادرم کردن بی یار ترم کردن خون به جگرم کردن عزا دار ترم کردن برم پرچم ِ حرم و سیاه کنم برم یه فکری برا خیمگاه کنم برم یا اینکه تنت و نجات بدم موندم اباالفضل چی و روبراه کنم گریه ام‌و‌ پاک میکنم با آستین باشه بخندین همین و میخواستین اگه مَرد ِجنگید باشه وایستین باشه بخندین همین و میخواستین علم رو می بوسم میزنم زار علمدارم علمدارم علمدار علمدارم علمدارم علمدار علمدارم علمدارم علمدار ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دستات تو آغوشم انگار بغلم کردی ای ماه ِزمین خورده مُستأصلم کردی چشمه ها روی لب تو کویر شدن نیزه ها از خون سر تو سیر شدن تعبیر خوابت رو حالا خودت ببین خواب دیده بودی خواهرها اسیر شدن خواب دیده بودی مثلا طناب بود زینب بود و مجلس شراب بود خواب دیده بودی مثلا رقیه میدَوه دنبال سرم با گریه تا خوردی زمین همه چی بِهَم ریخت دیدم ریختی بِهَم منم دلم ریخت نگو چرا غم ِ دنیا سرم ریخت دیدم ریختی بِهَم منم دلم ریخت علم رو می بی‌سم میزنم زار علمدارم علمدارم علمدار علمدارم علمدارم علمدار علمدارم علمدارم علمدار شاعر: #محمد_اسداللهی http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1