💢 کله کاهی
🔰مردی از کنار باغ بزرگی عبور می کرد، مترسکی را دید که در میانه باغ ایستاده و کلاهی بر سر نهاده و مانع نشستن پرندگان بر ثمرات باغ است.
🔸مرد نگاهی به مترسک کرد و گفت: تو در این بیابان دلتنگ نمی شوی؟ مترسک گفت: نه، چطور؟
🔹مرد با تعجب پرسید: روزگار برایت تکراری نیست؟ چه چیزی تو را خوشحال می کند؟ مترسک گفت: از این که پرنده ها را میترسانم که محصولات مزرعه را نخورند خوشحال میشوم.
🔸مرد خندید و گفت: راست میگویی من هم گاهی از اینکه دیگران را بترسانم و آزارشان بدهم، خوشحال و هیجان زده می شوم.
🔹مترسک گفت: تو نمی توانی ظلم کنی و یا از آزار دیگران خوشحال شوی.
🔸مرد با تعجب پرسید: چرا؟
🔹مترسک آهی کشید و گفت: کلّه من پر از کاه است و کلّه تو پر از مغز، تو نمیتوانی مثل من باشی. مگر اینکه سرت پر از کاه بشه ، تو بهترین مخلوق خدایی چرا باید از اذیت بقیه خوشحال بشی.
📎 #کودک_نوجوان
📎 #داستانک
📎 #حکایت
📎 #پند_قند
@banketolidat
کانال رسمی محسن ریاضی 👇
@mohsenriazi_ir