‍ این عکس لقب تاثیر گذارترین عکس تاریخ را گرفته و برنده جایزه پولیتزر شد، کودک از کمپ کمک‌های سازمان‌الملل که حدود یک کیلومتر فاصله داشت. کرکس منتظر است که کودک بمیرد تا او را بخورد. این عکس دنیا را شوکه کرد ،ولی هیچ‌کس نمی‌‌داند چه بلایی سر کودک آمد حتی خود عکاس کوین کارتر که مکان را بعد از گرفتن عکس ترک کرد. او سه ماه بعد، از شدت افسردگی خود‌کشی کرد. 🇮🇷نیمه پنهان 🇮🇷@nimeyepenhan

@sokhan_iw روزی فرا میرسه که شما در حال خوردن آخرین وعده غذایتان هستید.. بـرای آخرین بار گُلهایتان رو بو میکشید، عزیزی را بغل خواهید کرد و خبر ندارید که آخرین بار هست... به همین دلیل باید هرچیزی رو با ذوق و شوق انجام بدی... قدرِ سالهای ماندهِ عُمرت را بدان چون تکرار نمیشن...❤️

@sokhan_iw حقیقت مثل جراحیه درد داره ولی درمان میکنه ولی دروغ مثل یه قرص مسکّنه یه زمان کوتاهی آرومت میکنه ولی عوارض جانبیش تا ابد همراهت میمونه ...

♦️۲۲بهمن می‌آییم برای پیروی از راه آرمانهایی که برای امنیت ما شهید شدند. وعده ی همه ی ما شنبه 22 بهمن ماه در راهپیمایی فجر انقلاب اسلامی ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم # ظهور نزدیک است ✌️ # این عمار

بزرگواران خوااااااااهشا بدون تعصب و پیش داوری های منفی و بصورت کاملا آزاد و راحت گوش بدید . بهترین کیلیپ برای بررسی مواضع برخی . ⚠️⭕️حذف دکتر رئیسی از صحنه سیاست ❌با دیدن این کلیپ متوجه خواهید شد که چرا چپ و راست و انقلابی و غیر انقلابی دارن آتش سنگین بر سر دولت و شخص ابراهیم رئیسی میریزن؟! 🎥⭕️پشت پرده گرانی ها و حوادث اخیر از زبان استاد پورآقایی #دکتررئیسی #مبارزه_با_فساد

شکنجه‌های وحشیانه ساواک به روایت یک زندانی؛ چه کسی از پشت گردن تا کمرت اره کشیده؟ 🔹«حجت‌الاسلام سالک»: مرا به زیر شکنجه بردند و آن موقع نفهمیدم چه‌کاری کردند اما وقتی به زندان عادل‌آباد رفتم یکی از حاضران گفت چه کسی از پشت گردن تا کمرت را اره کشیده؟ پاسخ دادم شب‌ها کمرم می‌سوخت و نمی‌توانستم روی آن بخوابم اما نمی‌دانم چطور شده بود. 🔹یک روز عصر دستور آمد که مرا از عادل‌آباد به شیراز ببرند و کل مسیر را زیر صندلی بودم؛ وقتی رسیدیم منتظر صفحه بعدی درس ساواک‌شناسی‌ام یعنی دالان مشت بودم؛ از پله‌ها که بالا رفتم با مشت و لگد از این سمت به آن سمت پرتابم می‌کردند. 🔹از ۴۰ روزی که در شیراز بودم، حدود ۱۵ روز از ساعت ۹ شب تا ۴ صبح حدود ۱۸ نوع شکنجه را بر ما انجام می‌دادند و روز آخر به اسم شب قتلگاه معروف بود؛ در شب قتلگاه شکنجه‌گرم مشروب خورده بود و از عقب با شلاقی که روی آن لاستیک و وسط آن میله مسی بود دو ضربه بر سرم زد؛ همان وقت فلج شدم و حافظه‌ام را از دست دادم و نمی‌توانستم با دستانم کاری کنم. fna.ir/1u6s8x @isffarsna

🎙سخنرانی مناسبتی #دهه_فجر جناب آقای عباسیان 💠یادمان شهدای نجف آباد ╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮ @yadmanshohada https://rubika.ir/mohsen_hojaji1370 ╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯