eitaa logo
محتوای ویژه صالحین امام حسن ع
128 دنبال‌کننده
641 عکس
745 ویدیو
128 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‏💎 سفارش حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) به یک رباعی راجع به حضرت ابوالفضل علیه السلام ☑️ جناب آقای مصطفی حسنی تعریف کرده اند: ▫ روزی همراه بعضی از دوستان جهت زیارت آقای (شیخ جعفر) مجتهدی به قزوین رفتیم. محل سکونت ایشان منزل آقای حاج علی حاج فتحعلی بود.بعد از اینکه لحظاتی را در خدمتشان سپری کردیم، خطاب به جناب حاج فتحعلی فرمودند: 🔸 کاغذ و قلمی تهیه کنید تا یک رباعی درباره ی حضرت ابوالفضل علیه السلام بگویم. ▫ حاج علی آقا یک برگ کاغذ و قلمی به ایشان دادند. پشت کاغذ مقداری خط خوردگی داشت، هنگامی که آقا آن را گرفته و مشاهده نمودند؛ با ناراحتی فرمودند: 🔸 اسم حضرت را بر روی کاغذ قلم خورده نمی‌نویسند! ▫ این بیان و اظهار ایشان نشانگر نهایت ادب و احترام نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود.به هر حال حاج علی آقا کاغذی کاملاً تمیز مهیا نمودند آنگاه آقای مجتهدی گفتند: 🔸حضرت ولی عصر ارواحنا فداه ‌می‌فرمایند: 🔶 هر کس با این دو بیت شعر متوسل به عمویم قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام شود حتماً حاجتش برآورده خواهد شد. ▫ و سپس شروع به خواندن بیت اول کردند و در فاصله ی بین بیت اول و دوم حدود نیم ساعت با شدت تمام ‌می‌گریستند، آنگاه بیت دوم را خوانده و باز حدود نیم ساعت شدیداً گریه کردند، سپس رباعی را روی کاغذ نوشتیم که عبارت بود از: ✨ یادم ز وفای اشجع ناس آید وز چشم ترم سوده ی الماس آید ✨ ✨ آید به جهان اگر حسین دگری هیهات برادری چو عباس آید ✨ ⬅ لاله_ای_از_ملکوت، جلد_اول، صفحه ۲۲۹
🎆پهلوان و انسان واقعی چه کسی است؟🎆 ۱- پهلوان واقعی کسی است که نمازش قضا نمی شود و توفیق این را دارد که در اذان صبح پتو را کنار بزند و نماز واجبی خود را به موقع اقامه کند. ۲- پهلوان واقعی آن کسی است که بیت المال در دستش است راحت می تواند به نفع خود یا خویشان و دوستان بالا و پایین کند، ولی خدا را ناظر می بیند و خطا نمی کند که عاقبت به شر شود. ۳- پهلوان واقعی آن است که چشم از نامحرم و نوامیس مردم می پوشاند و حرمت نگه میدارد. ۴- پهلوان واقعی آن کسی است که اگر کمکی به نیازمندی واقعی کرد اگر با دست راست داد دست چپش مطلع نباشد. ۵- پهلوان واقعی کسی است که غیبت نمی کند و از تهمت دوری می کند، چون می داند غیبت و تهمت از حسادت ناشی می شود و به سیئات او اضافه می کند و حسنات طرف مقابل را اضافه می کند. ۶- پهلوان واقعی کسی است مدام ذهنش را با اطلاعات مورد نیاز برای دنیا و آخرت پر می کند و از نشر زکات علم برای رضای خدا بدون منت خودداری نمی کند. ۷- پهلوان کسی است که عملکردش طوری است که والدینش از او راضی هستند نه اینکه آنقدر والدین را اذیت می کند، که مورد عاق آنها قرار می گیرد. ۸- پهلوان واقعی کسی است که همسایه ها از زبان، رفتار و کردار او آسوده اند ۹- پهلوان واقعی کسی است که اگر خطایی کرد زبان توبه داشته باشد حق الناس بر گردن نداشته باشد و حق الله را از خدا عاجزانه در خواست بخشش نماید. ۱۰- ‌پهلوان واقعی کسی است که اهل کار و تلاش است، تن پروری در ذاتش نیست و تلاش می کند، تا روزی حلال بخورد. ۱۱- پهلوان واقعی هرگز سربار جامعه نیست، بلکه همواره تلاش می کند باری از دوش دیگران هم بردارد. ۱۲- خلاصه پهلوان واقعی: همواره تلاش می کند، مبدل السیئات خود به حسنات باشد. در پایان عمر حسرت نخورد که با دست خالی دارم دنیا را ترک می کنم‌ خدایا! کاری کن که در ابتدا که گریانیم دیگران خندان در انتهای زندگی، ما خندان باشیم، ولی اطرافیان گریان ان شاء الله » م م »۱۴۰۲/۱۱/۲۵ @
✍ امام سجاد (علیه السلام) ناگهان بانگِ هَل اَتیٰ پیچید در دل صورها، صدا پیچید صوت شیرین ربَّنا پیچید عطر سجاده ی خدا پیچید مُرشد اهل دین! سلامٌ علیک سَیِّدُ السّاجدین! سلامٌ علیک نغمه ی چَنگ و ضَربِ دف آمد موسمِ شادی و شعف آمد مِی عُشّاق از نجف آمد دادِ کعبه از آن طرف آمد: گوش‌ها! بشنوید فریادم عاشقِ سینه‌چاکِ سجادم ماه، نِعمَ الْبَدَل* گرفت تو را حُسن، ضربُ المثل گرفت تو را شعر، بیتُ الغزل گرفت تو را تا پدرجان بغل گرفت تو را شب میلاد..،کربلا رفتی بین آغوشِ عشقِ ما رفتی ما ذبیحِ نگاهِ دلداریم بخدا سرسپرده ی یاریم دار بر دوش ، مثلِ تَمّاریم با علی‌ها چه عالمی داریم شَرَفُ الشَّمس مشرقینی تو دوّمین حیدر حسینی تو عشق تزریق کرده در جانت تا پدر کرده بو‌سه‌بارانت عمه می گفت:ای به قربانت... ...به عمویت کشیده چشمانت چشمه ای، رو به جو نخواهی زد با ابالفضل مو نخواهی زد فرشِ پشتِ درِ تو از پرِ ماست بامِ تو لانه ی کبوترِ ماست خانه‌ات سرپناهِ آخرِ ماست مادرت آبرویِ کشورِ ماست با تو ما نیز جزءِ این ایلیم عجمی زاده ایم..،فامیلیم هر که در کویِ وحدتِ تو دوید از همه غیر رَبِّ خویش بُرید بال هرکه عروج را فهمید از صحیفه به صحن عرش رسید مَلَک وحی اگر جلیل شده با دعایِ تو جبرئیل شده قَطره ی نطقِ تو خودش دریاست واژه هایت عجیب،بی‌همتاست منبرت بانیِ تحول‌هاست خطبه ات مُهرِ ثبتِ عاشوراست از تو داریم نوحه و دم را از تو داریم این محرم را غمِ من را حضور تو کم کرد عشق را بین سینه ام دم کرد گنبدت را دلم مُجَسَّم کرد حَرَمت را درست خواهم کرد در بقیعت به پا کنم..،علنی! اوّلین چایخانه ی حسنی کاشی‌اش پُر لَعاب خواهد شد دل زُوّار آب خواهد شد آب حوضش شراب خواهد شد صحن‌ها ، انقلاب خواهد شد کنج هر صحن،انجمن داری تا خودِ صبح،سینه‌زن داری در حرم عطر ناب خواهم ریخت مثل مشهد،گلاب خواهم ریخت مشک بر دوش..،آب خواهم ریخت یادِ طفلِ رباب خواهم ریخت سهم جسمِ ضریح تو..،تب نیست بی‌حیا دور عمه زینب نیست
لینک محتواهای برنامه های پیشنهادی نیمه شعبان 1402-بنیادفرهنگی حضرت مهدی موعود (عج ) استان قزوین https://mahdaviat.ir/nimeshaban1402
هدایت شده از محتوای صالحین قزوین
22.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰به زودی... 📣بررسی ریشه ای «» 🔗به بیان استاد 👇در کانال زیر بارگذاری خواهد شد👇 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅ با ما همراه باشید http://eitaa.com/mohtava_salehin_qazvin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
هدایت شده از محتوای صالحین قزوین
15.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 کارگاه توانمندسازی تواصی به حق🔰 ➕ مشارکت حداکثری➕ 🔸باحضور 📆 پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۱/۲۶ ⏰ ساعت ۷:۳۰ الی ۱۲ 📍 قزوین، سپاه صاحب‌الأمر(عج)، سالن آمفی‌تئاتر حضرت زهرا(س) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅ با ما همراه باشید http://eitaa.com/mohtava_salehin_qazvin ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
اطلاعیه2 دفترچه راهنما و محتوای عملیات تبیینی تربیتی در اختیار ارکان شبکه تربیتی قرار گیرد. eitaa.com/lms_salehin
اطلاعیه1 جهت دسترسی به پوستر و محتوای عملیات تربیتی روی لینک زیر کلیک نمایید: eitaa.com/lms_salehin
🔴داستان مرحوم حاج مومن و شهید دستغیب رحمة الله علیه ✍خدا رحمت کند مرحوم حاج مومن را که خیلی فوق العاده بود و داستان‌های عجیبی داشت. از دوستان مرحوم شهید دستغیب اعلی الله مقامه الشریف بود. با ایشان نجف آمده بود. در جلسه¬ای با آقای دستغیب که من هم خدمتشان بودم. یکی از دوستان به آقای دستغیب گفت: آقا یک از داستانهای حاج مومن را بفرمایید. آقای دستغیب اعلی الله مقامه به حاج مومن گفت: قصه شیراز را بگو. ایشان گفتند: شب جمعه¬ای بود و آقای دستغیب مشغول دعای کمیل بودند. دعای کمیل که تمام شد به ایشان گفتم: آقا! می‌خواهیم برویم بیرون مشهد تو بیابان‌ها خلوتی بکنیم. گفتند: برویم آقا، وسایل، چای را برداشتیم، تابستان بود هوا مهتابی و بسیار عالی بود. رفتیم به طرف کوه و آنجا نشستیم و چایی درست کردیم و در مورد توحید و ولایت صحبت می‌کردیم. شب از نصفه گذشت. آقای دستغیب مشغول نماز شب شان شدند و من هم دراز کشیدم و دستم را زیر سرم گذاشتم و در مورد عظمت حضرت حق و خلقت موجودات فکر می‌کردم. یک مرتبه دیدم مثل اینکه از بالای کوه یک کسی پایین می‌آید، با خودم گفتم هر که می‌خواهد باشد، کمی‌صبر کردم یکدفعه دیدیم یک شیر است، آمد و مقابل آقای دستغیب ایستاد و فقط در چشم های ایشان نگاه می¬کرد، آقا هم مشغول نماز شب بودند و اصلا اعتناء نکردند، بعد سراغ من آمد و پایم دراز بود سرش را طرف پای من آورد، من پایم را تکان ندادم، مقداری پاهای من را بو کرد و سرش را بلند کرد و رفت. ↶【